- هوا سرد است
- راه، طولانی است
- خستگی مرا از پا درآورده است
اینها همه بهانهاست برای آنانکه نسبتی با عشق ندارند
وگرنه کار برای عاشق، نشد ندارد
#امام_زمان
+ تا حالا شده که یک کار برای خدا انجام بدهی؟
- بعید میدانم.
+ شاید همین جمله همان باشد...
#یادآوری
♦️شبکهی کشوری تبلیغاتی!
🔰وقتی امام باقر(ع) از دنیا میرود بر اثر فعالیتهای بسیاری که در طول این مدت خود امام باقر(ع) و امام سجاد(ع) انجام داده بودند اوضاع و احوال به سود خاندان پیغمبر(ص) بسیار تغییر کرد.
🔰نقشهی امام صادق(ع) این بود، که بعد از رحلت امام باقر(ع) کارها را جمع و جور کند، یک قیام علنی به راه بیندازد و حکومت بنیامیه را -که هر روزی یک دولتی عوض میشد و حاکی از نهایت ضعف دستگاه بنیامیه بود- واژگون کند
🔰و از خراسان و ری و اصفهان و عراق و حجاز و مصر و مراکش و همهی مناطق مسلماننشین که در همهی این مناطق شبکهی حزبی امام صادق(ع) -یعنی شیعه، شیعه یعنی شبکهی حزبی امام صادق(ع)- شبکهی امام صادق همه جا گسترده بود، از همهی آنها نیرو بیاید مدینه و امام لشکرکشی کند به شام، حکومت شام را ساقط کند و خودش پرچم خلافت را بلند کند و بیاید مدینه و حکومت پیغمبر(ص) را به راه بیندازد؛ این نقشهی امام صادق بود
قسمت دوم
♦️امام مبارز و تشکیلاتیِ ما
🔰امام صادق(ع) مرد مبارزه بود، مرد علم و دانش بود و مرد تشکیلات بود. مرد علم و دانش بودنش را همه شنیدهاید.
🔰مرد مبارزه بودنش را کمتر شنیدهاید. امام صادق(ع) مشغول یک مبارزهی دامنهدار و پیگیر بود.
🔰اما آن بعد سوم را که اصلاً نشنیدهاید، مرد تشکیلات بودن امام صادق(ع) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود.
✳️تشکیلات یعنی چه؟
🔰یعنی این که وقتی امام صادق(ع) اراده میکند آن چه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم میگویند تا بدانند.
🔰یعنی از همه جا وجوهات و بودجه برای ادارهی مبارزهی سیاسی عظیم آل علی جمع کنند.
یعنی وکلا و نمایندگان او در همهی شهرها باشند که پیروان امام صادق(ع) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.
قسمت اول
♦️سرنخ
🔰با این همه تبلیغات مخالف که از طرف بلندگوهای رژیم خلافت اموی بیاستثناء در همهجا انجام میگرفت و حتی نام علیبنابیطالب(ع) به عنوان محکومترین چهرهی اسلام، در منابر و خطابهها یاد میشد...
🔰آیا بدون وجود یک شبکهی تبلیغاتی قوی ممکن است آلعلی(ع) در نقاطی چنان دوردست و ناآشنا، چنین محبوب و پرجاذبه باشند که کسانی محض دیدار و استفاده از آنان و نیز عرضه کردن دوستی و پیوند خود با آنان، راههای دراز را بپیمایند و به حجاز و مدینه روی آورند؛
🔰 دانش دین را که بنا بر عقیدهی شیعه، همچون سیاست و حکومت است، از آنان فراگیرند و در موارد متعددی بیصبرانه اقدام به جنبش نظامی -و به زبان روایات، قیام و خروج- را ازآنان بخواهند؟
🔰اگر تسلیحات شیعه فقط در جهت اثبات علم و زهد ائمه علیهمالسلام بود، درخواست قیام نظامی چه معنایی میتوانست داشته باشد؟
قسمت سوم
♦️دستگاه خلافت اسلام
🔰دستگاه خلافت در اسلام، از این جهت با همهی دستگاههای دیگر حکومت متفاوت است که این فقط یک تشکیلات سیاسی نیست؛ بلکه یک رهبری سیاسی- مذهبی است.
🔰نام و لقب «خلیفه» برای حاکم اسلامی، نشاندهندهی همین حقیقت است که وی بیش از یک رهبر سیاسی است؛ جانشین پیامبر(ص) است و پیامبر(ص)، آورندهی یک دین و آموزندهی اخلاق و البته در عین حال حاکم و رهبر سیاسی است. پس خلیفه در اسلام، بهجز سیاست، متکفل امور دینی مردم و پیشوای مذهبی آنان نیز هست.
قسمت چهارم
♦️مبارزهای با شمشیر علم!
🔰با این آگاهی، بهوضوح میتوان دانست که فقه جعفری در برابر فقه فقیهان رسمی روزگار امام صادق(ع) فقط یک اختلاف عقیدهی دینی ساده نبود؛
🔰بلکه در عین حال دو مضمون متعرضانه را نیز با خود حمل میکرد:
✅نخست و مهمتر، اثبات بینصیبی دستگاه حکومت از آگاهی دینی و ناتوانی آن از ادارهی امور فکری مردم.
✅و دیگر، مشخص ساختن موارد تحریف در فقه رسمی که ناشی از مصلحتاندیشی فقها در بیان احکام فقهی و ملاحظهکاری آنان در برابر تحکم و خواست قدرتهای حاکم است.
🔰امام صادق(ع) با گستردن بساط علمی و بیان فقه و معارف اسلامی و تفسیر قرآن به شیوهای غیر شیوهی عالمان وابسته به حکومت، عملاً به معارضهی با آن دستگاه برخاسته بود.
🔰آن حضرت بدین وسیله تمام تشکیلات مذهبی و فقاهت رسمی را که یک ضلع مهم حکومت خلفا به شمار میآمد، تخطئه میکرد و دستگاه حکومت را از بعد مذهبیاش تهیدست میساخت
قسمت پنجم
♦️تشکیلاتِ مخفیانه؟
🔰امام صادق(ع) در اواخر دوران بنیامیه، شبکهی تبلیغاتی وسیعی را که کار آن، اشاعهی امامت آلعلی(ع) و تبیین درست مسألهی امامت بود، رهبری میکرد؛ شبکهای که در بسیاری از نقاط دوردست کشور مسلمان، به ویژه در نواحی عراق و خراسان، فعالیتهای چشمگیر و ثمربخشی دربارهی مسألهی امامت عهدهدار بود.
ولی این تنها یک روی مسأله و بخش ناچیزی از آن است.
🔰موضوع تشکیلات پنهان در صحنهی زندگی سیاسی امام صادق(ع) و نیز دیگر ائمه علیهمالسلام، از جمله مهمترین و شورانگیزترین و در عین حال مجهولترین و ابهامآمیزترین فصول این زندگینامهی پرماجراست.
🔰برای اثبات وجود چنین سازمانی نمیتوان و نمیباید در انتظار مدارک صریح بود. نباید توقع داشت که یکی از امامان یا یکی از یاران نزدیکش صراحتاً به وجود تشکیلات سیاسی - فکری شیعی اعتراف کرده باشد؛ این چیزی نیست که بتوان به آن اعتراف کرد.
🔰انتظار معقول آن است که اگر روزی هم دشمن به وجود تشکل پنهانی امام پی برد و از خود آن حضرت یا یکی از یارانش چیزی پرسید، او بهکلی وجود چنین چیزی را انکار کند و گمان آن را یک سوءظن یا تهمت بخواند. این، خاصیت همیشگی کار مخفی است
قسمت ششم
♦️شناخت خوبِ خلفا از اهلبیت!
🔰نخستین حکمرانان بنیعباس که خود در روزگار پیش از قدرت، سالها در محیط مبارزاتی علوی و در کنار پیروان و یاران آلعلی(ع) گذرانیده و به بسیاری از اسرار و چموخمهای کنار آنان بصیرت داشتند، نقش متعرضانهی این درس و بحث و حدیث و تفسیر را پیش از اسلاف اموی خود درک میکردند.
🔰گویا به همین خاطر بود که منصور عباسی در خلال درگیریهای رذالتآمیزش با امام صادق(ع) مدتها آن حضرت را از نشستن با مردم و آموزش دین به آنان، و نیز مردم را از رفتوآمد و سؤال از آن حضرت منع کرد؛
🔰تا آنجا که به نقل از «مفضلبنعمر» - چهرهی درخشان و معروف شیعی - هرگاه مسألهای در باب زناشویی و طلاق و امثال اینها برای کسی پیش میآمد، به آسانی نمیتوانست به پاسخ آن حضرت دست یابد.
قسمت هفتم
♦️تشکیلات گمنام
🔰ممکن است سؤال شود اگر بهراستی چنین شبکهی تبلیغاتی وسیع و کارآمدی وجود داشته، چرا نامی از آن در تاریخ نیست و صراحتاً ماجرایی ازآن نقل نشده است؟
🔰پاسخ بهطور خلاصه آن است که دلیل این بینشانی را نخست در پایبندی وسواسآمیز یاران امام به اصل معتبر و مترقی «تقیه» باید جست که هر بیگانهای را از نفوذ در تشکیلات امام مانع میشد
🔰و سپس در ناکام ماندن جهاد شیعه در آن مرحله و به قدرت نرسیدن آنان، که این معلول عواملی چند است.
🔰اگر بنیعباس نیز به قدرت نمیرسیدند، بیگمان تلاش و فعالیت پنهانی آنان و خاطرات تلخ و شیرینی که از فعالیتهای تبلیغاتی داشتند، در سینهها میماند و کسی از آن خبر نمییافت و در تاریخ نیز ثبت نمیشد.
قسمت هشتم
خدا دنیا را آفرید...
پر از آدم هایی که آسمان دلتنگ آنهاست
و آنهاهم...
با دنیایی از عشق به #او
از کوچه تاریک دنیا
خیلی آهسته
میگذرند
بلا میکشند
و با این کوچه تاریک میسازند
و تو خیلی ساده کنار آنها هستی
و صد افسوس از اینهمه سادگی
سلاموَنور
نزدیک به ۲۵ سال و ۲۵ روز از کدام #انتخاب میگذرد؟
کمی حساب و کتاب کنید...
کمی بیشتر...
آهان ☺️
انتخابی که مخاطراتش، دام جوانان دانشجوی مارا گرفت.
همان جوانانی که نامههای عاشقانهشان به امام و نوشتههای بینظیرشان برای برادرانِ رزمندهی خود در جبههها، هنوز هم که هنوز است، قلبم را میسوزاند.
آن نامه هارا دارم و میبینم و میخوانم و حسرت بر این ظرفیتهای ازدسترفته میخورم.
اما همین جوانان دلداده انقلاب، تغییر کردند. آرزویشان ژاپن اسلامی و قدمزدن در خيابان های نیویورک و اصلاحات بنیادین در نظامِولایت فقیه شد.
اما کجا چنین شدند؟
در بستر فاسدی که نطفهاش در #نهضتآزادی و مجمعِروحانیونِمبارز منعقد شد و توجیهِ علمیِ آن را صاحبانِ تئوریِ ناکارآمدی اسلام در اقامه حاکمیت، برعهده گرفتند.
و تولدش در دومخرداد ۷۶ رقم خورد.
و علمداریاش را محمدخاتمی بعهده گرفت.
همان انتخابی که وادادگی مارا به غرب در ارکان اجرایی و مدیریتی تقویت کرد و انگیزهی قدمزدن در خیابانهای نیویورک را، در دل جوانههای رشدِ این ملت، پروراند.
و انتخابی که هزینه، فراوان داشت برای ما
اما این هزینه، ارزش خود را هم داشت؛ ما در این #انتخاب، فهمیدیم نظریه اصلاحات، بیش از آنکه بهدنبال صَلاحِ اجتماعی باشد، پستی و پوسیدگی و وازدگیِ جوانانِ ما را بهدنبالداشت.
و امروز پس از گذشت ۲۵ سال از این #انتخاب میتوانیم تحلیل کامل و جامعی درباره این نظریه و نظریهی تابعش، نظریهی #اعتدال داشته باشیم.
شاید تحلیلی فلسفیروایی از اصلاحات و اعتدال برایتان نوشتم...