eitaa logo
🍁لطفِ خدا🍁
478 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
6.7هزار ویدیو
69 فایل
گویی بازی ماروپله همان رسـم بندگـیست! هربار ڪه بافــریب شـیطان به طبقات پایین و سختیهای زندگی سـقوط‌ میکنی: نردبان🍁لطفِ خدا🍁برای بازگشت به جایگاه گذشته درڪنارتوست. ادمین: @E_D_60 ثبت نظرات: https://daigo.ir/secret/8120014467
مشاهده در ایتا
دانلود
🪴بسم رب الشهدا🪴 اگر میدانستم این دنیا بخاطر صلواٺ، این همه ثواب و پاداش میدهند حالا حالاها آرزویِ شهادٺ نمی‌کردم!" می‌ماندم و تو دنیا صلواٺ میفرستادم..!" -شهیدعلی‌موحد‌دوسٺ🌱 ختم ذکر پر فضیلت صلوات هدیه به ساحت مقدس امام زمان عج 💚 و جمیع شهدا و شهید عباس دانشگر🪴 و حاجت روایی همه عزیزان🌸🌱 لطفا تعداد صلوات اهدایی خودرا اعلام کنید.
قبل از خوندن نوشته ی روی عکس، حدس بزنید این جماعت به چه منظوری میتونن دور هم جمع شده باشن...
این خانواده ی بزرگ و با شکوه،اعضای خانواده ی بایتس هستن😍 هیچ کدوم از فرزندانشون دوقلو نیستن😐 فاصله سنی اولی تا آخرین فرزندشون ۲۳ساله و میانگین فاصله سنی بچه ها حدود یک سال ونیم پ.ن:خیلی از نسخه های پزشکی امروز برگرفته از دستورات پزشکان و روانشناسان غربی هست. اما چرا خودشون به این ها عمل نمیکنن جای تعجب داره😑 مثل فاصله سنی بچه ها که مدام به ما گفتن ۳تا۵ سال عالیه😏 یا سن باروری که همش بهمون گفتن تا ۳۵ سالگی.... اونوقت خودشون تا پنجاه سالگی بچه دار میشن! آیا این طور نیست که گاهی وقتا این دستورات رو فقط برای کشورهای آسیایی دادن و خودشون اصلا قائل به این مسائل نیستن؟ مثل اینکه فاصله سنی مناسب بین بچه ها یک سال و نیمه ما این رو در الگوهای دینی مون هم داریم فاصله سنی فرزندان حضرت زهرا هم همین مقدار بوده به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ورود به اتاق مشاوره🚪:  🌱🌻    https://eitaa.com/dindarmani
مستند بی مرز باحجاب از شنبه تا چهارشنبه بعد از اذان مغرب از شبکه دو سیما تهیه کننده و کارگردان: شیدا نیکوروین لطفا نشر دهید
دیروز برای کشیدن دندان به یک دندان پزشکی رفتم. بعد از دقایقی قرار شد از دندانم عکس بگیرن، ناگهان دیدم خانمی که قرار است از دندانم عکس بگیرد اصلا روسری ندارد و بی حجاب است‌. گفتم خانوم لطفا حجابتان رو رعایت کنید. ایشون به من توهین کرد و کلمات زشتی به کار برد‌‌. پیش پذیرش درمانگاه رفتم و اعتراض کردم اما او نیز رفتار مناسبی نداشت. من هم جلوی پرسنل و مراجعه کنندگان گفتم اصلا من اینجا دندانم را نمیکشم و او با بی احترامی گفت به سلامت... یکدفعه برخلاف انتظارم، یکی دیگر از مراجعه کنندگان هم گفت پس منو هم بیرون کنید. https://eitaa.com/women92 در حالی که ما دو نفر در حال خروج بودیم دو نفر دیگر هم پا شدن و گفتن ما هم نمیخواهیم اینجا کارای دندون مون را انجام بدیم . مسئول درمانگاه اومد سمت من و عذرخواهی کرد و از من خواهش کرد اسم درمانگاه را جایی نگویم و شکایت نکنم و به آن پرسنل متخلف هم تذکر داد. من واقعا معنای ( یدالله مع الجماعة) را با تمام وجود احساس کردم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ آقای اژه‌ای اگر بهانه نیست، بسم الله 🔰 حمید رسایی: رییس قوه قضاییه از دستگاه‌های امنیتی درخواست کرده تا شبکه‌های ترویج بی‌حجابی و مرتبطین با بیگانگان را شناسایی و به دادستان معرفی کنند تا با آنها برخورد شود! آقای محسنی اژه‌ای! به جای اینکه به خودتان زحمت بدهید و در کوچه پس کوچه‌های شهر و ایستگاه‌های مترو با عملیات‌های پلیسی، دنبال شبکه‌های ترویج کشف‌ححاب بگردید، سری به صفحات مجازی سلبریتی‌ها بزنید و رسانه‌های حامی‌شان را چک کنید، آنها خودشان بارها و بارها این جرم را فریاد زده‌اند و شما هم چشمتان را بسته‌اید یا اگر هم کسی از آنها جلب شده، پس از سفید کردن پرونده‌، رهایش کرده‌اید. اکثر آنها خودشان و یا اعضای درجه یک خانواده‌شان خارج از کشورند و برای گرفتن پاسپورت، سکونت، تمدید اقامت و ... تعهد داده‌اند که طرف بیگانه باشند و تا جایی که توان دارند با ایران اسلامی مبارزه کنند. واقعیت این است که نه شما نیاز به کار امنیتی دارید و نه سردار رادان نیاز به دوربین‌های هوشمند! افعی‌های ترویج بی‌بندو باری و کشف ‌حجاب خودشان آدرس داده‌اند، اگر صادقانه دنبال برخوردید، بسم الله...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اصرار بر وارد کردن مشروب به سفره ایرانی‌ها در سریال «رهایم کن» 🔻نیازی به پژوهش های زیادی نیست برای اینکه بفهمیم فیلم و سریال ها در متن زندگی افراد اثر دارند. 🔻در سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی تلاش زیادی کرد تا «سیگار» را به مصرف نوجوانان و جوانان بیاورد و موفق هم بود؛ از قباد در «شهرزاد» گرفته تا رضا پروانه «پوست شیر». 🔻اما اکنون ظاهرا نوبت وارد کردن مشروب به سفره ایرانی هاست؛ ویدئوی بالا تنها چند سکانس از مصرف مشروب در سریال «رهایم کن» است. 🔻سکانس هایی که برای اولین بار در یک سریال ایرانی به نمایش در می آید ! ⚠️ سوال اینجاست آیا نهاد نظارتی وجود دارد که این فیلم‌ها حیثیت و فرهنگ ایران و ایرانی را به تاراج نبرند یا خیر؟ اگر هست باید پرسید با چه توجیهی از کنار این مسئله گذشته است؟ 🌀مطالبه گری کنیم ☎️سازمان بازرسی کشور 136 ☎️نهاد ریاست جمهوری 111 ✉️سامانه پیامکی وزارت کشور 30007788 ☎️حراست وزارت فرهنگ و ارشاد 02138512529 ☎️روابط عمومی دادستانی کل کشور 02133917006 ☎️عزیزان ساکن تهران 110پلیس 114اطلاعات سپاه 113 وزارت اطلاعات برای مشارکت در جهاد تبیین کانال مارو به دیگران معرفی کنید 👇👇 💡https://eitaa.com/FANUSESHAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 سلام امام زمانم 🌷 سلام پدر مهربانم 🌺 اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت مقدس آقا امام زمان ارواحنا فداه سال ها؛ نه قرن هاست که کفه ترازوهایمان تعادل ندارد؛ با دستی خالی و ندار، دل هایمان پر از دل تنگی برای کسی است که او از ما دلتنگ تر است....... کسی که باید باشد و نیست.... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
این غربت آغشته با تحقیر کافی نیست؟ زخم زبان، کاری تر از شمشیر، کافی نیست؟ هر روز قومی میشود قربانی سلطه روز مبادا هم که شد، تأخیر کافی نیست؟ پروانه جرمش عشق ورزیدن به گلها بود آیا برای بستنش زنجیر کافی نیست؟ هرزه علفها تا به کی مغرور و پابرجا سرهای سرخ ِ لاله باشد زیر، کافی نیست؟ حرف خدا را بر زمین زد آدم از اول انسان شود با اصل خود درگیر، کافی نیست؟ حال جهان خوش نیست؛ هذیان گفتن ِمحض است این واژگونی و ‌تبِ تغییر، کافی نیست؟ تسبیح ِ طرح نرگسی را دست من دادی این خوابهای خالی از تعبیر، کافی نیست؟ گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرتِ دل، غصه جای ما خوردی 🥀به یاد شهیدمدافع‌حرم احمد گودرزی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱سؤال: کسی که خیلی مشکلات زندگی به او فشار ‌آورده چه‌کار کند؟ حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: تا می‌تواند «أستغفرالله» بگوید، «أتوب إلى الله» بگوید،‌ «صلوات» بفرستد، سلاحی که به‌دست ما داده شده همین‌هاست. 📚بیانات در درس خارج فقه، کتاب حج 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1052901406Ce81b29cfcd
اینکه گفتند دائما با وضو باشید رزق شما زیاد میشود، تنها منظور آب و نان نیست. علم، اخلاق، فضیلت‌ها اینها هم روزی است. دائما با وضو باشید، خیلی اثر دارد. ✍️ آیت‌الله‌جوادی‌آملی ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴همونطوری که بعضی رو به زور به سمت جهنم میبرند، برخی رو هم به زور به سمت بهشت میبرند!!! کلیپش عالیه💛👌 🗯😍 😍 @Jookkhafan 😍
او عاشق واقعی حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.به نیت مادر سادات هجده روز در بیمارستان ماند. آن هم باسینه ای خرد شده ! چادر خاکی و پهلوی شکسته و…. شهادت واقعا برازنده اش بود…🥀😭😭
یڪے‌ از صفات بارزے‌ ڪہ آرمان داشت این بود ڪہ هرگز این اجازه را بہ خودش نمے‌داد ڪہ بہ ڪسے‌ توهین بڪند. این موضوع در حدے‌ بود ڪہ اگر جلوے‌ آرمان حرف زشتے‌ زده میشد، صورتش بہ شدت سرخ میشد و خجالت مے‌ڪشید. شاید اگر اغتشاش‌گران از این موضوع باخبر بودند، دیگر از آرمان درخواست نمے‌ڪردند بہ حضرت آقا اهانت ڪند؛ آرمان حتے‌ بہ آن‌ها نیز توهین نمے‌ڪرد؛ چہ برسد بہ حضرت آقا.... . ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کوچه شهدا"💫 ╭┅─────────┅╮ @kooche_shohadaa ╰┅─────────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشکل از ایمانه! ایمانتو قوی کن.... ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا در شرع و قانون میان حقوق زن و مرد تبعیض وجود دارد؟ 🎙احمد قدیری 👌 🅱 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👹 مغول‌ها ۹۰٪ ایران را با عملیات روانی گرفتند ▫️مغول‌ها چه شهرهایی را نتوانستند بگیرند؟ ▫️آمریکا چگونه از عملیات روانی استفاده می‌کرد؟ ‌‌   ►┅═۞﴾🇮🇷﴿۞═┅◄ ♻️@jahani_14
شروع آموزش سربازان شیطان برای مقابله با حکومت (عج) ♦️‌ اجازه قانونی قاضی فدرال آمریکا به برگزاری جلسات در کودکستانها و تمامی مقاطع تحصیلی آمریکا بصورت بسیار سریع آغاز شده است.😱 🔹غربی‌ها اصرار دارند فطرت پاک این کودکان را تغییر دهند و برای پذیرش حکومت شیطان آماده کنند،که این امر به کمک فضای مجازی برای نسل آلفا (متولدین ۲۰۱۰ به بعد) سهل و آسان شده. ♨️غربی ها ایران اسلامی ما را اینگونه می خواهند. 🔥 . ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ @lotfe_khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☕️ چرا این راهی که میرفتم، ته نداشت.. خودش بود. عثمان.. با همان لحن مهربان و همیشه نگرانش.. اما برای چه به اینجا آمده بود؟ در فرودگاه گفت که به عنوان یک دوست هر کمکی که از دستش بربیاید دریغ  نمیکند.. حالا این فداکاری دوستانه بود یا از سرِ عشق؟؟ (سارا.. من زیاد نمیتونم حرف بزنم.. تمامِ  حرفهایِ صوفی درسته.. جونِ تو و دانیال در خطره.. حسام واسه رسیدن به دانیال هر کاری میکنه.. تو طعمه ایی واسه گیر انداختنِ برادرت.. باید فرار کنی.. ما کمکت میکنیم.. من واسه نجاتِ جونت از جونمم میگذرم.. فکر کنم اینو خوب فهمیده باشی) راست میگفت.. عثمانِ مهربان برایِ داشتنم هر کاری میکرد.. اما مگر ترسوها از جانشان هم هزینه میکنند؟؟ این عثمان اصلا شبیه به آن مهاجرِمسلمانِ بزدل درآلمان نبود.. صدایم لرزید ( اصل ماجرا چیه؟ مگه نگفتی دانیالو تو خاطراتم دفن کنم؟ مگه نگفتی اون الان یه وحشیِ آدم  کشه؟ مگه صوفی نگفت که انتقام میگیره.. اینجا چه خبره؟؟) بی تعلل جواب داد ( سارا.. سارا جان.. الان وقته این حرفا نیست..  بعدا همه چی رو میفهمی، فعلا باید از اون خونه فراریت بدیم.. سارا، تو به من اعتماد داری؟؟ ) من دیگر حتی به خودم هم اعتماد نداشتم. نفسی عمیق کشیدم. صدایم کردم.. جوابش را ندادم.. (سارا من فقط و فقط به خاطر تو به این کشور اومدم..  به من اعتماد کن..) عثمان خوب بود.. اما خوبی هایِ حسام بیش از حد، قابل باور بود.. باید تصمیم میگرفتم. پایِ دانیال درمیان بود (باید چیکار کنم؟؟) دلم برایِ یک لحظه دیدنِ برادرم پرمیکشید.. کاش میشد که صدایش را بشنوم.. نفسی راحت کشید ( ممنونم ازت.. به زودی خبرت میکنم..) بیچاره عثمان، از هیچ چیز خبر نداشت.. نه از بیماریم.. نه از چهره ایی که ذره ایی زیبایی در آن باقی نمانده بود.. دوست داشتم در اولین برخورد، عکس العملش را ببینم..  شک نداشتم که به محض دیدنم از فرط پشیمانی، آه از نهادش بلند میشد.. سرگردانتر از مسافری راه گم کرده در کویر بودم. کاش دنیا یک روزاستراحت برایم قائل میشد. دوباره درد همچون گربه ایی بی چشم و رو به شیشه ی ترک خورده ی وجودم چنگال کشید. سرم پر بود از سوالات مختلف. حسام چه چیزی از دانیال میخواست؟؟ چرا از یان خبری نبود؟ حتی تماسهایم را بی پاسخ میگذاشت.. حسام.. حسام.. حسام.. تنفرِ دلنشین زندگیم.. کاش بود و میخواند تا درد، فرار را برقرار ترجیح دهد.. آن شب تا صبح با بی قراری دست و پنجه نرم کردم. صدایِ یالله گویی حسام در محیط پیچید.. سرطان که جانم را به یغما برده بود، کاش حداقل موهایم را برایم میگذاشت، مطمئنا ابزارخوبی بود محضه شکنجه ی این بچه مسلمان..  کلاهم را روی سرم گذاشتم. عطر بد خاطره یِ چای به وضوح در بینی ام نشست و صدایِ حسام از چارچوب درب در گوشهایم.. به سمتش چرخیدم. سینی به دست منتظرِ اجازه ی ورود بود و من صادرش کردم. سینیِ پر شده از چای، نان، پنیر و گردو را روی میز گذاشت ومیز را جلویِ پای قرار داد. ( حاج خانوم میگن اعتصاب غذا کردین..) به دستانِ مردانه اش که با نظم خاصی در حالِ درست کردن لقمه بود نگاه کردم. پنج لقمه ی کوچک دست کرد و کنار یکدیگر در سینی قرار داد. در چای استکان  شکر ریخت و به رسم ایرانی بودنش، قاشق ظریفِ چای خوری را بعد از چرخاندن در استکان،  درونِ نعلبکیِ گلدار گذاشت.. چای دوست نداشتم، اما این حسِ ملس را چرا.. (من از چایی متنفرم.. جمعش کن..) لبخند زد ( متنفرین؟؟ یاااا.. ازش میترسید؟؟) ابروهایم گره خورد. ( میترسم؟؟ از چی؟؟ از چایی؟؟) لبخند رویِ لبش پر رنگتر شد ( اوهوم.. آخه ما مسلمونا زیاد چایی میخوریم..) سکوت کردم.. او از کجا میدانست که دلیلم برایِ نخوردن چای، مسلمانان بودند؟؟ این را فقط دانیال میدانست..  اما ترس.. ترس کجایِ کار قرار داشت؟؟ ( من از مسلمونا نمیترسم..) دستی به صورتش کشید. لبانش کمی  جمع کرد ( از مسلمونا که نه.. امااا.. از خداشون چی؟) میترسیدم؟؟  من از خدایشان میترسیدم؟؟ ( نه.. من فقط از اون  نفرت دارم). رو به رویم، رو زمین نشست (از نظرمن نفرت، نوعی ترسِ گریم شده ست.. ترس هم که تکلیفش معلومه.. باید جفت پا پرید وسطش، باید حسش کرد.. اونوقتِ که خدا شیرین تر از این چایی میشه..) راست میگفت.. من از خدا میترسیدم.. از او و کمرِ همتش برایِ نابودیِ زندگیم.. با انگشتان دستش بازی میکرد ( گاهی.. بعضی از آدما چایی شون با طعم خدا میخورن.. بعضی ها هم.. فنجانِ چایِ شونو با خودِ خدا..) حرفهایش عجیب، اما دلنشین بود. نفسی عمیق کشید که بی شباهت به آه نبود ( اما اون کسی میبره که چایی رو با طعم خدا ، مهمونِ  خودِ خدا بخوره..) شاید راست میگفت.. من از ترسِ طعمِ خدا، هیچ وقت مزه ی چای را امتحان نکردم.. سینی را با لبخندی مهربان به سمتم هل داد (خب.. پروین
خانووم منتظرن تا سینی رو خالی تحویلشون بدم.. ) لقمه ایی را که درست کرده بود در دهانم گذاشتم.. فنجانِ چای را به سمتم گرفت. نمیدانم چرا؟ اما دوست داشتم، برایِ یکبار هم که شده امتحانش کنم.. با اکراه استکان را از دستش گفتم. لبخندِ مردانه اش عمیق تر شد. جرعه ایی نوشیدم.. مزه اش خوب بود.. انقدر خوب که لبانم به خنده باز شد.. یعنی خدایِ مسلمانان به همین شیرینی بود؟؟ حسام رفت و من واماندم در شاعرانه هایش و چایی که طعم خدا میداد.. ... نویسنده متن 👆 زهرابلند دوست ╲\╭┓ ╭❤️🍃 ┗╯\╲ @taranom_ehsas