چه اشکالی داره چایی بریزه رو زمین، چه اشکالی داره زیر بارون بدون چتر باشیم، چه اشکالی داره صدای اهنگ رو تا اخر زیاد کنیم، چه اشکالی داره از خنده رو زمین بیوفتیم، چه اشکالی داره برای هم اهنگ بفرستیم، چه اشکالی داره تو مدرسه گریه کنیم، چه اشکالی داره بزاریم همه برنجا تهدیگ بشه، چه اشکالی داره اگه دیوونه باشیم، چه اشکالی داره اگه کسی بهمون بگه عجیب
ظرف هایی پر از غذاهای گندیده تو اتاق، آهنگ های تکراری و بی محتوا، لیست نا تمومی از کار های بی هدف، پیام های سرهم انباشته شده، دغدغه های الکی، عشق های تهوع آور، پول های الکی ای که خرج میشه، فیلم های کلیشه ای و بی محتوا، آرتیست های سایکوفریک و روانی، سوشال مدیای الکی، شهر آلوده ای پر از تنفر و...
وای خدای من حتی نمیدونم از کجا شروع کنم و از کدومشون متنفر باشم
شمارو نمیدونم ولی "میزان غمگین بودن من" و "مدت آنلاین بودنم تو فضای مجازی" رابطه مستقیم داره. هرچی بیشتر غمگینم، بیشتر اینجاها میپلکم
اون غمگین نیست، شاد نیست، نور نداره، کدر نیست، براق هم نیست. دوده. هر جایی میتونه باشه و کاریش هم نمیتونی بکنی. اون منم