فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الا یا ایهاالساقی...
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
باباطاهر عریان عارف و شاعر قرن پنجم هجری قمری و معاصر با طغرل شاه سلجوقی است. البته در باب حوادث زندگی و احوالات بابا طاهر اطلاعات مبسوطی در دست نیست. برخی تذکرهنویسان وی را معاصر عینالقضات همدانی (یعنی حدود سال ۵۲۵ هجری قمری) و برخی وی را هم عهد خواجه نصیر (۶۷۲ هجری قمری) دانستهاند. از باباطاهر علاوه بر دوبیتیهای معروف او، مجموعه کلمات قصاری نیز به زبان عربی به نام «اشارات» به جای مانده است. از اشعار باباطاهر مجموعهٔ موثقی در دست نیست، به همین جهت نمیتوان در صحت انتساب تمام اشعاری که به او نسبت میدهند به یقین حکمی کرد.
#باباطاهر
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
خداوندا بفریاد دلم رس
تو یار بیکسان مو مانده بیکس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
#باباطاهر
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
زود به کردم من بیصبر داغ خویش را
اول شب میکشد مفلس چراغ خویش را
گر نباشد زخم شمشیرم حمایل گو مباش
هیکل تن کردهام چون لاله داغ خویش را
میگساران دیگر و خونابهنوشان دیگرند
بر حریفان زان نپیمایم ایاغ خویش را
حیرتی دارم که در فصل چنین دهقان وصل
بر تماشایی چرا در بسته باغ خویش را
خشک شد مغزم ز سودا غمزه ساقی کجاست
تا زخون خویش تر سازم دماغ خویش را
#قدسی_مشهدی
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در شب باران به خاک ریخته گاهی
بوسهٔ ابری که دل سپرده به ماهی
خط به خط سرنوشت من مژه توست
زندگی کوه بسته است به کاهی
زلف تو و عمر من؟ چه راه درازی!
چشم تو و حال من؟ چه روز سیاهی!
مسئلۀ مرگ و زندگی نظر توست
میکشی و زنده میکنی به نگاهی
حق من این زندگی نبود، خدایا!
جان مرا زودتر بگیر، الهی...
#فاضلنظری
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میشه دعوتم کنی؟ :)🥺♥
یارب دل پاک و جان آگاهم ده
آه شب و گریه ی سحرگاهم ده
در راه خود اول ز خودم بیخود کن
بیخود چو شدم ز خود، به خود راهم ده
#خواجه_عبدالله_انصاری
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
بیا ای روشن، ای روشنتر از لبخند!
شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهیها،
دلم تنگ است...
#مهدی_اخوان_ثالث
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
شعرطنز مرد ذلیل😂
بخون ولى جواب نامه فورى
عيال نازنين من چطورى؟
تنگه دلم براى قيل و قالت
عزيز من، چطوره اصل حالت؟
اون شير قبلنا، شغالتم نيست
من بميرم، عين خيالتم نيست
حالا كه هيچ، وقتى دوستم داشتى كه
محل سگ بهم نمى ذاشتى كه
همش مى گفتى: «اومدم اسيرى»
هى متلك، همش بهونه گيرى
جز ويدئو كه خونه ی ننه م بود،
خدا وكيلى تو خونه ت چى كم بود؟
تلخى زندگيت كه مثل قند شد
يواش يواش زير سرت بلند شد
آبى كه شد اون دو تا چشم سيات
شدم اسير چشم و هم چشميات
با نق نق و غرغر و قهر و آشتى
خونه و زندگى برام نذاشتى
همه ش بكن نكن، همه ش تغيّر
همه ش بدى، همه ش ستم، همه ش غر
با گريه روزمو به شب رسوندى
تا اينكه جونمو به لب رسوندى
گفتى: «مى رم» اما گرفتم تو رو
اونقده غر زدى كه گفتم: «برو...»
.
.
.
عزيز من رفته و برنگشته
ببين عزيز، گذشته ها گذشته
بيا، گذشته گفت وگو نداره
كه خونه بى تو رنگ و بو نداره
بيا دوباره چاى تازه دم كن
بساط قيمه و پلو عَلَم كن
بپَز از اون كلوچه نوبرت
براى قند و عسلت، شوهرت
زنى كه خوب و پاكه، شوهر مى خواد
خوب مى دونم جونت واسم در مياد
تا نگى عشقو دست كم گرفتم
ويدئومون رو از ننه م گرفتم!
#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
چه جمالِ جان فزایی که میانِ جان مایی
تو به جان چه مینَمایی تو چنین شِکَر چرایی؟
#مولانا
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
مولانا جلالالدین محمد بلخی مشهور به مولوی شاعر بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وی در سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد. پدر وی بهاءالدین که از علما و صوفیان بزرگ زمان خود بود به سبب رنجشی که بین او و سلطان محمد خوارزمشاه پدید آمده بود از بلخ بیرون آمد و بعد از مدتی سیر و سیاحت به قونیه رفت. مولانا بعد از فوت پدر تحت تعلیمات برهانالدین محقق ترمذی قرار گرفت. ملاقات وی با شمس تبریزی در سال ۶۴۲ هجری قمری انقلابی در وی پدید آورد که موجب ترک مسند تدریس و فتوای وی شد و به مراقبت نفس و تذهیب باطن پرداخت. وی در سال ۶۷۲ هجری قمری در قونیه وفات یافت. از آثار او میتوان به مثنوی، دیوان غزلیات یا کلیات شمس، رباعیات، مکتوبات، فیه مافیه و مجالس سبعه اشاره کرد.
#مولانا
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
Man_Gholaame_Ghamaram.mp3
6.25M
🍁☕️
یکی از اشعار معروف مولانا
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخی شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم
گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت
سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
گفتم ای دل چه مهست این دل اشارت میکرد
که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است
گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال
خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal
الهی!
هر که تو را شناخت
و عَلَم مِهر تو افراخت،
هر چه غیر از تو بود، بیانداخت.
آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟
فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟
دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی
دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند؟
#مناجات_نامه
#خواجه_عبدالله_انصاری
🦋🕯🥀eitaa.com/M0hmal