eitaa logo
عاشقان ماه
312 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
خوش اومدید دیلی لیدی مون...ی دختر خیالباف کانال نقاشیم: https://eitaa.com/art_moon ناشناس: https://daigo.ir/secret/921695570
مشاهده در ایتا
دانلود
آیسن هادسون من آن روز را انتظار می کشم روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت. روزی که کمترین سرود بوسه است و هر انسان برای هر انسان برادری ست. روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند قفل افسانه ایست و قلب برای زندگی بس است. روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است تا تو بخاطر آخرین حرف دنبال سخن نگردی روزی که آهنگ هر حرف ؛ زندگیست تا من بخاطر آخرین شعر رنج جستجوی قافیه نبرم... روزی که تو بیایی ؛ برای همیشه بیایی و مهربانی با زیبایی یکسان شود. روزی که ما دوباره برای کبوتر هایمان دانه بریزیم... و من آن روز را انتظار می کشم حتی روزی که دیگر نباشم شاملو
GOOTM نگویی مرا تا مراد تو چیست که بر چهر تو فر چهر پری‌ست هر آن کس که از دور بیند ترا شود بیهش و برگزیند ترا من اینک به پیش تو استاده‌ ام تن و جان شیرین ترا داده‌ ام ز من هرچ خواهی همه کام تو برآرم نپیچم سر از دام تو بهانه چه داری تو از مهر من بپیچی ز بالا و از چهر من که تا من ترا دیده‌ام برده‌ ام خروشان و جوشان و آزرده‌ ام همی روز روشن نبینم ز درد برآنم که خورشید شد لاجورد کنون هفت سال‌ست تا مهر من همی خون چکاند بدین چهر من یکی شاد کن در نهانی مرا ببخشای روز جوانی مرا فردوسی
چرک نویس های یه enfp چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید جست زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه “اکنون” است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است . . . سهراب سپهری
Red Hell وقتی گریبان عدم با دست خلقت می‌درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می‌آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمان‌ها می‌کشید وقتی عطش طعم تو را با اشک‌هایم می‌چشید من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود وُ نه دلی چیزی نمی‌دانم از این دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن، دنیا همان یک لحظه بود آن‌دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی‌تر شد و عالم به آدم سجده کرد من بودم و چشمان تو، نه آتشی وُ نه گِلی چیزی نمی‌دانم از این دیوانگی و عاقلی من عاشق چشمت شدم شاید کمی هم بیشتر چیزی در آنسوی یقین، شاید کمی هم کیش‌تر آغاز و ختم ماجرا لمس تماشای تو بود دیگر فقط تصویر من در مردمک‌های تو بود افشین یداللهی
نغمه آرت بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست آه بی تاب شدن، عادت کم حوصله هاست همچو عکس رخ مهتاب که افتاده در آب در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد بال وقتی قفس پرزدن چلچله هاست بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست باز می پرسمت از مساله ی دوری و عشق و سکوت تو جواب همه ی مساله هاست فاضل نظری
Chemistry class قصه نیستم که بگویی نغمه نیستم که بخوانی صدا نیستم که بشنوی یا چیزی چنان که ببینی یا چیزی چنان که بدانی من درد مشترکم …. مرا فریاد کن ! شاملو