ناشناس نزارید حوصله پاسخ گویی نیس دوستانی که میخوان ایستگاه کنن دیگه مسخره شده کاری سوالی پیوی لطفا
[اܩـاܩ زَܩــانـےـہا عـجـღ]
شهید صدر زاده💞
مادرشون تعریف میکردن وقتی شهید۳سالشوت بود یه شب تو روضه میرن بیرون ماشین میزنه وشهید کلا از هوش میره مامانشون میگه شب تاسوعا بود کل صورت بچم کبود بود نفس نمیکشید..
همونجا گفتم حضرت ابوالفضل بزار بچم بزرگ بشه فدات میکنمش بزار سربازیتونو بکنه
و سر انجام چندین سال بعد به خاطر حب و ارادت به علمدار کربلا روز تاسوعا به شهدای مدا فع حرف پیوستن
شهید مصطفی صدر زاده یکی از شهدایی هستن که چشماشون با ادم حرف میزنه خیلی عجیبن حتما کمک بخواید یه شبا متحانی یه قضیه پیش امد رفتم سراغ عکسشون خیلی دعوا کردم ولی عجیب دقیقا ده دقیقه بعدش همه چی درست شد