eitaa logo
کانال در آرزوی شهادت
3.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1هزار ویدیو
23 فایل
ما راهی به‌ جز این ڪه یڪ شهید زنده در این عصر باشیم نداریم .🌹🍃 سردار شهید ...🕊 #شهیدحاج‌‌احمد‌ڪاظمی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"حسرت شهادت" آخرین نوشته شهیده فائزه رحیمی، دانشجو معلم و هنرجوی نویسندگی. او بہ آرزویش رسید 🌷 @love_shahid 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اشڪ‌های «حاج قاسم» در فراق «حاج احمد» 🗓 ۱۹دی‌ماه؛ سالروز شهادت سردار سرلشکر حاج احمد کاظمی و همراهان 🌷 @love_shahid 🌷
سردار ڪاظمی گفت : تو بچه‌ی سالهای حماسه و خون بودی ، حیفم اومد گرفتار مادیات شی ... ادامه این خاطره را بخونید ...👇
🗓 گفت : چون تو از هر لحاظ مورد اطمینان من هستی , می‌خوام از این به بعد برای ساخت و سازهای لشگر مسئول خرید باشی . از همون روز مشغول شدم . ڪم ڪم چم وخم ڪار تو بازار دستم می‌آمد . گاهی با چشم خودم میدیدم ڪه بعضی‌ها با چند تا زد وبند , به چه راحتی پولدار میشند . یڪ روز بعد از این ڪه گزارش ڪارم رو به حاج احمد دادم , گفتم : " سردار ما الان چند تا حواله ی اهن داریم ڪه داره باطل میشه , اگه اجازه بدین , آهنش رو بگیریم و چون خودمون لازم نداریم , توی بازار آزاد بفروشیم , اون وقت پولش رو برای ڪارای دیگه‌ی لشگر مصرف ڪنیم ." سردار دقیق شد توی صورتم و گفت : آفرین , بازم از این نظرا داری ؟ به قول معروف سر ذوق اومدم . دو سه تا پیشنهاد دیگر هم دادم … همان روز سردار حڪم انتقال مرا به ڪردستان نوشت . از سال ۷۲ تا سال ۷۵ تو ڪردستان خدمت ڪردم . تحصیلات دانشگاهیم هم ناتمام ماند , وڪلی مشڪل دیگر برایم درست شد . یڪ بار ڪه سردار اومده بود ڪردستان , بهم گفت : پورشعبان , تو بچه‌ی سالهای حماسه و خون بودی , حیفم اومد گرفتار مادیات شی , برای همین فرستادمت ڪردستان ... ✍ نشر به مناسبت سالروز شهادت شهید حاج احمد کاظمی و همراهان 🌷 @love_shahid 🌷
9.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. محبتی ڪه امام حسین (ع) به ما دارن، یه اڪسیره... هیچ جای دیگه هم نمیشه این محبت رو پیدا ڪرد... 🌷 @love_shshid 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهریه با مهر قلبی شهید هسته ای مصطفی احمدی روشن
کانال در آرزوی شهادت
مهریه با مهر قلبی شهید هسته ای مصطفی احمدی روشن
📖 سال سوم دانشگاه بود ڪه تصمیم به ازدواج گرفت و با مادرش در میان گذاشت. در جلسه خواستگاری وقتی بحث به مهریه رسید با اینڪه مصطفی بر روی تأڪید می ڪرد اما پدرش حرف دیگری داشت . نهایتا به اصرار پدر مصطفی به ۵۰۰ سڪه متفق شدند . همان جا مصطفی گفت: فاطمه خانم این توافق بزرگترهاست . هر وقت پونصد تا سڪه رو خواستی ، بابام بهت میده ... ولی هر وقت مهر منو خواستی ، چهارده تا سڪه ، موافقی ؟ و موافقت ڪردم ✍ راوی: همسر شهید هسته ای مصطفی احمدی روشن 🌷 @love_shahid 🌷 لطفا با نشر مطالب و خاطرات شهدا ، خادم‌شهدا باشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه یه اتفاقی واسه ما افتاد بدونید ڪه ما لیاقت شهادت رو نداشتیم ماه رجب بود در رحمت خدا خیلی باز بود:)) 🌷 @love_shahid 🌷