یکشنبهها /نهج البلاغه
✅ یاد مرگ
⬅️ روزی امیرالمومنین در پشت سر جنازهای همراهی میکردند که صدای خندهی شخصی را شنیدند و این حکمت زیبا را فرمودند :
♦️ كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ
گويى كه مرگ بر ديگران مقرر شده، نه بر ما.
♦️ وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ
گويى حق بر غير ما واجب شده
♦️ وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ
و گویی، اين مردگان كه مى بينيم، مسافرانى هستند كه بزودى به نزد ما باز مى گردند
♦️ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ
آنها را در گورهايشان مى گذاريم و اموالشان را مى خوريم،پندارى، كه پس از آنها جاودانه خواهيم زيست.
♦️ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ.
سپس، هر اندرز دهنده اى را چه مرد و چه زن فراموش مى كنيم و خود را به دست هر بلا و آفت مى سپاريم.
👈٢. داستان
براء بن عازب که یکی از معروفترین صحابه است گفت: ما در خدمت حضرت رسول صل الله و علیه و اله بودیم نظر من افتاد به جماعتی که در محلی جمع گشته بودند پرسید بر چه مردم اجتماع کرده اند؟ گفتند: جمع شده اند قبر می کنند.
♦️براء گفت: چون حضرت اسم قبر را شنید شتاب کرد در رفتن بسوی آن تا خود را به قبر رسانید.
♦️ پس به زانو نشست کنار قبر من رفتم به طرف دیگر و مقابل روی آن حضرت تا تماشا کنم که آن حضرت چه می کند دیدم گریست به حدی که از اشک چشم خود خاک را تر کرد پس از آن رو کرد به ما فرمود: اخوانی لمثل هذا فاعدوا برادران من از برای مثل این مکان تهیه ببیند و آماده شوید.
#یاد_مرگ
#مجالس_ختم
#تذکر
#دنیا
#نهج_البلاغه
@maaref_kootah_ir
https://eitaa.com/joinchat/335610032C11a9ae14bb