گِل دیوار هم ترک برداشت
عرض کوچه چقدر وا شده بود
گویی از ضربه ای که مادر خورد
جای دیوار جا به جا شده بود...
_َلَعَن اللهُ قاتلیکِ یا فاطمه الزهراء
🌺❤🌺❤🌺❤🌺❤🌺❤🌺❤
✨عشق به رسم عاشقی✨
"زهرا"
آقا حسین روی صندلی میز تحریر که
آماده گذاشته بودمش نشست و در یک
نگاه اتاق را از نظر گذراند و لبخند زد
زهرا:چیزی شده؟
حسین:نه!
هنوز این اتاق مثل مثل10 سال پیشه
زهرا:اینجوری قشنگ تره
حسین نگاهش به قاب عکس روی دیوار
افتاد و لبخند شیطونی زد
ومن مثل همیشه حرص میخوردم آخه
من چرا تا حالا این قاب عکس رو
برنداشتم ای هرکی میاد تجدید خاطره
کنه و من خجالت بکشم داشتم حرص
میخوردم که حسین با لحن شیطونی
گفت
حسین:امم حرص نخورید انسان جایز
الخطاست!بالاخره پبش میاد دیگه
داشت سعی میکرد که خنده شو ولی
خنده داشت از صداش موج میزد
خدایا من چرا فکر میکردم این بشر
حالا دیگه بزرگ شده و تغییر کرده😢
اینکه همون حسین شر و شیطون 10
پیشه بدون هیچ تغییری
حلا فهمیدم که چرا خاله زینب همیشه
میگفت...
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود
خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه
گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود💔
#فاطمیه
فآطمیهازکدامینغصهبایدجانسپرد؟
دردحیدر،داغمادر،یاغریبیِحسن...💔
#فاطمیه
نمیخواهمبرنجانمدلترابیسبباما...
چگونهمرگیکمادرچهلتنمتهمدارد؟!
#فاطمیه