💜💜💜💜💜💜💜💜💜
پارت پنجاه و چهارم:
به روایت حانیه
………………………………………………………….
“ای وای حیثیتم رفت. من به این خانوم غفوری میگم اینا زیادنا گوش نمیده. همونجا سر جام نشستم و سرمو انداختم پایین .
ووووووووووووی این چرا نشست ؟ چرا نمیره ؟ ”
سرمو اوردم بالا و همزمان با بالا اوردن سرم چشم تو چشم شدم باهاش . وای وای این…. این….. این همون پسرست که……
ظاهرا اونم شناخت تعجب کرد ، بی پروا زل زدم تو چشماش .اسمش هنوز هم یادم بود ، امیرحسین.
همونجوری که زل زده بودیم تو چشمای هم گفت _ شما…. شما……
فکر کردم به خاطراین میگه خوردم بهش _ من متاسفم از قصد نبود
_ نه برای اون نه. اشکالی نداره……یعنی…..
یه دفعه سریع سرشو انداخت پایین و مشغول جمع کردن پرونده ها شد، هرچی هم میگفتم نمیخواد خودم جمع میکنم اصلا انگار نه انگار.
امیر حسین _ کجا میخواید ببرید؟
_ دستتون دردنکنه همین قدرهم زحمت کشیدید من خودم میبرم.
امیرحسین _ کجا ببرم؟
منم با لجاجت تمام جواب دادم_ خودم میبرم.
امیرحسین _ ای بابا. خواهر من اینا زیادن. من خودم میبرم دیگه. بگین کجا؟
دیگه کلا دهنم بسته شد_ قسمت خواهران
پشتشو کرد و رو به اون خانوم گفت_ الان میام.
بعد هم رفت به سمت داخل مسجد . منم اون چند تا دونه ای که مونده بودبرداشتم و روبه اون خانوم گفتم _ عذر میخوام حاج خانوم
اونم با لبخند جواب داد_ خواهش میکنم عرو….عزیزم.
به یه لبخند اکتفا کردم و رفتم داخل . واه این منظورش از عرو چی بود؟
اومدم از پله ها برم بالا که اون پسره همزمان اومد پایین و دوباره چشم تو چشم شدیم . سرمو انداختم پایین _ ممنونم لطف کردید.
_ خواهش میکنم وظیفه بود.
و بعدش از کنارم رد شد و رفت و من فقط تونستم رفتنش رو تماشا کنم…..
تورا دیدن ولی از تو گذشتن درد دارد
💜💜💜💜💜💜💜💜💜
پارت پنجاه و پنجم:
به روایت امیرحسین
…………………………………………………………
برگشتم پیش مامان.
_ خب بریم ؟
مامان لبخند معنی داری زد و رفت به سمت ماشین ، بیخیال شونه ای بالا انداختم و دنبالش راه افتادم.
در ماشین رو زدم و سوار شدم . داشتم ماشینو روشن میکردم که مامان گفت_ پس آقا دلش جایی دیگه گیره ، با دست پس میزنه با پا پیش میکشه .
با تعجب برگشتم سمت مامان
مامان_ بریم دیر شد.
ماشین رو روشن کردم و راه افتادم.
مامان_ خب؟
_ چی خب؟
مامان_ چند وقته میشناسیش؟ دختر خانومی به نظر میرسه. فقط نمیدونم چرا من تاحالا ندیده بودمش تو مسجد.
برای اینکه بتونم عصبانیتمو کنترل کنم نفس صدا داری کشیدم و صلوات فرستادم .
_ آخه مادر من ، من میگم سلام. شما میگی ازدواج. میگم خداحافظ میگی ازدواج. نه خداییش رو پیشونی من نوشته ازدواج که تا منو میبینی یاد زن گرفتن من میوفتی؟
مامان_ عه توام. حالا چیه مگه؟ بگو از این دختره خوشت اومده یا نه؟
نمیدونم چرا ولی “نه” تو دهنم نچرخید.
_ وای مامان جان. توروخدا بیخیال من بشین .
مامان_ حالا بهت میگم وایسا.
سرخوش از این که مامان فعلا از خیر من گذشته و نگران اون بهت میگمش. فکرکنم فردا بهم خبر بدن برای عروسی حاضر شو.
.
.
تا خونه ۱۰ دقیقه راه بود ، تا رسیدیم پرنیان و بابا اومدن دم در ، پیاده شدم و رفتم عقب نشستم تا بابا بشینه پشت فرمون.
مامان _ خب خب. مژده بدید ، آقا پسرمون عاشق شد رفت.
_ بلهههههههههه ؟
مامان_ بله و بلا . یه بار دیگه بگی نه ، من میدونم و تو
بعد خطاب به بابا ادامه داد_ ندیدی که این آقا پسرت که خودتو بکشی به یه دختر سلام نمیکنه چجوری زل زده بود به دختر مردم ، آخرم کلی کمکش کرد ،
بعد دوباره برگشت رو به من _ راستشو بگو مامان جان، قبلا دیده بودیش که همش مخالفت میکردی با ازدواج؟
من واقعا مونده بودم چی بگم. مامانم برای خودش بریده بود و دوخته بود ، تنه ما هم کرده بود و تمام
پرنیان هم از اون طرف نشسته بود و هی میخندید باباهم فقط اخم کرده بود که کم و بیش دلیلشو میدونستم…
من مونده بودم دقیقا باید چیکار کنم ؛ عشق؟ هه . عمراااااا
سلام خوبید؟:)✋🏻
میدونید ثواب زیارت عاشورا چقدره؟🌿
میخوایم باهم هرروز بخونیم:)
میخوایم کم کم عادت بشه برامون:)
کیا هستن؟
شروع کن از همین امروز بخون 🚶🏻♀🌸
هدایت شده از دخٺࢪان زینبـے|𝓭𝓸𝓴𝓱𝓽𝓪𝓻𝓪𝓷 𝔃𝓮𝔂𝓷𝓪𝓫𝓲
🛑آیت الله جاودان: برای آزادی مردم غزه ۱۰ هزار "امن یجیب" بخوانید.
سهم شما ۱٠ مرتبه!
#امام_زمان
#فلسطین
#طوفان_الاقصی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#فلسطین قطعا آزاد خواهد شد
و به مردم بر خواهد گشت و در آنجا
دولت فلسطینی تشکیل خواهد شد
و در اینها هیچ تردیدی نیست...
‹ رهبر انقلاب › #طوفان_الاقصی
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"کربلاتنـهاآرزویهکهوقتیبهش
برسیدوبارهآرزوشمیکنی..!🫀"
#امام_حسین
12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کجاگمت کردم
کجای دنیایی💔🙂
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
گٌفتَماِےعِشـق!
مَـࢪادَستِنِيازاسٺدِراز؛
طَلبِخـويشبہنَزدِ که بَرَم..؟!
گٌفـت: حٌـسِين 🥺❤️🩹
#آقاےمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماواسهامامحسینجونمونممیدیم❤️🩹!'