eitaa logo
عـاشـقـانـه هـای پـاڪ♥️
18.2هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
60 فایل
﷽ـ 🎥🎶🖼📝 ویترین آثار موشن و تدوین: @stmoha 👤ادمین: 📞 سلام محمدم: @kh_mohammads72 تبلیغات: @tabasd
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منطق دخترا درمورد عاشقی ودوست داشتن: 😅😍 ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
‌ مگر می شود تو را داشت و بَد بود؟! تو خوش ترین حالِ منی....💞 ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
او رفت تا بدانم شروع شب هیچ ربطی به تاریکی ندارد! ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
چای با طعم مهربانی مادربزرگ😍💞 ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کنار شومینه با ایشون باشی😍😄 ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
رو حرفاتون وایسین بهترین لوکیشن، همونجاست... ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
🍂 برای آن‌که بتوانیم به فردی عشق خود را نشان دهیم ابتدا باید خودشیفتگی‌مان را خم کنیم. «راه درست، راه من است» در رابطه عاشقانه معنایی ندارد. عشق حقیقی هنگامی شروع می‌شود که بتوانیم در نیازها و خواسته‌های منحصربه‌فردمان انعطاف ایجاد کنیم، متفاوت بودن را درک کنیم و به آن احترام بگذاریم. عشق بادوام این‌گونه ایجاد می‌شود. ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
طرف سکته کرده بردنش بیمارستان، الان هیچ همراهی نداره! چرا؟! تو خونه زن دومش سکته کرده، بیمارستان به خونواده‌اش خبر دادن، زن اولش اومده دیده زن دوم داره، ول کرده رفته! زن دوم هم اونجا فهمیده این آقا زن داره، اینم ول کرده رفته !! ـ💬: MOHAJER ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
همه آهوان صحرا سر خود گرفته بر کف به امید آن که روزی به شکار خواهی آمد... ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا مجردی بدبخت و آسو پاسی 🧐 ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧
🌱 در خلال يك نبرد بزرگ ، فرمانده قصد حمله به نيروي عظيمي از دشمن را داشت . فرمانده به پيروزي نيروهايش اطمينان كامل داشت ، ولي سربازان دو دل بودند. فرمانده سربازان را جمع كرد : سكه اي از جيب خود بيرون آورد : رو به آنها كرد و گفت : سكه را بالا مي اندازم ، اگر رو بيايد پيروز مي شويم و اگر پشت بيايد شكست مي خوريم. بعد سكه را به بالا پرتاب كرد . سربازان همه با دقت به سكه نگاه كردند تا به زمين رسيد . سكه به سمت رو افتاده بود. سربازان نيريوي فوق العاده اي گرفتند و با قدرت به دشمن حمله كردند و پيروز شدند. پس از پايان نبرد : معاون فرمانده نزد او آمد و گفت : قربان ، شما واقعا مي خواستيد سرنوشت جنگ را به يك سكه واگذار كنيد ؟! فرمانده با خونسردي گفت : بله و سكه را به او نشان داد. هر دو طرف سكه رو بود! ♥️➣ @loveshqq 〇عاشقانه‌های‌پاڪ⇧