اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش چون هر دَم
جَرَس فریاد میدارد که بَربندید مَحمِلها
به مِی سجّاده رنگین کن گَرت پیرِ مُغان گوید
که سالِک بیخبر نَبوَد ز راه و رسمِ منزلها
شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل
کجا دانند حالِ ما سبکبارانِ ساحلها
همه کارم ز خودکامی به بدنامی کشید آخر
نهان کِی مانَد آن رازی کزو سازند محفلها
حضوری گر همیخواهی از او غایب مشو حافظ
مَتٰی ما تَلْقَ مَنْ تَهْویٰ دَعِ الدُّنْیا و اَهْمِلْها
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
4_5859650815672715911.mp3
6.87M
#تلنگری
#استاد_شجاعی 🎤
🔺نَفْس یعنی چی؟
▫️به چه بخشی از وجود من، میگن نَفْس؟
▫️نفس، از چه جنسی هست؟
▫️چه بخشهایی داره؟
🔺من چجوری باید مدیریتش کنم؟
▫️چجوری باید باهاش برخورد کنم؟
#انسان_شناسی
#هدف_خلقت
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
*خاطرات دکتر ویکتور فرانکل روانشناس سبک معنا درمانی در روانشناسی*
از زندان های مخوف و کوره های آدم سوزی اس اس ها در جنگ دوم جهانی که زنده رهائی یافته است ...
با وجود اینکه ما در اردوگاهِ کار اجباری محکوم به یک زندگی ذهنی و جسمی بدوی بودیم.
*امکان این بود که در ژرفنای زندگی معنوی نیز غوطه ور شویم*...
شاید افراد حساسی که به زندگی روشنفکرانه ی پر بار عادت کرده بودند بیشتر از دیگران رنج می بردند ....
*گزیده ازکتاب انسان در جستجوی معنا از ویکتور فرانکل
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
از بایزید بسطامی پرسیدند:
علامت محبت خدا چیست؟
بایزید گفت:
آنکسی که خدا
او را دوست دارد
سه خصلت بدو دهد:
سخاوتی چون سخاوت دریا
محبتی چون محـبت آفتــاب
و تواضعی چون تواضع زمین
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
تو کریم مطلق و من گدا، چه کنی جز اینکه بخوانیام
در دیگری بنما که من، به کجا روم چو برانیام
همه عمر هرزه دویدهام، خجلم کنون که خمیدهام
من اگر به حلقه رسیدهام، تو برون در ننشانیام
میرزا عبدالقادر #بیدل دهلوی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
بیا تا قدر یکدیگر بدانیم
که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم
چو مؤمن آینه مؤمن یقین شد
چرا با آینه ما روگرانیم
#مولانای_جان
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
کریمان جان فدای دوست کردند
سگی بگذار ما هم مردمانیم
فسون قل اعوذ و قل هو الله
چرا در عشق همدیگر نخوانیم
#مولانای_جان
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
به خود ِ خویش بازگرد
و در خویشتن بنگر .
و اگر ببینی که زیبا نیستی ؛
همان کن که
پیکر تراشان با پیکر می کنند.
هر چه زیادی است بتراش
و دور بیانداز .
اینجا را صاف کن و
آنجا را جلا بده .
کج را راست کن
و سایه را روشن ساز
و از کار خسته مشو ....
افلاطون
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
*آسیب های کینه*.
زنی مبتلا به درد شدید زانو گفت هیچ طبیبی نتوانسته بود درد را دوا کند.
از مرد پارسایی خواست تا او را از این درد کشنده خلاص کند. مرد پاسا با مهربانی از او پرسیدآیا از کسی کینه ای به دل داری؟.
ابتدا زن از بیان حقیقت طفره رفت. سپس گفت که خواهرم رفتار بدی با من داشته و من شدیدا از او کینه به دل گرفته ام.
به هر حال درد او بقدری شدید بود که ناچار بود حرف مرد پارسا را گوش دهد. او به ملاقات خواهرش رفت و او را در آغوش گرفت و گفت: بیا کینه ها را دور بیندازیم و گل آشتی به جای آن بکاریم.
مدت کوتاهی پس از این ماجرا زن در کمال تعجب متوجه شد. درد زانویش کاملا از بین رفته است.
*اگر از کسی کینه به دل بگیریم بیش از همه به خود آسیب رسانده ایم*..!!!! ....
*از کتاب 365 روز با بزرگان تالیف شیروانی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
گويند که ابراهيم ادهم چهارده سال تمام پياده سفر کرد تا به خانه کعبه رسيد.
او در اين مدت، دو رکعت نماز می خواند و قدمی بر می داشت و می گفت:
اگر اين راه را با قدم ميروند، من به ديده ميروم.
وقتی ابراهيم ادهم به مکه رسيد، خانۀ کعبه را نديد و با خود گفت:
اين ديگر چه حادثه ای ست؟
شايد به چشم من آسيبی رسيده است.
در همين فکر بود که ندايی به گوش رسيد: چشم تو آسيبی نديده است.
خانۀ کعبه به استقبال بانويی رفته است که به سوی مکه می آيد.
ابراهيم گفت: اين کدام زن است که چنين مقامی دارد؟
ناگهان رابعه راديد که عصا زنان می آمد و همين که نزديک شد، خانۀ کعبه به جايگاه خود بازگشت.
ابراهيم فرياد زد ای رابعه!
اين چه شوری است که در جهان انداختی؟
رابعه گفت: تو شور در جهان انداختی که چهارده سال رنج کشيدی تا به خانۀ خدا رسيدی.
ابراهيم گفت: آری، من چهارده سال در اين راه مشغول نماز بودم،
اما در حيرتم که چرا مقام تو را نيافتم؟
رابعه گفت:
زيرا تو در نماز بودی و من در نياز.
تذکرة الأوليا
عطار نيشابوری
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
غلامِ نرگسِ مستِ تو تاجدارانند
خرابِ بادهٔ لعلِ تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آبِ دیده شد غَمّاز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تَطاوُلِ زلفت چه بیقرارانند
نه من بر آن گُلِ عارض غزل سُرایم و بس
که عَندَلیبِ تو از هر طرف هزارانند
خلاصِ حافظ از آن زلفِ تابدار مباد
که بستگانِ کمندِ تو رستگارانند
#حضرت_حافظ
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
آمدمت که بنگرم ، باز نظر به خود کنم
سیر نمیشود نظر ، بس که لطیف منظری
گفتم اگر نبینمت مِهر فرامشم شود
میروی و مقابلی ، غایب و در تصوری
#حضرت_سعدی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی