📌 معلم شهیدی که روز ششم شروع جنگ آسمانی شد
🔷️ محمدرضا معلم بود و شش روز بعد از شروع جنـگ بشهادت رسید. خوابـش رو دیـدم.
◇ بغلـش کـردم و گفـتـم: «ســراغ مـا رو نمی گیـری؟!» چیـزی نگفـت.
🔸️ گفتم:«تا نگی اون دنیا چه خبره رهات نمی کنم!»
🔻 گفت: « فقـط یـه مطلـب میگـم؛
ما شهـدا شبـهای جمـعه، همـگی میریم خـدمت آقـا سیـدالشـهـدا (ع) »
📚 خـط عاشـقی/ حسین کـاجی
#شهید_محمدرضا_فراهانی
فـرمانده عملیات سپـاه همـدان
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 سیاست جالب حافظ اسد در زمان جنگ ایران و عراق به نقل از صدام حسین
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 دیدنی ترین مکالمه بسیم با ناوهای جنگی آمریکایی
🔷️ یک پاسدار غیور که سوار بر یک قایق موتوری جنگی است خطاب به ناو آمریکایی میگوید: اینجا آب های ایران و باید فارسی صحبت کنی
◇ به سرعت آبهای کشور ایران را ترک کنید و در غیر اینصورت سخت ترین برخورد با شما خواهد شد.
🔻 فرمانده ناو آمریکایی به زبان فارسی: ما با گردش به راست به سمت آب های بین المللی در حال چرخش هستیم.
🔸️ یک نفر به چند نفر که میگویند این است ، باید ضرب المثل را تغییر داد یک قایق به یک ناو ...
...
با لباس ِ جهـاد
هر کاری عبادت است
و چه زیبا روزهایشان،
وقـفِ خــدا بود...
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قاسم_سلیمانی_
: داروی درد من شهادت است.
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
🌴 #احترام_سادات
🌷آمدم چادر فرماندهی گروهان، تورجی نشسته بود. طبق معمول به احترام سادات بلند شد. گفتم: شرمنده محمد آقا! من با یکی از دوستام قرار دارم. باید برم مرخصی و تا عصر برمیگردم. بی مقدمه گفت: نه! نمیشه! گفتم: رفیقم منتظر منه. دوباره با جدیت گفت: همین که شنیدی. با تمام احترامی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلی جدی بود.
🌷عصبانی شدم. وقتی داشتم از چادر بیرون می آمدم، با ناراحتی گفتم: شکایت شما رو به مادرم میکنم. هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم، با پای برهنه دوید دنبال من. دستم را گرفت و گفت: این چی بود گفتی؟ به صورتش نگاه کردم. خیس اشک بود....
🌷بعد ادامه داد: این برگه مرخصی، سفید امضا کردم. هر چقدر دوست داری بنویس اما حرفت رو پس بگیر. گفتم: به خدا شوخی کردم، اصلاً منظوری نداشتم. با دیدن حال و گریه ی او، خودم هم بغضم گرفت.
🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهید محمدرضا تورجی زاده
(راوی: رزمنده دلاور سید احمد نواب)
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع مقدس
📢 روضه خوانی شهید محمدرضا_تورجی_زاده برای شهید حسین_خرازی از پشت بی سیم😔
━━━━⪻🍃🌼🍃⪼━━━
«#دوستی_با_شهدا»
📲join ➣ @lover_shohada ❤️
🔹نشر_صدقه _جاریست🔹
18.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شـب زیـبـاتـون
متبرک به گرمی نگاه خـدا
الهی دلخوشیهاتون افزون
دلاتون از غم وغصه خـالی
و جمع خانوادهتـون پـراز
دلگرمی و عشق و لبخند
شبتون خــوش🌚
#شبتون_مهدوی
#شبتون_در_پناه_خــــدا
...