ازدواج وعده دادهشده
🔹️این وعدۀ الهی به حضرت ابراهیم علیه السلام داده شده بود: «کثرت، در اولاد تو بروز خواهد کرد.» یک بُعد دیگر ماجرا که در کتابهای آنها به آن پرداخته شده، سخن از یک ازدواج است. میگویند: «برکت مقدس به شخینا میرسد.» شخینا همان سکینه است.
🔸️میگویند: «این دو که به هم میرسند، نور الهی تجلی پیدا میکند.» و آن کثرتی که وعده داده شده بود، چطور محقق شد؟ با «إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ »
🔹️لذا بنده یکی از مهمترین اتفاقهای هستی را ازدواج حضرت امیر و حضرت زهرا علیهما السلام میدانم.
🔺️سالگرد ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
🍃❤️
《لایَستَقیمُ العالَمُ
إلّا بِرأسٍ مائلٍ علی کَتِفِ مَن نُحِبُّ.》
جهان استوار نمیماند
مگر با سری خم بر روی شانهی کسی،
که دوستش میداریم...
سوزان علیوان
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
عکس ها همه غیر ژورنال🤯
بدون واسطه مستقیم از تولیدی خرید کن🥳
تکی بخر به قیمت عمده😇
⚠️بیا تا از دستش ندادی👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هفت فنّ عشق...
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
•°~🌸🌱
-میگفت..
اگرمیخواهیدنذریکنید،
فقطگناهنکنید!
مثلانذرکنیدیکروزگناهنمیکنم
هدیهبهآقاصاحبالزمان(عج)ازطرف
خودم..💚(:
#شهیدمجیدسلمانیان- 🌱
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
🍃❤️
او را دوست دارم . . .😍
خیلی ساده حتی بدون قافیهای شعر یا نثری عاشقانه؛
ولی عمیق، از ته دل...🙃
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
23.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون اجازه مامانش رفته تو کوچه
فقط اون چکی که بهش زد 😂
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
" عـطر "
موهایت را
به باد بســپار....
تا دور از نڪَاه ستارڪَان
پیشڪشی باشد براے مهتاب....❈
#مریم_امینی
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
📌 مثل چمران...
🔹 «مثل چمران بمیرید» و مثل او زندگی کنید؛ یعنی عاشق زندگیکردن و عاشق مردن…
عشقی لبریز از یاد یار... لبریز از یاد مهدی…
📆 ۳۱ خرداد سالروز شهادت دکتر چمران
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
گوش کن !
با لب خاموش سخن می گویم ....
پاسخ ام گو به نگاهی
که ،زبان
من و توست :)...🌱✨
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧
ولی خدایی، خدا خوب هوای دل شکسته ها رو داره:)
پس دردِ دل هاتو ببر پیش خودش!
خدا همیشه منتظر ماست...
ماییم که قدر شو نمی دونیم و فراموشش می کنیم.
هرکی هرچی بهمون میگه
با عصبانیت جواب میدیم!
کیف میکنیم یکی بهمون توهین کنه
بعد ماهم در جوابش توهین کنیم.
هی یچیز ما بگیم ؛ یچیز اون بگه
آخرشم میشینیم و پشت سرش...
قصه از اونجایی شروع میشه..
که یه لات ؛ توی مشهد داشته میرفته دعوا..
دکتر چمران میبینتش و دستش رو میگیره!
بهش میگه تو اگه مردی بیا باهم بریم جبهه..
خلاصه مرد لات که اسمش رضا بوده
به غیرتش برمیخوره و همراه شهید چمران میشه و میره جبهه!
توی جبهه برای خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش توی اتاق شهید چمران...
رضای داستان ما رو به شهید میایسته
و شروع میکنه به فحش دادن!!
بعد از چند دقیقه وقتی میبینه که شهید چمران به توهین هاش توجه نمیکنه یه دفعه داد میزنه و میگه
کچل با توام!!!
شهید چمران با مهربونی سرش رو بالا میآره و میگه:
چیه؟چی شده عزیزم؟چیه آقا رضا!؟
چه سیگاری میکشی؟!
برید براش بخرید و بیارید!!
رضا که تحت تأثیر رفتارشهید چمران
قرار گرفته میگه:
میشه یه دوتا فحش بهم بدی!!
کشیده ای،چیزی!
شهیدچمران میگن که:چرا؟
رضا:من یه عمر به هرکی بدی کردم،
بهم بدی کرده،تاحالا نشده بود به کسی
فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
شهید چمران میگن ک:اشتباه فکر میکنی!یکی اون بالاست که
هرچی بهش بدی میکنم،نه تنها بدی نمیکنه!
بلکه با خوبی بهم جواب میده!!((":
هی آبرو بهم میده...
گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده
بگم بله عزیزم ، تا یکم مثل اون بشم(":
رضا جا میخوره و میره تو سنگر میشینه و زار زار تا اذان گریه میکنه...
و بعد اولین نماز عمرش رو میخونه(((":
سر نماز موقع قنوت،صدای گریه اش بلند میشه!!
تا وسط نماز،صدای سوت خمپاره میاد..
و بعد صدای افتادن یکی روی زمین..
و رضا اولین و آخرین نماز عمرش میخونه
و پرمیکشه...! :))💔
منبع:کتاب یادگاران
♥️➣ @loveshqq
〇عاشقانههایپاڪ⇧