#داستانک
مادر #شهیدان مهدی و مجید زین الدین می گوید:
دو نفر از علما پس از شهادت بچه ها رفتند خانه خدا و قرار گذاشتند هر کدام برای مهدی و مجید طوافی انجام بدهند.
کسی که به نام آقا مهدی طواف را شروع میکند، بعد از اتمام می آیند می نشینند، یک لحظه خستگی رفع کنند، تکیه داده بودند و خانه خدا را تماشا میکردند .
در عالم خواب بیداری، میبینند آقا مهدی روبرروی خانه ایستاده، لباس احرام به تن، خیلی زیبا، عدّهای هم به دنبالش بودند.
می گویند:
آقا مهدی شما که #شهید شده بودی چه طور آمدی اینجا؟
گفته بودند: «به خاطر آن #نماز های اوّل وقت که خواندهام در این جا فرماندهی این ها را به من واگذار کردهاند.»
#منبع:[دیدار آشنا شماره ۲۹ با اندکی تفاوت]
#نمازاول_وقت
#داستانهای_خواندنی
#داستان_شهدایی
https://eitaa.com/m_rajabi57