فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حدیث بسیار زیبا در خصوص تلاوت قرآن در خانه
🎙 استاد عالی
https://eitaa.com/joinchat/3494772892C7d7a7f11de
♨️ لااقل نرنجانیم!
🔸️همين اندازه عرض کنم که بعضی کارها مثل تيرى است که به قلب مقدس حضرت حجت می زنند!
اگر بدانيم که بعضى از کارهاى ما تيراندازى به #امام_زمان هست حاضريم اين کار را انجام بدهيم؟
حاضريم قلب مبارک او را مجروح کنيم؟
توجه نداريم که بعضى از کارها دل آقا را مىسوزاند.
اعمال ما باید به گونهاى باشد که اگر دل او را شاد نمىکند، لااقل او را نرجاند. اگر مرحمى بر زخمش نمىگذاريم، دل او را مجروح نسازيم.
۱۳۸۳/۰۷/۱۰
✍آیت الله مصباح یزدی رحمت الله علیه
#امام_زمان
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قابی متفاوت از دیدار اعضای تیم ملی فوتسال با رهبر انقلاب
👈🏼 توجه مهم رهبر انقلاب به محجبه بودن خانواده آقای وحید شمسایی سرمربی فوتسال
#حجاب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 بازیکن آلمانی پرسپولیس:
ایرانیها قدر ایران رو نمیدونن!
🔰مقایسه ایران و اروپا به روایت "اشپیتیم آرفی" بازیکن سابق پرسپولیس
🍃 از بس روزانه توی فجازی "احساس بدبختی و فلاکت" توی مغزمون پمپاژ میکنن، تا وقتی یه فرنگی از خوبیهای ایران نگه، باور نمیکنیم..
#بهخودمونبیایم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خودم عاشق این کلیپم چون شما هم دوست دارم براتون گذاشتم 😍الهی دلتون غرق آرامش باشه 🤲
https://eitaa.com/joinchat/1930690811Cd9bd26b7fa
#سخنان_ناب
باور کن
مهم نیست که قفلها دست کیه
مهم اینه که کلیدها دست خداست...!!
#به_خدا_اعتمادکنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🕊🌷🌷🕊🇮🇷🕊🌷🌷🕊
☘رمان جذاب #اسطوره_ام_باش_مادر
☘جلد چهارم؛ از روزی که رفتی
✍قسمت ۵۹ و ۶۰
_....این چند سال تمام سعی خودم رو کردم اما این خواستگارهای شما دلم رو لرزونده! میترسم از دستتون بدم.به من فکر کنید. به من اجازه بدید یکی از خواستگارهای شما باشم. من تمام سعی
خودم رو برای خوشبختی شما میکنم. چیزی برای تضمین ندارم اما قول میدم در شأن شما بشم!
زینب سادات گفت:
_بابا ارمیا تضمینتون کرده. شما ضامن معتبر دارید!
زینب سادات، احسان
هاج و واج مانده را تنها گذاشت و کنار زن
عمویش نشست.
رها با لبخند پرسید:
_چی شد؟ داماد کجاست؟
احسان با سری پایین افتاده وارد شد و کنار صدرا نشست.
صدرا دستی به شانه احسان زد:
_پکری؟ جواب رد شنیدی؟
احسان نگاه گیج و مبهوتش را به صدرا دوخت و لب زد:
_فکر کنم جواب مثبت گرفتم!
زینب سادات سرش را با شرم پایین انداخت و لبه چادرش را روی صورتش گرفت تا سرخی آن را بپوشاند. همه متعجب نگاهشان میکردند.
سیدمحمد گفت:
_به این سرعت؟
بعد اخم کرد و به زینب سادات نگاه کرد:
_یعنی چی؟
احسان بلند شد و به سمت زینب سادات رفت. سه قدم تا زینب سادات فاصله داشت که مقابلش روی زمین زانو زد و نگاهش روی او میخکوب شد:
_آقا ارمیا چی گفت؟ چی گفت که گفتید ضامن من شد؟
اشک از چشم رها افتاد. سایه که دخترکش را در آغوش خوابانده بود، مات شد و سیدمحمد و صدرا سر جایشان میخکوب شدند.
زهرا خانم اشک چشمانش را زدود و گفت:
_برامون بگو چی شده عزیزم.
💭زینب سادات به یاد آورد:
از سرکار تازه آمده بود. خسته بود.بعد از تعویض لباس، روی تخت دراز کشید که خوابش برد.
بابامهدی و مامان آیه بودند که با لبخند نگاهش میکردند. دستش را گرفتند و قدم زدند. میان پدر و مادر بودن، حس خوبی به او میداد.حسی فراتر از تمام حسهای خوبی که تجربه کرده بود.
کنار چشمه ای نشستند. آیه دست در آب برد و سیدمهدی با لبخندی که چهره اش را زینت داده بود به آنها نگاه میکرد. بعد نگاه از آنها گرفت و جایی پشت سرشان را نگاه کرد. گویی به استقبال کسی میرود، از جا بلند شد. زینب سادات به پشت سرش نگاه کرد و ارمیا را دید که سیدمهدی را در آغوش گرفت. آنقدر صمیمانه لبخند میزدند که زینب سادات هم لبخند زد. آیه دستش را گرفت و به سمت مردها رفتند. ارمیا با آن چهره آرام و دوست داشتنی اش، به آنها مینگریست.
به زینب سادات گفت:
_خیلی بزرگ و خانم شدی.
زینب سادات خندید. سیدمهدی دخترش را در آغوش گرفت و گفت:
_ضمانتش میکنی؟
ارمیا گفت:
_همونجور که تو من رو ضمانت کردی.
سیدمهدی گفت:
_سه تا شرط دارم.
ارمیا گفت:
_همش قبول.
آیه گفت:
_شرط ها رو نمیخواید بدونید؟
ارمیا با همان لبخند گفت:
_همین سه شرط رو برای من هم گذاشته بود.
سیدمهدی لبخند زد:
_تو بهترین انتخاب بودی برای امانتی های من.
ارمیا گفت:
_الان هم من تضمین میکنم که امانتدار خوبی برای امانتی تو و من هستش.
آیه گفت:
_ایلیا چی؟
ارمیا گفت:
_حواسم بهش هست
سیدمهدی به صورت زینب سادات نگاه کرد و گفت:
_خوشبختی این نیست که بدون مشکل زندگی کنید! خوشبختی اینِ که با همه مشکلات همدیگر رو تنها نذارید و خدارو فراموش نکنید. ایمان داشته باش که دنیا فقط برای امتحان کردن شماست و آرامش بعد از این دنیا، در انتظار شماست.
دست زینب سادات را به دستان منتظر ارمیا داد. زینب سادات هم قدم با ارمیا شد.
ارمیا گفت:
_دوست داشتن، نعمت بزرگی هست که خدا به ما داده. درهای قلبت رو باز کن. من تضمینش میکنم. بهش بگو سه شرط سیدمهدی، سه شرط من هم هست. #ایمان، #اخلاق، #محبت! تو باعث شدی من خوشبختترین بشم و زندگی خوبی داشته باشم. حالا نوبت من شده که جبران کنم! ما #همیشه کنارت هستیم.
زینب سادات گفت:
_به کی بگم بابا؟ درباره کی حرف میزنی؟
ارمیا زینب سادات را چرخاند، تا پشت سرش را ببیند و در همان حال گفت:
_همونی که امشب میاد.
و زینب سادات نگاهش به احسانی افتاد که مقابل سنگ قبری نشسته و اشک میریزد.
تنها صورت احسان از اشک خیس نبود. همه اشک میریختند.زینب سادات به سید محمد نگاه کرد و ادامه داد:
_اختیار من، دست عمومحمد هستش. هر چی عمو بگه.
سید محمد بلند شد و دست برادرزاده اش را گرفت و بلند کرد. پیشانیاش را بوسید و او را در آغوش کشید.همه ساکت بودند. این لحظه برای این عمو و برادرزاده بود.
سیدمحمد از روی چادر، سر زینبش را بوسید و گفت:
_یادگار برادرم! همه
دارایی من! زینبم! من چی بگم عمو جان؟ منی که به سیدمحمد و ارمیا ایمان دارم! ایمان دارم که بهترین ها رو برای دردونه ام میخواهند!
زینب سادات با گریه گفت:
_کاش بابا بود! کاش بابا مهدی بود! کاش بابا ارمیا بود! عمو تنهام نذار! من مادر ندارم! پدر ندارم! عمو پدری کن برام!
زینب سادات آرام حرف میزد. اما....
☘ادامه دارد.....
✍نویسنده؛ سَنیه منصوری
#به_وقت_رمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
امروز تصویری از حضرت آقا در کتابخانه شخصیشان منتشر شد. برخی از کتابهایی که در این تصویر دیده میشود اینها هستند:
- منطق معرفت در نظر غزالی اثر دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی
- تحلیل ذهن اثر برتراند راسل
- شرح رسائل فارسی سهروردی اثر سیدجعفر سجادی
- جهان باز اثر کارل پوپر
- ترجمه الهیات شفا از آیتالله محمدمهدی گیلانی
- ترس و لرز اثر کییر کیگارد
- فلسفه حقوق بشر از آیتالله جوادی آملی - جمهور اثر افلاطون
- شرح مبسوط منظومه اثر شهید مطهری - مبادی مابعدالطبیعی علوم نوین اثر ادوین آرتور برت
- شرح اسفار اربعه اثر آیتالله مصباح یزدی
- اصول حکومت آتن اثر ارسطو
- نهایة الحکمه اثر علامه طباطبایی
- رساله منطقی فلسفی اثر لودویگ ویتگنشتاین
- شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا از سیدجلالالدین آشتیانی
- آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غرب اثر کریم مجتهدی
- فلسفه هگل از والتر ترنس ستیس
و ...
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸جمع بین «بریدن از غیر خدا» و «ارتباط با مردم»🔸
انسان باید از غیر خدا بریده شود. منقطع شدن از دیگران لازم است.
«دیگران» یعنی چه؟ هر که انسان را غافل کند از خداوند، «دیگران» است. خب انسان همسر دارد. انسان پدر و مادر و اولاد دارد، چطور از اینها بریده شود به سوی خدا؟ در حالی که تکلیف شرعی دارد با اینها زندگی کند، صلهی رحم کند و انس و الفت داشته باشد.
نکته اینجاست که اتفاقاً انسان گاهی به خاطر انس و الفت با خدا به یاد انسانها میافتد. این منافاتی با ذکر ندارد، بلکه ممدّ ذکر است. همانطور که ذکر ممدّ اوست.
@haerishira
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
میدونی #بعد_از_ظهور چی میشه؟!
این فیلم رو ببین و برای فرج امام زمان دعا کن...
بسیار شنیدنی
#امام_زمان
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
@lotfe_khodaa