eitaa logo
🇵🇸⚘کانال کمیل⚘🇮🇷(شهید ابراهیم هادی)🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
10.5هزار ویدیو
142 فایل
مشکل کارمااینه که برای رضای همه کارمیکنیم به جزرضای خدا⚘ حذف آی دی از روی عکس ها وطرح ها مورد رضایت نیست❌ کپی و انتشار مطالب با صلوات جهت تعجیل در فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بلا مانع هست✅ خادم کانال👇 @sh_hajahmadkazemi
مشاهده در ایتا
دانلود
سوم خرداد ۱۴۰۱، یه نوجوان 18 ساله تو یووالدی تگزاس شروع به تیراندازی به افراد داخل یه مدرسه ابتدایی می کنه. سه دقیقه بعد از ورود مهاجم، پلیس میرسه. اما ماجرا نه سه دقیقه بعد از ورود پلیس که وقتی تمام میشه که یک ارتش سیصد و هفتاد و شش نفره، بله 376 نفره!!! از انواع و اقسام نیروهای پلیس و ارتش و اف بی آی و سی آی ای و او آر اس و هر کوفت دیگه تو آمریکا که فکرشو بکنید اونجا حاضر شده‌اند، همراه با گشت هلی کوپتر و پشتیبانی و مهمات کافی برای فتح یک شهر!! بله عملیات با موفقیت تمام میشه. البته موفقیت برای اون پسرک تیرانداز، که در نهایت آسودگی خاطر در مدت یک ساعت و ربع!!! سر فرصت به سی و هشت نفر با موفقیت شلیک می کنه که نوزده تا بچه کلاس چهارمی و دوتا معلم کشته می شن و هفده نفر هم زخمی.(عکس و فیلم مطلب قبل) حالا بعد پنج ماه و نیم صدای تماس تلفنی بچه های گیر افتاده تو مدرسه منتشر شده بدون هیچ توضیحی. فیلم لباس پلیس ها نشون میده اون ارتش مجهز به جلیقه ضد گلوله، سپر ضدگلوله، انواع مهمات، ماسک و... میدونند ضارب اونجاست! اما وجودمواجهه با یه نوجوون مسلح غیر حرفه ای رو ندارند. یکی از بچه ها زنگ زده میگه لطفا کمک کنیدمن نمیخوام بمیرم معلممون تیر خورده ولی هنوز زنده است. سی ان‌ان نوشته صدای گریه و ناله مجروحین و بچه ها در تلفن مشهوده! سه دقیقه پس از ورود فرد مسلح "سالوادور راموس" افسران و نیروی آتش کافی برای متوقف کردن او مستقر شده بودند. این یک شکست آشکار است آنها (ارتش مذکور) دقایق زیادی را صرف جستجوی کلید کلاسی کردند، که اگر دستگیره را امتحان می‌کردند، قفل آن را باز می‌یافتند. نهایتا هفتاد و سه دقیقه بعد با توسل به روح پرفتوح جرج واشنگتن و فیلم های ابرقهرمانی شون، پلیس ها وارد کلاس می شند و ضارب رو که در کمد قایم شده بوده، از پشت در کمد می کشند!! دقت کنید! ۷۳دقیقه!! خدا می دونه چندتا بچه از شدت خون ریزی مردن که اگه زودتر رسیده بودن بیمارستان الان زنده بودند. نمی دونم اگه آمریکایی ها بفهمند تو ایران تروریست انتحاری آموزش دیده ی د-ا-ع-ش که از اسمشم خیلی ها خودشونو خیس میکنند اومده و کمتر از سه دقیقه بعد یک نیروی لباس شخصی بدون جلیقه و تنها با یک کلت کمری زپرتی باهاش درگیر شده و متوقفش کرده چه احساسی نسبت به آمریکا بزرگترین نیروی نظامی و ابر قدرت جهان بهشون دست میده! ای کاش احمق های هالیوود زده‌ی ایرانی هم می فهمیدند ابر قدرت بودن به مهمات جنگی نیست، مهمات اصلی چیز دیگه است، که تمدنا بعضیا ندارند. این پست زمان حمله سال گذشته داعش نوشته شده، اما حالا که بعضی لال‌ها بلبل زبون شدن، مرورش خالی از لطف نیست. یک شهید و چند زخمی و طبق شنیده‌ها تا کنون شلیک تنها یازده گلوله از هشت خشاب سی تایی و زنده گیری ضارب از حمله پارسال هم از نظر امنیتی دفاعی، کارنامه درخشان تری است. اون هم در کشوری که سال‌هاست تمام همسایه های اطرافش درگیر جنگ اند و هزاران کیلومتر مرز مشترک زمینی باهاشون داریم، یعنی جاهایی که سلاح به وفور یافت میشه بگذار به ما بگویند ماله کش ...
مداحی_آنلاین_این_سینه_سرشار_از_درد_و_داغِ_رسولی.mp3
10.54M
این سینه سرشار از درد و داغِ صاحب عزامون شاهچراغِ واویلا که چشمامون دریای خونه حافظ باید واسمون بخونه ▪️ ▪️ 🎙 🎐   نشر دهید و همراه ما باشید سرباز (عج) باشید 🕊 کانال شهیدابراهیم هادی 🕊 🏴••@m_kanalekomeil ••🏴                ࿐ᭂ⸙🍃🇮🇷🍃⸙ᭂ࿐
💔 ▪️ ▪️ ▪️ 🎐   نشر دهید و همراه ما باشید سرباز (عج) باشید 🕊 کانال شهیدابراهیم هادی 🕊 🏴••@m_kanalekomeil ••🏴                ࿐ᭂ⸙🍃🇮🇷🍃⸙ᭂ࿐
نشریه430عبرت های عاشورا @ebratha.org.pdf
1.98M
🔴فایل pdf( با کیفیت عالی)👆👆👆 جدیدترین شماره (430)نشریه عبرتهای عاشورا ♦️نسخه الكترونيك 📝اصلاح طلبان، پای ثابت فتنه ها ✍🏻همسنگران گرامی: نسخه چاپی این شماره نشریه در نمازهای جمعه توزیع می شود شما می توانید صفحات نشریه را در حد توان تهیه و در بین علاقمندان توزیع یا در مکان های مناسب نصب نمایید. اجرکم عندالله 🎐   نشر دهید و همراه ما باشید سرباز (عج) باشید 🕊 کانال شهیدابراهیم هادی 🕊 🏴••@m_kanalekomeil ••🏴                ࿐ᭂ⸙🍃🇮🇷🍃⸙ᭂ࿐
☑️ تشرف جناب جعفر نعلبند اصفهانى در راه زیارت کربلا و به همراه طی الارض و دیدن صورت برزخی مردم ✅ آقاى حاج ميرزا محمد على گلستانه اصفهانى (ره) فرمودند: عموى من، آقا سيد محمد على (ره) براى من نقل كردند: ▫️ در زمـان مـا در اصـفهان شخصى به نام جعفر كه شغلش نعلبندى بود، بعضى حرفها را مى زد كه مـوجـب طـعـن و رد مـردم شـده بـود، مـثـل آن كه مى‌گفت: 🔸 با طى الارض به كربلا رفته ام. ▫️ يا مى‌گفت: 🔸 مردم را به صورتهاى مختلف ديده‌ام. ▫️ و يا 🔸 خدمت حضرت صاحب الامر (ع) رسيده ام. ▫️ او هم به خاطر حرفهاى مردم، آن صحبتها را ترك نمود. تـا آن كه روزى براى زيارت مقبره متبركه تخت فولاد مى رفتم. در بين راه ديدم جعفر نعلبند هم به آن طرف مى رود. نزديك او رفتم و گفتم: 🔹 ميل دارى در راه با هم باشيم؟ ▫️گفت: 🔸 اشكالى ندارد، با هم گفتگو مى كنيم و خستگى راه را هم نمى فهميم. ▫️ قدرى با هم گفتگو كرديم، تا آن كه پرسيدم: 🔹 اين صحبتهايى كه مردم از تو نقل مى كنند، چيست؟ آيا صحت دارد يا نه؟ ▫️ گفت: 🔸 آقا از اين مطلب بگذريد. ▫️ اصرار كردم و گفتم: 🔹 من كه بى غرضم، مانعى ندارد بگويى. ▫️ گـفـت: 🔸 آقـا، مـن بيست و پنج بار، از پول كسب خود، به كربلا مشرف شدم و در همه سفرها، براى زيارتى عرفه مى‌رفتم. در سفر بيست و پنجم بين راه، شخصى يزدى با من رفيق شد. چند منزل كه بـا هـم رفـتـيم، مريض شد و كم كم مرض او شدت كرد، تا به منزلى كه ترسناك بود، رسيديم و به خاطر ترسناك بودن آن قسمت، قافله را دو روز در كاروانسرا نگه داشتند، تا آن كه قافله‌هاى ديگر برسند و جمعيت زيادتر شود. از طرفى حال زائر يزدى هم خيلى سخت شد و مشرف به موت گرديد. روز سوم كه قافله خواست حركت كند، من راجع به او متحير ماندم كه چطور او را با اين حال تنها بـگذارم و نزد خداى تعالى مسئول شوم؟ از طرفى چطور اين جا بمانم و از زيارت عرفه كه بيست و چهار سال براى درك آن، جديت داشته ام، محروم شوم؟ بالاخره بعد از فكر بسيار، بنايم بر رفتن شد، لذا هنگام حركت قافله، پيش او رفتم وگفتم: 🔹 من مى‌روم و دعا مى‌كنم كه خداوند تو را هم شفا مرحمت فرمايد. ▪️ايـن مطلب را كه شنيد، اشكش سرازير شد و گفت: 🔸 من يک ساعت ديگر مى‌ميرم، صبر كن، وقتى از دنـيا رفتم، خورجين و اسباب و الاغ من مال تو باشد، فقط مرا با اين الاغ به كرمانشاه و از آن جا هم هر طورى كه راحت باشد، به كربلا برسان. ▪️ وقتى اين حرف را زد و گريه او را ديدم، دلم به حالش سوخت و همان جا ماندم. قافله رفت و مدت زمانى كه گذشت، آن زائر يزدى از دنيا رفت. من هم او را بر الاغ بسته و حركت كردم. وقتى از كاروانسرا بيرون آمدم، ديدم از قافله هيچ اثرى نيست، جز آن كه گرد و غبار آنها از دور ديده مى شد. تـا يک فـرسخ راه رفتم، اما جنازه را هر طور بر الاغ مى‌بستم، همين كه مقدارى راه مى‌رفتم، مى‌افتاد و هيچ قرار نمى‌گرفت. با همه اينها به خاطر تنهايى، ترس بر من غلبه كرد. بالاخره ديدم، نمى‌توانم او را ببرم، حالم خيلى پريشان شد. همان جا ايستادم و به جانب حضرت سيدالشهداء (ع) توجه نمودم و با چشم گريان عرض كردم: 🔹 آقا من با اين زائر شما چه كنم؟ اگر او را در اين بيابان رها كنم، نزد خدا و شما مسئول هستم. اگر هم بخواهم او را بياورم، توانايى ندارم. ▪️ نـاگهان ديدم، چهار نفر سوار پيدا شدند و آن سوارى كه بزرگ آنها بود، فرمود: 🔶 جعفر با زائر ما چه مى كنى؟ ▪️ عرض كردم: 🔷 آقا چه كنم، در كار او مانده ام! ▪️ آن سه نفر ديگر پياده شدند. يك نفر آنها نيزه اى در دست داشت كه آن را در گودال آبى كه خشك شده بود فرو برد، آب جوشش كرد و گودال پر شد. آن ميت را غسل دادند. بزرگ آنان جلو ايستاد و با هم نماز ميت را خوانديم و بعد هم او را محكم بر الاغ بستند و ناپديد شدند. مـن هم براه افتادم. ناگاه ديدم، از قافله اى كه پيش از ما حركت كرده بود، گذشتم و جلو افتادم. كـمـى گـذشت، ديدم به قافله اى كه پيش از آن قافله حركت كرده بود، رسيدم. و بعد هم طولى نكشيد كه ديدم به پل نزديك كربلا رسيده ام. در تعجب و حيرت بودم كه اين چه جريان و حكايتى است! ميت را بردم و در وادى ايمن دفن كردم. قـافله ما تقريبا بعد از بيست روز رسيد. هر كدام از اهل قافله مى پرسيد: 🔹 تو كى و چگونه آمدى! ▪️ من قضيه را براى بعضى به اجمال و براى بعضى مشروحا مى گفتم و آنها هم تعجب مى كردند. تا آن كه روز عرفه شد و به حرم مطهر مشرف شدم، ولى با كمال تعجب ديدم كه مردم را به صورت حيوانات مختلف مى بينم، از قبيل: 🐺 گرگ، 🐖 خوك، 🐒 ميمون و غيره 🐑 🦗 🦍 🐕 🐀 🦎 🦦 🐃 🐓 🕷 🐁 🐌 🐄 🦀 🦛 🐍 🦨 🐜 🐗 🦂 🦧 🦓 🐊 🦞 و جمعى را هم به صورت انسان مى ديدم! (ادامه دارد)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ اعمال زاینده هستند... قانون‌شکنی، قانون‌شکنی می‌آورد. ندیدید گاهی کسی که کفشش را دیگران پوشیده‌اند و رفته‌اند، اگر یک کفشی آنجا افتاده باشد، وسوسه می‌شود و می‌گوید من پایم می‌کنم و به‌جای کفش خودم می‌برم؟ چون فرد دیگری بی‌ملاحظگی کرده، این هم می‌گوید: «من هم بی‌ملاحظگی می‌کنم!» رعایت قانون هم رعایت قانون می‌آورد. مردم جامعه، از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر درس می‌گیرند و با امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر ساخته می‌شوند. معروف، معروف می‌آورد. منکر، منکر می‌آورد. به اصطلاح ساده، اَعمال زاد و ولد می‌کنند. زاینده هستند. چه عمل خوب و چه عمل بد. سخن‌ها، زایندگی دارند. چه سخن خوب و چه سخن بد.