eitaa logo
🌷مَــعــاد شِـنـاسـے🌷
285 دنبال‌کننده
81 عکس
58 ویدیو
15 فایل
«مولی امیرالمؤمنین علیه‌السلام»: لَیسَ بِمُؤمِنٍ مَن لَم یَهتَمَّ بِاِصلاحِ مَعادِهِ! كسی كه در بند اصلاح معاد و آخرت خود نباشد، مؤمن نیست!(فهرست غرر، ص ٦)
مشاهده در ایتا
دانلود
خب حالا شفاعت ائمه کجای این برنامه هاس؟
وقتی توی برزخ داریم یسری عذاب ها میبینیم که روحمون پاک بشه انگاری توی اتاق عمل هستیم و پزشک داره جراحیمون میکنه تا غده سرطانی رو در بیاره و ما خوب بشیم... خب اینجا مادر یا پدر بخاطر اینکه بچه شونو خیلی دوس دارند هیچوقت نمیگن نه عمل نکنید بچمو اتفاقا میبرنش جای بهترین دکتر تا بهترین عمل رو روش انجام بده و خوب بشه... توی برزخ هیچوقت اهل بیت نمیان بگن بسه دیگه نمیخواد روحش تمیز بشه... چون دوستمون دارن میخوان که ما پاک پاک بشیم وجود اهل بیت توی برزخ مثل یه حامی میمونه که دل ادم قرص و محکم میشه و ارامش پیدا میکنه مثل وقتی که توی اتاق عملی و شوهرت یا مادر یا پدرت هم اجازه میدن بیان پیشت و دستتو میگیرن تا نگرانی و استرست کمتر بشه
شفاعت اهل بیت برای قیامت هستش... اگه توی دنیا رذیله های اخلاقیتو درست نکنی برزخ اهل بیت هم نمیتونن برات کاری کنن چون تو باید با روح پاک بری و برسی به بی نهایتِ خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حمل جنازه به جوار مرقد علی علیه السلام توسط صاحب جنازه شیخ مهدی ملّا کتاب در سال آخر عمر خود قصد انجام حج داشت ، به او گفتند که خوب است به کربلا بروید و روز عرفه را در کربلا باشید که ثواب حج دارد . ایشان فرمود " به دو دلیل می خواهم به مکه بروم ، یکی اینکه شاید در راه رفتن یا بازگشتن وفات نمایم تا خدا مرا در محلی که در بهشت است و روضه نام دارد داخل کند و دوم آنکه در اجتماعی که مولایم صاحب الزمان علیه السلام وجود دارد وارد شوم زیرا آن حضرت همه ساله در مراسم حج حاضر می شود. پس حرکت کرد و به همراه عده ای از علما عازم مکه شد و چون از مکه بازمی گشت در اراضی نجد ، وفات کرد و به فاصله کمی ، عالم بزرگ سید حسین نهاوندی که او را همراهی می کرد نیز درگذشت. خواستند جنازه ها را به نجف اشرف منتقل کنند ولی چون وهابیها حمل جنازه ها را بدعت و حرام می دانند ، اجازه عبور به آنها نمی دادند. همراهان ایشان قبل از آمدن بازرس ها فورا جنازه ها را همانجا دفن کردند و آثار قبرها را محو نمودند ولی خیلی ناراحت و محزون بودند که چرا باید آنها غریبانه در آن دیار دفن شوند. روز دیگر شیخ محمد عبودی که او نیز از همراهان بود گفت : " محزون نباشید که دیشب جنازه ها به نجف اشرف برده شد و من به چشم خود دیدم " گفتند : " جریان چیست؟!" گفت :" دیشب که شما به خواب رفتید ، من بیدار بودم و نزدیک آتش نشسته بودم و خود را گرم می کردم . ناگهان سوارانی را دیدم که کنار قبر شیخ ایستاده اند. پرسیدم " شما کیستید؟" گفتند " آمده ایم تا شیخ را به جوار امیر المؤمنین علیه السلام ببریم . ومن دیدم که شیخ سوار اسب است و همراه آنها می رود. من نیز به دنبال ایشان رفتم و گفتم : می خواهم همراهتان بیایم ، ولی گفتند : برگرد . و خود به سمت نجف حرکت کردند. من چند قدمی برداشته بودم که شیخ رو به من کرد و فرمود : برگرد که حالا وقت آمدن تو نیست ولی خوشحال باش که تو هم روز سوم که روز جمعه است هنگام نماز ظهر به سوی حرم مطهر امیر المؤمنین علیه السلام حمل می شوی . ومن بازگشتم در حالی که دیدم در بین آن سواران ، علمایی از گذشتگان که من آنها را می شناختم نیز بودند. علامت درستی گفتار من آن است که روز جمعه سوم خواهم مرد . پس در همان روز موعود ، شیخ محمد نیز درگذشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جواب سلام مردگان قبرستان شیخان قم به آیة الله آملی در حدود چهل سالی سن داشتم که به قم رفتم . روز عاشورا بود و در صحن حرم حضرت معصومه علیه السلام روضه می خواندند. خیلی متاثر شدم و زیاد گریه کردم. بعد از آن آمدم قبرستان شیخان و زیارت اهل قبور «السلام علی اهل لا اله الا الله » را خواندم. در این هنگام دیدم تمام ارواح روی قبرهایشان نشسته اند و همگی گفتند « علیکم السّلام » وشنیدم که زمزمه ای داشتند ، مثل اینکه درباره ی امام حسین علیه السلام و روز عاشورا بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تسلی ارواح به آیة الله بهاء الدّینی آیة الله بهاء الدینی درباره فوت فرزند برومند خود و تحمل این بار مصیبت می فرمود : " در آن هنگام که فرزندم حمید از دنیا رفت ، تحمل مصیبت مرگ او برایم سخت بود . او مردی متدّین بود که در عین اشتغال جزئی به درس حوزه ، در بازار قم مشغول فعالیت بود. مغازه ای داشت که اغلب مشتریانش ، زن بودند ولی از چشم ، دست و زبان پاکی برخوردار بود. او به اندازه گذران زندگی کاسبی می کرد و علاقه به پول و جمع آوری آن نداشت . چون از دنیا رفت ، ارواح زیادی سراغ ما آمدند و ما را تسلی می دادند . کار آنها موجب شد که ما آرام شدیم و تسلیم امر الهی گشتیم "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال معاد شناسی / دوستان به این کانال بپیوندید ضرر نداره لازم برای همه ما خیلی اموزنده هست درباره قبرو قیامت برزخ 👇👇👇 https://eitaa.com/maadshenaci
دیدن عزرائیل قبل از مرگ شیخ محمد شیرازی می گوید : آیة الله سید احمد خوانساری می فرمود : " در محفلی بودم که گروهی از فقها و مراجع تقلید در آن نشسته بودند که از جمله آنان آیة الله سیّد صدر الدّین صدر بود. در آنجا جوان خوش سیمایی نزد من آمد و من به الهام یقین کردم که فرشته مرگ است. به او گفتم " من آماده ام " گفت " خواهم آمد " و من اینک در انتظار او هستم. هفته بعد در صبح روز جمعه 26 ربیع از راه رسید و آن بزرگوار فرمود " امروز آخرین روز توقف من در دنیاست و آن جوان خوش چهره خواهد آمد " به تلاوت قرآن نشست و سوره مبارکه مؤمنون را خواند تا از حال رفت و یکی از نوادگانش وی را در تمام کردن سوره یاری کرد. در انتظار آمدن پیک حق بود و ناگاه دیدند که تکان خورد و بارها فرمود " یا حجة بن الحسن ! " گویی که آن حضرت در لحظات آخرین به بدرقه ی او آمد . سپس به تکرار شهادت بر یکتایی خدا و رسالت پیامبر و ولایت ائمه معصومین علیه السلام پرداخت و سرانجام برای همیشه لب از سخن فرو بست.