eitaa logo
نوشته های من
268 دنبال‌کننده
237 عکس
184 ویدیو
59 فایل
قانع‌بہ‌همینےکہ‌دوچشمت‌بیناست؟ دلت‌چطور؟ محمّدحسیݩ‌مطھڕ؎ھستݦ🌱 @m_h_motahari [کپی‌‌مطالب‌باذکرنام‌وبی‌ذکرنام، جهت‌اعتلای‌کلمه‌ی‌اسلام واجب‌ مؤکده🕊] لینک کانال https://eitaa.com/m_h_motahari1 صفحه ویراستی https://virasty.com/m_h_motahari
مشاهده در ایتا
دانلود
.. در محضر سردار دلها {{شهید حاج قاسم سلیمانی}} به کلام: حجت الاسلام شیخ سعید شحیطاط حجت الاسلام امیر حسین موسوی بانوای مداحان اهل بیت: حاج علی حبیب زاده کربلایی سید رضا حسینی کربلایی امیر مهدی سنگتراشان زمان: پـنج‌ شـنبه و جمعه 8 و 9 دی 1401 شروع جـلسـه: راس ساعت 19 🚩 خیابان شهدای 19 دی(باجک1) ، کوی 12،فرعی دوم سمت راست، موسسه بوی سیب حسینی 🔴جلسه بصورت خانوادگی برگزار می‌شود! بانے روضه شوید 💳 6037997750006620 به نام هیئت اطلاع آنی از جلسات هیئت 🌐@sahebalfath_ir
گریه‌های این روزهای فاطمه فضه امروز با من صحبت می‌کرد؛ خیلی مضطرب و نگران بود. خدا کند گفته‌هایش، خیالات و اوهامش باشد... می‌گفت گریه‌های این روزهای فاطمه مدتیست تغییر کرده؛ گریه‌ی "مصیبت و فراق" نیست گریه‌ی "عزیمت و وداع" است گریه‌ی مادریست که گویا می‌خواهد برای همیشه میوه‌ی دلش را در غربت مدینه تنها بگذارد... [خدا به قلب اهل این خانه آرامش دهد] •@m_h_motahari1
قسم به حقیقت و خالق آن؛ که تزویر، فرزند خلف تحمیل است و تحمیل، فرزند خلف تحقیر و تحقیر، فرزند خلف تحریف؛ و تا پدری جهنمی مانند تحریف در عالم نباشد، هیچگاه خبری از حضور شوم تحقیر و تحمیل و تزویر نخواهدبود... جنگ میان "تحریف" و "حقیقت" ریشه در روزهای دولت سقیفه هم دارد؛ گفتگوهای "مادر حقیقت" با "پدرخوانده‌ی تحریف" را با هم در ادامه، خواهیم‌خواند. ✍محمدحسین ✅@m_h_motahari1
📌تقابل حقیقت و تحریف 🔹فاطمه فرمود: ای مردم محافظه‌کار فراموشکار؛ من دختر پیامبرتان هستم‌؛ آیا نسبتم با او را فراموش کرده‌اید یا از "چشمان شیطانی نفاق" و "دستان جهنمی فتنه" می‌ترسید که راضی به غصب حقم شدید؟ ♦️ابوبکر گفت: فاطمه! من از جانب خود، حکمی برنگزیدم و از دلخواه خود تصمیمی نگرفتم؛ این پیامبر بود که فرمود: ما جماعت انبیا، درهم و دیناری به ارث نمی‌گذاریم؛ چگونه ممکن است فدک را برای شما به ارث گذاشته باشد؟! 🔹فاطمه فرمود: وای بر مردمی که مایلند خلاف حکم خدا عمل کنند و قرآن حکیم را برای اداره جان و جهان خود، کنار بگذارند؛ مگر قرآن همان نجات‌بخش شما بیچاره‌های بادیه‌نشین، سلیمان را وارث داود ندانست؟ ♦️ابوبکر گفت: بانو! ما هنوز که هنوز است، شما را دختر پیامبرمان و سلاله او می‌دانیم و شما را حقیقتی بی‌بدیل می‌شناسیم؛ اما... اما چه کنیم که مردم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کردند و مرا برای ولایت بر مردم انتخاب کردند. 🔺من هم صلاح آن دانستم که فدک را از شما بگیرم و برای مصالح مردمی خرج کنم که پدرتان، عمر و آبروی خود را برای نجات آن‌ها خرج کرد. 🔺مگر نه اینکه پدرتان، از جان و مال و آبروی خود برای همین مردم بی‌بضاعت و کم‌برخوردار، مایه گذاشت؟ ای‌کاش ماهم در دولتمان، قدمی در این مسیر برداریم... 🔺ما نمی‌توانیم انتخاب مردم و مصالح آن‌هارا فراموش کنیم و یک جانبه به حقوق شخصی خودمان بیندیشیم. 📜احتجاج طبرسی،ج۱،ص۱۰۸ ✍بالأخره فتنه، متولد شد؛ چرا که مردم تحریف را پذيرفتند و جعل بی‌اساس حدیثِ "ما پیامبران، چیزی به ارث نمی‌گذاریم" باور کردند... ⚠️روزی‌که مردم تحریف را بپذیرند، دچار تحمیل باطل بر حق خواهندشد و این تحمیل، آن‌ها را حقیر می‌کند، پست می‌کند و آن‌هارا اسیر و ذلیلِ برنامه‌ی ابلیس می‌کند. 🔺پس از آن‌که حقیر شدند، تزویر، خود را نشان می‌دهد و عناوینی مانند "مصالح‌عالیه مسلمین" و "کمک به مردم بی‌بضاعت" و "رعایت حال تازه مسلمان‌ها" مطرح خواهدشد... [فاطمه‌ی زهرا در مقابل این فتنه‌ی فکری، چه پاسخی خواهدفرمود؟ ادامه دارد...] ✅@m_h_motahari1
🕊 -ای سلمان! [خواهش های یک دردمند نابینا از سلمان] تو را به خدا این روزها که به خانه‌ی بانو می‌روی، برای دردهای قلب من هم دعایی طلب کن... + فاطمه، خود دوای درد توست؛ بیا با من به خانه‌ی فاطمه... نمازهای فاطمه، رائحه‌ی بهشت را با خود دارد. - ای سلمان [بعد از رفتن فاطمه] از فاطمه چه‌خبر؟ + دیدی چه آتشی بر قلبمان شد؟ ام‌جعفر! فاطمه را از دست دادیم... فاطمه این روزها هوای رفتن داشت و مدام برای غربت حسین می‌گریید. کاش می‌فهمیدیم گریه‌های فاطمه، گریه‌های خداحافظی است...@m_h_motahari1
📌گذشته‌ی تاریک [...ادامه‌ی گفتگوی بانو و خلیفه اول] ♦️ابوبکر گفت: بانو! ما هنوز که هنوز است، شما را دختر پیامبرمان و سلاله او می‌دانیم و شما را حقیقتی بی‌بدیل می‌شناسیم؛ اما... اما چه کنیم که مردم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کردند و مرا برای ولایت بر جان و مالشان انتخاب کردند. 🔺من هم صلاح آن دانستم که فدک را از شما بگیرم و برای مصالح مردمی خرج کنم که پدرتان، عمر و آبروی خود را برای نجات آن‌ها خرج کرد. 🔺مگر نه اینکه پدرتان، از جان و مال و آبروی خود برای همین مردم بی‌بضاعت و کم‌برخوردار، مایه گذاشت؟ ای‌کاش ماهم در دولتمان، قدمی در این مسیر برداریم... 🔺ما نمی‌توانیم انتخاب مردم و مصالح آن‌هارا فراموش کنیم و یک جانبه به حقوق شخصی خودمان بیندیشیم. 🔹بانو فرمود: ای مردم! شما به برکت قرآن و به زحمت پدرم، از آتش و جهل و خرافه و حقارت و فرومایگی نجات یافتید! 🔹شما پس از اسلام، خودتان را شناختید و شناساندید و پس از اسلام بود که دیگران و دشمنان، شما را جدی گرفتند و برای مقابله با شما، لشکر کشیدند و شما را باور کردند. 🔹این قرآن بود که شما را و نامتان را روی زبان‌ها جاری ساخت و از شما، جماعتی نام‌آور و جوانمرد و متمدن تربیت کرد؛ خوب است کمی به سابقه‌ی ننگین و گذشته‌ی تاریک خود فکر کنید... 🔹شما مدیون قرآنید؛ اما امروز قرآن را کنار گذاشتید و گزینه‌ای فتنه‌آلود و آتش‌برانگیز را برای ولایت بر جان و جهان خود برگزیدید که دود آن، چشمان خودتان را کور خواهدساخت... 🔹ای‌کاش نگاهتان را از قرآن برنمی‌داشتید و به این زودی‌ها، قرآن را فدای انتخاب و مصالح و دنیای خود نمی‌کردید. 📜احتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸ _____________ ✍وقتی محافظه‌کاری ها، یا هوسها، یا ترس‌ها، یا غفلت‌ها، یا نفاق، درمان نشود، تمام دستاورد های افتخار آفرین و تاریخ‌ساز از دست خواهدرفت و تحریف‌ها، جامعه‌ی نوپای حقیقت طلب را به جامعه‌ی مبتلا به تحمیل و تحقیر و تزویر تبدیل خواهدساخت. ✴️تحمیل سنت ها و مبانی غلط مانند "حسبُناکتاب‌ُالله‌"، تحقیر ارزش‌هایی که نبی‌اکرم بنا نهادند و برآن پافشاری داشتند مانند تساوی عرب وعجم، و تزویری که حق و باطل را بر انسان مخفی می‌سازد و تاریخ را منحرف می‌کند... ✅@m_h_motahari1
🍂 یا رسول‌الله [آن زنی که زمانی در مدینه، مطرود خاص و عام بود، امشب پس از مشاهده‌ی حال وخیم فاطمه، با پیامبر خدا درددل می‌کرد] خودتان می‌دانید در این دنیا، جز دخترتان پناهی نداشتم؛ یادم نمی‌رود روزهایی را که همه، بخاطر نازایی، مرا به چشم جذامی نگاه می‌کردند و سمت خانه‌ی ما نمی‌آمدند... اما... این سلاله‌ی شما بود که هرروز منتظر من بود تا به خانه‌اش روم و برایش درددل کنم؛ او هم بُقچه‌ی دعایش را برایم باز می‌کرد و هرچه می‌خواستم برایم از خدا می‌خواست. یاد آن روزها بخیر... حالا بانوی من و دختر شما... در بستر است؛ خدا... خدا نیاورد آن روزی را که بانویم در این دنیا نباشد. [حالِ این زن، وقتی‌که داغ بانو بر دلش نشست، فاجعه بود...] •@m_h_motahari1
همان شبی که مادرم رفت... پیش از آخرین نماز شبش با زینبش حرف‌های مهمی داشت؛ سفارش‌های مادرانه صحبت از چند کفن نشان‌دادن یک کهنه لباس سپردن کلی یادگاری و... خداحافظی •@m_h_motahari1
از شبی که فاطمه دنیا را تنها گذاشت دلتنگی و اضطرار شروع شده‌است این جمله جگرم را آتش میزند؛ حسن جانم، حسین من بیایید و از مادرتان توشه برگیرید... •@m_h_motahari1
علی جانم🌱 گوشه‌نشینِ تنهای من همسر مظلومِ بی‌یاور من 🔹"او" هدیه‌ی پدرم را و سرمایه زندگی فرزندانم را در روز روشن و جلوی چشمان همه، از من گرفت؛ فقط بخاطر این بهانه که "مردم او را برگزیده‌اند" و فدک، "حق مردم بی‌بضاعت" است. 🔹او با کلماتی مانند "مصلحت و حق و صلاح و انتخاب"، قرآن را کنار گذاشت و با چند دروغ، یاری و همراهی و همدلی مردم را نسبت به ما، به سرقت برد. 📜احتجاج‌طبرسی، ج۱، ص۱۰۸ ___________ ✍گروهی "انتخاب" کردند، خلیفه‌ای "مصلحت‌سنجی" کرد، حکومتی "غصب" کرد، و تاریخی "منحرف" شد؛ عجب تشکیلات منسجم و بی‌بدیلی! این بود جریان پیچ تاریخی عصر فاطمه زهرا. ♦️به زودی، مردمی که خلاف حکم قرآن انتخاب کردند، طعم تلخ ظلم و انحراف و تبعیض و اسراف و فساد و استبداد و جهل و عقب‌ماندگی و تزویر را خواهندچشید... ✅@m_h_motahari1
🥀 [شبی که فاطمه رفت] کوچه‌های مدینه کم‌کم آرام و خلوت شد و غوغای شبانه‌ خانه‌ی علی کم‌کم بیشتر و بیشتر شد چه گریه‌هایی که برای اولین بار اسماء از علی دید... •@m_h_motahari1
قسم به مادری که از غربت این عالم آزاد شد و قسم به گریه‌هایی که امشب در سینه ها حبس شد... •@m_h_motahari1