مجموعهی فضائل آل کسا تویی
گر هست معنی ششم إنّما، تویی
- محسن عربخالقی
@maae_maein
وَأَن لَّيۡسَ لِلۡإِنسَٰنِ إِلَّا مَا سَعَىٰ
وَأَنَّ سَعۡيَهُۥ سَوۡفَ يُرَىٰ
نجم، ۳۹و۴۰
به سعی ِ به ثمر نشستهی قاصدین ِ حرمت
که کمکم جامههای احرام را از تن به در میآورند،
که مُحرم شده بودند، که مَحرم میشوند،
به ثمر بنشان سعیهای ناقص ِ مرا.
- مریم روستا
@maae_maein
این وقت سال همیشه دوست داریم کسی تعریف کند برادری امان نامه پس میفرستد.
به علمهایی که نمیافتند محتاج میشویم، به مشکهایی که با دندان بگیرند و با چشم و
دست و سینهی خونی هم رهایش نکنند. «وای بر من، زنده باشم و تو بمیری» دلمان میخواهد، صفتهای مطلق، بی تأویل و بی دروغ، وفاداریهای شگفت، جذبههای پایان ناپذیر.
این نقل ِ مصیبت، این آستانهی اندوه را انتخاب میکنیم چون پی ِ لحظههای دور از دسترس میگردیم. دنبال کسی که برای همیشه اسممان را صدا کند. مرد سر سفره نشسته. ناگهانی صدایش میکنند.
پسر ِ رسول او را خوانده. دلش نیست که برود. باروبنه، مال و منال، زن و غلامان اینجا هستند. کوتاه میرود. سفره هنوز پهن است که برمیگردد. رهاست. ناگهانی دلش پیش هیچ چیز نیست.
زنش را طلاق میدهد و میرود که پیش چشم پسر رسول بمیرد و ما همین را دلمان میخواهد.
آدم گاهی دلش میخواهد یکی سر و سامانش بدهد.
- نفیسه مرشدزاده
پ.ن:
... پروردگار من! مرا در داستانی بیسطر و محتوا نگذار. مرا در داستانی بگذار که سروسامانی دارد.
- مریم سادات منصوری
@maae_maein
باز این چه شورش است...
مکن ای صبح طلوع...
امشب شهادتنامهی عشاق...
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید...
احلی من العسل...
و خدّه علی خدّه...
نهاد پای در فرات خواست لبی تر کند...
سقای دشت کربلا...
فوقف العباس متحیرا...
الان انکسر ظهری...
تلظی...
کجا میخوای بری؟ چرا؟
آه از آن ساعتی...
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین...
و شمر جالس...
او میبرید و من میبریدم...
این کشته فتاده به هامون...
الهی رضاً بقضائک...
مستان همه افتاده و ساقی نمانده...
آتش زدن به خیمهها...
سری به نیزه بلند است...
ای ساربان آهسته ران...
شام غریبان سحر ندارد...
الشام الشام الشام!!
عمه بابایم کجاست!؟
زینب زینب زینب، کنز حیاء زینب...
قدم قدم با یه عَلَم...
برای آن کس که بیخبر است از ما و آنچه که بر ما رفته، این مقطعات، بیمعناست و شبیه هذیانگویی و جنون!
اما برای من و شما خطوراتی و خاطراتی است تداعیگر دنیایی اشکآلود که هرگز به قید سخن در نمیآید.
راستش را بخواهید، ما دستهجمعی به یک زبان رمزی شبیه مقطعات قرآن رسیدهایم.
کهیعص... حتمی آنجا هم خدا روضه حسین را برای زکریا خوانده و او مبهوت و واله، سه روز، آنچه شنیده بود را قطعه قطعه زیر لب زمزمه میکرد و کس رمز او را نفهمید و راز او درنیافت!
..أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ إِلَّا رَمْزًا...
تو سه روز فقط با زبان رمز میتوانی تکلم کنی (آلعمران/۴۱)
- سیدمیثم میرتاجالدینی
@maae_maein
شیخ عباس قمی در کتاب شریف مفاتیح الجنان در خصوص اعمال روز آخر سال قمری میگوید:
روز پایان ذیالحجه آخرین روز سال اعراب است. سید بن طاووس در کتاب «اقبال الاعمال» براساس یک روایت ذکر کرده است که دو رکعت نماز بخوان و در هر رکعت سوره «حَمد» «یک مرتبه» و «ده مرتبه» «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» و «ده مرتبه» «آیتالکرسی» و پس از نماز بگو:
اللّٰهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِی هٰذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَیْتَنِی عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ وَنَسِیتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ وَدَعَوْتَنِی إِلَی التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائِی عَلَیْکَ، اللّٰهُمَّ فَإِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِی، وَمَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ یُقَرِّبُنِی إِلَیْکَ فَاقْبَلْهُ مِنِّی، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِی مِنْکَ یَا کَرِیمُ.
خدایا، آنچه در این سال انجام دادم، از عملی که مرا از آن نهی کردی و به آن راضی نبودی و من آن را فراموش کردم، ولی تو فراموشش ننمودی و پس از گستاخیام بر تو، مرا به توبه دعوت کردی، خدایا من از تو آمرزش میخواهم، پس مرا بیامرز و آنچه انجام دادم از عملی که به تو نزدیکم کند، از من قبول کن و امیدم را از خودت قطع مکن، ای بزرگمنش مهماننواز.
چون این را بگویی، شیطان فریاد میزند: وای بر من آنچه در این سال بر ضدّ او رنج بردم، همه را خراب کرد و سالی که گذشت برای او گواهی میدهد که سالش را به خیر پایان داد.
@maae_maein
آیتالله وحيد خراسانى در سفارشهایشان برای ایام دهه اول ماه محرم چنین توصیه کردهاند:
تا روز «عاشورا» که نزدیک است، روزى صد مرتبه سوره توحید را بخوانید و به حضرت سیدالشهداء علیهالسلام هدیه کنید، انشاءالله فیوضاتى نصیبتان میشود، شرطش هم این است مردم را دعوت به این عمل کنید.
همچنین اشاره کردند چقدر خوب است که این عمل نورانی تلاوت صد مرتبه سوره توحید و هدیه کردن به روح مطهر و نورانی حضرت سیدالشهدا علیه السلام به نیابت از حضرت حجت ابن الحسن المنتظر المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف انجام شود.
@maae_maein
و باز هم حکایتی آشنا…
آن روز کسی بر تنها سفیر حسین بن علی، در نمیگشاید و مسلم، غریبانه کوچهگَردِ کوفه میشود.
و امروز کسی، هَلْ مِنْ ناصِرٍ... تنها وارثِ حسین بن علی را پاسخ نمیدهد و مهدی
شریدٌ
طریدٌ
فریدٌ
و وحید
بیابانگَردِ صحراها میشود…
کاش یکدل شویم و عاجزانه، اصرار کنیم آمدنش را…
@maae_maein
مسلم سفیر حسین بود و
امام زمان سفیر خدا...
و ما...
ان شاءالله که اهل کوفه نیستیم!!
- عین.لام
@maae_maein
هر سال آخر ذی حجه که میرسد پشت سرت راه میافتم و تا خودِ عاشورا میدَوَم. اما هیچ وقت به گرد قدمهای کاروانت هم نمیرسم و دوباره سالِ بعد... با من چه باید بکنی که هر سال دستم خالیتر است و پایِ رفتنم ناتوانتر. خار و خاشاکهای گناه و غفلت، پایم را به زمین بستهاند، آن قدر که شوق رفتن، شوقِ شدن، در من خشکیده است. پیلههای من آن قدر ضخیم شدهاند که خاطره پرواز را از یادم بردهاند. هجرت تا دیار تو دیگر مرا نمیانگیزاند، وقتی به دیار خودم، به اقلیم عاداتِ سخیف خودم، به مرداب روزمرگیهایم، خو گرفتهام. با این همه - تو میدانی - محرم که میآید، صدای زنگ شترهای کاروانت که در گوشم میزند، کسی انگار در من فریاد میزند، کسی در من میآشوبد، کسی مرا به هجرت میخوانَد، بردارید این خار و خاشاکها را، شما را به خدا بیایید و من را برهانید از این پیلهها، نشانیِ دیارتان را به من هم بدهید آقا...
... وَمَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ...
نساء، ۱۰۰
همین منزلهای آخر به تو پیوست، زهیر را میگویم؛ زهیر بن قین؛ همین روزهای آخر بهشتیاش کردی. نمیدانم چه داشت که حالا روزهای بهشتیاش را کنار تو میگذراند، فقط میدانم بانویی داشت که همیشه حسرت و تحسین مرا برانگیخته، به گمانم زهیر باید بهشتی شدنش را مدیون و مرهون همین بانو باشد.
به دنبالش که فرستاده بودی و خواسته بودی ببینیاش، دل دل کرده بود... بانو اما بر او نهیب زده بود که: پسرِ دخترِ رسول خدا تو را خوانده و تو تردید میکنی؟ از جا بلند شده بود و وقتی برگشته بود، بانو دید که تارهای وجود همسرش از شوق میلرزند: آقا گفتند سرت در راه ما بریده خواهد شد!... آه... با قلبِ زهیر چه کرده بودید؟
سلام بر تو بانوی زهیر!
سلام من، از ایران - چهارده قرن بعد از آن روز تو - به ایمان و معرفت و شهامتی زنانه که هر سال، محرم، میستایمش.
دعاکن مرا بانوی زهیر! دعا کن من هم کربلایی شوم آن گونه که تو؛ نسخه قرن بیست و یکمی از یک زنِ عاشورایی.
- مریم روستا
@maae_maein
متأسفانه صوتها آپلود نمیشن ..
در صورت تمایل داخل کانال ماء معین در تلگرام
https://t.me/maae_maein
با هشتگ #سیدتنا_رقیه