eitaa logo
لبخند😊
961 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
✾﷽✾ - لُب(دل)+خند=لبـــــخند دلت شاد لبت پرازخنده -طنزِمفیدبراےهمہ‌گروههاے‌خانوادگے مدیر: @allmass
مشاهده در ایتا
دانلود
😁 - رﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ🚗 ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺩﺭﻩ ... -ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺑﻐﻞ ﺗﺨﺘﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎﺵ ﺗﻮ ﮔﭽﻪ ...🤕 -ﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺭﻓﯿﻖ ﻣﺎ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﻩ😶 ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻮﺵ ﻣﯿﺮﻩ ,,, -ﺍﺯ ﺭﻓﯿﻘﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻪ ؟ ﭼﺮﺍ ﺩﺍﺭﻩ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﻩ؟!🤔 -ﮔﻔﺖ ﻭﺍﻻ ﻣﺎ ﺷﺐ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﻮﺗﻮﺭﺵ 🏍ﭼﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ... -ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﺩﺭﻩ ﺍﯾﻨﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺎ !!!😐😜😂 😌 -شاگردی که شیفته ی استادش بود تصمیم گرفت تمام حرکات و سکنات استادش را زیر نظر بگیرد. فکر می کرد اگر کارهای او را بکند فرزانگی او را هم به دست خواهد آورد. - استاد فقط لباس سفید می پوشید شاگرد هم فقط لباس سفید پوشید، - استاد گیاهخوار بود ، شاگرد هم خوردن گوشت را کنار گذاشت و فقط گیاه خورد. -استاد روی بستری از کاه خوابید. شاگرد هم روی بسترے از ڪاه خوابید - مدتی گذشت. استادمتوجھ تغییر ظاهر شاگرد شد.پرسید چہ می ڪنی؟ -شاگرد گفت: دارم مراحل تشرف را می گذرانم!! - سفیدی لباسم نشانه ی سادگی و جستجو است. - گیاهخواری جسمم را پاک می کند. -ریاضت و روی ڪاه خوابیدنم موجب می شود که فقط به روحانیت فکر کنم. -استاد خندید و او را به دشتی برد که اسبی از آن جا می گذشت. استاد اشارھ به اسب ڪرد و گفت: -آن حیوان را آنجا می بینی؟ او هم با موی سفید، فقط گیاه می خورد و در اسطبلی روی کاه می خوابد!!. -فکرمی کنی قدیس است یا روزی استادی واقعی خواهد شد؟!!!!!!!!!! - بعد گفت: «تمام این مدت فقط به بیرون و ظاهر من نگاه کرده ای در حالی که این کمترین اهمیت را دارد!!!! -نه هر چه به صورت زیباست به سیرت نڪوست... •┈┈••••✾لُبـــــ⭐️ـخند✾•••┈┈• @lobkhand
😂 -دم عابر بانك يارو با سوييچِ ماشينش دكمه ها رو ميزد  -گفتم:دمش گرم رعايت ميكنه كرونا نگيره😌 - بعدهمونو كرد توى گوشش شروع كرد به چرخوندن درآورد ماليد به كُتش😁😂 😌 -رهبر انقلاب با تأکید بر رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و توصیه پزشکان فرمودند: -«یقیناً هر چیزی که کمک کند به سلامت جامعه و عدم شیوع این بیماری، یک حسنه است؛ -در نقطه‌ی مقابل هر چیزی که کمک کند به شیوع این بیماری، یک سیّئه است. -خدای متعال ما را موظّف کرده که نسبت به سلامت خودمان و سلامت دیگران، سلامت مردم، احساس مسئولیّت کنیم.»  ۱۳۹۸/۱۲/۱۳ ─━━⊱⋆✣✦ لبــ📻ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
😁 -نمیدونم چه حکمتیه؟!😶 -وقتی عیدی میخوای میگن دیگه بزرگ شدی!!😕 - ولی وقتی زن میخوای میگن هنوز دهنت بو شیر میده🙁 -آخرش نفهمیدیم ڪودڪیم یا جوون!😂😁 😌 -یک جوان از عالمی پرسید: - من جوان هستم و نمی توانم خود را از نگاه به نامحرم منع کنم، 👀چاره ام چیست؟ -عالم نیز کوزه ای پر از شیر🥛🍯 به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد -و از شخصی درخواست کرد او را همراهی کند و اگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند!😫 -جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت.😌 -عالم از او پرسید: چند دختر 👱🏻‍♀👧🏻سر راهت دیدی؟! -جوان جواب داد: هیچ!؛ فقط به فکر آن بودم که شیر🥛🍯 را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و خار و خفیف شوم. -عالم گفت: این حکایت جوانیست🧑🏻👱🏻‍♂ که همیشه خدا را ناظر بر کارهایش می بیند و از روز قیامت و حساب و کتابش که مبادا در منظر مردم خار و خفیف شود بیم دارد.... -پیامبر اکرمـــــ ﷺمی فرمایند: -چهارچيز را پيش از چهار چيز غنيمت شمار..! -جواني پيش از پيري، -صحت پيش از بيماری.. -توانگري پيش از فقر.. -زندگي پيش از مرگ.. ميلاد 🌸حضرت علي اکبر؏ 🌸 و روزجـوان مـبارکــــــــــــ ─━━⊱⋆✣✦ لبــ🧑🏻ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😄 -مامانم رفته واسه تولد بابام یه ظرف پیرڪس خریده 🍸 -انصافأ بابام ڪلی تشکر کرد...🙏 -حالا دیشب تولد مامانم🎉🎊 بود، بابام هم رفته چارحلقه لاستیڪ خریده -حالا نمیدونم مامانم چرا قهر ڪرده🤨😕 -شاید از رنگ لاستیڪا خوشش نیومده😜😬🤣 🛍 امامـــــ صادق ؏ مے فرمایند: -تَهادَوا تَحابُّوا؛ فإنّ الهَدِيَّةَ تَذهَبُ بِالضَّغائنِ . _هديه دهید تا به همديگر با محبّت شويد؛ زيرا هديه ڪينه ها را از بين مى برد. 📚بحار الأنوار : ۷۵/۴۴/۱ آداب هدیه در اسلام: ✨-متناسب بودن ✨-پذیرفتن هدیہ ✨-تشڪر و قدردانے ✨-جبران هدیہ ✨-عدم مقایسہ ان با هدیہ دیگران ✨-شور و اشتیاق نشان دادن ─━━⊱⋆✣✦ لبـــ🎁ـخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
😂 -روزی حکیمی شیر خطرناکی را دید🦁😨😨 -ولی شیر خطرناک ان حکیم را ندید😐😂 -خب خداروشڪر بخیر گذشت😁 -صلوااااااات ختم کن😂😂 😌 -صلوات پاڪ کن گناهان ماست ودر روایات است، هر ڪس بر پیامبر صلوات فرستد گناهانش بخشیده میشود: -مَن صلّی عَلَیَّ مَرّة لَم یَبقِ مِن ذُنوبِه ذَرّه پیـامبر رحمـــــ♡ـــــــــــــــتﷺ -شخصی از پیامبر(ص) پرسید: - صلواتـــــ فرستادن امّت، ارسال تحفه‌ای است به نزد شما، -آیا از جانب شما تحفه‌ای براے ایشان خواهد بود؟   -آن حضرت فرمود: -«امروز، صلوات امّت بر من، تحفه‌ای است از ایشان برای من -و فردا، تحفه من براے ایشان، در بهشت خواهد بود. ─━━⊱⋆✣✦ لبــ❤️ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
-با عشق حسیـــــن هرڪه سر و ڪار ندارد -خشڪیده نهالیست، پـــــر و بال ندارد -شب جمعه شب زیارتی امام حسیـــــن ؏ -السلام علیڪ یا ابا عبــ♥️ـــداللھ ؏
😁 -دوستان خوبــــ♥️ــــــ و عزیز -اگه تو سال 99 از ما خطایی دیدین... -شاید شما خطای دید دارید🤪😁 -ماخیلی گلیم😎 -سعی میکنیم سال 1400 هم به خوبیامون ادامه بدیم😊😁🤣 😌 -وَکُلُّ یَومِِ لا یُعصَی الله فِیهِ فَهُوَ عِید.» -هر روزی ڪه در آن نافرمانے خداوند نباشد آن روز عیـــــد استـــــ. -امام علی علیھ السلامـــــ.❤️ 📚نهج البلاغہ حڪمت ۴۲۸ ─━━⊱⋆✣✦ لُبــ😌ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
😁 -نوروز خود را چگونه مےگذرانید؟ . . . . . . . ✨به نام خدا✨ -ڪنار پریز زیر شارژر🤣😁📱 😌 -هیچ روز نوروزى نیست مگر آن که ما در آن روز انتظار فرج مى‌کشیم... -زیرا از روزهاى ما و شیعیان ما است. -آن روز را، مردم عجم(فارس) 💥حفظ کردند و حرمت آن را نگه داشتند. -امام صـــــادق؏ 📚زادالمعاد؛ علامه مجلسی -من شنیدم ڪه شما فصل بهاری آقا -به دل خسته‌ی ما صبر و قراری آقا -عمر امسال گذشت و خبری از تو نشد -هوس آمدن این جمعه نداری آقا؟ -در هیاهوی شب عید، تو را گم ڪردیم -غافل از اینڪه شما اصل بهاری آقا -راستی بی نفست حال ڪه تحویلی نیست -چہ شود سر به سر خسته گذاری آقا -هفت سین، سین سرور قدمت کم دارد -زرد هستیم اگر سبز نباری آقــــ♡ــــــا ─━━⊱⋆✣✦ لبــ❤️ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
😁 - ﺧﺪﺍﯾــــــــــــــــــــﺎ🤲🏻 - مارو ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ‌ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺪﺭﺳﻪ میخوندیم ببخش🙏 -چون هم وضو نداشتیم 🤨 -هم اجباری بود😫 -هم الکی پیس پیس میکردیم😁😂😅 😌 -حجه الاسلام هاشمی نژاد نقل کردند: -پیرمردی مسن، ماه مبارك رمضان به مسجد لاله زار می آمد. -به او گفتم: حاج آقا. شما خیلی موفقید، من هر روز ڪه به مسجد می آیم شما زودتر از ما آمده اید! -او گفت: من هرچہ دارم از نماز اول وقت دارم.✨💫 - بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم. -مرحوم حاج شیخ حسن علی نخودڪی را پیدا كردم و گفتم: من سه حاجت مهم دارم، _دلم می خواهد هر سه تا را خدا در جوانی به من بدهد. -ایشان فرمودند: چی مے خواهی؟ -گفتم: یڪی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرف شوم، چون حج در جوانی لذتـــــ دیگری دارد. -فرمودند: نماز اول وقت جماعـتـــــ - دومین حاجتم این است ڪه دلم می خواهد یك همسر خوب خدا به من عنایت ڪند. -فرمودند: نماز اول وقت جماعتـــــ - حاجت سومم این است كه خدا یڪ كسب آبرومندی به من عنایت فرماید. -فرمودند: نماز اول وقت جماعتـــــ -این عملی را كه ایشان فرمودند من شروع كردم و در فاصله سه سال هم به حج مشرف شدم، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم كسب با آبرو به من عنایت كرد!!!😍 ─━━⊱⋆✣✦ لُبــ❤️ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand
♡بسم الله الرحمـــــن الرحیـــــم♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طنز -من موندم -اگر توی اون دنیا نامه اعمال خوبم رو بدن دست راستم🤚📉 -نامہ اعمال بدمو بدن دست چپم✋📈 -گوشيمو چیکارکنم؟📱😐😂😁 📜 - طبق آیاتـــــ و روایاتـــــ در نامه عمل انسان: 💫۱-گناهان بلافاصلہ ثبت نمی شوند -امام صادق؏ مے فرمایند: - زمانی ڪه بنده ، گناهی مرتڪب شود هفت ساعت به او مهلت داده میشود اگر استغفار ڪرد گناهش نوشته نمےشود 📚کافی ج 2 ح 3 💫۲- حسنات حداقل ده برابر وسیئات فقط یک برابر ثبت می شوند -درقران ڪریم آمده است: -هر کس کار نیکى بیاورد ده برابر آن [پاداش] خواهد داشت و هر کس کار بدى بیاورد جز مانند آن جزا نیابد. 📗سورھ انعام.آیھ۱۶۰ 💫۳-حتے نیت عمل خوب هم پاداش دارد -امام صادق ؏از قول پیامبرﷺ نقل می ڪنند ڪہ: بنده خدا تصمیم به انجام ڪار خیری می گیرد. اگر موفق به آن نشود خداوند بخاطر نیت نیڪش به اندازه آن ڪار به او پاداش می دهد - و اگر بنده تصمیم به انجام کار بدی بگیرد وآن را انجام ندهد کیفری ثبت نمی شود. 📚کافی‏ ج 2 ح 4
😂 -سوار یه تاكسي شدم 🚕 -به مقصد كه رسيدم گفتم: آقا ممنون. من كنار اون وانت پياده ميشم. -يهو وانتي حركت كرد.😳 -الان از اتوبان زنجان براتون پست میزارم ...😎 -میریم ب🚕 سمت اردبیل..... 😂 -فقط خداکنه واسه نماز نگهداره!! 😁😂 😌 -دوره خلبانی ما در آمریڪا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی, به من گواهینامه خلبانے نمی‌دادندو ژنرال آمریڪایی باید نظر می داد. - اونظر خوشی نسبت به من نداشت و من باید بعد ۲ سال رنج، دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم! - در اتاق ژنرال در فڪر بودم ڪه شخصی از ژنرال خواست برای ڪاری از اتاق خارج شود ومن تنها ماندم. -وقت نماز ظهر بود.هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نبود. گفتم همین جا نماز را می‌خوانم. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و مشغول نماز شدم. - در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده. با خود گفتم نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ نماز را ادامه دادم. -ژنرال پس از چند لحظه سکوت نگاه معناداری کرد و گفت: چه می‌کردی؟ توضیح بده. گفتم: عبادت. در دین ما در ساعت‌های معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم. - ژنرال با توضیحات من گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل اینڪه راجع به همین کارهاست؟!پاسخ دادم: آری. او لبخندی زد.(در ڪمال تعجبـــــ) با چهره‌ای بشاش خود نویس را از جیبش بیرون آورد!!!! و پرونده‌ام را امضا کرد!!!!!!! - سپس با حالتی احترام‌آمیز دستش را به سوی من دراز ڪرد و گفت: به شما تبریڪ می‌گویم. قبول شدید!! - آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگ، دو رڪعت نماز شکر خواندم... 📚خاطرات شهید عباس بابایے ─━━⊱⋆✣✦ لبــ🤲🏻ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand کپے با لینڪ کانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😁 -رفتم بانک وام بگیرم...رییس بانک -پرسید؟ -شغلتون چیه؟🤔 -گفتم مدیرهستم!😎 -از جاش بلندشد کلی حال و احوال کرد -دستور داد قهوه با کیک برام آوردن..😊 -بعد پرسید؟ -مدیر کجا هستید؟🤔 -گفتم توی ایتا مدیر گروه هستم؟!😊 -بلند شد با لگد از بانک انداختم بیرون؟!😱😁 -نذاشت حداقل کیک و قهومو بخورم!!😂😐😁 💫 ‌‌‌-شهید مهدی باڪری فرمانده لشڪر ۳۱ عاشورا بود. -حمید هم برادر کوچک شهید مهدی بود. -وقتی بیسیم چی حمید تنها برگشت، خیلی سعی شد پیکرحمید به عقب برگردانده شود. -اما حجم آتش دشمن اجازه نمی داد. - آقا مهدی با اینڪه حمید برادرش بود و بعد رفتتش اشڪ مهدی بدرقه اش بود اما  پیغام فرستاد که اگر می شود، پیکر بقیه را هم بیاورید و اگر نمی شود، حمید پیش بقیه شهدا بماند!! - انتظار این بود که مهدی، حمید را به خاطر داشتن فرزند، به جلو اعزام نکند... -اما مهدی گفت: حمید هم مثل بقیه. چه فرقی می کند.!!!!! درحالیڪه می توانست از بند پ استفاده کند.. -پیڪر شهیدحمید باڪری فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل ؏ هیچگاه به وطن بازنگشت.. ─━━⊱⋆✣✦ لبــ💫ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand کپے با لینڪ ڪانال
😂 -ﻣﻦ ﺑﻪ ﺷﺨصہ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻭﺻﯿﺖ ﻣے ﮑﻨﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺑﺪﻧﻢ ﺭﻭ ﺍﻫﺪﺍ ڪﻨﻦ 😊😊 اینطورے ﺍﻭﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺴﯽ نیس برعلیہ من ﺷﻬﺎﺩﺕ بده !!🤗 -آخه چن تاشون خیلے دهن لقّن!😁😬 -پ ن پ فکر ڪردین واسہ نجات جون دیگرانہ 😊 - به گفته محققان، اهدای خون مکرر: -جریان خون را بهتر ڪرده و ڪمتر سبب تخریب دیواره رگ های خونی و انسداد شریانی می شود. - همچنین افرادی ڪه خون اهدا می کنند معمولا کمتر در خطر ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارند. -دیگر آنڪه پیش از هر بار اهدای خون سلامت فرد اهدا کننده با سنجش میزان فشار خون، ضربان قلب، میزان هماتوکریت های خون (گلبول های قرمز خون) بررسی شده و سپس اجازه اهدا به فرد داده می شود. به این ترتیب بسیاری از بیماری های فرد مانند فشار خون بالا، مشڪلات خونی، ناراحتی های قلبی و... با همین آزمایش های به ظاهر ساده اما مهم شناسایی می شود. قران ڪریم برای جان انسانها بسیار ارزش قائل شده است. برای حفظ و زندگی‌بخشی به انسانها می‌توان به اين آيه اشاره ڪرد ڪه:  «و من أحيها فكانّما أحيا الناس جميعاً؛ (مائده، ۳۲)  هرڪس(انسانی) نجات دهد گویا تمام انسانها را نجات داده استــــــــــ. ─━━⊱⋆✣✦ لبــ❤️ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand کپی با لینڪ ڪانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😂 -نامزدم اس ام اس داده: دلم برات تنگ شده، کجایی☺️ -منم حوصلہ نداشتم توضیح بدم. الکی اس دادم: تو دادگاهم!😎 -گفتہ: عکستو بفرس ببینم اگه راس میگی📸 -گفتم: اینجا گوشی ممنوعه دم در تحویلش دادم📱 -پیام داده: آره راس میگی یادم نبود، باشه عزیزم هر وقت تحویلش گرفتی بهم بگو نگران نشم!!😕😌 -سلامتی دخترا😁😂🤣 😊 -چهار دانشجو که به خودشان اعتماد کامل داشتند يڪ هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابی به خوشگذرانی پرداختند. -وقتی به شهر خود برگشتند متوجه شدند که امتحان تمام شده است. -بنابر اين آنها براي توجيه غيبت در امتحانشان فڪري كردند! -آنها به استاد گفتند : ما به شهر ديگری رفته بوديم که در راه برگشت لاستيک خودرومان پنچر شد و از آنجايی که زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولانی نتوانستيم کسی را گير بياوريم و از او ڪمڪ بگيريم، به همين دليل روز امتحان دير وقت به خانه رسيديم. -استاد فکری کرد و پذيرفت که آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. -چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها را به چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يڪ ورقه امتحانی را داد و از آنها خواست که شروع کنند. آنها به اولين مسأله نگاه کردند که 5 نمره داشت. سؤال خيلی آسان بود و به راحتی به آن پاسخ دادند. - سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازی پشت ورقه پاسخ بدهند که سؤال اين بود : - کدام لاستیک پنچر شده بود؟!!!! ─━━⊱⋆✣✦ لبــ📷ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand کپی با لینڪ ڪانال
-قطعۀ گمشده ای از پر پرواز ڪم است -یازده بار شمردیم و یڪی باز ڪم است -این همه آب ڪه جاریست نه اقیانوس است -عرق شࢪم زمین است ڪه "سرباز" ڪم است -شب نیمھ شعبان شبـــــ زیارتے اربابــ صلے اللھ علیڪ یا ابا عبـــ♥️ــــداللھ صلے اللھ علیڪ یا صاحــــ♥️ــب الزمانـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😁 -کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، -ثروتمندی مغرور به او رسید و با تکبر گفت: -بکار، که از تو کاشتن است و از ما خوردن!😎 -کشاورز نگاه معنا داری ب او انداخت و گفت: -دارم یونجه میکارم!!! 😂😁😂 🌱🌿 -در یک روز گرم بهاری، شاخه ای مغرورانه و با تمام قدرت خودش را تکاند. به دنبال ان برگهای ضعیف جدا شدند و آرام بر روی زمین افتادند. 🍃 -شاخه چندین بار این کار را با غرور خاصی تکرار کرد، تا این که تمام برگها جدا شدند شاخه از کارش بسیار لذت می برد. -برگی سبز و درشت و زیبا 🌿به انتهای شاخه محکم چسبید ه بود و همچنان از افتادن مقاومت می کرد. -در این حین باغبان تبر 🔨به دست داخل باغ در حال گشت و گذار بود و به هر شاخه ی خشکی🌳 که می رسید آن را از بیخ جدا می کرد و با خود می برد. -وقتی باغبان چشمش به آن شاخه افتاد، با دیدن تنهابرگ سبز آن🌿، از قطع کردنش صرف نظر کرد. -بعد از رفتن باغبان، دوباره شاخه مغرورانه و با تمام قدرت چندین بار خودش را تکاند، -تا این که به ناچاربرگ🌿 با تمام مقاومتی که از خود نشان می داد، از شاخه جدا شد و بر روی زمین افتاد. -باغبان در راه برگشت وقتی چشمش به آن شاخه افتاد، و برگ سبزی برآن ندید یقین پیدا کرد که خشڪ شده و بی درنگ با یک ضربه 🔨آن را از بیخ کند.. -امامـــــ علی ؏ میفرمایند:  -مبادا هرگز دچار خودپسندى گردى و به خوبیهاى خود اطمینان کنى -ڪه از بهترین فرصتهاى شیطان براى هجوم آوردن به توستـــــ. 📚نهج البلاغھ.نامه ۵۳ ─━━⊱⋆✣✦ لبــ🌿ــخند✦✢⋆⊰━━─ @lobkhand کپی با لینڪ ڪانال
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا