شوهر عزیزم اگر میای باهم بریم نجف زندگی کنیم که اوکی
اگرم نه که بله نمیگم بت و خدافظ خودم میرم
تو اعماق وجودم شدیدا و عمیقا ناراحتم ولی حل شدنی نیست دیگه..
دیگه نمیشه که بشه
و دیگه مهم نیست
مهم نیست چقدر شرایط بدجور پیش بره؛
من قرار نیست حالم بهترشه و خیلی چیزا مثل قبل شه.