eitaa logo
معارف
29 دنبال‌کننده
21 عکس
94 ویدیو
100 فایل
اصول دین و عقائد
مشاهده در ایتا
دانلود
۳.pdf
8.76M
📚عنوان : ترجمه کتاب جامع السعادات ✍️نویسنده : محمدمهدی نراقی 📝مترجم : سیدجلال الدین مجتبوی 📖موضوع : اخلاق 3️⃣جلد سوم
💥 حوادث زندگیِ ما اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه مقدراتی است که با دست تقدیر الهی رقم خورده است. 💥 قصۀ یوسف صدیق، در نگاه ظاهری، بر اساسِ چند حادثۀ تصادفی شکل گرفته است، ولی خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید «ما بودیم که به یوسف مکنت دادیم». 🔵 آیت‌الله میرباقری: "قرار گرفتنِ مسئولیتِ «خدمتِ به آستان اهل بیت(ع) و سربازی امام زمان(عج)» بر دوش اشخاص، با دستِ تقدیرِ خداوند متعال رقم می‌خورد و ناشی از نیست. خداوند متعال در قرآن کریم وقتی ماجرای را بیان می‌کند می‌فرماید که برادران یوسف، او را در چاه انداختند و ماجراهایی پیش آمد تا آنجا که به خانۀ یکی از بزرگان مصر راه پیدا کرد. این بزرگ مصر، وقتی یوسف را از بازار خرید، عظمت و بزرگی را در چهره او دید و به همسرش که فرزندی نداشت گفت "[وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ] أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا" گفت برده‌وار با او برخورد نکن، او شخصیت بزرگی است و روزی به کارمان می‌آید. و اصولاً او را به عنوان فرزند خودش انتخاب کرد و از آن جا بود که حضرت یوسف به عنوانِ فرزندخواندۀ یکی از بزرگان مصر شد، در حالی که در چند روز قبل، او یک کودک افتاده در چاه، در یک بیابان بود. اگر یک بخواهد این داستان را روایت کند، همه ماجرا را بر اساس تصادفات تحلیل می‌کند: تصادفاً برادرانِ یوسف، او را در چاه انداختند، تصادفاً کاروان تشنه‌ای که مسیرش هیچ‌گاه از این‌جا عبور می‌کرد، گذرش به این جا افتاد، تصادفاً در اینجا تشنه شدند، تصادفاً رفتند آب بیاورند و آب نبود و به‌خاطر تشنگی، مجبور شدند که از آبِ تلخِ چاهی که حضرت یوسف در آن بود استفاده کنند، تصادفاً از این چاه آب برداشتند و تصادفاً یوسف صدیق بالا آمد، تصادفاً ماجرا چنین پیش رفت که او را ببرند و بفروشند، تصادفاً در مصر فروختند، تصادفاً یکی از بزرگان مصر، مشتریِ یوسف شد، تصادفاً عظمت را از چهره او فهمید و دانست که آینده روشنی دارد، تصادفاً خدا به آن‌ها بچه نداده بود، و تصادفاً حضرت یوسف را به عنوانِ فرزندخوانده انتخاب کردند... و تصادفات دیگر... . ما را این‌گونه تحلیل می‌کنیم! ولی خداوند متعال در می‌فرماید «وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْض»؛ . و تازه، این اولِ تقدیری است که ما با این بنده خوب انجام دادیم، «وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ». این درس بزرگی است: «وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ». خداوند بر کار خود غالب است و هر کاری را که بخواهد، انجام می‌دهد. خداوند یک گِله‌ای هم از ما می‌کند «وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»، اگر مردم این را می‌دانستند، به درِ هیچ خانۀ دیگری نمی‌رفتند. این نکته را عرض کردم که ما تلقی نکنیم که تصادف شده و تصادفات دست به دست هم داده و ما آمده‌ایم و اینجا نشسته‌ایم! خیر! بلکه تقدیری پشت‌سرِ این امر هست. یک دستی ما را به اینجا آورده است و فقط یک طرفِ ماجرا ما هستیم، طرفِ اصلیِ ماجرا خداوند متعال و ولیّ او وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه) است. بنابراین، فرصت‌ها را باید یک نعمت الهی تلقی کرد.‌ نعمت‌های الهی وقتی به سراغ انسان می‌آید، با «شکر» و «کفرِ» انسان است که این نعمت، یا افزون می‌شود یا از دست می‌رود."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی درباره کرونا به مردم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 گناه، بویِ تعفّن داره! روح رو بدبو می‌کنه ... نباید بذاریم بوی گناه، ملائکه رو ازمون دور کنه! و حمایتِ ملائکه رو از دست بدیم! با استغفار، بوی متعفن گناه رو از روحمون پاک کنیم و معطّــــر بشیم 🌺 !
✅ چرا هر رکعت نماز دو سجده دارد؟ ✍️از امام على💚 علیه السلام از فلسفه اول سؤال شد، حضرت فرمود سجده اول به اين معنا است که خدايا اصل ما از خاک است. و معناى سر برداشتن از سجده اين است که خدايا ما را از خاک خارج کردى. و معناى سجده دوم، اين است که خدايا دوباره ما را به خاک برمى گردانى. و سربرداشتن از سجده دوم به معناى اين است که خدايا يک بار ديگر در قيامت از خاک بيرونمان خواهى آورد... 📚علل‌الشرايع،شيخ‌صدوق،ج۱،ص۲۶۲
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-1.pdf
1.07M
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 1️⃣جلد اول
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-2.pdf
1.06M
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 2️⃣جلد دوم
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-3.pdf
871.1K
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 3️⃣جلد سوم
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-4.pdf
772.7K
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 4️⃣جلد چهارم
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-5.pdf
686.3K
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 5️⃣جلد پنجم
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-6.pdf
1.04M
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 6️⃣جلد ششم
التفسير الصافي-الفيض الكاشاني-7.pdf
942.1K
📚عنوان : تفسیر صافی ✍️نویسنده : فیض کاشانی 📖موضوع : تفسیر 7️⃣جلد هفتم
✅ لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّین، اباحه گری را تجویز نمی کند. 🔸این «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» ناظر به آزاد بودن انسان است؛ این‌طور نیست که این اباحه‌گری را ـ معاذ الله ـ تجویز کرده باشد. 🔸خب اگر انسان بخواهد دین را بپذیرد یا نپذیرد که ـ معاذ الله ـ می‌شود اباحه‌گری؛ پس آ‌ن «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ»، آن بگیر و ببندها برای چیست؟ این با «لاَ إِکْرَاهَ» سازگار نیست، با «قُلِ الْحَقُّ» سازگار نیست، با «إِنَّا هَدَیْنَاهُ» سازگار نیست. 🔸آنجا ناظر به جریان تکوین است؛ انسان، آزادانه یا بهشتی است یا دوزخی و این حریّت انسان را تأکید می‌کند. 🔸بعد فرمود انبیا را فرستادیم به شما بگویند، عقل دادیم، فطرت دادیم، ائمه مأموریت پیدا کردند جانشین پیامبر(علیهم السلام) باشند، اینها به شما بگویند. 🔸اگر با داشتن همه این حجج الهی بیراهه رفتید آن وقت بگیر و ببند شروع می‌شود «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ». 🔸این «خذُوهُ فَغُلُّوهُ * ثُمَّ الْجَحِیمَ صَلُّوهُ» با «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّین» کاملاً هماهنگ است. 🔹برگرفته از درس تفسير قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره احزاب، آيات33 الي 35/
🖊 از امام کاظم (علیه ‏السلام) سؤال شد: فرشتگان اعمال ما را که می ‏نویسند آیا خاطرات و نیتهایی را که فقط از دل گذرانده ‏ایم و هنوز به لباس عمل در نیاوردیم هم می‏ نویسند؟ حضرت فرمودند: آیا بوی باغ و بستان و بوی کثافت و گنداب یکی است؟ اگر از کنار باغی پر از گل و معطر بگذرید، بوی خوب احساس می‏ کنید و چنانچه بوی بد به مشام انسان برسد، می‏ فهمد که اینجا کثافت و زباله است. از بو می‏ توان فهمید که از کنار باغ می‏ گذریم یا از کنار چاه. ✅ (برگرفته از کتاب حکمت عبادات، حضرت آیت الله جوادی آملی، ص78)
🌟روزی جوانی از پدرش پرسید معنی حمد چیست؟ 🍃 پدرش گفت: پسرم، گمان کن در شهر می‌روی و سلطان تو را می‌بیند و سلطان بدون این‌که به او چیزی ببخشی، وزیر را صدا کرده و به تو کیسه‌ای طلا می‌بخشد. تو از وزیر تشکر می‌کنی یا سلطان؟؟ پسر گفت: از سلطان 🌟 پدر گفت: معنی شکر هم این‌ است که بدانی هر نعمتی که وجود دارد از سلطان (خدا) است. اگر کسی به تو نیکی می‌کند او وزیر است و این نیڪی به امر خدا است. پس او لایق همه حمدها است
zan daa aeeneye jamal_43635.pdf
1.11M
📚عنوان : زن در آینه جلال و جمال ✍️نویسنده : آیت الله جوادی آملی 📖موضوع : جایگاه زن
معاد.pdf
3.16M
📚عنوان : گزیده ای از کتاب معاد در قرآن ✍️نویسنده : آیت الله جوادی آملی 📖موضوع : تفسیر
💟امیر المومنین علیه السلام فرمود: وقتی که بلاها بر مردم فرود می اید و نعمتها از دستشان می رود، 🙌اگر با نیت صادقه و دل مشتاق به پروردگار متعال پناه ببرند،خداوند آنچه را که از دستشان رفته به آنان باز می گرداند و هر فسادی را بر آنان اصلاح می کند. 📘 نهج البلاغه /خطبه ۱۷۶
🗣 ندایی تکان دهنده که هر روز سر داده می‌شود ✴️عنْهُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَكَمِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ اَلنَّهَارَ إِذَا جَاءَ قَالَ يَا اِبْنَ آدَمَ اِعْمَلْ فِي يَوْمِكَ هَذَا خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ بِهِ عِنْدَ رَبِّكَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ فَإِنِّي لَمْ آتِكَ فِيمَا مَضَى وَ لاَ آتِيكَ فِيمَا بَقِيَ وَ إِذَا جَاءَ اَللَّيْلُ قَالَ مِثْلَ ذَلِكَ. ✍🏻 امام صادق عليه السلام فرمودند: وقتی روز می‌شود، به مردم ندا دهد: "اى فرزند آدم، در اين روز كار نيكى كن تا من در روز قيامت نزد پروردگارت براى تو گواهى دهم، زيرا من در گذشته پيش تو نيامدم و پس از اين هم نزدت نيايم." و شب هم همين سخن را گويد. 📚الکافی، ط_الاسلامیه، ٢/٤٥٥
✅تفاوت خوف و خشيّت 🔸وجود مبارك پيغمبر اسلام(صلّي الله عليه و آله و سلّم) و انبياء(عليهم السلام) عموماً اين‌طورند كه در تبليغ رسالت از هيچ كسي خشيتي ندارند (الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلاَ يَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ)... 🔸خشيّت آن تأثّر قلبي است كه بداند اين شخص يا اين شيء منشأ اثر است. 🔸از مار و عقرب خوف دارند، نه خشيّت! 🔸آن‌كه مؤثر حقيقي است خداي سبحان است. 🔸فرمود مبلّغان الهي فقط از خدا خشيّت دارند و از احدي خشيّت ندارند ... 🔸نكته اساسي اين است كه آيا انبياء اصلاً خشيّت ندارند يا در كارهاي تبليغي خشيّت ندارند؟ چون در اينجا اينها را در تبليغ داراي خشيّت توحيدي معرفي كرده است. 🔸پاسخش اين است كه كارهاي انبياء -چه قولشان، چه فعلشان، چه تقريرشان- حجّت است، مي‌شود تبليغ ... 🔸كارهاي اينها حجّت است؛ يا حجّت بر وجوب است يا حجّت بر جواز است؛ سهو و نسيان كه ندارند، خطا و خطيئه كه ندارند، مي‌شود حجت الهي... 🔸بنابراين نمي‌شود گفت اينها مثل مبلّغان عادي‌اند كه كارهاي فراواني دارند تبليغ هم دارند، اينها در تبليغ خشيّت ندارند، خير! 🔸اينها در هيچ كار از غير خدا خشيّت ندارند، براي اينكه جميع كارهايشان تبليغي است. 🔸بر اساس إِنَّ صَلاَتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ، همه شؤون اينها تبليغ الهي است مي‌شود حجت خدا ... ◀️پرسش: در آيات ديگر به انبياء خوف نسبت داده مي‌شود مثلاً درباره حضرت موسي فرمود: خَائِفاً يَتَرقَّب 🔸پاسخ: خوف است؛ خوف چيز خوبي است نه خشيت! 🔸آدم وقتي مار و عقرب را مي‌بيند بايد كنار برود، اتومبيل به سرعت مي‌آيد بايد كنار برود، سيل و آتش است بايد خوف داشته باشد. 🔸خوف، ترتيب اثر عملي است اما خشيّت، تأثّر قلبي است يعني غير او را مؤثّر بداند. 🔸آتش كه مؤثر نيست، آب كه مؤثر نيست، سيل كه مؤثر نيست، آن‌كه «بيده الإحياء و الإماته» كه «هو الله» است او مؤثر است. 🔸خوف، ترتيب اثر عملي است كه هر عاقلي بايد اين كار را انجام بدهد. 🔹برگرفته از درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره احزاب، آیات 39 الی 44
شفا.pdf
5.79M
📚عنوان : برهان شفا ✍️نویسنده : شیخ الرئیس ابوعلی سینا 📝مترجم : مهدی قوام صفری 📖موضوع : معرفت شناسی
توحید مفضل.pdf
1.62M
📚عنوان: ترجمه توحید مفضل 📝مترجم : علامه مجلسی 📖موضوع: کلام
✅نشانه صلوات خدا بر مؤمنان: بي تابي براي نماز و لذّت جان دادن 🔸فرمود هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلاَئِكَتُهُ؛ خداي سبحان آن تصليه، آن رحمت خاص را نصيب شما مي‌كند. 🔸آن رحمت تشريعي را كه نصيب همه كرده است ولي اين گرايش، اين علاقه، اين كوشش [چيز ديگر است] 🔸مي‌بينيد بعضي‌ها همين كه اول وقت مي‌شود براي نماز اول وقت بي‌تاب‌اند. 🔸بعضي‌ها متأسفانه مي‌بينيد با اينكه دارند اذان مي‌گويند اينها مرتب اطراف حرم دارند مي‌گردند، مشغول بيع و شراء هستند، نماز مي‌خوانند امّا آن حساسيّت را ندارند. 🔸اين گرايش، اين طپش، اين علاقه كه من با خداي خودم در اولين فرصت گفتگو كنم اين يك نورانيّتي است در قلب هر كسي نيست. 🔸اگر اين نورانيّت پيدا شد بداند اين صلوات الهي است ... 🔸اگر كسي مؤمن باشد خدا در دنيا نسبت به او يك برخورد خاص دارد (يك)، بعد از دنيا هم نسبت به او يك برخورد ويژه دارد (دو) 🔸در دنيا اين گرايش‌ها و اين علاقه‌ها و اين محبت‌ها و اين فرصت‌ها را در اختيار او قرار مي‌دهد؛ بعد از مرگ هم با سلامت هستند. 🔸درست است هنگام مُردن فشار هست، يا در طليعه قبر و برزخ فشار هست، يا در ساهره قيامت فشار هست ... اما در همه اين موارد كه يوم‌‌اللّقاء است او راحت راحت است، در کمال سلامت است، تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ ... بعد از دنيا هم تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ 🔸انسان در حال احتضار تمام مجاري ادراكي‌اش بسته مي‌شود، يعني حتي نزديك‌ترين ارحامش را كه فرزندان او هستند نمي‌شناسد، لكن فرشته‌هاي رحمت و اولياي الهي را -كه مي‌آيند در كنار او- مي‌بيند... 🔸الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلاَمٌ عَلَيْكُمُ؛ فرشته‌ها با سلام وارد مي‌شوند، با سلام عرض ارادت مي‌كنند، با سلام قبض روح مي‌كنند. 🔸هيچ لذّتي براي مؤمن در تمام مدت عمر به اندازه لذّت جان دادن نيست؛ چنين فضيلتي است! ... 🔸او در كمال راحتي اصلاً يادش نيست كه زن و بچه داشت؛ وقتي يادش نباشد كه نگران نيست! 🔹برگرفته از درس تفسير قرآن حضرت آیت الله العظمی /سوره احزاب، آيات 41 الي 48
🔰حق النفس يعني چه؟ 💬همانطور كه اشاره شد رساله ے حقوقے امام سجاد (ع) يك نگاه جامع به حق خدا، حق الناس و حق النفس و حتے حق عبادات مثل حق نمازو روزه دارد. امام در واقع يك نگاه جامع به آنها كرده اند، اينكه ما نسبت به خالق يك مسئوليتے داريم و نسبت به مردم يك مسئوليتے ، همچنين نسبت به خود و مسائل شرعے مانند نماز نيز مسئوليت داريم. بعضے ها حق نماز و روزه را ضايع مے كنند. حق النفس به معناے حق خودمان است، چون نفس به معناے ذات و به معناے حقيقت انسان است. همانطور كه مے دانيد ما مكرراً در آيات قرآن مي‌خوانيم كه مواظب نفس خود باشيد. قو انفسكم و اهليكم ناراً وقوده الناس والحجارة يا در قرآن مے خوانيم: اگر نيكے كنيد به خود مے كنيد و اگر بدے كنيد به خود مے كنيد، ليس الانسان الا ما سعے. مجموعه ے اين آيات میرساند كه معناے حق نفس يعنے حقوق و وظايفي كه يك انسان نسبت به خود دارد. حالا اين حقوق دو بخش است، يك بخش حقوق مادے است و حفظ بدن از آفات و آسيب‌ها است. بدن ما امانت است و ما نمے توانيم نسبت به بدن و حقوقے كه اعضاء دارند بے تفاوت باشيم. يك كسے بگويد اين چشم متعلق به خودم است و مے خواهم آن را در بياورم، اين دست مال خودم است مے خواهم خال كوبے كنم، اين انگشت متعلق به خودم است مي‌خواهم آن را بكنم، اسلام اجازه ے اين كارها را به انسان نمے دهد. به همين دليل اگر بعضے افراد حقوق مادے و معنوے خود را چه در جنبه ے افراط و چه در جنبه ے تفريط ناديده بگيرند اشتباه است. در زمان پيامبر افرادي غرق در عبادت و نماز بودند با مردم ارتباط نداشتند، غذا نمے خوردند، ازدواج نمے كردند، در اين باره پيامبر ص فرمودند: اين سنت من نيست، من كه پيامبر شما هستم ازدواج مے كنم، فرزند مے آورم، غذاے خوب مے خورم يا كسانے را داشتيم كه اهل رهبانيت يا همان گوشه گيرے بودند، از خود كم مے گذاشتند در اين باره حضرت فرمودند: رهبانيت امت من جهاد است، اگر مے خواهيد به خود فشار بياوريد با دشمن مبارزه كنيد. در اينجا مثالي عرض كنم: فرض كنيد كسي بگويد من اختيار خود را دارم مي‌خواهم معتاد شوم، خوب ببنيد اين ريه كه در اختيار انسان است، اين اعضایے كه خدا برا تنفس به انسان داده است، براي اين است كه هواے پاك استفاده كند.
🌷 خداوند متعال (جل جلاله) میفرماید : 🔹کسانی که مرا یاد می کنند،میهمان من هستند. 🔹کسانی که مرا اطاعت می کنند، در نعمت من هستند. 🔹کسانی که مرا شُکر می کنند، در فزونی نعمت‌هایم هستند. 🔹و اهل معصيتم را از رحمتم مايوس نمى كنم 🔹اگر توبه كنند، دوست آنها هستم. 🔹اگر مريض شوند، طبيب آنها هستم 🔹گناهکاران را با سختی ها و مصيبت‌ها مداوا مى كنم تا آنها را از گناهان و عيب‌ها پاك كنم. . 📚 ترجمه ارشاد القلوب ، ص ۲۲۷