گریه‌های این روزهای فاطمه فضه امروز با من صحبت می‌کرد؛ خیلی مضطرب و نگران بود. خدا کند گفته‌هایش، خیالات و اوهامش باشد... می‌گفت گریه‌های این روزهای فاطمه مدتیست تغییر کرده؛ گریه‌ی "مصیبت و فراق" نیست گریه‌ی "عزیمت و وداع" است گریه‌ی مادریست که گویا می‌خواهد برای همیشه میوه‌ی دلش را در غربت مدینه تنها بگذارد... [خدا به قلب اهل این خانه آرامش دهد] •@m_h_motahari1•

قسم به حقیقت و خالق آن؛ که تزویر، فرزند خلف تحمیل است و تحمیل، فرزند خلف تحقیر و تحقیر، فرزند خلف تحریف؛ و تا پدری جهنمی مانند تحریف در عالم نباشد، هیچگاه خبری از حضور شوم تحقیر و تحمیل و تزویر نخواهدبود... جنگ میان "تحریف" و "حقیقت" ریشه در روزهای دولت سقیفه هم دارد؛ گفتگوهای "مادر حقیقت" با "پدرخوانده‌ی تحریف" را با هم در ادامه، خواهیم‌خواند. ✍محمدحسین ✅@m_h_motahari1

📌تقابل حقیقت و تحریف 🔹فاطمه فرمود: ای مردم محافظه‌کار فراموشکار؛ من دختر پیامبرتان هستم‌؛ آیا نسبتم با او را فراموش کرده‌اید یا از "چشمان شیطانی نفاق" و "دستان جهنمی فتنه" می‌ترسید که راضی به غصب حقم شدید؟ ♦️ابوبکر گفت: فاطمه! من از جانب خود، حکمی برنگزیدم و از دلخواه خود تصمیمی نگرفتم؛ این پیامبر بود که فرمود: ما جماعت انبیا، درهم و دیناری به ارث نمی‌گذاریم؛ چگونه ممکن است فدک را برای شما به ارث گذاشته باشد؟! 🔹فاطمه فرمود: وای بر مردمی که مایلند خلاف حکم خدا عمل کنند و قرآن حکیم را برای اداره جان و جهان خود، کنار بگذارند؛ مگر قرآن همان نجات‌بخش شما بیچاره‌های بادیه‌نشین، سلیمان را وارث داود ندانست؟ ♦️ابوبکر گفت: بانو! ما هنوز که هنوز است، شما را دختر پیامبرمان و سلاله او می‌دانیم و شما را حقیقتی بی‌بدیل می‌شناسیم؛ اما... اما چه کنیم که مردم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کردند و مرا برای ولایت بر مردم انتخاب کردند. 🔺من هم صلاح آن دانستم که فدک را از شما بگیرم و برای مصالح مردمی خرج کنم که پدرتان، عمر و آبروی خود را برای نجات آن‌ها خرج کرد. 🔺مگر نه اینکه پدرتان، از جان و مال و آبروی خود برای همین مردم بی‌بضاعت و کم‌برخوردار، مایه گذاشت؟ ای‌کاش ماهم در دولتمان، قدمی در این مسیر برداریم... 🔺ما نمی‌توانیم انتخاب مردم و مصالح آن‌هارا فراموش کنیم و یک جانبه به حقوق شخصی خودمان بیندیشیم. 📜احتجاج طبرسی،ج۱،ص۱۰۸ ✍بالأخره فتنه، متولد شد؛ چرا که مردم تحریف را پذيرفتند و جعل بی‌اساس حدیثِ "ما پیامبران، چیزی به ارث نمی‌گذاریم" باور کردند... ⚠️روزی‌که مردم تحریف را بپذیرند، دچار تحمیل باطل بر حق خواهندشد و این تحمیل، آن‌ها را حقیر می‌کند، پست می‌کند و آن‌هارا اسیر و ذلیلِ برنامه‌ی ابلیس می‌کند. 🔺پس از آن‌که حقیر شدند، تزویر، خود را نشان می‌دهد و عناوینی مانند "مصالح‌عالیه مسلمین" و "کمک به مردم بی‌بضاعت" و "رعایت حال تازه مسلمان‌ها" مطرح خواهدشد... [فاطمه‌ی زهرا در مقابل این فتنه‌ی فکری، چه پاسخی خواهدفرمود؟ ادامه دارد...] ✅@m_h_motahari1

🕊 -ای سلمان! [خواهش های یک دردمند نابینا از سلمان] تو را به خدا این روزها که به خانه‌ی بانو می‌روی، برای دردهای قلب من هم دعایی طلب کن... + فاطمه، خود دوای درد توست؛ بیا با من به خانه‌ی فاطمه... نمازهای فاطمه، رائحه‌ی بهشت را با خود دارد. - ای سلمان [بعد از رفتن فاطمه] از فاطمه چه‌خبر؟ + دیدی چه آتشی بر قلبمان شد؟ ام‌جعفر! فاطمه را از دست دادیم... فاطمه این روزها هوای رفتن داشت و مدام برای غربت حسین می‌گریید. کاش می‌فهمیدیم گریه‌های فاطمه، گریه‌های خداحافظی است... •@m_h_motahari1•

📌گذشته‌ی تاریک [...ادامه‌ی گفتگوی بانو و خلیفه اول] ♦️ابوبکر گفت: بانو! ما هنوز که هنوز است، شما را دختر پیامبرمان و سلاله او می‌دانیم و شما را حقیقتی بی‌بدیل می‌شناسیم؛ اما... اما چه کنیم که مردم گزینه‌ی دیگری را انتخاب کردند و مرا برای ولایت بر جان و مالشان انتخاب کردند. 🔺من هم صلاح آن دانستم که فدک را از شما بگیرم و برای مصالح مردمی خرج کنم که پدرتان، عمر و آبروی خود را برای نجات آن‌ها خرج کرد. 🔺مگر نه اینکه پدرتان، از جان و مال و آبروی خود برای همین مردم بی‌بضاعت و کم‌برخوردار، مایه گذاشت؟ ای‌کاش ماهم در دولتمان، قدمی در این مسیر برداریم... 🔺ما نمی‌توانیم انتخاب مردم و مصالح آن‌هارا فراموش کنیم و یک جانبه به حقوق شخصی خودمان بیندیشیم. 🔹بانو فرمود: ای مردم! شما به برکت قرآن و به زحمت پدرم، از آتش و جهل و خرافه و حقارت و فرومایگی نجات یافتید! 🔹شما پس از اسلام، خودتان را شناختید و شناساندید و پس از اسلام بود که دیگران و دشمنان، شما را جدی گرفتند و برای مقابله با شما، لشکر کشیدند و شما را باور کردند. 🔹این قرآن بود که شما را و نامتان را روی زبان‌ها جاری ساخت و از شما، جماعتی نام‌آور و جوانمرد و متمدن تربیت کرد؛ خوب است کمی به سابقه‌ی ننگین و گذشته‌ی تاریک خود فکر کنید... 🔹شما مدیون قرآنید؛ اما امروز قرآن را کنار گذاشتید و گزینه‌ای فتنه‌آلود و آتش‌برانگیز را برای ولایت بر جان و جهان خود برگزیدید که دود آن، چشمان خودتان را کور خواهدساخت... 🔹ای‌کاش نگاهتان را از قرآن برنمی‌داشتید و به این زودی‌ها، قرآن را فدای انتخاب و مصالح و دنیای خود نمی‌کردید. 📜احتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۸ _____________ ✍وقتی محافظه‌کاری ها، یا هوسها، یا ترس‌ها، یا غفلت‌ها، یا نفاق، درمان نشود، تمام دستاورد های افتخار آفرین و تاریخ‌ساز از دست خواهدرفت و تحریف‌ها، جامعه‌ی نوپای حقیقت طلب را به جامعه‌ی مبتلا به تحمیل و تحقیر و تزویر تبدیل خواهدساخت. ✴️تحمیل سنت ها و مبانی غلط مانند "حسبُناکتاب‌ُالله‌"، تحقیر ارزش‌هایی که نبی‌اکرم بنا نهادند و برآن پافشاری داشتند مانند تساوی عرب وعجم، و تزویری که حق و باطل را بر انسان مخفی می‌سازد و تاریخ را منحرف می‌کند... ✅@m_h_motahari1

🍂 یا رسول‌الله [آن زنی که زمانی در مدینه، مطرود خاص و عام بود، امشب پس از مشاهده‌ی حال وخیم فاطمه، با پیامبر خدا درددل می‌کرد] خودتان می‌دانید در این دنیا، جز دخترتان پناهی نداشتم؛ یادم نمی‌رود روزهایی را که همه، بخاطر نازایی، مرا به چشم جذامی نگاه می‌کردند و سمت خانه‌ی ما نمی‌آمدند... اما... این سلاله‌ی شما بود که هرروز منتظر من بود تا به خانه‌اش روم و برایش درددل کنم؛ او هم بُقچه‌ی دعایش را برایم باز می‌کرد و هرچه می‌خواستم برایم از خدا می‌خواست. یاد آن روزها بخیر... حالا بانوی من و دختر شما... در بستر است؛ خدا... خدا نیاورد آن روزی را که بانویم در این دنیا نباشد. [حالِ این زن، وقتی‌که داغ بانو بر دلش نشست، فاجعه بود...] •@m_h_motahari1•

همان شبی که مادرم رفت... پیش از آخرین نماز شبش با زینبش حرف‌های مهمی داشت؛ سفارش‌های مادرانه صحبت از چند کفن نشان‌دادن یک کهنه لباس سپردن کلی یادگاری و... خداحافظی •@m_h_motahari1•

از شبی که فاطمه دنیا را تنها گذاشت دلتنگی و اضطرار شروع شده‌است این جمله جگرم را آتش میزند؛ حسن جانم، حسین من بیایید و از مادرتان توشه برگیرید... •@m_h_motahari1•

علی جانم🌱 گوشه‌نشینِ تنهای من همسر مظلومِ بی‌یاور من 🔹"او" هدیه‌ی پدرم را و سرمایه زندگی فرزندانم را در روز روشن و جلوی چشمان همه، از من گرفت؛ فقط بخاطر این بهانه که "مردم او را برگزیده‌اند" و فدک، "حق مردم بی‌بضاعت" است. 🔹او با کلماتی مانند "مصلحت و حق و صلاح و انتخاب"، قرآن را کنار گذاشت و با چند دروغ، یاری و همراهی و همدلی مردم را نسبت به ما، به سرقت برد. 📜احتجاج‌طبرسی، ج۱، ص۱۰۸ ___________ ✍گروهی "انتخاب" کردند، خلیفه‌ای "مصلحت‌سنجی" کرد، حکومتی "غصب" کرد، و تاریخی "منحرف" شد؛ عجب تشکیلات منسجم و بی‌بدیلی! این بود جریان پیچ تاریخی عصر فاطمه زهرا. ♦️به زودی، مردمی که خلاف حکم قرآن انتخاب کردند، طعم تلخ ظلم و انحراف و تبعیض و اسراف و فساد و استبداد و جهل و عقب‌ماندگی و تزویر را خواهندچشید... ✅@m_h_motahari1

🥀 [شبی که فاطمه رفت] کوچه‌های مدینه کم‌کم آرام و خلوت شد و غوغای شبانه‌ خانه‌ی علی کم‌کم بیشتر و بیشتر شد چه گریه‌هایی که برای اولین بار اسماء از علی دید... •@m_h_motahari1•

قسم به مادری که از غربت این عالم آزاد شد و قسم به گریه‌هایی که امشب در سینه ها حبس شد... •@m_h_motahari1•

تصور "او" این بود ♦️که با شهادت نبی‌اکرم و غصب قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، کار اسلام تمام است؛ اما وقتی‌که فاطمه در معرض خطر و تعرض قرارگرفت و "او"، حقیقت خشن و خونریزِ خود را در کوچه‌های مدینه به همگان نشان داد. ♦️هرچند کسی دیگر تاب مقابله با "مظهر کذب و ظلم" را نداشت، ولی همه تاریخ، جریان فتنه رادر کوچه‌ها، بدون هیچ روتوشی مشاهده کردند. ♦️بدین ترتیب، فاطمه زهرا علیهاالسلام، نبردی را که جریان تحریف، تقریبا مصادره کرده‌بود و در شرف پیروزی بود، به نفع جبهه حق برگرداند. ♦️البته که قدرت آن روز به صاحب واقعی قدرت بازنگشت؛ ولی نهضت فاطمی در اعماق جان تاریخ، نفوذ خود را انجام داد. ⚠️بهای اثبات حق، خیلی سنگین بود ولی فاطمه زهرا علیهاالسلام به نتیجه‌ی رفتار خود در طول تاریخ رسید. ✡امروز به وضوح می‌توانیم دروغ‌ها و تحریف‌ها و تزویرهای جبهه باطل را برشمریم و ردپای ابلیس را در دولت سقیفه به مردم جهان نشان دهیم و امروز، بر اساس این ردپا، دشمن را از دوست بازشناسیم. ✅@m_h_motahari1|محمدحسین ✍

شبهایم را با آتش حسرت سپری می‌کنم و روزهایم را با خاکستر غربت. حسرتِ نداشتنت و غربتِ نبودنت خاطره‌هایم را که مرور می‌کنم پس از اسلام آوردنم و آزادشدنم جز لحظاتِ باتو بودن، هیچ دلخوشی ندارم خیلی زود بود که تنهایم بگذاری بانو! •@m_h_motahari1•

🍂 بانو جانم بعد از شما چنگال نفاق و تزویر آرامش و اطمینان خاطرم را با بی‌رحمی دَرید؛ آیا پناهی در این دنیا هست؟ •@m_h_motahari1•

تصور "او" این بود ✡که حذف فاطمه می‌تواند روند تطهیر جریان نفوذ و انحراف را سرعت بخشد؛ خیال می‌کرد با حذف فاطمه، می‌توانند هرچه سریع‌تر به انهدام بن‌مایه اسلام بپردازند و به مقصد برسند. 🔺به همین جهت، پس از اطلاع یافتن نسبت به شهادت بانو، از علی خواستند تا فردای مصیبت، برای برگزاری مراسم هرچه باشکوه‌تر و تکریم و نماز و تدفین، صبر کند. 🔹غافل از آن‌که فاطمه زهرا علیهاالسلام، پیشتر تدبیری اندیشیده‌بود تا "او" شهادت فاطمه را مصادره به مطلوب نکند؛ و چه وصیت جریان‌ساز و ابهام‌زدایی بود وصیت فاطمه... 🔹او وصیت فرمود علی در اوج غربت و آتش جان، خود برای تجهیز پیکر فاطمه اقدام کند و کسی از جماعت تزویر و همسنگران "او‌" را باخبر نسازد و لحظه‌ی تدفین، در اوج اضطرار، منتظر دستان نبی باشد. 🔹بانو می‌دانست اگر جبهه‌ی تزویر، در این برنامه حاضر شود، می‌تواند با یک ناله و چند شیون، تمام جنایات کوچه و خانه و مسجد را تطهیر کرده، از یاد مردم ببرد. 🔹انگشت اتهام تاريخ تا ابد سمت "او" و تشکیلاتش خواهدبود؛ وصیت‌های شبانه مادر را احساسی و محصور در عصبانیت شخصی و عصبیت قومی نبینیم که این وصیت و این غربت، اوج پیروزی فاطمه در جنگ روایت هاست. ✅@m_h_motahari1|محمدحسین ✍

📌عقلانیتِ منهای شریعت 🔸ابوبکر در موارد متعددی، انتخاب مردم را دلیل مقبولیت و مشروعیت خود دانسته‌است و بر همین اساس، انتخاب و خواست مردم در جریان سقیفه، عامل تطهیر همه‌ی ظلم‌های فکری و فرهنگی و امنیتی و اقتصادی این "دولت غاصب" شده‌است. 🔴 خوب است این سؤال را پاسخ دهیم که آیا انتخاب مردم، مطلقا و بی‌هیچ قید و شرطی، مشروعیت را به بارخواهدآورد؟ 🔴 آیا عقلانیت بدون شریعت، کارآمد و مقبول است و انتخاب بدون محوریت میزانی مانند شرع، می‌تواند انسان و جامعه را به کامیابی دنیایی برساند؟ 🔸اینجاست که نگاه اندیشمندان دولت سقیفه در افق محو خواهدشد و نخواهندتوانست برای این سؤال، پاسخ قابل اعتماد و قابل دفاعی مطرح کنند. 🔸مردم سقیفه، عقلانیت بدون شریعت را ابزار انتخاب خود قراردادند و در زمانی که از طرف خداوند متعال، گزینه‌ای قطعی برای حاکمیت مشخص و معین شده‌بود، معیارهای دیگری را فراروی خود گذاشتند و به ابوبکر رسیدند. ⚠️این رفتار از عده‌ای سرنزده‌است که به شریعت و حکم خدا اعتقاد ندارند؛ بلکه کسانی چنین کردند که می‌دانستند حکم خدا یعنی مایه‌ی نجات و حیات. 🔸خوب بود مردم متشرع مدینه می‌دانستند زمانی که حکم از طرف خدا مسجل شده‌است، دیگر جای بررسی گزینه‌های دیگر و گوش فرادادن به سنجش‌های "صدمن‌یک‌غاز جریان غاصب سقیفه" وجود ندارد و انتخابی جز گزینه‌ی خدا، شقاوت و عقب‌ماندگی تمدنی به بار خواهدآورد. ❌عقلانیت بدون نگاه به شریعت، عقلانیت جُزوی خودمحور است که جز انحطاط و انحراف و انسداد به بار نخواهدآورد.❌ 🔰انحطاط از مسیر رشد و کامیابی حتی در دنیا 🔰انحراف تاریخی از حقیقت و فراموش کردن حقوق و جایگاه‌ها 🔰و در نهایت، رسیدن به انسداد و بن‌بست اجتماعی در حل مسائل و چالش‌ها ✅@m_h_motahari1|محمدحسین ✍

فاطمه‌جان، صدیقه‌ی عالَم، یازهراء! این چندروزه نام شما بود... آرام قلبم بانوی من؛ حالا که پلیدی اهل دنیا نگاه‌های مادرانه‌ی شما را از زندگی من به سرقت برد برای دردهای قلبم کجا پناه ببرم؟ •@m_h_motahari1•

📌فریادهایی که شنیده نشد 🔹ای مردم؛ قلبم پر از حقایقی است که اگر آن‌هارا را برایتان بازگویم، مرا متهم به جنون و تعصب می‌کنید. 🔹اما بدانید اگر علی را کنار نمی‌گذاشتید و او را برای "جان و جهانتان" برمی‌گزیدید، به آرزو و گمشده‌ی خود می‌رسیدید و علی برایتان "آرامش و عدل و امنیت" می‌آورد... 🔹علی نمی‌گذاشت حق کسی ضایع شود و نمی‌گذاشت سرمایه‌های حکومت پیامبرتان با "تحریف و تزویر" به تاراج برده‌شود... 🔹اما شما حرف مرا تحویل نمی‌گیرید و مرا خیرخواه خود نمی‌دانید؛ چه ویروسی قلب‌های شما را فراگرفته است که عهدتان با پیامبرتان را فراموش کرده‌اید یا خودتان را به فراموشی زده‌اید؟ 📜احتجاج ج۱ ص۱۱۰ ________________ ✍جریان سقیفه از این قرار بود: جماعتی دروغ‌هایی را "آفریدند" و جماعتی دیگر، آن‌را "توجیه" کردند و جمع دیگری، آن‌را به "باور" مردم تبدیل کردند؛ در این بین، ترس‌ها و هوس‌ها و حرص‌ها به کمک آن سه دسته آمدند و آن شد که دیدیم. ⚠️علی "حق حاکمیت" داشت؛ چرا که علم و حکمت و تدبیر داشت؛ ولی این حق را از او سلب کردند و بهمین‌خاطر، اولین ظلم در تاریخ حاکمیت اسلام، در روز سقیفه شکل گرفت. 🔺بهمین جهت شجر‌ه‌ی جریان سقیفه، با ظلم و غصب و سرقت و کذب غرس شد. با وجود این شرایط، دیگر نباید انتظار داشته‌باشیم که این شجره، "عدالت‌آفرین" باشد. ❌حتی اگر در گوشه و کنار رفتار خلفای راشدین، نشانی از عدالت ببینیم (که قطعا می‌بینیم)، بازهم "ظلمت و وحشت و پلیدیِ ریشه‌ی این شجره"، تطهیر و ترمیم نخواهدشد. 🔺اینجاست که وعید و هشدار فاطمه زهرا علیهاالسلام را می‌فهمیم که فرمود به زودی میوه‌های "تبعیض و خون‌ریزی و مسلمان‌کشی و عقب‌افتادگی" را در سرزمین خود خواهیددید. 🔴بدترین سرانجام، عقب‌افتادگی تلخی بود که جامعه‌ی اسلام، به آن مبتلا شد و تا به امروز، درگیر آنیم؛ آیا سیاهچاله تنگ و مرگبار دوری از ولی خدا را و "بن‌بست حاکمیت‌ها را در عصر پست‌مدرنيسم" شاهد نیستیم؟ ✅@m_h_motahari1|محمدحسین

"اسلام" هویت و اصالت و شرافت و ماندگاری را برای اهل خود به ارمغان می‌آورد این‌ها همان گمشده های فطری هر انسانند در غیر مکتب اسلام، به دنبال رسیدن به هویت و اصالت و شرافت و ماندگاری نگردید؛ نخواهید یافت. این حقیقت را می‌توانی در مقایسه قابیل و نمرود و فرعون و صدام با هابیل و ابراهیم و موسی و امام دریابی... ✍محمدحسین 💟@m_h_motahari1

[🖤] وسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصد مالک "انگار" که در برکه خون می‌رقصد [به‌وقت‌خداحافظی] #جان_فدا 💟@m_h_motahari1

ادامه‌ی بازخوانی مجاهدت حضرت صدیقه را باهم مرور می‌کنیم 👇

📌"او" تصور می‌کرد ♦️با قبضه‌کردن قدرت سیاسی و اقتصادی، می‌تواند اسلام را محو کند؛ در سقیفه حرف خود را به کرسی نشاند و با چند دروغ و چند تهدید (که در جای خود توضیح خواهم‌داد) عناصر اثرگذار و مردم را از حمایت امیرالمؤمنین بازداشت. ♦️اما "او" در مسیر خود، یک مانع داشت که باید آن را مدیریت می‌کرد تا جمال و جلال ساختگی دولتش، از بین نرود؛ فاطمه زهرا مانع سرراه این جریان بود. ✡شاید "او" و هم‌قطارانش، خطای راهبردی مرتکب شدند و در این مرحله، سیستم محاسباتشان، با اختلال مواجه شد و لذا، ما شاهدیم که ناله‌های فاطمه زهرا علیهاالسلام و گریه‌های او و شهادت او و اعلام علنی برائت آنحضرت از جریان حاکم، بلایی تاریخی بر سر جریان سقیفه آورد و لکه‌ی ننگی برای این جریان شد. ⚠️همان ننگی که تطهیرش، با عیادت و گریه و حسرت و بزرگداشت، میسر نبود و تا زمانی‌که تاریخ غیبت ولی خدا مستدام است، سؤال بزرگی ذهن انسان را به خود مشغول خواهدساخت؛ تنها دخت اولین شخصیت اسلام، چرا ناراضی از دنیا رفت؟ ✅@m_h_motahari1

☘ گفتم: چه کار کنم؟ فرمود: ریا "نکن" گفتم: چه بگویم؟ فرمود: دروغ "نگو" گفتم: به چه‌چیز فکر کنم؟ فرمود: به گناه فکر "نکن" خدایا پناه از ریا و دروغ گناه 💟@m_h_motahari1