eitaa logo
عجم علوی | مهدی مولایی
1.7هزار دنبال‌کننده
62 عکس
4 ویدیو
0 فایل
نوشته‌های مهدی مولایی برای حذف‌نام از پای نوشته‌ها، رضایت ندارم! کانال تلگرام: https://t.me/m_molaie110 امر مهمی اگر بود: @mahdimola110
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکه اموال خود را در راه کمک به جبهه حق و دوستان خدا خرج نکند، بزودی به‌خرج کردن در راه معصیت خدا و کمک به دشمنان او گرفتار خواهد شد؛ این کلام خوف‌انگیز از دو لب قدسی حضرت صادق_علیه‌السلام_ صادر شده. حالا که حضرت رهبر کمک به مجاهدان جبهه حق را بر یکایک مسلمین واجب گفته‌اند، به‌عهده ما واجب شرعی است که اگر در حساب‌هایمان چیزکی داریم _ بقدر وسع_ مخلصانه و خاضعانه و با شرمساری، بی‌لرزش دل و دست تقدیم سنگرنشین‌های خط‌مقدم کنیم. به رسم قلّک شکستن‌های مردم در جنگ تحمیلی خودمان. بسم‌الله. لینک پرداخت در سایت رهبری معظم: https://www.leader.ir/fa/monies
أین عمار؛ أین ذوشهادتین. رفقا باید زودتر بپذیریم که این روزها کسی نیست که جمع و جورمان کند و دلداری بدهد و نازمان را بکشد. یعنی اصلا فرصتش نیست. راستش این بار مثل دفعات قبل نیست. که با چند استوری و عکس و نهایتا تجمع‌های مقطعی و کوچک شبانه بتوان از بحران عبور کرد. این‌بار بحران نیامده که عبور کند؛ آمده که بماند؛ تا وقتی که یکی از طرفین دچار «مرگ» شود و دیگری «زندگی» را ادامه دهد. پس نمی‌شود و نباید که سطح کنش‌گری ما در سطح حوادث سابق باشد. نمی‌شود که مثل دیروز اقدام کرد. نمیشود که واکنش در سطح حزن‌قلبی گروه اندکی از مومنین و حزب‌اللهی‌ها باقی بماند. باید کلونی‌ها و جزایر محصور مذهبی را شکست و متن جامعه را مدیریت کرد. باید تمام فضای جامعه را متاثر کرد. تمام لایه‌های مردمی جامعه را درگیر کرد. فضای کلی جامعه باید قانع شود که درست در وسط جنگ ایستاده و بر کرانه امن و آرام جهان ننشسته. امروز تهران، سوای از ضاحیه نیست. همه درگیر نبردیم. پس همه باید این را باور کنیم و آرایش مناسب بگیریم. بدون پشتوانه مردمی مستحکم و مطالبه ملی سیل‌آسا، پاسخ و تقابل حاکمیت و نیروهای مسلح به صهیونیسم هم سخت‌تر و بلکه ناممکن است. با امر شرعی اخیر حضرت رهبر هم که تکلیف نبرد را بر عهده تمام مرد و زن‌های مسلمان نهادند، حجت تمام شده. هرکه هر ایده و توانی دارد باید وسط بگذارد. از مشکی‌پوشیدن در ایام عزای عمومی تا توزیع گسترده تصاویر سید. از شابلون رنگ‌کردن روی دیوارهای شهر و ماشین‌ها تا طراحی و اجرای بردهای زیبای دانشگاه‌ها و نشریه‌ها و بروشورهای دانشجویی. از ارتباط گرفتن با دانشجوهای سراسر منطقه و جهان و اقدامات هماهنگ، تا مطالبه پیامکی گسترده از نمایندگان مجلس. مراسم‌های عزا، هیئت‌های خانگی، گفتگوهای جمعی، استدلال و اقناع فکری، تولید محتوای متنی و تصویری. ورود به تایملاین جهان اسلام و غرب. هرچه که میتوانیم و در توان داریم را باید به میدان بیاوریم. والله کوتاهی‌های امروز، منجر به پشیمانی‌های بزرگ فردا خواهد شد. دست روی زانو بگذاریم و شروع کنیم. بإذن‌ الله و بإذن امیرالمؤمنین. «مهدی مولایی»
اعتماد به پرچمدار_1.mp3
7.43M
تو شرایط ظاهراً سخت و طاقت‌فرسای فعلی که پیروان جبهه حق گاهی دچار تشکیک و تشتت و کلافگی شدن، گوش‌کردن به این هفت دقیقه فرمایشات حضرت آیت‌الله میرباقری حفظه‌الله، صحنه رو روشن میکنه و قلب رو آروم و مطیع می‌کنه. گوش بدین و برای دیگران بفرستید.
«او مرد جنگ‌های روانی بود؛ در تله روانی نیفتید!» یادداشت صبح امروز روزنامه جوان https://www.javanonline.ir/fa/news/1254610
برخیر و باز انگشت اشاره‌ات را بلند کن سید. برخیر و بگو بین‌ ما و بین شما، میدان و شب‌ها و روزها باقی است. برخیز و در مقابل‌ دوربین‌ها ظاهر شو و بگو « تل‌آویو را نگاه کنید؛ موشک‌ها درحال فرود بر سر صهیون‌هاست». برخیز سید. برخیز و آتش‌باران شیعه بر فرق سر یهود را تماشا کن و باز به‌لهجه‌ فصیح فریاد کن که «نحن شیعة علی‌‌بن‌ابی‌طالب». قسم به قدس، قسم به گودی قتلگاه تو در ضاحیه و قسم به خونِ هنوز گرم و تازه‌ات، که از سرهاشان کوه می‌سازیم و از شهرهاشان خرابه؛ و خون‌خواه تو می‌شویم باز. امشب در گوش جهان بگویید که خون عاشقان سید جوشیده و جز به ریختن خون قاتلانش آرام نخواهد گرفت. قطعا سننتصر.
به آن‌ها که این چند روز، ما را ریشخند می‌زدند و تحقیر می‌کردند و «یا مذل المومنین» می‌گفتند و ما صابرانه دندان بر دندان می‌ساییدیم بگویید که سیدعلی خامنه‌ای دست بر ماشه برده و عصای خود را میان مارهای ساحره‌های یهود انداخته؛ پس بیایید و عزت شیعه در عالم را تماشا کنید.
سوگند به شادی شبانگاهی قلب صاحب‌الزمان؛ سوگند به لحظه پرصلابت امضای دستور حمله توسط آیت‌الله خامنه‌ای؛ سوگند به لحظه درخشش موشک‌ها در تاریکای آسمان ناامید غزه و لبخند طفلان فلسطینی. سوگند به فریادهای «الله اکبر» و «یاعلی مدد» شیعیان بغض‌کرده و مجروح بیروت و ضاحیه؛ که ما مرد تبدیل غم‌های بزرگ به حماسه‌های جاودانیم. ما پی همه‌چیز را بر تن‌هامان مالیده‌ایم. فکر همه‌جایش را کرده‌ایم. نه امشب؛ که از چهل سال قبل. از شب بیعت با خمینی فکر آخرش را کردیم؛ و او از بین دو انگشتانش عاقبت ما را و عاقبت شما را نشانمان داده. عمله‌های فارسی زبانتان را بی‌جهت مأمور نکنید که خوف پاسخ احتمالی شما را بین خلق بیندازند. ورق برگشته؛ نظم‌ جدید منطقه را نه سربازان پوشک‌بسته‌ی پناهگاه‌های حیفا، که فرزندان پرصلابت و سبزپوش خامنه‌ای تعیین می‌کنند. پس چشم باز کنید و گشوده‌شدن دروازه جهنم در آسمان‌تان را تماشا کنید.
این روزها کشورهای مقاومت از لبنان و فلسطین تا سوریه و یمن، برای کشاندن نوبتی خط مقدم به شهرهای خودشان در رقابت‌اند. گاه ضاحیه داوطلبانه خط مقدم میشود، گاه دمشق و گاه صنعا؛ این بار اما صلاة ظهر جمعه، آن مصلای وسیع و نیم‌ساخته تهران، خط مقدم تقابل با رژیم صهیون خواهد بود. آیت‌الله خامنه‌ای در اوج تهدیدهای جانی متمرکز بر او، عبا بر دوش و سلاح بر دست در محراب، امام خواهد بود و میلیون‌ها مومن شانه‌به‌شانه پشت کتف‌های استوار او، قامت خواهند بست. بی‌ترس. تکبیرگو. شاید تا موعد اقامه صلاة در صحن مسجدالأقصی، این مهم‌ترین کنش عبادی_سیاسی ما باشد. خود را ملزم بدانیم که از تهران و شهرهای دور و نزدیکِ اکناف، توشه اندکی برداریم، دست دیگران را هم بگیریم و مقصد مصلی تهران حرکت کنیم. چه به تکبیرة‌الاحرام آیت‌الله برسیم و چه نه، اجر حضور در خط مقدم را خواهیم داشت و تلوزیون‌های جهان را میخکوب خواهیم کرد. وعده عشاق مقاومت، به‌وقت اولین الله اکبر ظهر تهران بر مأذنه‌های بلند مصلی. قطعا سننتصر. «مهدی مولایی»
من امروز توفیق داشتم که به عنوان عضوی از گروه رسانه‌ای دفتر رهبر انقلاب توی نمازجمعه حاضر بشم. من از نزدیک‌ترین زاویه ممکن، از میان جایگاه مسئولین در جلوترین صفوف نمازجمعه، شاهد مرد بزرگی بودم که ابهت و صلابتش چندین برابر تصاویر رسانه‌ها و تصور من بود. مردی که در تهدیدآمیز ترین زمان و مکان ممکن، آرام آرام بود و تمام حرکات و سکناتش سرشار از آرامش و شجاعت بود؛ ذکر می‌گفت، قرآن می‌خوند، لبخند می‌زد و زیر آفتاب ظهر تهران می‌نشست. انگار که یک روز عادی در پایتخت است و او امام جماعت مسجدی کوچک در میانه‌های شهر. در نقطه‌ای که هرآن امکان برخورد چندین کلاهک منفجره یا انفجارهای انتحاری از بین جمعیت وجود داشت، او بقدری باطمأنینه بود که از لحظه ورودش، تمام دل‌ناگرانی‌ها و اضطراب‌های ما فراموش شد. ما همه در میان خطبه‌ها، دیگر فراموش کرده بودیم که در یکی از امنیتی‌ترین تجمع‌های ممکن نشسته‌ایم و شاهد مردی هستیم که در صدر لیست سرخ تروریست‌هاست. او امروز، خود آرامش بود و از آن بالکن بزرگ مصلی، با نگاه نافذش، آرامش را تا صفوف انتهایی نمازگزاران بسط می‌داد. من امروز دوباره آرام شدم و دوباره، از نزدیک‌تر، شیفته آیت‌الله خامنه‌ای شدم. «مهدی مولایی»
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩این هم رجز آخر! ✍روایتی از مراسم اقامه نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب 💬...آقا تکبیرة‌الاحرام می‌گویند. الله اکبر. و صدای خاطره‌انگیز مکبر همیشگی پشت بلندگو می‌رود. «اقامه نمازجمعه به امامت ولی‌امر مسلمین جهان.» آقا «ولاالضالین» سوره حمد را که می‌کشند، تلاوت سوره جمعه را آغاز میکنند. می‌شد که با قرائت سوره کوتاه‌تری نماز را مختصرتر و سریع‌تر تمام کرد. اما همچنان پایبند به رعایت مستحبات جمعه هستند و ابایی از طولانی‌تر شدن حضورشان نداردند. ▪️قنوت را آرام‌تر زمزمه می‌کنند. گوش تیز می‌کنم به کنجکاوی. احتمالاً عبارت «اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین وارحم شهدائنا...» را قرائت کردند. نماز که تمام می‌شود، جماعت زود سرپا می‌شود برای تماشای خروج رهبر انقلاب و بدرقه‌ی ایشان با شعارهایش. ▪️باز هم اما برخلاف رویه‌ی سابق که معمولا آقا نمازجمعه را اقامه می‌کردند و نماز عصر به امامت شخص دیگری اقامه می‌شد، این‌بار قصد دارند که نماز عصر را هم خودشان اقامه کنند. دقایقی بعد تکبیرة‌الاحرام نماز عصر را هم می‌گویند. چند دقیقه بعد که نماز عصر تمام می‌شود جلوتر می‌روم به تماشا. در اوج آرامش و بی‌عجله هنوز سر سجاده نشسته‌اند. ▪️دست روی مهر تربتشان می‌کشند و صورت و بدنشان را متبرک می‌کنند و زیر لب به زمزمه ذکری. بعد هم که از جا برمی‌خیزند با طمأنینه برمی‌گردند به احوالپرسی و صحبت با حضار. گویی که می‌خواهند بفهمانند من زودتر از همیشه آمدم؛ طولانی‌تر از همیشه خطبه خواندم؛ هر دو نماز را خودم اقامه کردم و دیرتر از همیشه رفتم. این هم رجز آخر. 🔍متن کامل https://khl.ink/f/57832
هدایت شده از KHAMENEI.IR
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩 این هم رجز آخر! ✍ روایتی از مراسم بزرگداشت پرچمدار مقاومت شهید سیدحسن نصرالله و اقامه نماز جمعه به امامت رهبر انقلاب 💬 ...آقا تکبیرة‌الاحرام می‌گویند. الله اکبر. و صدای خاطره‌انگیز مکبر همیشگی پشت بلندگو می‌رود. «اقامه نمازجمعه به امامت ولی‌امر مسلمین جهان.» آقا «ولاالضالین» سوره حمد را که می‌کشند، تلاوت سوره جمعه را آغاز میکنند. می‌شد که با قرائت سوره کوتاه‌تری نماز را مختصرتر و سریع‌تر تمام کرد. اما همچنان پایبند به رعایت مستحبات جمعه هستند و ابایی از طولانی‌تر شدن حضورشان نداردند. ▪️قنوت را آرام‌تر زمزمه می‌کنند. گوش تیز می‌کنم به کنجکاوی. احتمالاً عبارت «اللهم انصر الاسلام و المسلمین و اخذل الکفار و المنافقین وارحم شهدائنا...» را قرائت کردند. نماز که تمام می‌شود، جماعت زود سرپا می‌شود برای تماشای خروج رهبر انقلاب و بدرقه‌ی ایشان با شعارهایش. ▪️باز هم اما برخلاف رویه‌ی سابق که معمولا آقا نمازجمعه را اقامه می‌کردند و نماز عصر به امامت شخص دیگری اقامه می‌شد، این‌بار قصد دارند که نماز عصر را هم خودشان اقامه کنند. دقایقی بعد تکبیرة‌الاحرام نماز عصر را هم می‌گویند. چند دقیقه بعد که نماز عصر تمام می‌شود جلوتر می‌روم به تماشا. در اوج آرامش و بی‌عجله هنوز سر سجاده نشسته‌اند. ▪️دست روی مهر تربتشان می‌کشند و صورت و بدنشان را متبرک می‌کنند و زیر لب به زمزمه ذکری. بعد هم که از جا برمی‌خیزند با طمأنینه برمی‌گردند به احوالپرسی و صحبت با حضار. گویی که می‌خواهند بفهمانند من زودتر از همیشه آمدم؛ طولانی‌تر از همیشه خطبه خواندم؛ هر دو نماز را خودم اقامه کردم و دیرتر از همیشه رفتم. این هم رجز آخر. ▪️جمعیت رفته رفته در حال ترک مصلی است. جمعیتی که تنه می‌زند به اجتماعات میلیونی مردم شجاع یمن. کاش لبنانی‌ها این جمعیت انبوه را دیده باشند یا ببینند. مردمی که بدون هراس از تهدیدها، دور هم جمع شدند تا شهادت پرچمدار مقاومت را تعزیت بگویند و پشت سر رهبر مقاومت، نماز خیبرشکن بخوانند. ▪️ردیف جلو که خلوت‌تر می‌شود می‌روم به نقطه‌ای که سجاده‌ی آقا پهن بود و دقیقاً در همان جایگاه می‌ایستم به دو رکعت نماز شکر برای آرامش و امنیت کشورم و برای به نمایش درآمدن این عظمت و شجاعت امام و امت... الله اکبر. 🔍 متن کامل khl.ink/f/57832
عجم علوی | مهدی مولایی
📩 این هم رجز آخر! ✍ روایتی از مراسم بزرگداشت پرچمدار مقاومت شهید سیدحسن نصرالله و اقامه نماز جمعه ب
بین تمام متن‌ها و یادداشت‌هایی که در تمام این سال‌ها نوشتم، از مطبوعات و روزنامه‌ها تا برنامه‌های تلوزیونی و رادیویی و حتی انشای یواشکی بچه‌های دبستانی فامیل، این حاشیه‌نگاری از مراسم پرشور نمازجمعه این هفته رو یه‌جور دیگه‌ای دوست دارم. براش صبح زود بیدار شدم و چندین ساعت مشتاقانه بین صفوف جمعیت قدم زدم و بعد از برگشت به خونه هم با تمام دقت و ظرافتی که ازم برمیومد روی کاغذ آوردمش. بخونید و نوش‌جان کنید. متن کامل در سایت رهبری: https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=57832
بر آستانهٔ پرتگاه! یادداشت صبح امروز روزنامه جوان به مناسبت سالگرد عملیات طوفان الأقصی https://www.javanonline.ir/fa/news/1256286
در بیروت و غزه و دمشق موشک می‌زنند؛ در تلگرام و اینستاگرام و توییتر خبر فیک منتشر می‌کنند. الجزیره و اسکای‌نیوز و میدل‌ایست آی، فاحشه‌وار اعتبار چندین ساله خود را به دلارهایی فروخته‌اند و خبرهای مضحک روی آنتن می‌برند. «قاآنی تحت بازجویی سپاه است»؛ «قاآنی در بازداشت خانگی است»؛ «قاآنی در بیروت شهید شده». رسانه‌های ایرانی و فعالان مجازی انقلابی هم دست روی دست گذاشته‌اند به انتظار، تا خود سردار مقابل دوربین‌ها ظاهر شود و خط رسانه‌ای را هم بشکند. در تقابلی که دشمن، بزرگترین بنگاه‌های خبری را در خدمت عملیات روانی خود گرفته، در این‌سوی میدان باید منتظر بمانیم تا فرماندهان نظامی از مشغله‌های میدانی خود فارغ شوند و جنگ رسانه‌ را هم مدیریت کنند. و در این انتظار، خبرهای فیک آنقدر منتشر می‌شود که تبدیل به یک باور عمومی می‌شود. حتی میان توده انقلابیون. انگار که رسانه‌های عریض و طویل و پرمدعا و بودجه‌بگیر انقلابی مرده‌اند. مرد این نبرد شماها نیستید. همچنان مشغول نماهنگ‌ساختن و پوسترزدن و تسویه‌حساب‌های زمان انتخابات بمانید.
«حاج‌باقرِ» ایستاده میان آوارهای ساختمانی ضاحیه که بی‌ترس از بمباران‌های چندتنی صهیون‌ها و ویز ویز دائمی پهپادها در بیروت قدم می‌زند، همان «حاج‌باقرِ» جوان ایستاده روی خاکریزهای لشکر نصر است که بی‌واهمه از آتش سنگین توپخانه عراق فریاد می‌زد که نترسید! همان‌قدر جهادی، جگردار، وقت‌شناس و سرباز. بله، همه به عنوان شهروندان ایرانی، این حق قانونی را دارند که به مشی انتخاباتی یا سیاسی «دکتر قالیباف» نقد کنند یا با او رقابت کنند؛ اما برای جهاد شجاعانه و به‌موقع «حاج باقر» که قوّت قلب مجاهدان مقاومت شده، همه باید ایستاده کلاه از سر بردارند. او امروز ایرانِ راست‌قامت، بر آوارهای ضاحیه بود.
این را نه در دفاع از شخص کاندیدای پاکدست و متّقی انتخابات، بلکه در دفاع از شخصیت یکی از کارگزاران موثر این روزهای نظام درنظر بگیرید؛ که به عنوان مهره کلیدی شورای‌عالی‌امنیت‌ملی نقش زیادی در تصمیم‌های مهم این تقابل منطقه‌ای دارد. مثل خیلی از موثران خاموش دیگر. ناجوانمردانه می‌گویند « پس مرد سایه کجاست»«جلیلی هم شهامت این کارها را دارد؟». واقعا حیف کارگزاران و کهنه‌سربازهای انقلاب است که در جدل‌های کودکانه خرج شوند. سعید جلیلی هم در اوایل دهه‌نود، در اوج قدرت و سودای امپراطوری تکفیری‌ها و کشتارهایشان و در روزهایی که اسراییل شدیدا حریم‌هوایی سوریه را نقض می‌کرد شجاعانه و مردانه به دمشق رفت و دلگرمی مقاومت شد. مثل امروز آقای قالیباف عزیز. او سال‌هاست که نشان شهامتش را به زانوی راست خود بسته و دنبال خود می‌کشد. اقدامات شجاعانه و سفرهای خط‌شکن این‌روزهای مسئولان، حاصل دمیده‌شدن روح مطهر انقلاب‌اسلامی در پیکر آن‌هاست. حاصل مجموعه نظام‌فکری انقلاب است. و انقلاب بود که آن‌ها را اینطور شجاع کرد. اقدامات تاریخ‌ساز امروز را به کنش‌های فردی اشخاص تقلیل ندهیم و کارگزاران خوب نظام را مفت نسوزانیم. حیف‌اند. «مهدی مولایی»
🖥 حضور آیت‌الله میرباقری در برنامه تلویزیونی (شبکه یک سیما) 🔍 موضوع: بلا و ابتلا سرنوشت جبهه حق 🗓 دوشنبه، ۲۳ مهرماه ۱۴‌۰۳، ساعت ۲۰ ☑️ @mirbaqeri_ir
عجم علوی | مهدی مولایی
🖥 حضور آیت‌الله میرباقری در برنامه تلویزیونی #جریان (شبکه یک سیما) 🔍 موضوع: بلا و ابتلا سرنوشت جبهه
در طول تاریخ، همیشه نبردهای اساسی بین تمدن‌های مختلف علاوه بر ساحت میدان و رزم فیزیکی، یک ساحت وسیع و عمیق نظری و ایدئولوژیک هم داشته که از چشم محققان نکته‌سنج‌ غافل نمانده. نبردها و لشکرکشی‌های بزرگ تاریخ‌ هرگز حاصل «اتفاق‌‌ها» نبودند. هرگز حاصل پیشروی جزئی یک ارتش در خاک کشور مقابل نبودند. هرگز حاصل سوءقصد به‌جان یک رئیس‌جمهور یا نخست‌وزیر یا حاصل انفجار دو برج تجاری نبودند. نبردهای تاریخ‌ساز همیشه یک پیشینه و عقبه فکری، فلسفی و تمدنی دارند. حالا در تقابل بین جبهه حق با جبهه شیاطین و صهیونیسم، آیت‌الله میرباقری به‌عنوان یک نظریه‌پرداز اسلامی، با سلسله جلسات مهم تبیینی در برنامه تلویزیونی جریان بنیادهای فکری و نظری این تقابل را ترسیم میکنند. جنگ، فقط بمباران و موشک‌پرانی و قتال فیزیکی نیست. بدون اشراف و تسلط بر این مبانی‌ نظری، تحلیل واقعیات میدانی نبرد، دشوار و غیرممکن خواهد بود. «مهدی مولایی»
1403-07-23.mp3
15.57M
ورای از تحلیل‌های خرد و جزئی تحلیلگران درباره وقایع منطقه،«آیت‌الله میـرباقــری» این‌ روزها مشغول ترسیم یک افق دید کلان و سراسر امید و واقع‌نگری درباره این نبرد تاریخی هستن. حتما گوش بدین تا علاوه بر واقعیات میدان، با پیشینه فکری و نظری این تقابل هم آشنا بشید. فوق‌العاده!
«خیمه‌ات سوخت، دلم سوخت؛ همه عالم سوخت!» یادداشت صبح امروز روزنامه جوان. https://www.javanonline.ir/fa/news/1257575
رویشان نمی‌شود تئوریسین‌های کفر را تمجید کنند، تئوریسین‌های مقاومت را تخریب می‌کنند. پایه‌های نظامی مقاومت را در بیروت و ضاحیه می‌زنند؛ پایه‌های تئوریک مقاومت را در «هم‌میهن» و «سازندگی»!
چندسال قبل که تلوزیون‌های صهیونیستی مارش پیروزی نواختند و خانه ویران شده یحیی را نشان دادند که تلّی از آوار بود و خبر ترور موفق او را روی پخش ویژه بردند، یحیی یک ساعت بعد به خانه ویران شده‌اش برگشت و روی مبل شکسته‌ای نشست و با لبخندی تحقیرآمیز، گوشه لب کج کرد و عکس یادگاری گرفت. من آن روز شیفته شجاعت یحیی شدم. او لاتی را تا درجه آخرش پر کرده بود. بعدها که یک عکس هالیوودی مردانه‌ هم از او منتشر شد که دست روی کلت کمری‌اش برده بود و داشت بیرونش میکشید، انگار ابرمرد خیالی ایام نوجوانی را در واقعیت دیده بودم. چقدر اسطوره‌ای بود. نمیشد حتی توی چشم‌هاش نگاه کنی. یحیی شاید کسی بود که بیشترین خبرهای جعلی درباره ترور او منتشر شد. اسرائیلی‌ها در له‌له یافتن اثری از او، بارها شایعه ترورش را مطرح می‌کردند تا بلکه از رصد واکنش‌ها، چیزی دست‌گیرشان شود. او رسما نامرئی بود. فلسطینی‌ها می‌گویند یحیی حتی سایه نداشت. می‌گویند از دیوارها می‌گذشت. تو بگو روح بود. پشت ابرمردان همیشه افسانه می‌سرایند. ابرقهرمان پسر‌های فلسطینی. شیرمرد پچ‌پچه‌های دخترکان غزه. امّید مردان و زنان جنگ‌زده. دلشان گرم بود به تونل‌های زیر پایشان که یحیی از آنجا می‌گذرد. حالا می‌گویند روح فلسطینی، ابرمرد نامرئی غزه، نه در پستوی تونل‌ها، که روی زمین شهید شده. نزدیک تانک‌های اسرائیلی. لباس رزم بر تن. خشاب بسته بر فانوسقه. چفیه بر شانه. سلاح بر کف. حالا جوان‌های فلسطینی پشت‌به‌پشت سیگار می‌سوزانند و به یک‌جا خیره می‌شوند و می‌گویند یحیی با مرگش پله آخر لاتی را هم برداشت. باز تحقیرشان کرد. که من روی زمین بودم. بین نیروهای تحت‌امرم. و نیم‌خیز، سلاح بر دوش توی پس‌کوچه‌ها می‌دویدم. شما کجایید؟ یحیی تحقیرکننده بزرگ‌شد. تحقیرکننده زندگی‌کرد و تحقیرکننده رفت. ما قصه یحیی را سال‌ها برای بچه‌هایمان تعریف خواهیم کرد. «مهدی مولایی»
قصه یحیی.mp3
4.48M
ما قصه یحیی را سال ها برای بچه‌هایمان تعریف خواهیم کرد.. 📝 نویسنده: مهدی مولایی 🎙 گوینده: زینب رضوی 📻 @Radioz_Ir 🇮🇷 @irsto_ir صدای 👆
عجم علوی | مهدی مولایی
ما قصه یحیی را سال ها برای بچه‌هایمان تعریف خواهیم کرد.. #یحیی_سنوار #مقاومت #یحیی_السنوار #رادیوز
دانش‌‌آموزهای خلاق و فعال قم، خودجوش و دلسوزانه بقدر امکانات و توان خودشون پشت مقاومت ایستادن و فعالیت می‌کنن. خوشحالم برای این نسل و امیدوارم که نسل بزرگترها هم آماده نقش‌آفرینی‌ به اندازه امکانات خودشون بشن ان شاءالله.