eitaa logo
رد‌‍‍‍‍‌‌ّ پا | یادداشت هایی از دل میدان
329 دنبال‌کننده
35 عکس
22 ویدیو
2 فایل
از عناوین جــهان نــوکــریــت ما را بس (محسن صادقی) @mohsen_sadeghii
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مجموعه سابقون
یک هیئت هفتگی ساده نیست
هدایت شده از مجموعه سابقون
صرفا یک مجموعه فرهنگی تربیتی نیست
هدایت شده از مجموعه سابقون
سابقون یک خانواده است ؛ که با گوشت و پوست ما عجین شده.
🔸مسابقه‌ی جاذبه‌ی حسینی 🔺در کمتر از یک ساعت، می‌توانید نکات مهم کتاب ارزشمند «حماسه‌ی حسینی» را گوش کنید و در مسابقه‌ شرکت کنید. ▪️ده سؤال تستی از محتوای ۵ دقیقه‌ای جلسات ▪️به ده نفر اول هرکدام ۵ میلیون ریال تقدیم می‌شود. 📌 جهت دریافت صوت جلسات و شرکت در مسابقه به آدرس زیر مراجعه فرمایید: https://eitaa.com/joinchat/1473183921Ce6dfe307ec ⏰ زمان مسابقه یکشنبه ۲۶ مرداد ساعت ۲۱ 🇮🇷 توضیح مهم: این کتاب، گزیده‌ی بیانات امام‌خامنه‌ای پیرامون حضرت زینب و اربعین حسینی است.
⭕️ از دل میدان | دیداری از جنس نور امروز توفیق عیادت استاد قرائتی در بیمارستان نصیبم شد. یک ساعتی کنارشان بودم ؛ اما حقیقتاً حس می‌کردم ساعتها درس آموختم . 🔹 در حالی که در بستر بیماری بودند، باز هم می‌خنداندند، روایت می‌خواندند، تذکر می‌دادند، و دل‌ها را به خدا گره می‌زدند. این یعنی عمرِ با برکت: زیستنی که حتی در رنج و بیماری، چراغی برای دیگران است. فکر می‌کردم: چه می‌شود که زندگی این‌گونه پر از نور و برکت می‌شود؟ پاسخ را می‌توان در اخلاص، خدمت صادقانه به مردم، و اتصال همیشگی به قرآن و اهل‌بیت یافت. ردّ پا | محسن صادقی یادداشت‌هایی از دل میدان 🆔 eitaa.com/joinchat/2117862125Cdcbb87214e
هدایت شده از محمدرضا فاطمی
بسم الله الرحمن الرحیم ✍🏻روایت این : خسته‌نباشی خیلی حیف شد که جای بقیه رفقا خالیه توی این عکس... هم عزیزانی که پیش‌ِپای رسیدنِ حاج‌آقا اعزام شدن برای اجرای دوتا پروژه فرهنگی، و هم عزیزانی که دلشون با ما بود و خودشون جای دیگه مشغول بودن...😊 آقامحسن و علی‌آقا سر زده تشریف آوردن محل اسکان‌مون که به رفقا خداقوت بگن. بعد از احوال پرسی و خوش و بش، رفتم سراغ حاج‌حسن و گفتم آقامحسن اومدن... حاج‌حسن که اومد، آقامحسن گفتن ما خیلی تعریف شما رو شنیدیم. حاج‌حسن گفت نه بابا. ما تعریفی نیستیم اصلا. من لاتم. دارم کار میکنم که گند کاری هامو جبران کنم فقط... هرچی هست عنایت خوده اهل‌بیت هستش. چشماش قرمز و خیس اشک شد! ادامه داد : + من توی خلوت‌هام با حضرت زهرا خیلی راحتم. مامان صداشون میکنم. هرجا گیر میوفتم، صداشون می‌زنم، کار راه میوفته. + ایشالا خدا آبرویی که این دنیا بهمون داده رو اون دنیا نبره. حاج‌آقا این بچه‌هایی که با من هستن رو من خودم بزرگشون کردم. مثل باباشون می‌مونم. همش با خودم میگم نکنه اون دنیا یه هو اینا ببینن کسی که ازش کار کردن رو یادگرفتن، چقدر اوضاعش داغونه‌... + حاج‌آقای صادقی! چقدر خوب شد که اومدین. خیلی دلم گرفته بود، سبک شدم یکم. + همه آرزوم اینه اینقدر کار کنم که وقتی مُردم، حضرت زهرا بیان بالای سرم بهم بگن : خسته نباشی😭 آقامحسن گفتن حاج‌حسن آقا فضا دل‌هامون رو مادری کردی، روضه بخون. جاتون خالی حاج‌حسن هم شروع کرد. روضه شو دیگه نمیتونم بگم... میترسم حقش ادا نشه. | محمدرضا فاطمی👇🏻 https://eitaa.com/mohammad_reza_fatemi
⭕️از دل میدان | توسل به اهل بیت امسال حال و هوای بچه ها عجیب‌تر از همیشه است. بعد از اربعین، انگار هیچ‌کدام از رفقا طاقت خانه‌نشینی نداشتند. هر طیف و گروهی از مجموعه ، یک گوشه شهر مشغول خدمت به زائرین امام رضا علیه‌السلام هستن. و زیبایی قصه اینجاست که دیگر اسم‌ها و عناوین به چشم نمی‌آید؛ همه یک هویت دارند: خادم زائرین امام رضا جانمون . امسال همه بچه ها کنار مجموعه های دیگه دارن نوکری میکنند . دیروز به چندتا از طیف های مجموعه سر زدم، خداقوتی گفتم . رفتنم بیشتر برای این بود که از این صفا و اخلاص بچه ها بهره ببرم و خودم شاهد این زیبایی‌ها باشم. چندجا رفتم تا رسیدم به مکانی که واحد دانشجویی مجموعه، مشغول خدمت بودند، وقتی رسیدم اکثر بچه ها رفته بودن برای خدمت تو جاده ی اصلی زایرین پیاده .یه عده بودند از رفقا که شروع به صحبت کردیم شیرینی دیدار، آنجا بیشتر شد ؛که با بچه‌ها پای صحبت‌های حاج‌حسن آقا نشستیم، مدیر مسجد و موکبی که بچه‌ها رفته بودند کمکشون . خادمی پرکار ، شوخ، اما عمیقاً متوسل به اهل‌بیت. حرف‌هایش ترجمان مناجات بود با چشمان خیس می‌گفت: «تمام آرزویم این است که وقتی مُردم، حضرت زهرا بالای سرم بیایند و بگویند: خسته نباشی…» انگار حاج حسن آقا منتظر بهانه بودن برای روضه خواندن . ردّ پا | محسن صادقی ‌یادداشت‌هایی از دل میدان 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2117862125Cdcbb87214e