💠 #یادداشت_ویژه
✅آینده ما چه آینده ای است؟
🔵استاداصغرطاهرزاده
بسم الله الرّحمن الرّحیم
1- جهانِ پیش روی ما چه جهانی است؟ از آنجایی که هر ملتی جهانی دارد،[1] ملت ما در این تاریخ با هویتی که ریشه در تاریخ - ایرانی، اسلامی، شیعی- دارد، چه جهانی پیش رویش قرار خواهد گرفت که نه خارج از جهانِ توسعهیافته است و نه عین آن؟
2- با توجه به آنکه انسان مؤمن و عاقل، زمانشناس است و متوجهی روحی است که در زمانه جاری است، آیا با هویت پیچیدهای که در حال حاضر در ملت ایران بهوجود آمده، چه آیندهای میتواند آیندهی ما باشد تا از امروز، رانده و در فردا، مانده نباشیم و با نظر به آن آینده، در امروزِ خود مأوای درستی برای خود انتخاب کنیم؟
3- قرآن میفرماید وقتی مؤمنین صدر اسلام با احزاب یعنی اتحاد کفر جهانی روبهرو شدند که بنا داشتند ریشهی اسلام را بکنند؛ گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً»(احزاب/22) این است آن وعدهی خدا و رسول خدا(ص)، و خدا و رسولاش وعدهی صادقی دادند، و در مسیر مقابله با جمعِ کفار متحد، نهتنها خود را نباختند، بلکه ایمان و دلسپردگیشان به اسلام افزون شد. زیرا متوجه بودند وقتی همهی کفر به میان میآید، با شکستی که میخورد هویت تاریخیاش را از دست میدهد و تاریخ دیگری ظهور میکند. آن مؤمنین با نظر به چنین آیندهای، توانستند امروزِ خود را درست تحلیل کنند و در آن مأوا گزینند.
4- شواهد حکایت از آن دارد که جهانِ در حال طلوع و آیندهی پیشِ رو، طوری در حال شکلگرفتن است که آنچه ماورای فهم بشر روزمرّه است را به ارمغان میآورد تا هرکس در آن فضای گشوده بتواند «خود» را نیز آغاز کند و به یک معنا متولد شود و همدیگر را در جهانِ گشودهای درک کنند که با انقلاب اسلامی به ظهور آمده و نه در جزیرههای منقطع.[2]
5- با ظهورِ رخداد انقلاب اسلامی و ظهور تواناییهای بشر برای مقابله با کفر و استکبار، هرکس به جهت طلوع جهانی دیگر، از خویش درکی بس متعالی یافته است، هرچند هنوز آن جهان نامتعیّن است، ولی با نظر به آن میتوانیم از عرصهی روزمرّگی و نیهیلیسمی که در آن سرگردانیم، خارج شویم و راهی به سوی آیندهی خود پیدا کنیم. با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» میفرمایند: «من این را از روی اطلاع عرض میکنم که کشور در حال پیشرفت است، انقلاب و مبانی انقلابی در حال پیشرفت است... کشور دارد به سمت مفاهیم انقلابی و آرمانهای انقلابی و حقایق انقلابی حرکت میکند... ما داریم پیش میرویم. ما در ماده و معنا پیش میرویم، ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست میدهیم.»(در دیدار با خبرگان رهبری، در تاریخ 15/6/97)
6- لیوتار[3] متذکر این امر است که دورانِ «فرا روایتها» گذشته است و این بدین معنا است که در دنیای جدید هرکس به خودی خود می تواند یک «فرا روایت» باشد و «وحدتی» باشد در عین «کثرت». اندیشهای باشد به وسعت تاریخی که در آن زندگی میکند و او را فرا گرفته. این یعنی ما در آیندهی خود با جوانانی روبهرو هستیم که هر کدام یک اَبر مرد میباشند، در بستر سنتی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است. دورانی که یکی فکر کند و تصمیم بگیرد، تمام شده است و حتی اگر کسی بر آن تأکید داشته باشد که نظر خود را بر بقیه تحمیل کند، بداند که در این دنیا تنها میماند.
7- آقای دکتر اسداللّه رحمانزاده استاد کالج کانتر آکاستا در آمریکا در یادداشتی، تحت عنوان «هیچ تجربهای از خداوند تجربهی ایمان را به ما نشان نمیدهد»؛ سعی دارد نظرات و تئوریهای اندیشمندان جهان را نسبت به ایمان به خدا با خواننده در میان بگذارد و در مقالهی «پایان جهانِ نیچهای و ضرورت امر دینی» در نقد سخنان آقای دکتر عبدالکریمی روشن میکند، جهانِ نیچهای که جهان نیهیلیسم است، مرده است، و معتقد است سکولاریسم و نیهیلیسم به پایان خط خود رسیدهاند. یعنی در این زمان نهتنها امر دینی غیر ممکن نیست، بلکه امر غیر دینی و سکولار، غیر ممکن شده است. از این به بعد جبههی مقابله با انقلاب اسلامی است که در مقابل انقلاب اسلامی منفعل خواهد بود و امید ادامهی خود را از دست میدهد.
8- خداوند در آیهی «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» متذکر این امر است که انتهای عالم هستی به ابتدای خود که حضرت حق است برمیگردد و این سنت برای هر حقیقتی صادق است و به همین جهت با ظهور حضرت مهدی(عج)دین اسلام به اصل و بنیاد خود برمیگردد که رسول خدا(ص)در آغاز، آن بنیاد را به میان آوردند و در همین رابطه به زهرای مرضیهi مژده دادند که مهدی امت از ما است. در دلِ همین قاعده و سنت، انقلاب اسلامی به آغازِ خود یعنی به انگیزههای اصیلی که با آن به ظهور آمد، برمیگردد. یعنی آیندهی انقلاب را میتوان به آغاز آن مرتبط کرد. یعنی آن آغ
از است که همواره در آینده حاضر خواهد بود. اگر آن آغاز را با نگاهی روشن و غیر آلوده نگاه کنیم همان آغاز، در آینده به سراغمان میآید. توجه به آغازِ تفکر تاریخی است که ما را به سر چشمهای که ممکن است ابتدا روشن نباشد راهنمایی میکند. با اینهمه آن آغاز است که همواره در آینده خود را از «اجمال» به «تفصیل» میآورد و آیندهی ما را میسازد و این بازگشت به گذشته نیست بلکه معنابخشیدن به آینده است، زیرا وقتی در این سفر به آن آغاز نگاهی وجودی و نوری داشته باشیم و با نظر به انگیزههایی که منجر به این فتح تاریخی شده، سعی کنیم حجابهای طاغوتی آن را رفع نماییم، روز به روز بهتر و بهتر خود را نشان میدهد. زیرا آن آغاز با حقیقت وجودیاش همواره در حالت تجلی است و با نفوذ و سیطرهای که دارد موانع حضور خود را به عقب میراند، هرچند ممکن است ما در میانهی راه بمانیم، در این صورت آن آغاز خود را ادامه میدهد و این ما هستیم که عقب ماندهایم.
اگر آن آغاز، یک آغاز متعالی و توحیدی است حتماً در آیندهی خود حاضر خواهد بود و اگر ما عقب ماندیم به جهت آن است که آغاز را در آیندهاش دنبال نکردیم و تحت تأثیر روشنفکران غربزده، آیندهای مَندرآوردی برای خود ساختیم که هرگز آیندهی ما نخواهد بود، حتی اگر آیندهی جهان غرب باشد.[4]
9- انقلاب اسلامی چیزی را به بشر عرضه میکند که در بستر آن، انسانها به اصالتهای خود برمیگردند، البته به شرطی که متوجه باشیم انقلاب اسلامی، یک فرایندِ تاریخی است و برای رسیدن به اهدافِ تمدنیاش راهی طولانی در پیش دارد. ما تاریخی را شروع کردهایم که به تعبیر رهبر معظم انقلاب در این چهل سال، ما فعلاً در مرتبهای از بلوغ آن هستیم، یعنی مرحلهی جوانی آن که ابتدایِ به ظهورآمدنِ استعدادهای آن میباشد.
پس از به میانآمدنِ انقلاب اسلامی، تصوری از زندگی به صحنه آمده که این تصور دو وَجه دارد: یکی اینکه نسبت به آیندهای که با دنیای مدرن بخواهیم خود را ادامه بدهیم باید مأیوس باشیم. دیگر اینکه میتوان به ظهور انسانی که انسانی است قدسی، امیدوار بود -که شهداء نمونهی آن هستند-. با ظهور چشماندازی اینچنین باید متوجه بود ما در فرآیندی قرار میگیریم که به مرور فرهنگ زندگیِ توحیدی جایگزین فرهنگ قبلی میشود بهخصوص که انقلاب اسلامی متذکر فطرت توحیدی انسانها میباشد. این همان فتحالفتوحی است که با انقلاب اسلامی در این جهان به ظهور میآید به همان معنا که قرآن فرمود: «كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوى عَلى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً»(فتح/29) مانند زراعتی که جوانههای آن سر برآوردند و به تدریج نیرو میگیرند، پس سخت و ستبر شده بر ساقههای خود میایستند. در حدّی که زُرّاع و بنیانگذاران آن نیز از استواری آن به شگفت میآیند. پس «حضور» محقق میشود تا کفار به خشم آیند. این وعدهی الهی است برای کسانی که ایمان به خدا و امداد الهی دارند و در راستای تحقق وعدهی الهی عمل میکنند، در رابطه با آنها مغفرت و اجر عظیمی هست.
10- رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در راستای تحقق آرمانهای فکری فرهنگی میفرمایند: دچار شتابزدگی و بهانهگیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بیصبری و شتابزدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمیگیرد.(۱۳۹۷/۱۲/۲۳) ولی با توجه به بصیرتی که ایشان دارا میباشند؛ ما در آیندهای حاضر هستیم که به تعبیر ایشان: «ما به توفیق الهی در ماده و معنا، استکبار را شکست میدهیم.» ما با نظر به چنین آیندهای باید در امروزمان در مأوای انقلاب اسلامی بهسر بریم و خود را با هویتِ ضدّیت با استکبار، با جدّیتِ تمام ادامه دهیم تا به معنای گمشدهی خود برگردیم، معنایی که امروزمان از فردایمان جدا نیست.
11- در ترددِ میان نظر به مظاهر جزئی انقلاب و توجه به حقیقت کلّی آن، میتوان متوجه گشت که این مظاهرِ جزئی چگونه به آن حقیقت کلّی مرتبطاند و این کثرات ما را به کدام وحدت ارجاع میدهد؟ در این حالت در مواجهه با امور جزیی، گرفتار دوگانگیِ «ذهن» و «عین» نمیشویم؛ بلکه متوجهی حقیقتی میگردیم که همهی این امور جزئی حتی ما را در برگرفته و به عقلانیت و فهمی میرسیم که از قلب، جدا نیست.
رازِ حضور مردانی مثل شهید چمران و شهید صیاد شیرازی در مواجهه با عقلانیتِ عقلِ مدرن و در عین حضورِ قلب نسبت به حقیقت هستی، در امر فوق نهفته است. اینان نشان دادند قلبشان در مواجهه با جهان مدرن و تحصیل در جهان خارج، از دست نرفته است، چیزی که در ذات انقلاب اسلامی برای حضور در
آیندهاش مدّ نظر است که قبلهی انسانهای آینده دیگر، قبلهی غرب و طاغوت نیست.
حال! باز باید پرسید آیندهی ما چه آیندهای است که بتوانیم در امروزمان سرگردان نباشیم و بیمأوا بهسر نبریم، زیرا برای سکنیگزیدن در امروز، اولاً: باید «آغاز» را همواره مدّ نظر داشت و آینده را نیز هرگز گم نکرد، و ثانیاً: آینده را در إزایِ عهد با آغازِ آغازها معنا کرد. و این است معنای زندگی در «مبداء» و «معاد» نسبت به هر حقیقتی که حقیقتاً، حقیقت باشد.
12- با توجه به اینکه فهم هر اثری، تاریخی است و نسبتی با حال و آینده دارد، بدین معنا که فهم همواره در کُنشِ بین زمان حال و گذشته و آینده عمل میکند؛ میتوان نتیجه گرفت دو فهم در دو مرحلهی تاریخی در یک موضوع، یکسان نیست تا گمان کنیم میتوانیم در فهمِ یک موضوع، از زمان خود پا را بیرون بگذاریم و این یعنی انسان نسبتِ درستی از آینده نداشته باشد، در امروزی که می خواهد خود را و زمانهی خود را درک کند.
والسلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته
[1] - قرآن در رابطه با حضور انسانها و ملتها در قیامت، میفرماید: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»(إسراء/71) به این معنا که انسانها در آن روز، در عین حفظ هویت فردی، بر اساس شخصیتِ آرمانی که برای خود در اجتماعِ بشریشان مدّ نظر داشتند، محشور میشوند. «وَ آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَيِّئاً عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ»(توبه/102) خلط عمل صالح و سیئه، یک چیزی است که در همه وجود دارد. پس اگر عمل سیئه را ذکر میکنیم، عمل صالح را هم ذکر کنیم. قَالَ رَسُولُ اللَّه)ص): «حُبُّ عَلِيٍّ حَسَنَةٌ لَا يَضُرُّ مَعَهَا سَيِّئَةٌ وَ بُغْضُ عَلِيٍّ سَيِّئَةٌ لَا يَنْفَعُ مَعَهَا حَسَنَة.» یعنی اگر جهتگیری انسان و شخصیت آرمانی او علیu بود، لغزشهای کوچک، شخصیت او را از حوزهی ایمان خارج نمیکند و در همین رابطه میتوان به قرآن نظر کرد که میفرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُم»(فتح/ 29) یعنی آنان که همراه حضرت محمد(ص) تاریخی را پایهگذاری کردند، دارای هویتی خاص هستند، هویتی که اقتضاء میکند مرز بین خود و دشمن را همواره حفظ کنند و نسبت به خودیها رحمت و رفاقت را مدّ نظر داشته باشند، با چنین هویتی در تاریخ حاضر میشوند و آن چنان جهانی را شکل میدهند که پیامبر خدا (ص): رهبر آن هستند.
[2] - اخیراً رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» در حکم خود به امام جمعهی بندرعباس فرمودند: تقویت جریان انقلابی و جوانان مؤمن و رویِ گشاده و دست مهربان با عموم طبقات؛ توصیهی مؤکد اینجانب است. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت میکنم. سیّد علی خامنهای۲۶ تیرماه ۱۳۹۸
[3] - ژان فرانسوا لیوتار از پیشگامان فلسفهی پُستمدرن در فرانسه، متولد 1924 و متوفی 1998.
[4] - دویست سال سرگردانی به جهت آن بود که در مواجهه با غرب، خود را باختیم و خواستیم سر تا پا غربی شویم و به خِرَدِ قومی خود پشت کردیم و عملاً از آنجا رانده، و در اینجا، مانده شدیم
🌐http://lobolmizan.ir/post/1662
آدرس اینستاگرام
https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh
سایت لب المیزان
🌐www.lobolmizan.ir
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱 sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱 eitaa.com/lobolmizan
آیندهی ما چه آیندهای است؟.mp3
16.56M
💠 #صوت
✅آینده ما چه آینده ای است؟
🔵استاداصغرطاهرزاده
🌐http://lobolmizan.ir/post/1662
📱 @lobolmizan
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25104
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم استاد عزیز: در کتاب حقیقت نوری اهل البیت ص ۳۰۰ امام صادق (ع) می فرمایند فرشته ای که با ما ارتباط دارد فوق جبرائیل و میکائیل است. مگر ما غیر از این ۴ ملائک مقرب ملک دیگر داریم؟ لطفا در خصوص فرمایش امام توضیح بفرمایید چون در کتاب توضیح داده نشده است.
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا از یک طرف در قرآن داریم که خداوند به شیطان میفرماید چرا به آدم سجده نکردی؟ استکبار ورزیدی، یا از عالین بودی؟ یعنی از آن ملائکهای که مورد خطابِ حضرت حق نبودند. میفرماید: «قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ» (ص/75)
صاحب المیزان چنین آورده است: «جمله «أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ» استفهامی است توبیخی، معنایش این است که: آیا سجده نکردنت از این بابت است که عارت می شد، و خود را از این کار بزرگتر می دانستی؟ و یا اینکه به راستی شان تو اجل از این عمل بود و تو از کسانی بودی که قدر و منزلتشان بالاتر از آن است که مامور به سجده بر آدم شوند؟ و از همین جا بعضی از مفسرین استفاده کرده اند که: معلوم می شود خدای تعالی مخلوقاتی عالی دارد که مقامشان اجل از آن است که برای آدم سجده کنند، بندگانی هستند مستغرق در توجه به سوی پروردگارشان، و هیچ چیزی را به جز او درک نمی کنند.» و در حدیثی از رسول اکرم (ص) نقل شده که فرموده: عالین «من و علی و فاطمه و حسن و حسین می باشیم» موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25104
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25106
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم استاد جان: در جواب سوالم راجع به ترنسها فرمودین، در هر حال روح انسان با وجهِ تجرد خود که شامل همهی موقعیتهایش میباشد، بدن خود را میسازد. زیرا همان هیپوفیزِ مغز هم که قسمتی از بدن است را همان روح ساخته، حالا چرا ساز دیگری میزند؟ خب این اشکال در مورد ناقص الخلقه ها هم مطرح می باشد و همونطور که من از شما درس گرفتم پاسخش اینه که نفس با توجه به امکاناتی که دارد بدن خود را می سازد. امکاناتش لابد ناقصه که بدن ناقص میسازه. خب این vو راجع به ترنسها نمی توان گفت که نفس امکاناتش ناقص بوده نتونسته بدن مدنظرش رو بسازه؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت عرض شد باید مشکلی در میان باشد. آیا باید گفت روحِ ترنسها نوعی غفلت در ساختن بدن خود داشتهاند آن هم در این حدّ که بدنی غیر از بدن مناسب روح خود برای خود شکل دادهاند؟ یا نحوهای از گرایش است که نباید تسلیم آن بشوند در آن حدّ که گمان کنند حقیقتاً روح آنها غیر بدنشان است؟ موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25106
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25107
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم:
استاد؛ حقیر پایه اول حوزه علمیه هستم و واقعا فهم دین رو دوست دارم. اما الان جدیدا انگیزه ای برای یادگیری برخی از دروس آن ندارم و حالت کسلی دارم و بین ۲ راهی، ماندن در حوزه و بیرون آمدن مانده ام. می خواستم بپرسم با این اوضاعی که دارم چه کاری باید انجام دهم؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت، اولِ کار که بحث مقدمات است مدتی یکنواختی دارد ولی اگر بتوانید تحمل کنید و استعداد لازم جهت فهم مطالب را در خود مییابید، خوب است که ادامه دهید. در قسمت آرشیو سؤالات در موضوع «حوزه یا دانشگاه» نکاتی جهت فهم بهتر موضوع هست، خوب است که به آنجا رجوع شود. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25107
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال وصدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
ج1_تفسیرسوره جاثیه.mp3
6.31M
🔸 #تفسیر_قرآن
🔸سوره #جاثیه
💠سوره جاثیه وتجلی اسم عزیزحکیم
🔮استاد اصغر طاهرزاده
⏰جلسه1 (98/6/23)
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
پیام رسان سروش
📱sapp.ir/lobolmizan
پیام رسان ایتا
📱eitaa.com/lobolmizan
آدرس اینستاگرام
📱https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25109
💠آتش جهنم از جنس خشم الهی است و روح را میسوزاند
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم استاد بزرگوار وقتتون بخیر.یک. جنیان از جنس آتشند چطور اتش جهنم آنرا میسوزاند؟دو.یک سخنران در یک برنامه تلویزیونی گفت جنیان در قیامت به صورت انسان محشور میشوند.البته در دنیا ممکنه جن به صورت انسان در بیاید ولی در قیامت که نفس و بدن یکی هستند و صورت انسانی صورت همه اسماء است چطور میشود جنیان که همه اسما را ندارند به شکل انسان محشور شود؟چنین چیزی ممکن است؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آتش جهنم از جنس خشم الهی است و روح را میسوزاند و آثار آن بر آن بدنی که مظهرِ روح است، ظاهر میشود 2- نباید به این نوع صحبتها توجه داشت که مبنایِ درستی ندارد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25109
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25110
💠معنای معجزه بودن قرآن
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام
برای این که علم پیدا کنم که قران پیام خداست!قران برای من تحدی اورده است. و می گوید من از جانب خدایم.چرا؟چون کسی نمی تواند یک سوره همانند قرآن بیاورد.
سوال:منکه فارسی زبانم وعربی نمیدانم چگونه این استدلال قران قبول یا رد کنم؟ من که توانایی ارزیابی
این ادعای قران را ندارم.
سوال حال من باید چکار کنم.
✅- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید که در همان زمان که فصاحت در زبان عربی به اوج خود رسیده بود و آنها نتوانستند سورهای همانند سورههای قرآن بیاورند؛ میتواند برای ما حجت باشد. از طرفی با نظر به محتوی قرآن و تدبّر در آن میتوان متوجه شد که این سخنها، سخنهای خداوند است. و در همین رابطه حضرت حق میفرماید: «أفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» ﴿۸۲/ نساء﴾ آيا در قرآن نمى انديشند اگر از جانب غير خدا بود قطعا در آن اختلاف بسيارى مى يافتند. موفق باشید
در ضمن در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت عرایضی شده است که عیناً خدمتتان ارسال میگردد:
دريچه هاى اعجاز قرآن
قرآن مىفرمايد: «وَ انْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلي عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه»[1] اگر در معجزهبودن آنچه بر بندهى ما نازل شده شك داريد، سورهاى مانند آن بياوريد. مبناى برهان اين است كه او يا بهواقع پيامبر است و اين آيات از طرف خدا بر او نازل شده، و يا پيامبر نيست و با استعدادهاى بشرىاش اين آيات را تنظيم كرده است. در حالت دوم از آن جهت كه بشر است اين آيات را آورده، پس شما هم كه بشر هستيد، مسلم اگر همهى شما جمع شويد مىتوانيد يك سوره مثل سورههاى اين قرآن بياوريد و اگر نمىتوانيد، معلوم مىشود كه او از جنبهى بشرىاش به چنين توانايى نرسيده، پس او پيامبر خدا است. در رابطه با معجزهبودن قرآن نمونههايى در ذيل؛ مورد اشاره قرار مىگيرد:
1- از نظر فصاحت و بلاغت: قرآن از نظر هندسهى كلمات و نظم خاصى كه كلمات دارند، نه سابقه دارد و نه لاحقه، به طورىكه نه تا آن زمان بشريت با اين تركيب و نظم سخن گفته و نه بعد از آن انسانها توانستند از آن تقليد كنند و با آن نظم و هندسه سخن بگويند. قرآن داراى آهنگ خاصى است كه در عين دارا بودن مفاهيم معنوى، بدون تكلف و تصنع، عالىترين معانى را در عالىترين قالبهاى لفظى اظهار مىكند به طورىكه معلوم نيست الفاظ تابع معانىاند و يا معانى تابع الفاظ.
قرآن در زمانى به صحنه آمد و مبارز طلبيد كه اوج تكامل فصاحت عرب بود. از آن عجيبتر بعد از آمدن قرآن نيز سخن رسول خدا (ص) و حضرت على (ع) در عين فصاحت زيادى كه دارد، اصلًا شكل و هندسهى قرآن را ندارد. و اين مبارزه طلبى هنوز هم به قوت خود باقى است، مضافاً اينكه تا حال كسى نيامده بگويد قبل از قرآن چنين كلماتى به اين شكل در فلان كتاب بوده است. همچنانكه كسى نيامده بگويد من مثل آن را آوردهام و اتفاقاً هر قدر انسان فصيحتر باشد بيشتر متوجه مىشود كه فصاحت قرآن از نوع فصاحت بشر نيست. همچنانكه جادوگران متوجه شدند كار حضرتموسى (ع) از نوع سحر نيست.
2- از نظر عُلوّ معنى و محتوى: بىگمان مطمئنترين راه براى شناخت حقيقت قرآن، رجوع به متن قرآن و تأمل در توصيفها و تعبيرهاى آن در بارهى خود مىباشد، توصيفهايى از قبيل «هُدى للنّاس»، «هُدى للمتّقين»،
«تبياناً لكلّ شَيئ»، «حكيم» و «فرقان» كه همه حكايت از آن دارد كه وقتى مىفرمايد: اگر مىتوانيد مثل آن را بياوريد، يعنى آن چيز مثل قرآن از حيث هدايتگرى و آوردن معارف هدايتگر و از حيث مطالب حكمتآميز، همسنگ دانشهاى قرآن باشد و از اين زاويه بشر را به آوردن چنين انديشههايى در حد قرآن دعوت مىكند.
جامعيت و كمال قرآن بدين معنى است كه قرآن مجيد تمامى مواد و مصالح علمى جهت رسيدن انسان به سعادت فردى و اجتماعى را دارا است و با معارف خود رابطهى انسان با «خدا»، «خود»، «انسانهاى ديگر» و با «جهان» را تبيين مىكند و همهى اين معارف داراى سطوح و لايههاى متكثر هستند و در آن براى هرموضوعى بطنها وجود دارد. در پايينترين سطح با مردم عادى صحبت مىكند و هرچه مخاطب خود را دقيق بيابد، بطنى از بطون خود را براى او مىگشايد و آوردن سورههايى با اين حدّ از علوّ در معانى به هيچوجه در حدّ بشر نيست.
انسانى كه قرآن طرح مىكند وسعتى از قبل از تولد تا بعد از مرگ دارد و دستورات قرآن همهى ابعاد اين انسان را با همهى دقايق روحىاش فرا گرفته است، در حالى كه انسان معرفى شده از راه حس و انديشهى بشرى در ميان دو پرانتز (تولد) تا (مرگ) قرار دارد.
در قرآن همهى اصولِ معارف قرآن از توحيد استنتاج شده و سپس گسترش يافته و به صورت اخلاق و عقايد و احكام در آمده به اين معنى كه هر حكمِ فرعى آن اگر تحليل شود
به «توحيد» باز مىگردد و توحيد نيز اگر تفريع و باز شود، همان احكام و مقررات فرعى را تشكيل مى دهد.
مىفرمايد: «كِتابٌ احْكِمَتْ اياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبير»[2] قرآن كتابى است با آيات محكم كه سپس به صورت تفصيل درآمده، يعنى اين كتاب با آيات متعدد داراى غرض واحدى است كه وقتى به تفصيل در آيد، در يك مورد به صورت «اصول دين» و در مورد ديگر به صورت موضوعات «اخلاقى» در مىآيد و در جاى خود به صورت احكام شرعى ظاهر مىشود، به اين معنى كه هرچه نزول كند و از اصل به فرع برسد از آن غرض اصلى خارج نمىشود و از مسير توحيدى خود عدول نمىكند. به عنوان مثال: توحيد خدا در مقام اعتقاد عبارت است از اثبات «اسماء حسنى» و «صفات علياى» الهى و در مقام اخلاق عبارت است از دارا شدن اخلاق كريمه مثل رضا، شجاعت و دورى از رذايل و همان توحيد در مقام اعمال عبارت است از به جاآوردن اعمال شايسته و پرهيز از محرمات و رعايت حلال و حرام. همهى اينها به توحيد برمىگردد و انسان را به توحيد مىرساند زيرا آيات قرآن يك جهت وحدت دارند و يك جهت كثرت، از جهت صدور از طرف خدا به سوى بشر، سيرى از وحدت به سوى كثرت را دارا مىباشند ولى از جهت سير از طرف انسان به سوى خدا، سير از كثرت به وحدت را دارا هستند.
قرآن كتاب انسان شناسى است، اما آنگونه كه خدا انسان را آفريده و در همان راستا انسان را تفسير مىكند تا انسان از خود بيگانه نشود، به طورىكه در تمام فرهنگ بشر و نه در فرهنگ انبياء انسان در حدّ سورهى والعصر مطرح نيست، و انديشهى بشر نسبت به انسان به اندازهى تبيينى كه يك سورهى كوچك قرآن در مورد انسان دارد گسترش ندارد. قرآن پيوند با خدا را در همهى شئون زندگى جريان مى دهد و انسان را در حد يك باور تئوريك متوقف نمى كند، بلكه خداى حاضر و محبوب را معرفى مىنمايد كه مىتوان به او نزديك شد و با او انس گرفت. مرز ايمان و شرك در آن است كه انسانِ موحّد توانسته است حقيقت وَحدانى عالم را در هر مخلوقى بيابد و انسان مشرك پديدههاى عالم را مستقل از حقيقت وحدانى مىنگرد.
3- اعجاز قرآن از جهت نبودن اختلاف در آن: قرآن در طول 23 سال بر پيامبر خدا (ص) نازل شد، آن هم در شرايط اجتماعى و روحى متفاوتى كه براى رسول خدا (ص) پيش مىآمد، بدون آن كه رسول خدا پيشنويسى داشته باشد و يا پس از نزول آن به و حكّ و اصلاح آن بپردازند با اين همه هيچگونه تناقض و اختلافى در ميان مطالب آن نيست. هرگز كسى نديد كه مثلًا پيامبر (ص) يادداشتى داشته باشند و مطابق آن يادداشت آيات را قرائت كنند و يا طورى آيات را بخوانند كه بعداً معلوم شود يك كلمه را اشتباه گفتهاند و بخواهند آن را تصحيح كنند، آن هم آياتى كه قبلًا هيچكس چنين كلماتى در هيچ كتابى نگفته بود و بعداً هم كسى نيامد بگويد شبيه آن كلمات در كتابهاى رومىها و يا ايرانىهاى متمدن آن زمان ديده شده است.
قرآن طورى است كه آيهاى مفسّر آيهاى ديگر و مجموعهى آن شاهد بر مجموع آن است و در عين تنوع- حتى در يك موضوع وحدت نگاه كاملًا درآن حاكم است. مثلًا در مورد عبادت و يا تقوا هزاران نكتهى متنوع دارد ولى همه با يك بينش و يك جهت و يك نگاه. خودِ قرآن مىفرمايد: «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فيهِ اخْتِلافاً كَثيراً»[3] آيا اين منكران قرآن در قرآن تدبّر و تفكر نمىكنند تا متوجه شوند اگر از طرف غيرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مىيافتند زيرا: اولًا: فكر انسان دستخوش تحول و تكامل است، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانياً: افكار انسان در طول زندگى تحت تأثير حالات متفاوت روحىاش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهى متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: كسى كه كارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مىافتد، در حالىكه هيچكدام از موارد بالا در قرآن نيست و يگانگى و وحدت كاملى بر آن حاكم است.
4- اعجاز قرآن از نظر جاذبه: قرآن در معرفى معنى حيات و آزادشدن از اسارت نفس و خرافات آنچنان سخن مىراند كه انسان به هيچوجه آن را از جان خود جدا نمىبيند و بهخوبى جذب آن مىشود. قرآن انسان را بر عقدههاى درونىاش پيروز مىكند، مرگ را برايش معنى مىنمايد، او را دعوت به تدبر در آياتش مىكند، مىگويد:
«افَلا يَتَدَبَّروُنَ الْقُرانَ امْ عَلي قُلُوبٍ اقْفالُها»
آيا تدبّر در قرآن نمىكنند و يا بر قلبهاشان قفل زده شده است كه حقايق آن را نمىفهمند؟ به همين جهت عقل انسان در حين تدبّر در قرآن از عمق جان، حقانيت آن را تصديق مى كند و خودِ قرآن شرط تشخيص حقانيت خود را تدبّر در خودش قرار داده است. آيا تا حال ديدهشده كسى در قرآن تدبّرِ لازم را كرده باشد و براى او در حقانيت آن ذرهاى شك باقى بماند؟ و يا بيشتر كسانى گرفتار شك نسبت به قرآن هستند كه از دور و بدون تدبّر در آن نظر مى
دهند؟
5- اعجاز قرآن از نظر اخبار غيبى: آن واقعههايى كه در حين نزول قرآن با فكر بشرى درستى و نادرستى آن معلوم نبود در قرآن مطرح شده به طورىكه بشر پس از سالها به درستى آن پىبرده است مثل: پيشبينى غلبهى روم بر ايران در شرايطى كه در آن زمان چنين غلبهاى به ذهنها هم خطور نمىكرد.[4] حفريات باستانشناسان، كه پس از سالها داستان حضرت يوسف و طوفان حضرت نوح و قوم سبأ را تأييد كرد. و يا اينكه قرآن براى فلك، مدار قائل است، برعكسِ پيشينيان كه فلك را جسم مدورى مى دانستند كه ستارگان در آن ميخكوب شدهاند ولى بعدها معلوم شد كه ستارهها داراى مدار هستند و در مدار خود در گردشاند.
6- اعجاز قرآن از نظر وسعت معارف و پهناورى مطلب: از طريق كسى كه برترى فوق العادهاى از نظر اطلاعات نسبت به ديگران نداشت و در محيطى آنچنان محدود زندگى مىكرد كه مثال زدنى است و از آن طرف ثلث آخر عمرش تماماً مشغول جنگ با دشمنان دين بود، چنين قرآنى با اين وسعتِ علمى و دقت روحى مطرح شود حكايت از آن دارد كه از طرف خداى حكيم و عليم بر او نازل شده است.
دكتر واگليرى مىگويد: «كتاب آسمانى اسلام نمونه اى از اعجاز است ... قرآن كتابى است كه نمىتوان از آن تقليد كرد ... چطور ممكن است اين كتابِ اعجاز آميز كار محمد باشد؟ در صورتى كه او يك نفر عرب درس ناخوانده بوده است ... ما در اين كتاب مخزنها و ذخايرى از دانش مىبينيم كه مافوق استعداد و ظرفيت با هوشترين اشخاص و بزرگترين فيلسوفان و قوىترين رجال سياست است».[5]
قرائنى كه انديشه را بر صدق گفتار نبى مى كشاند
علاوه برمطالب فوق در مورد خود قرآن كه دليل است برمعجزه بودن آن، توجه به شخصيت پيامبر (ص) نيز انديشه را به حقانيت شخص نبى مىكشاند كه موارد زير از اين نوع مىباشد:
1- محيط دعوت: انديشه نمىپذيرد كه انسانى درس نخوانده در محيطى چنان عقب افتاده از تمدن و آلوده به پائينترين خرافات جاهلى، بدون ارتباط با خالقِ عليمِ هستى، چنين معارفى را ارائه دهد.
2- سابقهى تاريخى و خصوصيات اخلاقى: 40 سال در محيطى زندگىكردن كه كوچكترين خطاى اخلاقى نمايان مىشود و در عين حال هيچ نقطه ضعفى نداشتن، به طورى كه او را «امين» لقب دادند و حتى در اتهاماتِ بعد از بعثت او را «ساحر» و «شاعر» و «مجنون» خواندند، ولى به جهت نوع عملكردش هرگز جامعه اتهام اخلاقى را نسبت به شخصيت او نمىپذيرفت، چگونه انديشه مىپذيرد چنين انسان پاكى يك مرتبه دروغى به اين بزرگى بگويد و 23 سال هم همهى زندگيش را بر سر اين دروغ بگذارد و با آن همه مشكلات يك لحظه هم عقبنشينى نكند؟
3- محتواى مكتب و دعوت: مكتبى كه محور فكرى خود را «توحيد» قرار داده و آن را چون خونى در رگ جامعه جارى ساخته و مدعى است هيچكس جز خدا نجاتدهندهى انسانها نيست و آورندهى آن مكتب براى خود هيچ ادعايى جز بندگى خداى واحد ندارد و اجازهى هيچ غلوّى را در مورد خود نمىدهد و مردم را به سوى خدا دعوت مىكند و بندگى غير خدا را بدترين گناه مىداند و در جامعهى طبقاتى آن روز شعار برادرى مىدهد و محيط كينه و جهل را به محيط برادرى و دانش تبديل مىكند، چگونه انديشه مىپذيرد چنين مكتبى آورندهاش يك دروغ پرداز نابغه باشد و بدون ارتباط با غيب مطلق چنين مكتبى را ارائه دهد، بايد يا او پيامبر باشد و يا دغلكار، و چنين حركات و كلماتى هرگز از يك انسان دغلكار صادر نمىشود كه براى خود در دينى كه آورده هيچ سهمى نخواهد و تماماً خود را نفى كند.
4- تأثير دعوت پيامبر در محيط: رسول خدا (ص) در طى 23 سال از قومى متروك كه ارزش استعمارشدن توسط دو قدرت ايران و روم را هم نداشت تمدنى شگرف بهوجود آورد به طورى كه جهانِ آن روز در قبضهى مستقيم يا غير مستقيم آن دعوت قرار گرفت و به اين دليل انسان انديشمند نمىپذيرد بدون تأثير خالق هستى بر قلب ملت ها چنين تأثيرى ممكن باشد، به اين معنى كه بايد همان خالق روح و قلب انسان، آورندهى اصلى اين مكتب باشد كه بين محتواى كتاب الهى و قلب انسانها اينچنين هماهنگى حاكم است. يكى از دانشمندان هندى مىگويد: كشور هندوستان با اينهمه پندهاى حكيمانه كه از بزرگان دين هندو به ما داده شده، هنوز دچار شرابخوارى و استعمال مسكرات است، اما محمد همين كه شراب را حرام كرد پيروان او هركجا خُم شراب را ديدند شكستند و همه از شرابخوارى دست برداشتند.[6]
5- وسايل نيل به هدف: رسول خدا (ص) از طريق دستورات اخلاقى كه در آن دستورات هيچ انسانى بىدليل تحقير نشود هدفش را پيش مىبرد، قرآن مىفرمايد: «وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»[7] كارهاى ناشايستِ هيچ قومى، شما را به مقابلهاى ناشايست وا ندارد، عدالت پيشه كنيد كه اين به تقوى نزديكتر است. و لذا پيامبر اسلام هرگز براى اهداف خود از وسايل نامشروع و يا جهل مردم استفاده نكرد، حتى در مرگ فرزندشان كه مصادف با خ
ورشيدگرفتگى شد و مردم مدينه آن را به مرگ فرزند پيامبر (ص) مربوط دانستند، حضرت آن را نفى فرمودند. به اين دلايل است كه انسان انديشمند نمىپذيرد چنين كسى با اين طرز رفتار، يك سياست باز حرفهاى و يا يك مدعى دروغين و يا يك شهرتطلب باشد زيرا رفتارش تأييدكنندهى اين حقيقت است كه او مأمور و فرستادهى خداوند است و در افقى ماوراء دنيا زندگى مىكند و متذكر حقيقتى است بسيار متعالى.
[1] ( 1)- سورهى بقره، آيهى 23.
[2] ( 1)- سورهى هود، آيهى 1.
[3] ( 1)- سورهى نساء، آيهى 82.
[4] ( 1)- در سال 617 ميلادى يعنى هفتمين سال بعثت پيامبر اكرم( ص) ايران بر روم پيروز شد و تا نزديك پايتخت روم پيشروى كرد، در همان سال قرآن پيشبينى پيروزى روم را در كمتر از ده سال نمود.( به آيات اوليهى سورهى روم رجوع شود).
[5] ( 1)- استاد دانشگاه ناپل، كتاب« پيشرفت سريع اسلام»، ترجمهى سعيدى، ص 49.
[6] ( 1)- كتاب محمد( ص) از نظر ديگران، ترجمهى محمد على خليلى.
[7] ( 2)- سورهى مائده، آيهى 8.
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25110
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25111
💠امام و هدایت
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام علیکم پاسخ سوال 25094 را ارسال نکردید با تشکر
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور به صورت شخصی جواب داده شد: - باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- به نظرم این لطف خداوند است که روحتان بنا دارد خود را بازخوانی کند تا از برزخی بگذرد 2- نکتهای در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» هست که عیناً خدمتتان ارسال میشود، إنشاءاللّه مفید میافتد. موفق باشید
امام و هدايت
مهمترين وظيفهي امام هدايت است که به چند صورت انجام ميگيرد:
الف- تبيين وحي الهي و بيان حکم خدا، به اين صورت که حقايق آسماني را به مردم ابلاغ ميکند تا انسانها با در نظرگرفتن تعليم امام، سعادت خود را بشناسند و مطابق آن عمل کنند.
ب- رهبري باطني، به اين صورت که امام از راه تأثير در دلها و جذب و كشش آنها به سمت كمال، باطن آنها را رهبري ميکند تا استعدادها شكفته و نيروهاي خفتهي انسانها بيدار شود و هركس به كمال مطلوب خود نايل آيد كه اين كار را «هدايت به امر» ميگويند.
هدايت به امر، هدايت ويژهاي است که قرآن از آن خبر ميدهد و هر وقت از امامت سخن به ميان آورده، از آن هدايت ويژه كه به امر الهي تحقق مييابد ياد كرده است. ميفرمايد: «وَ جعلناهُمْ ائِمَّةً يَهْدوُنَ بِاَمْرِنا»[1] آنان را - يعني ابراهيم و اسحاق و يعقوب - را اماماني قرار داديم كه مردم را به «امر» ما هدايت كنند. از طرفي قرآن در آيهي 83 سورهي يس در مورد امر خدا ميفرمايد: «اِنَّما اَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَيْئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون، فَسُبْحانَ الَّذي بِيَدِه ملَكُوتُ كُلِّ شَيْئٍ» اَمر خدا اين است كه به شيياي بگويد «باش»، پس ميشود و بلندمرتبه است خدايي که ملکوت هرچيزي بهدست اوست. در آخر آيه روشن ميکند که اشياء داراي جنبهاي ملكوتي هستند که نزد خداوند است و در رابطه با همان جنبه است که اگر اراده كرد آن شيئ بشود، با يك اراده محقق ميشود، بدون هيچ مانعي. از طرفي ميفرمايد: «وَ ما اَمْرُنا الاّ واحدةٌ كَلَمْحِ الْبَصَر»[2] امر ما واحد است مثل چشم برهم زدن. يعني امر خدا تعدّدبردار نيست، پس مادي و تدريجي نيست.
در جمعبندي آيات فوق روشن ميشودکه هدايتكنندگي امام به «امر» با توجه به جنبهي ملكوتي اشياء انجام ميگيرد و بر آن مبنا امام در جان انسانها و در ملکوت آنها تصرف ميکند تا آنها را به كمال مطلوبشان برساند و اين نشان ميدهد که هدايت امام به ارائهي طريق خلاصه نميشود بلکه نحوهاي از تصرف در باطن انسانها نيز در هدايت امام هست.
در آيهي 73 سورهي انبياء که بحث هدايت به امر امامان را طرح کرد، ميفرمايد: «وَ أَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاء الزَّكَاةِ وَ كَانُوا لَنَا عَابِدِينَ» و به آن امامان، فعل به كارهاي خير را وحي كرديم، و وحي كرديم اقامهي نماز و دادن زكات را و آنها از عبادتكنندگان ما بودند. دقت بفرماييد که وَحيِ فعل خير، يك نحوه تصرف تكويني است در امامان توسط خداوند. چون ميفرمايد: فعلِ خير را به آنها وحي کرديم و نگفت به آنها وحي ميكنيم، كه فعل خير انجام بدهند، در نتيجه فعل آنها همان وَحي الهي است.
امام به واسطهي سيطره بر ملكوت به هر موجودي به قدر استعدادي که دارد هدايت الهي را افاضه ميكند و طبق آيهي «وَ جَعَلْناهُم اَئِمَّةً يَهْدونَ بِاَمْرِنا» اين هدايت، رهبري افراد بشر است از راه ملكوت و نفوس آنها. و به همين جهت ميتوان گفت: همیشه بايد امام در عالم باشد تا چنين القاء روحاني بر مستعدين جريان يابد، چه آن امام در حاکميت سياسي و مديريت جامعه حضور داشته باشد و چه نداشته باشد.
در اثر اتصال قلوبِ پيروان امام به قلب امام، معارف و علوم الهي در قلب پيروان امام جاري ميشود و علت آنكه مؤمنين در بهشت داراي نهرهاي آب زلال هستند در اثر همين اتصال قلب و بهرهمند شدنشان از چشمهي فضايل امامشان است. چون با توحيد و اقرار به حقانيت امام و پيامبر، قلب خود را آبياري كردهاند.
[1] - سورهي انبياء، آيهي 73.
[2] - سورهي قمر، آيهي 50
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25111
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25114
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام استاد عزیز. من از سال ۹۵ پیگیر مباحث شما هستم. من با اینکه میدونم رذایلی مثل حسد خیلی بد هستن، ولی انگار اینها در وجودم نهادینه شدن. تازه ازدواج کردم و جهیزیه ام رو خیلی ساده و جنس ایرانی گرفتم و با یه مراسم کوچیک زندگیمون رو شروع کردیم. چون میخواستیم ساده زیست باشیم و در شان یه انقلابی نمیدونستیم که تجملی زندگی کنه. اماجاری من که بلافاصله بعد از ما جهیزیه گرفتن وسایل خارجی و بهتر از ما گرفتن و مراسمی مفصل. الان من میرم خونشون احساس ناراحتی و کمبودی رو دارم . دوست ندارم این حالت وجود داشته باشه چون شوهرم متوجه میشه و مطمئنا تاثیر میذاره رو زندگی. استاد من چیکار باید بکنم؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: بر عهد خود باید ماند تا إنشاءاللّه حقانیت موضوع بیش از پیش گشوده شود. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25114
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25116
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام ببخشید من شما را هِی درگیر حالات درونیم کردم تا اینجا
اما الان یک سوال پیش اومده برام
بالاخره این عرفان جایگاهش چیه و چه تاثیری در بندگی داره؟
البته در جریان باشین که صبر ندارم برای معشوق . افرادی مثل امام خمینی و علامه حسن زاده املی و شیخ بهایی و امثالهم چگونه کنترل و زندگی مناسب و متعادل داشتند راهش چیه من الان در مرز ورودم به عرفان و لحظه ای بیشتر نمانده و اما بندگی ذیل انقلاب اسلامی برام اون اولویته
حالا وظیفه و تعادل چیست و چگونه هست؟
یک بنده معقول و درست در این انقلاب اسلامی چگونه هست؟؟؟
البته لطفا در رابطه با ادب حُب معقول هم راهنمایی بفرمایید
قبلا بابت راهنمایی شما سپاسگذارم
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بتواند در این زمانه جوابگو باشد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25116
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25117
💠در موضوع معرفت نفس
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام
آیا مغز ما حاصل ماست یا ما حاصل مغزمان؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان در دورهی جنینی، اعضای مناسب خود از جمله مغز را ایجاد میکند و پس از آن در دنیا آن بدن را که از جله مغز باشد، تدبیر مینماید. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25117
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25115
💠نهتنها در پیری درنمیمانید، بلکه راحتتر از دوران جوانی زندگی خواهید کرد.
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام عرض ادب خدمت استادگرامی
عزیز جنابعالی درصوتی هاتون فرمودید یکی از طنابهای قوی شیطان مسئله رزق وروزی است و این که ادم تا برا خودش حلش نکنه راه به جایی نمیبره
بنده ۲۷سالمه مجرد خیلی پایین تا میام رویه خودم کار کنم خانواده میگن فردا پیری وکوری داری برو بیمه رد کن که فردا پیرشدی به یکی هم بگی یه تیکه نون بده بهت نمیده
حالا این طناب منو زمین زده.تازه ندارم هم که بخوام ماهی ۴۰۰تومان بدم. توکل هم که بلد نیستیم هر کی میاد میگه به فکر ایندت باش منم میگم استاد طاهرزاده گفته بایدهمانطور گنجشک توکل میکنه باشکم خالی میادبیرون وباشکم پربرمیگرده باشی
اما باز هم شیطان وعده فقر مریضی گرفتاری وبی عزتی میده؟
بابا جان پدر جان تورو خدانگو این سئوال تویه حوزه مباحث من نیست
کامل پسرتونو کمک کنید تا بنده هم عاقبت به خیر بشم
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، یک کلمه بیش نیست اگر در حدّ معقول جهت کسب روزی تلاش کنید و در همهی موارد، انصاف را، آری! انصاف را رعایت نمایید، در سنّ پیری همانطور که روایتهای موجود در آن کتاب متذکر میشود؛ نهتنها در پیری درنمیمانید، بلکه راحتتر از دوران جوانی زندگی خواهید کرد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25115
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25119
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و با تسلیت ایام ماه محرم و عزاداری حسینی خدمت شما و دوستان.در حدود یک ماه پیش در برنامه زاویه شبکه چهار با موضوع دین داری ایرانیان در بعد از انقلاب آقای مهدی نصیری و دکتر علیرضا شجاعی زند با هم مناظره کردند. دیدگاه ها و نظرات آقای نصیری برایم تعجب برانگيز بود. بحث درستی یا نادرستی حرف های ایشان نیست، از فردی با سابقه آقای نصیری انتظار زدن این حرف ها را نداشتم. آیا آقای نصیری اندکی دچار دگردیسی فکری شده اند و واقعیت های موجود را بر آرمانها ترجیح می دهند؟ دگردیسی ناگهانی ایشان را چگونه می توان توجیه کرد؟ نیروهای انقلابی باید چه واکنشی نسبت به این اظهارات آقای نصیری داشته باشند؟ خوشحال باید باشند یا نگران؟ نظر شما چیست؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آن مناظره را ندیدم، هرچند برای آقای دکتر شجاعیزند قائل به تفکر منصفانه هستم. آنچه متأسفانه موجب شده است که آقای نصیری بعضاً مواضعی بگیرند که شأن یک متفکر در این تاریخ نیست، همان مخالفتشان با تفکر فلسفی است. در حالیکه تفکر فلسفی نیز یکی از انواع تفکر است و حضرت امام تا آن اندازه بر تفکر فلسفیِ صدرایی تأکید دارند که گورباچف را دعوت به آن نوع تفکر مینمایند. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25119
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25120
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام
اگر در قرأن منظور از« ارض» کل آسمان و کهکشانها و کرات و خود این زمین هست و منظور از «سماوات»عالم غیب و مجردات هست چرا در المیزان ذیل ایه ۴ سوره جاثیه آمده است« و خلقت انسان علاوه بر اینکه موجودی است زمینی و مرتبط با ماده، نوع دیگری است از خلقت که با خلقت آسمانها و زمین اختلاف دارد برای اینکه آسمانها و زمین تنها موجودی مادی هستند....» در همین قسمت آخر گفته شده آسمانها و زمین، منظور ماده یعنی سماوات که در آیه ۳ امده یعنی آسمانهای مادی و مگر آسمان ماده تعداد دارد؟!!
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: در معنایِ آسمان و یا سماوات، باید با توجه به جملهای که مطرح میشود فهمید آیا منظور همین آسمانِ بالای سر ما است و یا آسمانِ غیب و معنا است؟ موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25120
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25122
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️سلام.زندگی با فردی ک هیچ اعتقادی ب دین و قران و اهل بیت ندارد و با توجه ب اینکه سفارش شده ک از همسر تبعیت کنیم ایا زندگی با این فرد در جا زدن نیست و ایا تبعیت و محبت کردن ب او سرپیچی از حرف خدا نیست.؟؟؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیتوان یک قاعدهی کلی داد و گفت زندگی با این افراد سرپیچی از حکم خدا است. زیرا عموماً این افراد بیش از آنکه معاند باشند، جاهلاند. باید برایشان دلسوزی نمود. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25122
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
🌸 #پرسش_و_پاسخ
💠سوال شماره25123
🔵استاداصغرطاهرزاده
⁉️با سلام
در کتاب جایگاه رزق انسان در هستی
صفحه 23
پاراگراف سوم
خط سوم
در ابتدا حدیثی از امام علی نقل شده بود که رزق دو نوع است یا تو به دنبال آنی یا آن به دنبال تو. همین!
اما در اینجا شما منسوب کرده اید به این حدیث که رزق یا به دنبال تو می آید یا هرچه بدوی به آن نمیرسی
این بخش به آن نرسیدن را بر چه اساس گفته اید؟
✅باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنایِ سخن در رابطه با رزق مقسوم و رزق غیر مقسوم مطرح است به آن معنا که رزق غیر مقسوم که همان رزقی است که انسان به دنبال آن است و به آن نمیرسد. موفق باشید
🌐http://lobolmizan.ir/quest/25123
🔻کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
💠استاد اصغر طاهرزاده
🌐www.lobolmizan.ir
🌸ارسال پرسش
http://lobolmizan.ir/quest/aid/5
🌸مشاهده کلیه پرسش ها وپاسخ ها
http://lobolmizan.ir/quest/aid/1
🔻کانال لب المیزان(حاوی جدیدترین پرسش هاوپاسخ ها،اطلاع رسانی جدیدترین آثار استاد اعم از صوت،کتاب،یادداشت ویژه وجزوه)
📱 @lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان(حاوی سخنرانی های استاد طاهرزاده)
📱 @sound_lobolmizan
🌹پیام رسان سروش
🔻کانال لب المیزان
📱sapp.ir/lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱sapp.ir/sound_lobolmizan
🌹پیام رسان ایتا
🔻کانال لب المیزان
📱eitaa.com/lobolmizan
🔻کانال صدای لب المیزان
📱eitaa.com/sound_lobolmizan
آدرس اینستاگرام
🌐https://www.instagram.com/asghar.taherzadeh