eitaa logo
هُموار/محسن جبارنژاد
56 دنبال‌کننده
62 عکس
5 ویدیو
15 فایل
یادداشت های شخصی، علمی و گاهی دلنوشته
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از Masafmusic
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «با تو خوشم» 🎙شاعر و خواننده: پویا بیاتی 🎛 تنظیم: آرش آزاد 🎵 آهنگساز: مهدی نظری 🎚میکس و مسترینگ: مهران طاها 🎼 @masafmusic
🔵مروری بر کتاب «فلسفۀ سیاسی»: ⬅️ در کتاب «فلسفۀ سیاسی» از مجموعۀ «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد» ترجمۀ نُه مدخل مربوط به حوزۀ فلسفۀ سیاسی را می‌خوانید. مدخل‌های ترجمه و منتشر شده در کتاب «فلسفۀ سیاسی» همگی از مفاهیم و موضوعات و اصطلاحات مهم و پُر کابرد در حوزۀ سیاست هستند و در مباحث و مطالب سیاسی، فراوان به کار می‌روند. ⬅️ کتاب «فلسفۀ سیاسی» باب آشنایی علاقمندان علوم سیاسی با این اصطلاحات و مفاهیم و موضوعات مهم حوزۀ فلسفۀ سیاسی را باز می‌کند و راهنمایی سودمند برای دانشجویانی است که تازه تحصیل در علوم سیاسی را آغاز کرده‌اند و می‌خواهند با مفاهیم کلیدی این حوزه آشنایی‌ای مقدماتی به دست آورند. ⬅️ عناوین مدخل‌های کتاب «فلسفۀ سیاسی» عبارتند از: «آموزش مدنی» نوشتۀ جک کریتندن و پیتر لوین و ترجمۀ مریم هاشمیان، «مسئلۀ دست‌های آلوده» نوشتۀ س. آ. ج. کودی و ترجمۀ مریم خدادادی، «صلح‌گرایی» نوشتۀ اَندرو فیالا و ترجمۀ مریم هاشمیان، «شکنجه» نوشتۀ شِماس میلر و ترجمۀ مریم خدادادی، «پیشرفت» نوشتۀ مارگارت میک لَنگی و ترجمۀ مژده ثامتی، «جهان‌وطنی» نوشتۀ پاولین کلاینگلد و اریک براون و ترجمۀ مهدی پارسا، «جهانی شدن» نوشتۀ ویلیام شوئرمن و ترجمۀ مهدی پارسا، «حکومت جهانی» نوشتۀ کاترین لو و ترجمۀ مهدی پارسا و «فلسفۀ سیاسی و اجتماعی کانت» نوشتۀ فردریک راوشر و ترجمۀ داود میرزایی. ⬅️ هر یک از مدخل‌های نُه‌گانۀ کتاب «فلسفۀ سیاسی» شامل چندین موضوع و مبحث مرتبط با همان مدخل است. از جمله موضوعات و مباحثی که در مدخل‌های کتاب «فلسفۀ سیاسی» درباره‌شان توضیح داده شده می‌توان به این‌ها اشاره کرد: شهروند نیک، دمکرات نیک، شخص نیک، اَشکال مدرن آموزش مدنی، آموزش جهان‌وطنانه، دست‌های آلودۀ شهروندان، تعریف صلح، انواع صلح‌گرایی، صلح‌گرایی پیامدگرایانه، صلح‌گرایی تکلیف‌شناسانه، ایرادهایی به صلح‌گرایی و پاسخ‌های ممکن، تعریف شکنجه، توجیه اخلاقی شکنجه‌های استثنایی در موقعیت‌های اضطراری، توجیه اخلاقی شکنجۀ قانونی و نهادینه، تفکر پیشاروشنگری، دیدگاه‌های روشنگری دربارۀ پیشرفت، دیدگاه‌های راجع به پیشرفت در قرن نوزدهم، نقد آموزۀ پیشرفت، تاریخ جهان‌وطنی، طبقه‌بندی جهان‌وطنی‌های معاصر، اعتراض‌هایی به جهان‌وطنی، جهانی شدن در تاریخ اندیشه‌ها، جهانی شدن در نظریۀ اجتماعی معاصر، چالش‌های هنجاری جهانی شدن و جایگاه فلسفۀ سیاسی در نظام فلسفی کانت. ⬅️ آنچه می‌خوانید بخشی از مدخل «آموزش مدنی» از کتاب «فلسفۀ سیاسی» است: «"آموزش مدنی"، در عام‌ترین تعریف آن، به معنای تمام فرایندهایی است که بر باورها، التزام‌ها، قابلیت‌ها و کنش‌های مردم در مقام اعضا یا اعضای بالقوۀ اجتماعات تأثیر می‌گذارند. لزومی ندارد آموزش مدنی هدفمند یا حساب‌شده باشد؛ نهادها و اجتماعات ارزش‌ها و هنجارها را انتقال می‌دهند بدون آن‌که چنین منظوری داشته باشند. آموزش مدنی ممکن است نافع نباشد: گاه مردم به طرقی آموزش مدنی می‌بینند که ایشان را تضعیف می‌کند یا ناقلِ ارزش‌ها و اهداف زیانبار است. آموزش مدنی مسلماً محدود به تعلیم در مدرسه و آموزش کودکان و جوانان نیست. اگر آموزش مدنی را فرایندی مادام‌العمر بدانیم، خانواده‌ها، حکومت‌ها، ادیان و رسانه‌های جمعی فقط برخی از نهادهای دخیل در آن‌اند. ⬅️ نمونه‌ای که به‌حق شهرت یافته است سخن کراراً نقل‌شدۀ توکویل است مبنی بر این‌که التزام و مشارکت سیاسیِ محلی یکی از اَشکالِ آموزش مدنی است: "گردهمایی‌های شهری همان نسبتی را با آزادی دارند که مدارس با علم دارند؛ آزادی را در دسترس مردم قرار می‌دهند، و به انسان‌ها یاد می‌دهند که چگونه آن را به کار گیرند و چگونه از آن بهره‌مند شوند."» پ ن: کتاب «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد (6): فلسفۀ سیاسی» در انتشارات ققنوس منتشر شده است. ⬅️ کانال مطالعات "فلسفه سیاسی و انقلاب اسلامی" با معرفی جدیدترین آثار و منشورات و مطالب متنوع دیگر در رابطه با انقلاب اسلامی و فلسفه سیاسی:👇👇 🆔 پیام رسان ایتا: eitaa.com/mirkhalili
: کتاب «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد (6): فلسفۀ سیاسی»، به‌قلم جمعی از نویسندگان: آشنایی با مباحث و مفاهیم کلیدی مطرح در فلسفۀ سیاسی از طریق مدخل‌هایی از کتاب آنلاین «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد». در ششمین مجلد از ترجمۀ فارسی گزیده‌ای از مدخل‌های کتاب «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد»، با عنوان «فلسفۀ سیاسی»، مدخل‌هایی را به‌قلم نویسندگان مختلف می‌خوانید که در آن‌ها به توضیح اصطلاحات و مباحث مهم و رایج در سیاست و فلسفۀ سیاسی پرداخته شده است. کتاب «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد»، با عنوان اصلی Stanford Encyclopedia of Philosophy، که کتاب «فلسفۀ سیاسی» ترجمۀ فارسی بخشی از مدخل‌های آن است، درواقع یک دایره‌المعارف آنلاینِ فلسفه است که به‌صورت رایگان در دسترس کاربران اینترنت قرار دارد و تحت مدیریت دانشگاه استنفورد منتشر می‌شود. مدخل‌های این دایره‌المعارف را متخصصانی از سراسر جهان می‌نویسند. در ایران، چندی‌ست که انتشارات ققنوس اقدام به انتشار ترجمۀ گزیده‌ای از مدخل‌های «دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد» کرده و این مدخل‌ها را در مجلداتی مختلف، که برحسب موضوع دسته‌بندی شده‌اند، به‌صورت کتاب کاغذی منتشر می‌کند. سرپرست و ویراستار این پروژه مسعود علیا است و مترجم‌های مختلفی در ترجمۀ فارسی مدخل‌های هر کتاب از این مجموعه با او همکاری می‌کنند. کتاب «فلسفۀ سیاسی»، جلد ششم از کتاب‌های منتشر شده در چارچوب این پروژه است. این کتاب، منبعی کارآمد برای آشنایی اولیه با موضوعات و مباحث و مفاهیم مهم و کلیدی فلسفۀ سیاسی است. ⬅️ معرفی جدیدترین آثار و منشورات و مطالب متنوع دیگر در:👇👇 http://eitaa.com/mirkhalili
🔴 برای رنج های سید مصطفی غم زمانه خورم یا فراق یار کشم به طاقتی که ندارم کدام بار کشم... سید مصطفی مدرس امروز غریبانه از میان ما پرکشید. مصطفی را اگر در یک کلام بخواهم توصیف کنم او را با "رنجی" که داشت توصیف میکنم. او اهل رنج بود. رنج را در درون خود نگه میداشت و با آن روایت میساخت. رنج مصطفی هر روز بزرگتر میشد و خود، پا به پای رنج اش قد میکشید. ما غالبا اهل تحمل چنین رنج هایی نیستیم. و اگر این رنج از حدی بیشتر شود، چه بسا آن را تاب نمی آوریم و قِی میکنیم! دشوارترین ترین نوعِ رنج، رنجِ حاصل از تفکر است. تاب آوری سید مصطفی در برابر رنج های درونی اش بالا بود و درست به همین علت بود که او از رنج هایش روایت میساخت و خود و اطرافیانش را حیات و طراوت می بخشید. جوهره ی "رنج های" سید مصطفا، "رنجوری" نبود بل "ایستادن" و "پیش رفتن" بود. سید مصطفی چشم در چشم رنج میشد، نه تنها از آن استقبال میکرد بلکه آن را از آن خود میکرد و با تاب آوردن آن، روایت میساخت. باری، آدمی آنگاه که حامل رنج شود و آن را تاب آوَرَد، گرچه بزرگ میشود اما به همان اندازه غریب و مهجور میمانَد. سیدمصطفی، خود چنین بود. چنان که حال او را از واگویه هایش میشد فهمید: "راز دل را نتوانم به کسی بگشایم که در این دیر مغان رازنگه داری نیست"... رحمت خدا بر او که پیوسته اهل رنج بود: "رنج دنیا، فکر عقبا، داغ حِرمان، درد دل/ یک نفس هستی به دوشم عالَمی را بار کرد..." محسن جبارنژاد بیست و هفتم بهمن هزار و چهار صد و یک شمسی
1_3531755174.pdf
8.08M
🔴شهید سلیمانی در آخرین سخنرانی خود چه گفت؟ 🔸ماهنامه سوره در پیش‌شماره دوم منتشر کرد: متن منتشرنشدهٔ آخرین سخنرانی شهید حاج قاسم سلیمانی در جمع فرماندهان سپاه در مهر ۱۳۹۸ @m_jabbarnejad
🔴 افروغ، فیلسوف انقلاب اسلامی(بخش اول) دغدغه افروغ، تدارک بنیادی برای دولت در ایران بود 🖋 محسن جبارنژاد خبر درگذشت دکتر عماد افروغ تلخ و حزن‌انگیز بود. اندیشه وری ارجمند که سالها انقلاب اسلامی در کانون تاملات او بود و عمری را در این راه صرف کرد و پیوسته دغدغه یِ او، تحقق آرمان های انقلاب توسط جمهوری اسلامی بود. گاهی با دلسوزی آمیخته با عتاب چنین میگفت که باید شلاق انقلاب اسلامی را همواره بالای سر جمهوری اسلامی نگاه داشت! این گونه موضع گیری‌ها که معمولا موضعِ خاصِ  او بود و گاه در میان دوستان نیز بی‌مهری‌ها و بیرسمی‌هایی را علیه او موجب می‌شد ، همه از سر دلسوزی و صداقت و صراحت( که روحیه او بود) و البته برآمده از روح  آرمان خواهی و عدالت‌طلبی او بود که هیچ گاه به وضع موجود راضی نمی‌‌شد و بدان تن در نمی‌داد.  عشق و علاقه او به انقلاب اسلامی و معمار بزرگ آن، از عمق جان و باور بود و  استعدادی پرمایه در جهت خلق ادبیات جدید برای صورت‌بندی نظری گفتمان انقلاب اسلامی داشت. دقت جزء‌نگرانه و جامعه‌شناسانه او در کنار کل‌گرایی فلسفی‌اش و نیز تجربه زیسته‌ او در سیاست، همواره او را در ملتقای نظر و عمل نگه می‌داشت. هم به جامعه نظر داشت و هم به دولت. هم جامعه را نقد می‌کرد و هم دولت. هیچ گاه به واسطه مسئولیت‌های رسمی که داشت اسیر محافظه‌کاری‌ و ملاحظه‌کاری‌های بی‌مورد نشد و به واسطه همین روحیه‌اش،  اهل سالوسی و ریا نبود و نسبت به هر آنچه مظاهر ریا بود نفرت و ناخرسندی داشت.. اهل آزاداندیشی بود و عمیقا به جمهوریت و اسلامیت و عدالت باور داشت. ذهن کنجکاو و قدرت بیان کم‌نظیری داشت و کلامش مشحون از اشارات پرنکته بود. خوش‌محضر بود و زبان و لحنی صریح اما گرم و دلنشین داشت. دربند نام و عنوان نبود. در خاطرم هست روزی خودِ ایشان برایم چنین شرح  داد که: "زمانی به یکی از دانشگاه‌ها برای تدریس دعوت شده بودم. به دفتر رئیس دانشگاه رفتم و دیدم که پشت سر او بنر یا تابلویی منقش به نام اساتید( با عنوان‌های پرطمطراقِ استاد‌تمام، دانشیار، حجت‌الاسلام، آیت‌الله و ...) نصب شده است. من هم آن بنر را از جا کندم! و خطاب به آن رئیس گفتم که شما خواسته یا ناخواسته دانشجو را مرعوب و مفتونِ چنین عناوینِ پرطمطراق می‌کنید و جرات و مجال اندیشیدن و پرسش‌گری را از او می‌گیرید". او بر این باور بود که  این عناوین، تعیینی‌اند  نه تعینی: مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید... اینها را گفتم تا اندکی از تعهد و دِینم را به صدایی که هم‌اکنون به خاموشی گراییده است ادا کنم. باری، به همین اندک بسنده میکنم و مختصری راجع به یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های دکتر افروغ یعنی مساله دولت و سیاست خواهم پرداخت. @m_jabbarnejad
🔴 افروغ، فیلسوف انقلاب اسلامی(بخش دوم و پایانی) دغدغه افروغ تدارک بنیادی برای دولت در ایران بود 🖋 محسن جبارنژاد یکی از مسائل اساسی مد نظر دکتر افروغ،  مساله دولت است. البته او از سالیان پیش انقلاب اسلامی را در کانون تاملات خویش قرارداد و تلاش داشت تا لایه های  بنیادین و مغفول آن را بکاود. چنانکه محصول ژرف کاوی های او، آثار متعددی اعم از مقاله و کتاب در باب انقلاب اسلامی است. نگاه ایشان به انقلاب البته صدرایی هم بود و بعضا دلالت های آن را هم در آثار و یا گفتارها و گفتگوهایی که از ایشان به جا مانده ارائه  میداد. افروغ به واسطه تجربه نمایندگی مجلس و بواسطه تاملاتی که از منظر یک فیلسوف به سیاست و جامعه داشت، به جد به مساله دولت و حکمرانی می‌اندیشید. دغدغه اساسی افروغ در مواجهه با مساله دولت  این بود که ما یک مظروف داریم به نام انقلاب اسلامی و یک ظرف داریم که همان ساختارهای به جامانده از رژیم پیشین است. وی بر این باور بود که این ظرف و مظروف همخوان نیستند و بخش عمده ای از آسیب هایی که ما در بحث حکمرانی متحمل میشویم از همین ناحیه است. البته غیر از این اشکال نظری و ساختاری، ایشان مساله رانت هایی را که برخی سیاسیون به واسطه حضورشان در قدرت که در نهایت تبدیل به ویژه خواری های اقتصادی نیز میشود، یکی از عوامل عملی در اسیب شناسیِ حکمرانیِ ایرانی میدانستند. البته افروغ به واسطه تاثیری که توامان از  کل گرایی صدرایی و نیز علیت گراییِ کل گرایِ "روی بسکار" پذیرفته بود و نیز پیوندی که میان حکمت نظری و حکمت عملی قائل بود، در آسیب شناسی ای که از مساله دولت و حکمرانی در ایران امروز داشت بر این باور بود که مشکلات امروز ما از جمله ناشی از عدم فهم ابعاد تئوریک انقلاب اسلامی  و نیز فقدان تفکر منظومه ای است و درست به همین دلیل است که کشور را چهل تکه اداره میکنیم. البته ایشان معتقد بود که حکمت متعالیه میتواند این شکاف را در درون خود حل کند و ظرفیت هایش را به لحاظ بنیادین دارد منتها این ظرفیت چنانکه باید، بالفعل نشده است. تفکر مکانیکی و نگاه جزء نگرانه، یکی از آفت های حکمرانی و دولت داری در نگرش دکتر افروغ بود. ایشان البته سعی میکرد این معضل و دشواره اساسی را که سالهاست در حکمرانی ایرانی رخنه کرده، با ارجاع به سنت صدرایی و همینطور دیالکتیک بسکاری بالاخص  دیالکتیک نظر و عمل، تدارک کند. به همین دلیل چند سال آخر عمر ایشان متمرکز بر پروژه نظر و عمل شد. البته دیالکتیک نظر و عمل که توسط دکتر افروغ برای تمهید بنیادهای سیاست و دولت در جهت فائق آمدن بر اِشکالات حکمرانی و دولت داری در ایران معاصر تمهید و پیشنهاد میشد، هم از تنگناهای نگاه مارکسی به دیالکتیک فارغ است و هم جهتی توحیدی دارد چنانکه خود ایشان تصریح میکردند که روح توجه مارکس به بحث پراکسیس برمی‌گردد به همان ماتریالیسم و تقلیل idea به ماده، بنابراین مارکس  نتوانسته برای حوزه idea استقلالی قائل شود. ایده اساسا قابل تقلیل به ماده نیست، لذا نقدی که هابرماس به مارکس کرده درست است. هابرماس می‌گوید مفهوم عمل مارکس به فضای دانش فنی رفته است و از تعامل رهایی‌بخش و ارتباطی غافل شده است. یعنی درواقع کاری که مارکس مطرح می‌کند صرفا مربوط به دانش فنی است و لذا صرفا به‌سمت تسلط بر طبیعت رفته و نتوانسته است به‌سمت تعامل ارتباطی و دانش هرمنوتیک برود، بنابراین آن دیالکتیک عین و ذهن در مباحث مارکس کمرنگ است؛ شاید این مساله در تفکرات مارکس جوان قدری پررنگ‌تر باشد، اما در تفکرات مارکس متاخر کمرنگ است. درحالی که دیالکتیک عین و ذهن و نظر و عمل در تفکر رئالیسم انتقادی بسیار پررنگ است و نیز اینکه جهتی توحیدی دارد. افروغ این مساله را بسیار شبیه به ارتباط ذهن و عین در تفکر صدرا میدانست و  قائل بود که این جهت گیری میتواند منشا الهاماتی در باب بحث‌های روشی در حیطه علوم انسانی و علوم اجتماعی شود. @m_jabbarnejad