eitaa logo
مطالب ادبی و طنز سياسی
292 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
13 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه کردم نشدم از تو جدا، بدتر شد گفته بودم بزنم قید تو را، بدتر شد مثلا خواستم این بار موقر باشم و به جای "تو" بگویم که "شما"، بدتر شد آسمان وقت قرار من و تو ابری بود تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد چاره دارو و دوا نیست که حال بد من بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد گفته بودی نزنم حرف دلم را به کسی زده ام حرف دلم را به خدا، بدتر شد روی فرش دل من جوهری از عشق تو ریخت آمدم پاک کنم عشق تو را، بدتر شد
یک نفس، باتوکشیدن، به جهان می ارزد ..." ساعتی با تو ، به صدسال زمان می ارزد ...." لحظه ای خیره به چشمان تو و مست شدن به سبوی همه ی باده کشان می ارزد ...! غنچه ی خنده ،که بر روی لبت می شکفد ..." به هزاران گل لبخند زنان می ارزد ..." ارزش بودن همراه تو، درمقیاسی ست ... که به اندازه ی هرگنج نهان می ارزد ...! تابشی را که نگاهت به دلم می ریزد ... به شب و گنبد الماس نشان، می ارزد ..." عشق تا در بزند، دل به تپش می افتد .. تپش عشق ، به شور وهیجان می ارزد .... عاشقی ، باگذر عمر ندارد ربطی ..." عشق، در منظرچشم همگان می ارزد
‌ 💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞❤️💞 برادرها و خواهرها ! عاشق شوید ! زندگی به عشق است... عقل به آدم زندگی نمی‌دهد.... عقل به آدم حساب می‌دهد که چه جور بهتر بخورد، چه جور بهتر بخوابد، چه جور بهتر پلاسیده شود، چه جور بهتر دل مرده باشد..... عشق است که در درون انسان آتش زندگی و شعله‌ی زندگی را بر می‌افروزاند.... مسلمان عاشق است، عاشقِ خداست ... شهید بهشتی
زیبای من امشب دلم تنگ صدای توست امشب دلم در جستجوی حرف های توست گم کرده ام چیزی درون خاطرم اما …. هر چیز پیدا می کنم حال و هوای توست در سینه ام بیهوده دنبال چه میگردی؟ قلبی که اینجا بوده اکنون زیر پای توست من مطمئنم علت بی تابی دریا… زیبایی و زلف پریشان و رهای توست امروز فهمیدم زلال چشمه های آب از عصمت و زیبایی بی انتهای توست بغضی درون سینه دارم تا فرو ریزد در انتظار شانه های بی ریای توست قابل ندارم هدیه ای در شان چشمانت یک جان که گر صد بار بستانی فدای توست
بوسه های من و تو رنگ تمنّا دارد و نگاهت، قدِ یک فلسفه معنا دارد دیشب از پنجره ی کوچکِ دل، میدیدم چشمهایی که به تو میلِ تماشا دارد هرگز از خاطر تو نیست وجودم خالی من که یک عمر، برای تو دلم جا دارد مصلحت نیست که دور از من و این دل باشی که به عشقت همه شب، ذکرِ خدایا دارد باز این کودک دل چشمِ تورا میجوید باز این دل، هوسِ یک شب زیبا دارد
❤️❤️:❤️❤️ ساعت00:00 که میشود... بی شک دلی برای دلی تنگ میشود... ساعت00:00 که میشود... بی شک تپش قلبها بی درنگ میشود... ساعت 00:00 شده و... دلم برای دلت تنگ شده و.. ساعت 00:00 شده و... تپش قلبم بی درنگ شده و... ساعت از 00:00 که میگذرد... یادت تو است از نظرم که میگذرد... ساعت از 00:00 که میگذرد... ❤️❤️:❤️❤️
مردی که ناز و عشوه‌ی زنی در زندگی‌اش نباشد زندگی برایش چه لذتی دارد؟! مردی که برای قدم زدن در روزهای بارانی‌اش انگشت‌های ظریف زنانه‌ای برای بافتن در بین انگشتانش نداشته باشد، هوای بارانی و آفتابی برایش چه فرقی می‌کند؟! چگونه یک مرد می‌تواند تمام خستگی‌هایش را تحمل کند اگر نداند که زنی در خانه برای رسیدنش لحظه شماری می‌کند، بوی عطرش تمام وسایل خانه را مست کرده، هر لحظه به ساعتش نگاه می‌کند و از صبر و حوصله‌ی عقربه‌ها حرص می‌خورد؟! اگر یک مرد موهای زنی را برای نوازش نداشته باشد چگونه می‌تواند دلگیری هایش از زندگی را از یاد ببرد؟! چه بی‌انصاف بود کسی که برای اولین بار زن را جنس مخالف نامید... زن مکملی‌ست برای مرد که اگر نبود زندگی به دل هیچ مردی نمی‌نشست... زن "جنس مکمل" است نه "جنس مخالف"
🌹 نیایش صبحگاهی 🌺🍃 🌸الهی! ✨بساز کار من و منگر به کردار من ✨دلی ده که طاعت افزون کند ✨طاعتی ده که به بهشت رهنمون کند ✨علمی ده که در او آتش هوا نبود ✨عملی ده که درو زرق و ریا نبود ✨دیده ای ده که عزّ ربوبیت تو بیند ✨نفسی ده که حلقهٔ بندگی تو گوش کند ✨تو شفا ساز که ازین معلولان شفایی نیاید ✨تو گشادی ده که ازین مغلولان کاری نگشاید ✨به اصلاح آر که نیک بی سامانیم ✨جمع دار که بس پریشانیم 🌸
کجای ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻪ ضیافت عشق ﻣﯽ ﮐﺸﺎﻧﯽ ﺍَﻡ ؟ ﺑﺒﯿﻦ ! ﺗﻤﺎﻡِ ﻧﻮﺷﺘﻨﻢ ﺟُﺴﺖ ﻭ ﺟﻮﯼِ ﺑﯽ ﭘﺮﻭﺍﯼِ ﻭﺍﮊﻩ ﻫﺎﯾﯽ ست ﮐﻪ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﺭﺍ اعتراف ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ 🌸‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌‌
💕خوشبختی گاهی، آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش، که حسش نمیکنیم، چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود، دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن، خوشبختی بود، خنده های کودکیهامان، شیطنت ها، آهنگ های نوجووانیمان، خوشبختی بود، اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم، چای را به غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است، سرد یا داغ است، زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم، گفتند ساکت، مردم خوابیده اند و ما، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم، خوشبختی را ندیدیم یا، نخواستیم ببینیم شاید، اما، حالا، رفیق جانم، هر‌کجا که هستی، هر چند ساله که هستی، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی که همه مان داریم، فردا را ، قدر بدان، خوشبختی های کوچکت را بشناس و بفهم و باور کن برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد، هنوز هست، بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست، برای تقدیم یک شاخه گل به همسرت، رفیق جانم، خوشبختی ها مانا نیستند، اما، میشود تا هستند زندگیشان کرد، نفسشان کشید... یادمان باشد بزرگترین خوشبختی "عشق "است
دو ســه خط شــعر نوشتم کـه تـو آغاز شوی بیش از ایــن غنچه نمانی، گـــل من باز شوی مـن زمین گیر تو هستم، همـه را پس زده ام بی پــر و بــــال شـــدم تــــا پــــر پرواز شوی حــرف هـا در دل من هست و زبانم خــاموش این سکوت است که باعث شده یک راز شوی عـلت هــــــر تپش قلب منـــی امـــــا حــــیف قسمت ایـــن است کــه از دور ورانـداز شوی وصف زیبایـــی تــــو لایق صدهــــا بیت است مصلحت بــــود در این شــعر کــه ایـجاز شوی شــده ام دست به دامـــان غـــزل تــا شاید.. شـاید این بـــار بخوانی...گــل مــن باز شوی
تقدیم به مخاطب خاصم... فانوس نمیخواهد، از نور تو مهتابم آرام تر ای امواج، من معنی گردابم درکوچه ي رویایم،چشمان تو روشن شد پلکی زده اي برهم،برهم زده اي خوابم با خنده ی لبهایت، خورشید اذان میگفت من تشنه ي لبخندت، او تشنه ي محرابم سبزاست كوير اما، با ناز سرانگشتت من را تو نوازش كن،ديريست كه بي تابم آرامش دریاها، از آن دل دریایي ست همدل شــده ام با تو، آرامشِ مردابم مانند درختی پیر، در حسرت یک شعله آتش بِکشم امشب، من دور ِز هر آبم