سلام اساتید و معلمان گرانقدر، به رسم هر هفته، در ادامه، مسئله این هفته از طرح هدی و پاسخنامه مسئله هفته پیش خدمت شما عزیزان ارائه می‌گردد. از جناب آقای دکتر مهربانی و برادر عزیزم جناب آقای دکتر مفیدی احمدی برای ارسال راه حل سپاسگزارم. سپاس فراوان، میثم سلیمانی ملکان، ۵ آذرماه ۰۳. 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

پاسخ‌نامه #طرح_هدی #چالش_مسائل 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

#طرح_هدی #چالش_مسائل 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

معرفی کتاب: Classroom Assessment in Mathematics: Perspectives from Around the Globe ارزیابی کلاسِ درس در ریاضیات: دیدگاه‌هایی از سراسر جهان #مقالات_آموزشی 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

داستانک! روزی معلم کلاس پنجم به دانش آموزانش گفت: "من همه شما را دوست دارم" ولی او در واقع این احساس را نسبت به یکی از دانش آموزان که تیدی نام او بود، نداشت. لباس های این دانش آموز( تیدی) همواره کثیف بودند، وضعیت درسی او ضعیف بود و گوشه گیر بود. این قضاوت و احساس او بر اساس عملکرد تیدی در طول سال تحصیلی بوجود آمده بود. زیرا که تیدی با بقیه بچه ها بازی نمی کرد و لباسهایش چرکین بودند و به نظافت شخصی خودش توجهی نمی کرد. تیدی بقدری افسرده و درس نخوان بود که معلمش از تصحیح اوراق امتحانی اش و گذاشتن علامت، ضربدر در برگه اش با خودکار قرمز هم اکراه داشت!!!  اما از  یادداشت کردن عبارت " نیاز به تلاش بیشتر دارد" احساس لذت می کرد.!!!و این احساس ناراحتی خود را با بقیه هم عنوان میکرد!!! روزی مدیر آموزشگاه از این معلم درخواست کرد که پرونده تیدی را بررسی کند. معلم کلاس اول درباره اونوشته بود" تیدی کودک باهوشی است که تکالیفش را با دقت و بطور منظمی انجام می دهد". معلم کلاس دوم نوشته بود" تیدی دانش آموز نجیب و دوست داشتنی در بین همکلاسی های خودش است ولی بعلت بیماری سرطان مادرش خیلی ناراحت است" اما معلم کلاس سوم نوشته بود" مرگ مادر تیدی تاثیر زیادی بر او داشت. او تمام سعی خود را میکند. که خودش را با شرایط وفق دهد، ولی پدرش توجهی به او ندارد و اگر از طریق مدرسه در این راستا کاری انجام ندهیم بزودی شرایط زندگی در منزل، برای تیدی،منزجر کننده شده و تاثیر منفی می گذارد" در حالی که معلم کلاس چهارم نوشته بود" تیدی دانش آموزی گوشه گیر است که علاقه ای به درس خواندن ندارد و در کلاس دوستانی ندارد و موقع تدریس می خوابد" اینجا بود که خانم تامسون، معلم تیدی، به مشکل دانش آموز خود پی برد و از رفتار خودش شرمنده شد. این احساس شرمندگی موقعی بیشتر شد که دانش آموزان برای جشن تولد معلمشان هرکدام هدیه ای  با ارزش در بسته بندی بسیار زیبا تقدیم معلمشان کردند و هدیه تیدی در یک پلاستیک مچاله شده بود. خانم تامسون با ناراحتی هدیه تیدی را باز کرد. در این موقع صدای خنده ی تمسخر آمیز شاگردان کلاس را فرا گرفت. هدیه ی او گردنبندی بود که جای خالی چند نگین افتاده در آن به چشم می خورد و شیشه عطری که سه ربع آن خالی بود اما برای اینکه خانم معلم شرایط تیدی را میدانست ارزشمندترین برخورد و رفتار را کرد!! و آن هنگامی بود که خانم تامسون آن گردنبند را به گردن آویخت و مقداری از آن عطر راهم به لباس خود زد و با گرمی و محبت از تیدی تشکر کرد. صدای خنده دانش آموزان با این رفتار معلمشان قطع شد. در آن روز تیدی بعد از مدرسه به خانه نرفت و منتظر معلمش ماند و با دیدنش به او گفت: " خانم معلم امروز شما بوی مادرم را می دهی" در این هنگام اشک های خانم تامسون از دیدگانش جاری شد زیرا تیدی گردنبند مادرش و شیشه عطری را به او هدیه داده بود که مادرش استفاده می کرد و بوی مادرش را در معلمش استشمام می کرد. از آن روز به بعد خانم تامسون توجه خاص و ویژه ای به تیدی می کرد و کم کم استعداد و نبوغ آن پسرک یتیم دوباره شکوفا شد و در پایان سال تحصیلی شاگرد ممتاز کلاسش شد. پس از آن یک روز خانم تامسون دست نوشته ای را مقابل درب منزلش پیدا کرد که در آن نوشته شده بود" شما بهترین معلمی هستی که من تا الان داشته ام" .خانم معلم در جواب او نوشت که این توبودی که خوب بودن را به من آموختی.!!! بعد از چند سال خانم تامسون پس از دریافت دعوت نامه ای از دانشکده ی پزشکی متعجب و بهت زده شد چون که از او برای حضور در جشن فارغ التحصیلی دانشجویان رشته ی پزشکی دعوت کرده بودند، وپایان آن نامه با عنوان " پسرت تیدی" امضاء شده بود، شگفت زده شد،!!!. او در آن جشن در حالی  شرکت کرد که آن گردنبند را به گردن داشت و بوی آن عطر از بدنش به مشام می رسید، آیا می دانید تیدی که بود؟ تیدی استوارد مشهورترین پزشک جهان و مالک مرکز استوارد برای درمان سرطان است. در آغاز سال تحصیلی با دیدی آگاهانه با دانش آموزان خودمان برخورد کنیم. ✅ارزشمند ترین ثروت جامعه، ترمیم و بازسازی روحیه های آزرده وشکست خورده و مچاله شده کودکان و نوجوانان است. 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

بازخورد و اهمیت آن برای معلمان در اداره کلاس‌ها معلمان در تمام ساعت تدریس خود که پیام‌های آموزشی خود را به دانش‌آموزان ارسال می‌دارند، متقابلاً از سوی آن‌ها پیام‌هایی را دریافت می‌دارند که به صورت‌های کلامی یا غیرکلامی - پنهان و آشکار هستند. درک این پیام‌های ارتباطی می‌تواند مؤثر واقع گردد و معلمان را در طراحی پیام‌های ارتباطی و حتی برنامه‌ریزی برای آموزش مددکار باشد. ارتباطات یک‌سویه و متکلم وحده بودن معلم‌ از سال‌ها پیش در اکثر نقاط دنیا منسوخ شده است و دیگر جایی در نظام آموزشی ندارد. تمام بازخورد‌هایی که توسط معلم به دانش‌آموز داده می‌شود یکسان نیستند و می‌توان آن‌ها را به چند بخش تقسیم نمود. 🟢بازخورد مثبت: به بازخوری اطلاق می‌شود که از طریق آن معلم در می یابد که کارها در کلاس به خوبی به پیش می‌روند و دانش‌آموزان ضمن درک مفاهیم و مطالب به نوعی رضایت خود را اعلام می‌دارند. این کار با تکان دادن سر به نشانه رضایت و درک مطلب، لبخند، چهره گشاده و ارتباط مستقیم چشمی به معلم منتقل می‌شود. از این جهت است که به معلمان توصیه می‌شود که هنگام تدریس با دقت به دانش آموزان خود نگاه کنند. 🔴 بازخورد منفی: این نوع از بازخورد، ضد بازخور مثبت است به این معنی که علامتی است برای معلم که همه چیز یا بسیاری از چیزهایی که در کلاس می‌گذرد درست نیست یا به درستی پیش نمی‌رود. در این بازخورد دانش‌آموزان به این سو و آن سو می‌نگرند و از نگاه کردن مستقیم به صورت و چشم‌های معلم می‌پرهیزند. چهره آنها مبهم و بیانگر عدم درک معنی یا مخالفت با آن است. 🟡 بازخورد نهفته: در بعضی از موقعیت‌ها دانش‌آموزان ساکت و بی‌حرکت نشسته و پاسخ‌هایی را از خود نشان نمی‌دهند و معلم باید از طریق تفسیر و تحلیل این سکوت و عدم تحرک چیزی را دریابد. به این تفسیرها بازخورد نهفته می‌گویند. در بیشتر موارد، معلمان این بازخورهای نهفته را منفی تلقی می‌کنند در حالی که چنین نیست و باید در تفسیرهای خود دقت بیشتری کرده و حتی تا حدودی خوش‌بینی را به آن بیفزایند. با مشاهده بازخورد نهفته تصور غلط بودن روش تدریس و تفهیم نباید به ذهن متبادر شود. باید صبر کرد و دقت بیشتری نمود. فرهنگی، علی‌اکبر. (۱۴۰۱). ارتباطات انسانی در کلاس درس. انتشارات رشد. 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

ادموند هیلاری اولین فاتح اورست پس از تلاش ناموفقش برای صعود، رو به اورست گفت: برمیگردم و تورو فتح میکنم تو یه کوهی و نمیتونی رشد کنی اما من یه آدمم و میتونم او در 1953 اورست را فتح کرد از آن زمان تاكنون بيش از 11 هزار نفر قله را فتح كرده اند... 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

سلام اساتید و معلمان گرانقدر، به رسم هر هفته، در ادامه، مسئله این هفته از طرح هدی و پاسخنامه مسئله هفته پیش خدمت شما عزیزان ارائه می‌گردد. از جناب آقای دکتر مهربانی و برادر عزیزم جناب آقای دکتر مفیدی احمدی برای ارسال راه حل سپاسگزارم. سپاس فراوان، میثم سلیمانی ملکان، ۱۲ آذرماه ۰۳. 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

پاسخ‌نامه #طرح_هدی #چالش_مسائل 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

#طرح_هدی #چالش_مسائل 📳کانال ایتا: https://eitaa.com/m_e_roshdmag

بسم الله الرحمن الرحيم انا لله و انا اليه راجعون و سلام علي ابراهيم، متحیرم، دستانم توان نوشتن ندارد، مصیبت بزرگ است، معلم خویش را از دست داده‌ام، رفیق مرا ترک گفته است، پدرم به آسمان پر کشیده است و من، که باید از تو بیشتر می‌آموختم، و در این سرمای زمانه بیشتر به آغوش گرم تو پناه می‌آوردم، و از محبت و اقتدار پدرانه‌ی تو بیشتر توشه بر می‌گرفتم، به یک‌باره، با خبر هجر تو مواجه می‌شوم... صبر کن، در وصف پرهیزگاران که بر زبان سید و مولایمان خطاب به همام بیان گردید شنیدم که «نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِي اَلْبَلاَءِ كَالَّتِي نُزِّلَتْ فِي اَلرَّخَاءِ وَ لَوْ لاَ اَلْأَجَلُ اَلَّذِي كَتَبَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِي أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَيْنٍ شَوْقاً إِلَى اَلثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ اَلْعِقَابِ در سختى چنان به سر مى‌برند، كه گويى به آسايش اندرند. و اگر نه اين است كه زندگى‌شان را مدّتى است كه بايد گذراند، جانهاشان يك چشم به هم زدن در كالبد نمى‌ماند، از شوق رسيدن به پاداش آن جهان يا از بيم ماندن و گناه كردن در اين جهان.» برای پرنده در قفس ماندن عذاب است، ولی آدمیان را قفس اجل اجازه‌ی پرواز نمی‌دهد و بسیارند آنان که این قفس توان پروازشان می‌ستاند ... ولی تو نظر هماره به آسمان دوخته‌بودی، از روح الله می‌گفتی، از علی زمان می‌گفتی، از حاج قاسم می‌گفتی و از آسمانیان می‌گفتی ... از مادرمان زهرا می‌گفتی، ... صبر کن! فهمیدم، شنیدم در مجلس مادرمان فاطمه سلام الله علیها بودی، شاید از دلتنگی هایت با مادر گفتی، ولی مادر توان حزن فرزند خویش ندارد، و اینچنین شد که درِ قفست گشودند و به آسمانت فراخواندند ... اَه، بس است چقدر می‌گریید چشمان من، صفحه را نمی‌بینم، دیگر نمی‌توانم بنویسم، خداحافظ معلم من، خداحافظ رفیق من، و خداحافظ پدر من، ...😭😭😭 به عهدمان با امام و شهدا پایبندم، ان‌شاءالله، تو هم حواست به ما باشد، یا علی، و سلام علیک یا ابراهیم 😭😭😭 میثم سلیمانی ملکان 🖤🖤🖤 ۱۴ آذرماه ۰۳.