#تدبر_در_برخی_نکات_جزء_پنجم
آیه ۲۴ : والمحصنات من النساء...
معنی ساده این آیه به این معنیست که زنان شوهردار که بر بقیه حرام شدهاند به استثنای آنهایی که به حالت عبد هستند که در قدیم معمول بوده
یعنی خدواند سبحان درباره زنهای شوهرداری که شوهرانشان در حالت کفر بودند اما اینها به اسلام پناه آورده بودند یا در جنگها اسیر شده بودند، اسلام برای اینها برنامه داشت و به هیچ وجه اجازهی تعدی نمیداد و به شدت مراقبت میکردند که برای آنها حالت بی عفتی یا سوءاستفاده پیش نیاید.
فرمودند : این حکم پروردگار سبحان است که هر زنی که در این آیه و آیات قبل ذکر شد برای شما حلال است که از طریق زناشویی ارتباط برقرار کنید و اگر به حالت ازدواج موقت ( متعه ، صیغه ) درآمد در صورتی که بخواهند مدت تعیین شده را ادمه بدهند اشکالی ندارد و میتوانند مهریه را اضافه یا کم کنند.
🔴 محصنت : حصن به معنای قلعه. کسی که خود را از بی عفتی کند میگویند محصن. کلمهی محصنات از نظر لغوی یعنی آنچه در حصن و حریم باشد. ریشه این کلمات در قرآن برای سه گروه استعمال شده.
✔️ ۱. زنان عفیف و پاکدامن : حضرت مریم (س) الذی احصنت فرجها
✔️۲. زنان شوهردار : المحصنات من النساء : شوهر حالت حصن دارد
✔️ ۳. زنان آزاده که اسیر جنگی نبودند کنیز هم نیستند. بی عفتی در میان کنیزان شایع بوده و اسارت موجب پردههای حیا و عفت زن میگردد.
از "فما استمتعتم" تا آخر در رابطه با ازدواج موقت یا همان صیغه است.
توجه به چهار شرط که از مجموع روایات استفاده میشود اما از عقل و وجدان هم استفاده میشود اگر رعایت بشود رفتن به سمت صیغه یا عقد موقت اشکال ندارد.
✔️ ۱. باعث سردی و بیتوجهی به خانواده دائم نشود. درباره پسران مجرد این قضیه نباید باعث بیتوجهی به ازدواج دائم شود.
✔️۲. به سایر زنها و دختران به چشم خریدارانه نگاه نکنند ( باعث بیعفتی میشود)
✔️ ۳. مسائل آبرویی و حتی ضد امنیتی ماجرا باید حفظ شود. کسانی که در موقعیتهای خاص هستند و بیم آن دارند که این مسئله موجب بیآبرویی شود باید حواسشان به نابود کردن این حس غریزی باشد.
✔️ ۴. تنوعطلب نشود و مدام باعث تکثر افراد نشود.
🔴 اگر این شرطها رعایت شود باز هم ما توصیه نمیکنیم.
آیه ۳۴ : الرجال قوامون علی النساء
🔴 نکته اول : قوام در اینجا به معنی پاسدار و نگهبان است. به معنی چیرگی و سلطنت و پادشاهی مرد نیست.
🔴 نکته دوم : بما انفقوا من اموالهم
هزینهی زندگی به عهدهی مرد است و زن حتی اگر کار میکند هیچ وظیفهای ندارد و مرد حق ندارد بدون رضایت واقعی زن از آن مال استفاده کند و اینکه هزینهی زندگی به عهدهی مرد است یکی از دلایل قوام بودن مرد است اصطلاحا به آن نفقه میگوییم. مرد باید تمام نفقههایی که برعهدهاش است بدون منت پرداخت کند.
🔴 والاتی تخافون نشوزهن
برای زنی که کم بگذارد سه راه برای مقابله ذکر شده است نه اینکه شما همهی سه راه را انجام دهید میخواهد مرتبهاش را بگوید.
✔️ فعظوهن : موعظهاش کنید. کسانی که مدرک و توانایی کافی ندارند در این مسئله وارد نشوند. مجردها مشاورهی پیش از ازدواج بروند و در زندگی به دنبال نصیحت هم نباشند.
✔️ واهجروهن فی المضاجع ؛ به معنی زندانی کردن نیست باید زن در دایره خانواده مهجور باشد. اگر کسی استفادهی صحیح از اینترنت را بلد نیست و اینترنت در اختیارش باشد باید در انتظار تبعات آن بود.
✔️ واضربوهن ؛ به معنای کتک زدن نیست به معنی برخورد است و به شوهر نگفته تو برخورد کنی بلکه به عهدهی حاکم شرع است و اسلام و قرآن اصلا این را توصیه نکرده است.
#آیه ۵۶ و ۵۷
آیه ۵۶ : ان الذین کفروا بآیاتنا
آنانی که کافر شدند در آیندهی زود جوری مزهی آتش را میکشند که پوست میاندازند. یعنی به آتش جهنم عادت نمیکند.
آیه ۵۷ : والذین آمنوا و عملوا الصالحات
در رابطه با اهل ایمان و بهشتیان
🔴 در مسائل تربیتی بیم و امید با هم است. آیه ۵۶ : بیم | آیه ۵۷ : تشویق و امید
👈 نکته : در این دو آیه در رابطه با کافران میگوید : "سوف نصلیهم نارا"
سوف برای آیندهی زود است.
"س" برای آیندهی بسیار بسیار نزدیک
در رابطه با عذاب میگوید سوف
👈 مقداری دورتر
در رابطه با بهشت، آرامش و مسائل تشویقی میگوید به چشم به هم زدنی با تو میدهیم.
🔴 یعنی لطف خدا از قهرش سریعتر است.🔴
من و شما باید مظهر لطف باشیم.
#آیه ۵۹
این آیه به نام آیهی اولی الامر است.
یک کلمهی اطیعوا برای الله و یک کلمهی اطیعوا برای رسول و اولی الامر به کار برده شده.
اولی الامر عطف به رسول است نه عطف به الله. جنس اطاعتی که از پروردگار میکنیم جنس عبد و معبود؛ اما جنس اطاعت از پیامبر جنس اطاعت فردی که به پیامبر و اهل بیت ایمان آورده و وقتی امر میکنند به دنبال آنان میرود.
✔️ همهچیز سلسه مراتب دارد.
#حدادپور_جهرمی
🌐 @maajar_ir
فاِن تنازعتم فی شیءِ...
اگر در هر امری من و شما به مشکل برخورد کردیم باید به پروردگار سبحان و اهل بیت مراجعه کنیم.
در ادامهی آیه میفرماید : این کنتم تومنون
اگر راست میگویید و اگر واقعا اهل ایمان هستید به هر کسی مراجعه نمیکنید که بخواهید مشکلات را بگویید.
یک جمله درباره کسانی که مشکلات درونی کشور را با #رادیوهای_بیگانه مطرح میکنند
هیچ آدم عاقلی دعوای خانگیاش را بیرون نمیبرد و بهانه دست بقیه نمیدهد که بخواهند کشور را مورد انواع و اقسام مشکلات سیاسی و حقوق بشر و... قرار بدهند.
این در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی است وگرنه کسی که با همسر مشکل دارد باید به مشاور مراجعه کند.
#آیه۷۱
خذوا حذرکم : در رابطه با #سامانه_های_دفاعی و #آرایه_های_دفاعی است
✔️ سامانه یعنی دستگاه و وسیله
✔️ آرایه یعنی افراد و نیروهای مسلح
هرگاه در آیات گفته میشود "یا ایها الذین آمنوا" بدانید این آیات در مدینه نازل شده است.
"خذوا حذرکم" بروید وسائل دفاعیتان را دربرابر دشمنتان بردارید. تولید، کار و مطالعه کنید.
خیلی کلی :
باید #متناسب_با_دشمن که حمله میکند سلاح متناسب با آن را برداریم. با کلاشینکف تنها نمیشود جلوی همه ایستاد. با دشمنی که مجهز به #سامانه_های_موشکی است باید سراغ موشک رفت حتی مطالعات هستهای و اتمی را برای حالتهایی که نیاز داریم نباید رها کنیم.
فانفروا ثبات او انفروا جمیعا : میخواهد گروه گروه باشد یا به صورت دسته جمعی
🔴 #تربیت_و_کار_فرهنگی در نیروهای مسلح مقدم بر کارهای دیگر است. یعنی اساس کار، کارِ فرهنگی است.
آرایهها ( نیروهای مسلح ) مقدم بر سامانهها هستند. ضرورت کار تربیتی و فرهنگی توسط نهادهای فرهنگی نیروهای مسلح از اینجا مشخص میشود.
#آیه۷۲ و ۷۳
در رابطه با #نفوذی در نیروهای مسلح صحبت شده است.
و ان منکم لمن لیبطئن : نفوذیهایی در نیروهای مسلح و اهل ایمان هستند که لاابالیگری میکنند و وقتی سختی و #تروری به آنها میرسد میگویند : خدا را شکر که ما با شما نبودیم.
و لئن اصابکم فضل من الله : اگر شما به یک خوبی برسید میآیند و از در غنائم وارد جمع شما میشوند و میگویند کاش ما با شما بودیم و شروع میکنند با شما عکس یادگاری میگیرند.
یک آیه درباره اساس کارهای فرهنگی ( آرایه و سامانهها ) است.
دو آیه دربارهی #نفوذیان جامعه در سیاست و نیروهای مسلح و ضرورت توجه بیشتر و حفاظت بیشتر از گزند آنان آمده است.
#آیه ۷۹
هر خوبی که به شما میرسد از جانب پروردگار سبحان و هر بدی از جانب خودتان است.
پروردگار سبحان خیر مطلق است و اگر شما مورد #ابتلاء و آزمایش قرار میگیرید زمینهاش را خودتان فراهم میکنید.
اعتراض نکنید که چرا مورد آزمایش قرار گرفتهاید.
به هر کس متناسب با آنچه انجام میدهد میرسد.
#حدادپور_جهرمی
🌐 @maajar_ir
22.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن
به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن
تلاوت آیاتی از قرآن کریم
توسط رهبر فرزانه و حکیم انقلاب اسلامی ❤❤
🌐 @maajar_ir
#عاشقانه_مذهبی
#امین_هانیه
#قسمت_64
با شنیدن سہ ڪلمہ ے آخر ضربان قلبم بالا رفت
صداش رو مے شنیدم!
صداے قلبم رو بعد از پنج سال مے شنیدم!
آب دهنم رو قورت دادم،چشم هام رو باز و بستہ ڪردم،آروم بہ سمت سهیلے برگشتم.
بہ ڪاشے هاے زیر پاش زل زدہ بود،گونہ هاش سرخ شدہ بود.
خبرے از اون لحن محڪم و قاطع ڪہ گفت "نگفت عاشقش نشو " نبود!
دست چپش رو برد بالا و گذاشت روے پیشونیش،از روے پیشونے دستش رو ڪشید همہ جاے صورتش
و روے دهنش توقف ڪرد.
چند لحظہ بعد دستش رو از روے دهنش برداشت،همونطور سر بہ زیر گفت:فقط بهم یہ فرصت بدید
همین!
نگاهم رو بہ ڪفش هاے مشڪے براقش دوختم.
این مردے ڪہ رو بہ روم ایستادہ بود،امیرحسین سهیلے،استاد دانشگاهم و دوس ت امین!
خب دوست امین باشہ،مگہ مهمہ؟
مگہ امین بیشتر از یہ پسرہ ے همسایہ ے سادہ س؟
لبخندے نشست روے لب هام.
توے قلبم گفتم:فقط یہ پسرہ همسایہ س همین!
قلبم گفت:سهیلے چے؟
جوابش رو دادم:بهش فرصت مے دم همین!
همین،با معنے ترین ڪلمہ ے اون شب بود!
صداے شهریار از توے حیاط بلند شد:هانیہ بدو مردم منتظرن!
همونطور ڪہ چادرم رو سر مے ڪردم با صداے بلند گفتم:دارم میام دیگہ!
از اتاق خارج شدم،مادرم قرآن بہ دست ڪنار در خروجے ایستادہ بود.
ر من این قرآن الزمہ مراقبش باشہ یا پسر مردم؟
شهریار با خندہ گفت:آخہ ماد
چپ چپ نگاهش ڪردم و چیزے نگفتم
قرآن رو بوسیدم و از زیرش رد شدم،پدرم بہ سمتم اومد و گفت:حاضرے بابا؟
سرم رو بہ نشونہ ے مثبت تڪون دادم.
پدر و مادرم سوار ماشین شدن،شهریار هم دنبالشون رفت.
عاطفہ ڪنارم ایستاد با لبخند نگاهم ڪرد و گفت:استرس دارے؟
سریع گفتم:خیلے!
جدے نگاهم ڪرد و گفت:عوضش بہ این فڪر ڪن از ترشیدگے درمیاے!
با مشت آروم ڪوبیدم بہ بازوش و گفتم:مسخرہ!
خندید و چیزے نگفت.
شهریار شیشہ ے ماشین رو پایین ڪشید و گفت:عاطفہ خانم شما دومادے؟
رو بہ پدر و مادرم ادامہ داد:دارن دل و قلوہ میدن!
با حرص گفتم:شهریار نڪنہ تو عروسے انقد عجلہ دارے!
عاطفہ اخم ساختگے ڪرد و گفت:با شوور من درست حرف بزن.
ایشے گفتم و بہ سمت ماشین رفتم.
عاطفہ در رو بست،قبل از من ڪنار شهریار نشست،من هم سوار شدم،پدرم با گفتن بسم ہللا الرحمن
الرحیم ماشین رو روشن ڪرد.
شهریار با ترس چشم هاش رو دوخت بہ سقف ماشین و لبش رو بہ دندون گرفت.
تو همون حالت سرش رو بہ سمت چپ و راست تڪون داد و گفت:خدا میدونہ قرارہ چہ بالیے از آسمون
نازل بشہ ڪہ ما هر قدممونو با قرآن و بسم ہللا برمیداریم.
شهریار رو بہ من جدے ادامہ داد:خواهرم حداقل همین تهران مراسم میگرفتے!تا قم نمے رسیما!
مادرم با تحڪم گفت:شهریار!
شهریار نگاهے بہ مادرم انداخت و گفت:چشم مامان جونم چیزے نمیگم!
پدرم با خندہ گفت:آفرین.
عاطفہ نگاهم ڪرد و با اضطراب گفت:هانیہ چادرت ڪو؟
خواستم دهن باز ڪنم ڪہ شهریار گفت:رو سرش!
برادر بزرگم نمڪدون شدہ بود!
نویسنده: لیلی سلطانی
@maajar_ir
#عاشقانه_مذهبی
#امین_هانیه
#قسمت_65
یعنے خوشحال بود،خیلے خوشحال!
عاطفہ گفت:منظورم چادر سفیدہ!
آروم گفتم:جیران خانم میارہ!
صداے هشدار پیام موبایلم بلند شد ،با عجلہ موبایلم رو از توے ڪیفم درآوردم.
رمز رو زدم و وارد صندوق پیام ها شدم.
حنانہ بود. "عروس خانم ڪجایے داداشم رماتیسم گرفت از بس این ڪوچہ رو بالا پایین ڪرد"
بے اختیار لبخندے روے لبم نشست،عاطفہ با شیطنت گفت:یارہ؟
سرم رو بلند ڪردم و گفتم:نہ خواهر یارہ!
مادرم برگشت سمت ما و گفت:هانے،بهارم دعوت ڪردے؟
سرم رو تڪون دادم:آرہ میاد حسینیہ!
یڪ ساعت بعد رسیدیم سر خیابون دانشگاہ،پدرم خیابون رو رد ڪرد و وارد ڪوچہ ے حسینیہ شد.
لبم رو بہ دندون گرفتم و شروع ڪردم بہ جویدن.
نزدیڪ حسینیہ رسیدیم،سهیلے دست بہ سینہ جلوے حسینیہ قدم مے زد.
سرش رو بلند ڪرد،نگاهش افتاد بہ ما.
ایستاد،پدرم براش بوق زد،با لبخند سرش رو تڪون داد.
پدرم ماشین رو پارڪ ڪرد و پیادہ شد.
سهیلے و پدرم مشغول صحبت شدن.
ڪت و شلوار آبے نفتے با پیرهن سفید پوشیدہ بود.
موها و ریش هاش مرتب تر از همیشہ بود!
استادم داشت داماد مے شد!
داما د من!
مادرم چادرش رو مرتب ڪرد و پیادہ شد،عاطفہ چشمڪے بہ شهریار زد و گفت:مام بریم.
دستگیرہ ے در رو گرفتم و گفتم:باهم بریم!
شهریار در رو باز ڪرد و پیادہ شد.
عاطفہ هم پشت سرش!
نگاهم بہ شهریار و عاطفہ بود ڪہ چند تقہ بہ شیشہ ے پنجرہ ے ڪنارم باعث شد ڪہ سرم رو
برگردونم.
پدرم بود،در رو باز ڪردم و پیادہ شدم.
پدرم دستم رو گرفت،باهم قدم برمے داشتیم،چند قدم با سهیلے فاصلہ داشتیم.
با دیدن من نگاهش رو دوخت بہ گوشہ ے چادرم و گفت:سلام!
آروم جوابش رو دادم.
دیگہ نایستادم و وارد حسینیہ شدم.
با لبخند بہ حسینیہ نگاہ ڪردم، برعڪس دفعہ ے اولے ڪہ اومدم سیاہ پوش نبود!
ماہ شعبان بود و حسینیہ هم رنگ ماہ گل بارون و با پرچم هاے رنگ!
چیزے ڪہ قشنگترش مے ڪرد سفرہ ے عقد سفید و نقرہ اے بود ڪہ وسط حسینیہ مے درخشید!
مادرم و عاطفہ همراہ جیران خانم و حنانہ ڪنار سفرہ ے عقد نشستہ بودن.
خانم محمدے با لبخند بہ سمتم اومد و روبوسے ڪرد.
حنانہ و جیران خانم هم اومدن ڪنارمون.
جیران خانم گونہ هام رو بوسید و تبریڪ گفت.
حنانہ با شیطنت گفت:مامان خانم من ڪہ گفتہ بودم عروستو دیدم.
چشم غرہ اے بہ حنانہ رفتم،جیران خانم بستہ ے سفیدے بہ سمتم گرفت و گفت:هانیہ جان برو چادرتو
عوض ڪن!
تشڪر ڪردم و بستہ رو ازش گرفتم،همراہ حنانہ رفتیم گوشہ ے حسینیہ،چادر مشڪے م رو درآوردم و
دادم بہ حنانہ.
بستہ رو باز ڪردم،چادر سفید تورے با اڪلیل هاے نقرہ اے!
هم خونے جالبے با سفرہ ے عقد داشت.
شال سفید رنگم رو مرتب ڪردم،چادر رو سر ڪردم.
رو بہ حنانہ گفتم:چطورہ؟
با ذوق نگاهم ڪرد و گفت:عالے!
نویسنده: لیلی سلطانی
@maajar_ir
🔸سردار حجازی به لقاءالله پیوست
🔹روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیهای از عروج سردار حجازی جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه بر اثر عارضه قلبی خبر داد.
روحشان شاد
🌐 @maajar_ir
💠دعای روز ششم ماه مبارک💠
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ لا تَخْذُلْنِي فِيهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِيَتِكَ، وَ لا تَضْرِبْنِي بِسِيَاطِ نَقِمَتِكَ، وَ زَحْزِحْنِي فِيهِ مِنْ مُوجِبَاتِ سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَ أَيَادِيكَ، يَا مُنْتَهَى رَغْبَةِ الرَّاغِبِينَ
خدایا مرا در این ماه به خاطر نزدیک شدن به نافرمانی ات وامگذار، و با تازیانه های انتقامت عذاب مکن، و از موجبات خشمت دورم بدار، به فضل و عطاهایت، ای نهایت دلبستگی دل شدگان
#ماه_رمضان
🌐 @maajar_ir
مهلت پاسخگویی
فردا سه شنبه مغرب
آی دی پاسخگویی
@sabh93
التماس دعا
🌐 @maajar_ir
حالت تشنگی ام حس عجیبی دارد
نام ارباب شده چشمه صحرای دلم ...
#ششم_رمضان_۱۴۰۰
🌐 @maajar_ir
کاش می شد بدهم زندگی ام را عوضش
جرعه ای آب بر آن حضرت عطشان بدهم
[سلام بر حسین علیه السلام]
#حسین_من♥️
#ماه_بندگی
🌐 @maajar_ir