eitaa logo
محمد مهدی طباخیان
3.5هزار دنبال‌کننده
474 عکس
505 ویدیو
6 فایل
وظیفه ما اینجا نشر معارفی از سیره اهل بیت ع و تاریخ زندگی ایشان است. دانشجوی دکتری تاریخ اسلام . دانشگاه تربیت مدرس ما را در جریان دیدگاههای خود قرار دهید. مدیر کانال: @Kazem_mosavi 09208828742 صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/mahdi_tabakhian
مشاهده در ایتا
دانلود
‏عکس از محمد مهدی طباخیان
موضوع بحث در هیئت مبارکه آل یس؛ آخرین نبرد " جدال مومنانه بر سر حفظ آبرو یا اقامه حق"
قسمت ١ نقل فضائل با طعم طعنه، کنایه و کینه: هرچند تمام تلاششان را کرده اند تا فضیلتی برای اهل بیت علیهم السلام باقی نگذارند اما خب! نمیشود جلوی آفتاب را با یک قامت نیم بند، پوشاند... مجبور که شدند فضائل فاطمه و علی علیهما السلام را نقل کنند، با استانداردی دوگانه به این کار دست زدند، روایت هایی را که به عنوان منقبت این دو دردانه ذکر نموده اند، جوری انتخاب کرده اند که دستِ کمی از توهین و تخریب نداشته باشد و در فضائل بزرگان خود جوری سطور را به هم دوخته اند که جواب تمام شبهات احتمالی ذهن مخاطب نسبت به ایشان را هم بدهند و از او در ذهن خواننده یک قدیس یا احیانا قدیسه بسازنند... بد نیست در مقام مقایسه و برای فهم بهتر این ماجرا به استاندارد دوگانه در نقل فضائل اصحاب الرسول ص، در کتاب المناقب ، در صحیح بخاری نظری بیاندازیم. ذکر فضیلت رض و علیها السلام را ببینیم که چگونه در پوستین تعریف و تمجید، دختر پیامبر را بی آبرو کرده تنها چند خط بعد چگونه دختر خلیفه را در حد نبی الهی بالا برده اند. با ما باشید و این داستان شگفت را ببینید... حیف که باید بگوییم عجیب اما واقعی.... در عزای دختر پیامبری نشسته ایم که نه تنها در خانه اش به او جسارت شده و مضروبه اش کرده اند که بعد از شهادت او هم از پای ننشسته و آبرویش را نشانه رفته اند... @tarikh_talebe
قسمت۲ در باب مناقب علیهاالسلام، تنها به ذکر یک روایت بسنده میکند، آن هم روایتی تکراری که در همین کتاب ۴ مرتبه ذکر شده است، اما ماجرای روایتی که نصفه و نیمه در اینجا آمده چیست، صفحاتی را که در صحیح عقب برویم به روایت ۳۷۲۹ میرسیم، مختصر بگویم؛ به رسول خدا ص خبر میدهند علی ع به خواستگاری دختر ابی جهل رفته و دلش هوای تجدید فراش کرده و میخواهد بر سر دخترت، زن دیگری بیاورد، پیامبر هم عصبانی شده و میفرماید چه شده که مردم گمان کرده اند من بخاطر دخترانم عصبانی نمیشوم! (طعنه به امیرالمومنین ع) و حضرت با عصبانیت منبر رفته و برای دامادش خط و نشان میکشد و در نهایت میفرماید: " هرکس فاطمه را به غضب بیاورد، مرا به غضب آورده" ما که نفهمیدیم این فضیلت زهرای مرضیه س بود یا مذمت علی ع! حالا چرا امیر ع بدنبال هوو آوردن بر سر فاطمه است، میرویم سراغ باب فضائل علی ع در بخاری، روایت ۳۷۰۳ میگوید: پیامبر به دنبال علی علیه السلام به خانه اشان میرود، اما ایشان نیست. کجا هستند؟ همسرشان پاسخ میدهند: دیشب را مسجد خوابیده اند. چرا مسجد؟ با زهرای اطهر مشاجره و دعوا داشته اند و به مسجد رفته اند، انگار اختلاف آن قدر بالا گرفته که شب را منزل نماده اند، حضرت رسول، علی ع را در مسجد میابد که پرده مسجد را بر خود کشیده و خاکی خوابیده اند. بازهم ندانستیم این فضیلت کدامین دردانه است، علی یا فاطمه ؟! حالا فضل عائشه را ببینید: جبرائیل در خانه او بر پیامبر نازل میشود، و به ام المومنین سلام میدهد ،... عجب! فضیلت دختر پیامبر و دامادش دعوا و مشاجره است و فضیلت عایشه سلام ملائک لعنت بر دشمنان خدا! @tarikh_talebe
قسمت۳: در بخش اول، به استانداردهای دوگانه مکتب خلفاء در نقل فضائل بین دختر خلیفه اول و دختر پیامبر پرداختیم، و آنچه به چشم آمد تخریب فاطمه س بود در پوشش فضیلت گویی، حالا به سراغ همین استاندارد دوگانه در نقل فضائل بین علی ع و خلفاء ثلاثه میرویم، در باب مناقب رض روایت ۳۶۵۶ از پیامبر نقل میکند: اگر بنابود در دنیا برای خودم دوستی انتخاب کنم او ابابکر بود اما حیف که برادرم است. و یک روایت قبل تر پسر خلیفه دوم میگوید اگر بناباشد در مردم زمان پیامبر بهترین را برگزینم او ابابکر است و بعد عمر و بعد عثمان رضی الله عنهم. حالا کار نداریم که چرا نام علی در این فقره نیست، جالب تر این که چه کسی ابن عمر را تراز انتخاب افضل اصحاب کرده؟ بالغ بر ۴۰ روایت از نگاههای مختلف خلیفه اول را تقدیس میکند، این قدیسه سازی تا بدانجا ادامه می یابد که در باب مناقب رض ، ذیل روایت ۳۶۹۷ مطلب عجیبی به چشم میخورد که سه خلیفه اول را قدیس مینماید اما باز هم با حذف علی ع... بخاری میگوید: "پیامبر همراه خلفای ثلاثه از کوه احد بالا می رفتند که کوه به لرزه افتاد... @tarikh_talebe
قسمت۴: بخاری میگوید: "پیامبر همراه خلفای ثلاثه از کوه احد بالا میرفتند که کوه به لرزه افتاد، پیامبر پای مبارکشان را بر کوه کوبیدند و فرمودند، آرام باش که بر بالای تو یک نبی و یک صدیق و دو شهید ایستاده اند." (صدیق ابابکر و دو شهید، عمر و عثمان) باز عجیب است که در چنین فضیلتی شگرفی نام علی به چشم نمیخورد. حالا به سراغ باب مناقب علی ع میرویم، روایت ۳۷۰۳ که سابقا در فضائل زهرا س آمد به علت نام گذاری علی ع به اباتراب میپردازد که ماجرای مشاجره ایشان و با فاطمه س و قهر حضرت است. بیایید روایت ۳۷۰۵ را ببینیم: زهرا س از کار خانه خسته شده و شوهرش به او پیشنهاد میکند از رانت پدرت استفاده کن و از او یک خادم بخواه، و پیامبر هم که درخواست دخترش را خوش نداشت بدون اطلاع به منزل آنها رفت و زوج جوان هم که آماده پذیرایی نبوده و در بستر خفته بودند، غافلگیر شده، اما پیامبر حتی اجازه بلند شدن به آنها نمیدهد و میان رخت خواب نشسته و عتاب کرده و تسبیحات حضرت زهرا را تعلیم میدهد. این دو فضیلت را بگذارید کنار فضائل خلفای ثلاثه؛ ما که نفهمیدیم این روایات، منقبت علی ع بود یا تخریب! @tarikh_talebe
مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها سخنران: حجت الاسلام طباخیان مداح: برادر علی اصغر ژولیده دوشنبه ۲۹ دیماه همزمان با اقامه نماز جماعت ظهر و عصر نمازخانه شبکه افق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_فاطمیه قال الصادق علیه السلام: قُبضَت فاطمةُ عليها السلام في جُمادي الآخرة، يومَ الثَّلاثّاء، لثلاثٍ خَلَونَ مِنهُ بِسَنَة إحدي عَشرة، و كان سَببُ وفاتِها أنَّ قُنفُذاً مولي عُمَر بن خطاب، لَكَزَها بِنَعلِ السّيفِ بأمرِه. فَأسقَطَت مُحسِناً وَ مَرِضَت مِن ذلكَ مَرَضاً شديداً... امام صادق ميفرمايند: #فاطمه_الزهرا عليها السلام در روز سه شنبه، سوم ماه جمادي الثاني سال ١١ هجري به شهادت رسيد. سبب شهادت ايشان قنفذ غلام خليفه دوم بود كه به دستور او ، با انتهاي آهني غلاف شمشيرش به سينه ايشان ضربه هاي شديدي وارد كرد . بواسطه اين ضربات فرزندش محسن سقط شد و خود حضرت در بستر بيماري شديدي افتاد.... بحارالانوار، ج٤٣، ص١٧٠ عمادالدين الطبري، دلايل الامامة #فاطميه
مرحوم #شیخ_صدوق ره، در کتاب "#الخصال" میفرمایند: #امام_صادق ع ميفرمايند: ۵ نفر در عالم بسیار گریه کرده اند؛ اولین نفر: حضرت آدم که در فراق بهشت بسیار گریست تا بدانجا که بر گونه های ایشان جای خط اشک افتاد. دومین نفر؛ #یعقوب که در فراق یوسف چنان گریست که نابینا شد. سومین نفر؛ یوسف که در فراق پدرش در زندان شب و روز گریه کرد، تا بدانجا که زندانیان از او خواستند یا شب گریه کند یا روز تا آرامش آنان را برهم نزند. و اما چهارمین آنها؛ #فاطمه علیها السلام است، که در فراق پدرش رسول خدا بسیار گریه کرد، تاو این اشک ها آنچنان ادامه داشت که اهالی مدینه اذیت شدند و به او پیغام دادند که آزارش را پایان دهد و کمتر گریه کند، همین شد که فاطمه علیها السلام برای گریه و زاری به کنار مقابر شهدای احد رفتند و در کنار مقابر شهداء عقده های دل میگشودند. و آخرین نفر امام سجاد .... #فاطمیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تمام احترامی که برای برادران عزیز اهل سنت قائل هستیم و با محبتی که از صمیم قلب نسبت به ایشان ابراز میداریم؛ اما نباید و شایسته نیست درمقابل هجمه به حضرت فاطمه دختر مکرم پیامبر ساکت بنشینیم، ما نسبت به قیام مادر سادات مسئولیم و این وظیفه خطیر بر دوش تمام شیعیان و دوستداران و جویندگان حقیقت سنگینی میکند، فلذا اقتضای این وظیفه ، پاسخگویی به این دست شبهات میباشد. هرکس و در هر لباس و در هر منصبی، اعم از شیعه و سنی، مسلمان و غیر مسلمان اگر بی اطلاع، و بدون مراجعه به تراث اسلامی، بخواهد دروغی را به جای حقیقت به مخاطب تحویل دهد باید ایشان را در مرحله اول و مهم تر مخاطبین مظلومش را در مرحله دوم آگاه ساخت... فلذا در پاسخ ایشان که با قاطعیت انکار حقیقت تاریخ مینمایند را در ذیل خواهم آورد... توجه شما را به فرازی از روایت ۴۲۴۰ و ۴۲۴۱ صحیح بخاری، کتاب المغازی، باب غزوة الخيبر، جلب میکنم... "فهجرته فلم تکلّمه حتّی توفیّت، اشَتْ بَعْدَ النبي صلي الله عليه وسلم سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّي عليها" فاطمه علیها السلام با ابابکر قهر کرد و با او دیگر سخن نگفت تا در همان حال از دنیا رفت، فاطمه پس از رسول خدا شش ماه زنده بود و چون از دنيا رفت همسرش علي شبانه او را دفن كرد و به ابوبكر خبر نداد و خودش بر بدن فاطمه نماز خواند. در پست بعدی تصویری از صفحه کتاب بارگزاری میشه. @tarikh_talebe
این هم سند و تصویر اثبات حقیقت... باشد که مایه رضایت حضرت زهرا شده باشد... مادرم ما مدافع تو هستیم، تو دیگر تنها نیستی... @tarikh_talebe
گلبانگ "الله اکبر" یادمون نره.
: با تعجّب به هم نگاه می کردند، باور حرفهای قاصد نامه، برای عبدالله سخت بود. از خانه آمده بود، به امر باید اول سراغ صادق آل محمد میرفت، و اگر از او ناامید میشد، نوبت به عبدالله بن حسن میرسید. اما عبدالله بیش از این که از آمدن حکومت به درب خانه اش خوشحال باشد از رفتار پسرعمویش جعفر بن محمد شگفت زده بود. فرزندان علی پس از صلح معاویه سالهاست به دنبال احیای حکومت علوی بوده و خونهای زیادی در این مسیر هدیه نموده اند، و حالا که عباسی ها با شعار مردم را به صحنه کشانده و مروانی ها را به زانو در آورده اند و فرمانده نظامی آنها به فرزندان علی برای بیعت و حاکمیت نامه نوشته، چرا باید جعفر ع این گونه حکومت را پس بزند... چشمان متحیّر عبدالله به دهان پیک ابوسلمه دوخته شده. پیک میگوید:"خادمش را صدا زد و نامه مولایم ابوسلمه را در آتش انداخت، همانطور که سوختن پیشکش عباسی ها را به تماشا نشسته بود، به من فرمود: از کِی ابوسلمه و فرزندان عباس شیعه من شده اند، حالا وقت حکومت ما نیست. و زیر لب بیتی از را زمزمه کرد: "ایا موقدا نارا لغیرک ضوؤها .... و یا حاطبا فی غیر حبلک تحطب  آتش روشن کرده‌ای اما دیگری از نورش استفاده می‌برد  ..... هیزم جمع کرده‌ای اما روی ریسمان دیگری ریخته‌ای و دیگری می‌برد" حالا وقت ما نیست! پ.ن۱: حکومتی که به درب خانه جعفری رفت و وقتش نبود، امروز وقتش رسیده، آرزوی دست نیافتنی امام، امروز به دست شاگردش رسیده. وظیفه ما نسبت به این امانت و آرزوی جعفری چیست؟ پ.ن۲: مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۴ @tarikh_talebe
جای تمام انبیاء خالی جای تمام شهدا خالی ما امروز در ثمره زحمات همه آن بزرگمردان و راست قامتان نفس میکشیم. حکومت اسلامی بر مبنای فقه جعفری آرزوی دست نیافتنی تمام فرزندان علی بود.
‏عکس از محمد مهدی طباخیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هنوز صدای ابی الحسن در گوشم هست... «نَحْنُ لا نُناقِشُکُمْ فِی الدُّنْیا نَحْنُ مُشْتَغِلُونَ بِاَمْرِ الآخِرَةِ فَلا عَلَیْکَ شَی ءٌ مِمّا تَظُنُّ؛ در دنیا با شما مناقشه نمی کنیم، ما مشغول آخرت هستیم. آنچه گمان می کنی، درست نیست.» متوکل عباسی ما را امر کرد توبره هایمان را از خاک سرخ سامراء پر نماییم. تا به حال خلیفه را چنین آشفته و مضطر ندیده بودم، جایگاه استقرار خلیفه که با توبره های ما آماده شد، خلیفه به همراه ابی الحسن بالا رفت و امر شد در مقابل آنها حرکت کنیم تا خلیفه مقتدر عباسی از ما سان ببیند. همیشه خلیفه را در این جایگاه به همراه وزیر و معتمد عباسی دیده بودیم. ابی الحسن هادی ع، امام رافضی هاست، سالهاست او و پدرش بعد از علی الرضا ع مورد غضب بنی العباس بودند و دائما تحت نظارت، حالا چه شده که او با خلیفه به لشکرگاه ۹۰ هزار نفره متوکل آمده! میگویند متوکل خواسته قدرتش را به رخ او و فرزندان علی بکشاند تا گمان بد به حکومت عباسی ها نداشته باشند... رفتار خلیفه بسیار حساب شده بوده، سان لشکر عباسی در لشگرگاه سامراء در مقابل هادی بی سپاه ، تلنگری است تا بدانند هنوز حاکمیت برای رافضی ها و امامشان آرزوی دست نیافتنی است، حکومت علوی، رویای دوردست فرزندان علی باید باقی بماند... پ.ن۱: ای کاش امروز مولایمان امام هادی بود تا سان لشگر شیعی را در لشگرگاه شیعی برای فقیه ماذون شیعی ببیند و ای کاش متوکل بود تا بداند حکومت دیگر برای فرزندان علی آرزوی دست نیافتنی نیست. پ.ن۲: انقلاب اسلامی رویای دور امامان شیعه را برای ما محقق ساخت. @tarikh_talebe
ميلاد با سعادت مولانا ابي الجعفر، محمد بن علي الباقر عليه السلام، بر تمام شيعيان حضرتش مبارك... پ.ن۱: امشب اباعبدالله در مدینه صاحب نوه میشود، اولین نوه و آخرین نوه ای که میبیند ... حسین برای کربلا راوی چهارساله میخواهد، و برای رقیه هم بازی... پ.ن۲: تاریخ دقیق ولادت حضرت ۱ رجب سال ۵۷ ه ق است، البته نقل دیگری هم روز ۳ صفر را ذکر کرده است. پ.ن۳: به مناسبت ولادت امام باقر علیه السلام، بنا دارم ۲ پست بگذارم. @tarikh_talebe
#من_رافضی_ام سالها بود ابی جارود را میشناختم، از شیعیان مولایم امام باقر علیه السلام بود اما بعدها دچار انحراف گردید و آقایمان او را طرد کرد. به سراغ زید بن علی شهید رفت و در کنار او بود تا زید به شهادت رسید. بعد از شهادت زید، ادعای امامت برایش کرد و بخشی از شیعیان را منحرف کرد. دوست نداشتم هم صحبتش شوم، دلش همانند دو چشمش کور بود اما چاره ای نبود، باید لحظاتی همراهیش میکردم. کنارش نشستم، پیر شده بود و صدایش میلرزید. دست بر شانه ام گذاشت و پرسید: بر چه دینی هستی جوان؟ گفتم: مسلمانم پیرمرد! سخن را رها نکرد و پرسید: بر کدام آئین و شریعتش هستی، از مقلدان ابوحنیفه ای یا ...؟ نگذاشتم سخنش را به پایان ببرد، با لحنی محکم پاسخ دادم، شیعه جعفر بن محمد... زیر لب زمزمه کرد: #رافضی... لحنم را جدی تر کردم و گفتم: آهای پیرمرد، احترام خودت را نگه دار و درست سخن بگو، مگر نشنیدی چه گفتم، شیعه جعفر بن محمد هستم، رافضی خودت هستی زیدی مذهب منحرف! لبخند زد و گفت: "آرام باش جوانک! رافضی برای شما شیعیان جعفر بن محمد و محمد بن علی الباقر نام مبارکی است، دو گوشم همانند دو چشمم کور باشد اگر دروغ بگویم، روزی در محضر مولایت امام باقر بودم که ایشان فرمودند: فلانی ما را به نام خاصی صدا میزند. پرسیدم: فدایت شوم چه نامی؟ پاسخ فرمودند: رافضی و سپس با دست به خودشان اشاره کردند و ادامه دادند، من رافضی هستم و رافضیان از من هستند. این جملات را ابی جعفر سه مرتبه تکرار فرمودند." پ.ن۱: به قول عراقی ها : انا رافض و افتخر پ.ن۲: المحاسن برقی، ج۱، ص۱۵۷ #محمد_مهدی_طباخیان @tarikh_talebe
#من_رافضی_ام روزی نیست از توهینها و افتراها در امان باشم، هر روز باید حق خوریها را ببینم و دم نزنم، ما را کافر و خارج از دین میدانند و به طعنه میگویند #رافضی ! دیگر تحمل نداشتم، خسته به دیوار تکیه زده بودم، با خودم می اندیشیدم که چرا مولایمان #امام_باقر ع ما را یاری نمیکند؟ آیا امام از سختی های ما خبر دارد؟ پیرمردی نابینا، عصا زنان از دور به من نزدیک میشد، خوب که نگاه کردم شناختمش، #ابابصیر است، صحابه بزرگ امام باقر ع! به احترامش برخاستم، به کنار من که رسید، ایستاد، نفهمیدم از کجا دانست به چه می اندیشدم! با لحنی گرم و آرام برایم از مولایم ابی جعفر سخن گفت؛ "روزی من هم مثل تو از این نام بی مسما گلایه کردم، به امام گفتم: آقاجان مردم ما را رافضی صدا میزنند، حاکمان ظالم به این نام ما را میکشند و جنایت میکنند، مگر از امت رسول خدا نیستیم که این گونه خطابمان میکنند، به چه دلیل ما را از شریعت محمدی خارج میدانند، خلاصه دلم از جور زمانه پر بود و عقده دل گشودم، امام خوب که حرفهایم را گوش کرد، مثل پدری دلسوز با مهربانی فرمودند: ابابصیر! ۷۰ مصری از سپاه فرعون مومن و از لشگر خارج شدند و به موسی ع پیوستند، این مردان پاک چنان به وصی موسی، هارون ع علاقه مند شدند و مطیع او گردیدند که در محبت به هارون ع كسي بر آنها پیشی نداشت. بنی اسرائیل ایشان را، رافضی خطاب کردند. خداوند بر پیامبرش وحی فرستاد، ای موسی! نام رافضی را برای آنها در تورات تثبیت کن که این نام را من برای آنها برگزیدم. ابابصیر خوشحال نمیشوی بدانی این نام را برای شما خدا برگزیده! المحاسن برقی، ج۱،ص۱۵۷ #محمد_مهدی_طباخیان @tarikh_talebe