❣#سلام_امام_زمانم❣
💠چہ خوش اسٺ اگر بمیــرم
بہ رهِ ولاےِ #مهــــدے💕
💠سـَـر و جــان بَهــا نَــدارد
ڪہ ڪُنم فَداے #مهــــدے💕
💠همـہ نَقــدِ، هستـےِ خـود
بِدهَـم بہ #صــاحب_جـــان💕
💠ڪه یڪـے دَقیـقہ بینَــم
رُخِ دلگشـــاے #مهــــدے💕
#صبحت_بخیر_آقای_من🌺
#الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَ_الْفَـــرَج🌺
امیرالمؤمنین علیه السلام:
از كسانى نباش كه... از آنچه به او رسيد شكر گزار نيست، و از آنچه مانده زياده طلب است
لا تَكُن مِمَّن . . . يَعجِزُ عَن شُكرِ ما اُوتِيَ ويَبتَغِي الزِّيادَةَ فی ما بَقِيَ
قسمتی از حکمت 150 نهج البلاغه
حکیمی از شخصی پرسید:
روزگار چگونه است؟
شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم
امروز از گرسنگی مجبورشدم کوزه سفالی که یادگار سیصد ساله اجدادیم بود را بفروشم ونانی تهیه کنم.
حکیم گفت: خداوند روزی ات را سیصد سال پیش کنار گذاشته
و اینگونه ناسپاسی می کنی؟…
@love_shohada
از زبان مادر غوّاص شهید:
نوجوانم شاد، امّا سرکش و عاصی نبود
این لباس “تنگ و چسبان” مال رقّاصی نبود
داغ من را مادر عباس میفهمد فقط
دست و پا بسته قرار و رسم غوّاصی نبود
@love_shohada
❤️یڪبارفاطمهراگذاشتروۍاُپنآشپزخانهو
بهاوگفت :
بپـربغلبابا ..
وفاطمهبهآغوشاوپرید ..
بـعدبهمننگاهکردوگفت :
ببینفاطمهچطوریبهمناعتمادداشت !..
اوپریدومیدانستڪهمناورامیگیرم ..
ـ
ـ
اگرماهماینطوربه #خدا اعتمادداشتیم
همهمشکلاتمانحلبود ..
#توکل واقعییعنیهمینڪهبدانیمدرهر
شرایطیخدامواظبماهست ..
ـ
[بهنقلازهمسرمحترمشهید..
#شهید_مصطفی_صدر_زاده
@love_shohada
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#بزرگ_مردان_کوچک
#شھید_والامقام
#محمود_تاجالدین
نخبه علمی بود
به قدری باهوش بود که
در۱۳سالگی به راحتی
انگلیسی حرف میزد
در جبهه آموزش زبان میداد
والفجر۸ شیمیایی شد
و در۱۷سالگی به #شهادت رسید
معلم کوچک جبههها
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
@love_shohada
:
خدایـامیشود..؟
درتیترنیـازمندۍهای
روزگـارتبنویسۍ
بہیڪنوڪرسـاده جھت
شھیدشدننیـازمندیم...🌱
#شهیدانہ
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌱
@love_shohada
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
💗 دوست قدیمی من بود؛ ابراهیم هادی. کنارش نشستم و سلام کردم. مرا شناخت و تحویل گرفت. درست نمی توانست صحبت کند. گلوله از صورت به داخل دهانش خورده بود و به طرز عجیبی از گردنش خارج شده بود، یک گلوله هم به پایش خورده بود.
🔸معمولا وقتی گلوله از انتهای گردن خارج می شود، به نخاع و یا شاهرگ آسیب می رساند و احتمال زنده ماندن انسان کم می شود اما ابراهیم سالم و سرحال بود!
♦️بلافاصله نگاهم به سر ابراهیم افتاد. قسمتی از موهای بالای سر او سوخته بود. مسیر یک گلوله را می شد بر روی مو های او دید! با تعجب گفتم: داش ابرام،سرت چی شده؟ دستی به سرش کشید. با دهانی که به سختی باز می شد گفت: می دانی چرا گلوله جرئت نکرد وارد سرم شود؟ گلوله خجالت کشید وارد سرم بشود، چون پیشانی بند یامهدی (عج) به سرم بسته بودم
@love_shohada
#دیدهبان
چشم لشکر بود ....
سردار دلیر سپاه اسلام
حاج حمید تقی زاده
در حال رصد مواضع دشمن
برای اجرای مرحله دوم از
عملیات کربلای پنج
۲۲ دی ماه ۱۳۶۵
#دفاع_مقدس 🌹
@love_shohada
بـزرگۍمۍگفـت:
تڪیہڪنبہشھـدا؛شھـداتڪیہشـونخـداسـت.
اصـلاڪنارگلبنشـینۍبـوۍگـلمۍگیـرۍ؛
پسگلسـتـانڪنڪلزندگیـترو
بـٰایـٰادشھـدا...!'❤
#شهیدانه🕊
@love_shohada
🌹ساختم به نانی تا بسازم جهانی..
تا نسازی نهانی! به شهیدان نمانی..
#مدیون_شهدا_هستیم
@love_shohada