eitaa logo
کانال در آرزوی شهادت
3.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1هزار ویدیو
23 فایل
ما راهی به‌ جز این ڪه یڪ شهید زنده در این عصر باشیم نداریم .🌹🍃 سردار شهید ...🕊 #شهیدحاج‌‌احمد‌ڪاظمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادش بخیر😍 🌸یــہ #شهردار بود ارومیہ ، وقتے فهمید #جوونے ازدواج ڪرده و ڪار نداره فوری نامہ نوشت ، تا #ڪاری تو شهرداری بهش بدند . چند ماه اول هم از #جیب خودش #حقوقش رو داد !!! 🆔 @dararezooyeshahada
بہ ڪدام فرصت آخر بہ گلایہ گویمت من ڪہ غم جدایے تو چہ بہ روزگارم آورد ... 🌸شهادت : ۱۳۶۰/۲/۸ #شهید_علےاڪبر_شیرودی #سالروزشهادتشان #یادش_باصلوات 🆔🍃 @dararezooyeshahadat
: عزیزان من . . . هـمهٔ شما مثل فرزندان من هـستید من یڪ یڪ شما جوانهـای عزیز را از تہ دل دوست میدارم ٨٣/۴/۱۷ 🆔🍃 @dararezooyeshahadat
...🌹 ای پادشہ خوبان داد از غم تنهایے دل بی‌تو بہ‌ جان آمد وقت است ڪہ باز آیے 🔸اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْ 💟 @dararezooyeshahadat
4_5882236330695460051.mp3
4.04M
💐 زیارت آل یاسین به نیابت از شهدا 🎙 با صدای استاد فرهمند 🌹 💟🍃 @dararezooyeshahadat
❁﷽❁ هر روز ڪه باعشق تو آغازڪنيم شـعر وغـزل وتـرانه را سـازڪنيم تا آخر روز ڪاممان شيـرين است وقتى ڪه زبان به نـام تـو بازڪنيم 🕊 🌹 💟🍃 @dararezooyeshahadat
چند سالته؟! . از بیت امام تا لشگر ویژه شهدا؛ . در سن۲۱ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا فرمانده ای که گروهک های ضد انقلاب برای زنده و مرده‌ی او جایزه تعیین کردند... و عاقبت در سن ۲۵ سالگی به رسید! . . شهادت دو برادر در یک روز؛ . در سن ۲۱ سالگی مسئول واحد اطلاعات و عملیات سپاه پاسداران در دزفول و سوسنگرد و چندی بعد به فرماندهی لشگر علی ابن ابیطالب رسید. و در سن ۲۵ سالگی در کنار برادرش مجید به رسید! . . فرمانده ای با دست قطع شده؛ . از گردان حبیب بن مظاهر تا فرماندهی تیپ ۱۰ سیدالشهدا در عملیات والفجر ۲ با وجود شدت زخم خود را به سنگر دشمن رساند و با سیم ارتباطی آن‌ها با عقبه‌شان قطع کرد. و در نهایت در ۲۸ سالگی به رسید! . . چشم بینا و مغز متفکر دفاع مقدس؛ . فرمانده قرارگاه نصر در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس، رمضان که در نهایت در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . سردار خیبر ، ابراهیمِ قربانگاهِ جزیره‌ی مجنون فرمانده لشگر۲۷ محمد رسول الله؛ که در سن ۲۸ سالگی به رسید! . . فرمانده سپاه و حماسه ساز هویزه؛ . در سال ۵۸ نمایشگاه پیش بینی جنگ در اهواز بر پا نمود! در سال ۵۹ کلاسهای قرآن و نهج البلاغه و تاریخ اسلام در سپاه پاسداران برگزار کرد. و در ۱۶ دی ماه ۵۹ در سن ۲۲ سالگی به رسید! . . دیده بان ولایت و انقلاب؛ . در بزرگی او همین بس که می گوید: من این است که حرف‌هایم را زودتر از زمان خودم گفتم... که در سن ۲۷ سالگی به رسید! . . . از بی برکتی خجالت میکشم! آنگاه که انسان می تواند خود را بسوزاند و از این سوختن، نور مشعل نسل هایی گردد در تاریکی دنیا‌... . ما در مانده ایم! درگیر هزاران تعلقات پوچ و بی ارزش... و بازیچه ی و و ... . از عبور کنیم... . . راستی تو... ؟! @dararezooyeshahadat
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿 رفتم سر مزار رفقاے شهيدم فاتحہ خوندم ،اومدم خونہ, شب تو خواب رفقاے شهيدم رو ديدم... رفقام بهم گفتند : فلانے ، خيلے دلمون برات سوخت گفتم :چرا گفتند: وقتے اومدے سر مزار ما فاتحہ خوندے ما شهدا آماده بوديم... هر چے از خدا مےخواے برات واسطہ بشيم 💔ولے تو هيچے طلب نڪردے و رفتے خيلے دلمون برات سوخت سر مزار شهدا حاجاتتون را بخواهید برآورده میشہ.😢😢 ✍روايتگر : حاج حسين ڪاجے 🇮🇷«ڪانال در آرزوے شهادت»🌹 @DARAREZOOYESHAHADAT
❁﷽❁ تو یک فرشـ🌸ــــته اے در روزگارے کہ : زن را به تن میشناسند غیرت را به بد دلی و با حجاب را اُمل میخوانند تــو همچنان یڪ فــرشـ🌸ــتہ بمان 🆔🍃 @dararezooyeshahadat
اگر نتوانستید جنازه ام را بہ عقب بیاورید آنرا بروی مین های دشمن بیندازید تا اقلاً جنازه من ڪمکے بہ اسلام ڪرده باشد . #شهید_محسن_وزوایی 🍁 سالروز عملیات بیت المقدس 🆔🍃 @dararezooyeshahadat
⏫⏫⏫ 💞عاشقــانہ بـہ سبڪــ شہــدا💞 یـہ روز داشتیم با ماشیـن تـو خیابون مےرفتیـم سر یـہ چراغ قرمز ...🚦 پیرمـرد گل فروشـے با یـہ ڪالسڪه ایستاده بود ... منوچـہر داشت از برنامـہ ها و ڪارایـے ڪـہ داشتیم مےگفت ...😌 ولـے مـن حواسـم بـہ پیرمرده بود ... منوچـہر وقتے دید حواسم به حرفاش نیست ... نگاهـمو دنبال ڪرد و فڪر ڪرده بود دارم به گلا نگاه میکنم ...🌷 توے افڪـار خـودم بودم ڪہ احسـاس ڪـردم پاهام داره خیس مے شہ ...!!! نـگاه ڪردم دیـدم منوچـہر داره گلا رو دستہ دستہ میریزه رو پاهام ...💐 همـہ گلاے پیرمرد و یہ جا خریده بود ..! بغل ماشین ما ، یـہ خانوم و آقا تو ماشین بودن … خانومـہ خیلـے بد حجاب بود … بـہ شوهرش گفت : "خـاااااڪـــــ بـر سرتــــــ ... !!! ایـݧ حزب اللہـیـا رو ببین همه چیزشون درستـہ"😎 منوچہر یـہ شاخـہ🌹برداشت و پرسیـد : "اجازه هسـت ؟" گفتـم : آره داد به اون آقاهـہ و گفت : "اینو بدید به اون خواهرمون ...!" اولیـݧ ڪاری ڪہ اون خانومہ کرد ایـن بود که رژ لبشو پـاڪــ ڪـرد و روسریشو ڪـشـید جلو !!!😇 💠ڪـانـال در آرزوی شهـادت💠 @dararezooyeshahadat