♡••
تا خُــدا هسٺ
پࢪیشان نشود خاطࢪ من...
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
Tanhayee Leila_۲۰۲۳_۰۹_۰۱_۱۰_۱۶_۲۶_۳۹۸.mp3
3.1M
#حسینمنزوے
بۍتُوبہساماننرسمـ..
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
سَلامـ برڪسۍڪھ
قلبَمـ رابۍهیچ دیدارے
سرشار از ؏شق ڪرد..♥️
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد
ای بوی آشنایی دانستم از کجایی
پیغام وصل جانان پیوند روح دارد
سودای عشق پختن عقلم نمیپسندد
فرمان عقل بردن عشقم نمیگذارد
باشد که خود به رحمت یاد آورند ما را
ور نه کدام قاصد پیغام ما گزارد
هم عارفان عاشق دانند حال مسکین
گر عارفی بنالد یا عاشقی بزارد
زهرم چو نوشدارو از دست یار شیرین
بر دل خوشست نوشم بی او نمیگوارد
پایی که برنیارد روزی به سنگ عشقی
گوییم جان ندارد یا دل نمیسپارد
مشغول عشق جانان گر عاشقیست صادق
در روز تیرباران باید که سر نخارد
بیحاصلست یارا اوقات زندگانی
الا دمی که یاری با همدمی برآرد
دانی چرا نشیند سعدی به کنج خلوت
کز دست خوبرویان بیرون شدن نیارد
#سعدی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
4_5994597519881939252.mp3
1.67M
🎙 پادکست دکتر مجتبی شکوری
🎼 مهمونیِ زندگی
🔸 کوتاه ولی مفید
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
4_5996867457342511281.mp3
3.38M
🎙 آرمان گرشاسبی
🎼 بگو به باران
◉ #تلفیقی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
4_6019569061036298141.mp3
4.7M
🔊فایل صوتی_1
💬 تاب آوری
🎙 دکتر علی صاحبی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
در گذر شتابآلود و پرهیجان اين سالها بود که گوهرخاتون زوجه مولانا در گذشت(ح ۶۴۰) و مولانا چندی بعد خود را به «تجدید فراش» ناچار یافت. کراخاتون قونوی که از شوهر سابق خود، شاهمحمد، فرزندی به نام شمسالدین یحیی نیز داشت. زوجه جدید مولانا بود که در اندک مدت توانست به خانه خاموشی زده خداوندگار دوباره روشنی و گرمی انس و محبت ببخشد. دختری هم که پروردهً او بود، و ظاهراً او را نیز از شوهر سابق داشت در همین ایام با او به حرم مولانا وارد شد و بزودی علاقه پسر کوچک مولانا علاءالدین محمد را به خود جلب کرد. اين دختر کیمیاخاتون نام داشت و علاقهیی که علاءالدین به او پیدا کرد معصومانه و ناشی از توافق در سن و در احوال روحی بود. با آنکه این علاقه از هر شایبهیی منزه بود، در داخل خانواده و در بین زنان حرم تصور یک وصلت آینده را هم بین آنها ظاهراً القا کرد. اما اشتغال علاءالدین به درس و هیبت و حرمت مولانا در خانه مانع از آن شد که چیزی از اين مقوله در آن ایام به گوش وی برسد.
دل مشغولیهای مولانا در خارج خانه او را از آنچه در داخل خانه از اين گونه پچوپچهای بیخ گوشی زنانه نقل میشد برکنار نگه میداشت. در خارج از خانه استقبالی که از مجالس درس و وعظ مولانا میشد برایش خوشایند و تا حدی شاید غرورانگیز بود. اينکه طبقات مختلف شهر در هر مشکلی از وی فتوا درخواست میکردند. اینکه اعیان و اکابر روم صحبت وی را مایه فخر و خرسندی تلقی میکردند و اينکه حتی عیاران و رندان شهر هم با او به آزرم و ارادت سلوک میکردند برایش مایه خرسندی بود. شفاعت و پیام او در نزد امرا و حکام ولایت همه جا مقبول بود. بزرگان قونیه او را تکریم میکردند .بدرالدین گهرتاش امیر سپاه (وفات۶۶۰) که دوستدار پدرش بهاءولد بود، صاحب شمسالدین اصفهانی (وفات ذیالحجه ۶۴۶) که از مریدان سید برهان بود و جلالالدین قراطای امیر و صاحب اختیار ولایت که در اين ایام قدرت فوقالعاده داشت نیز در حق وی همواره تکریم و رعایت مریدانه به جای میآورد. مکتوبات او به هر کس ارسال میشد با خرسندی و سپاس مواجه میشد و اين همه، جاهطلبیهای فقیهانه اش رابه نحوِ دلنوازی ارضا میکرد.
معهذا خار خار اندیشهیی مبهم و نامحسوس این غرور و خرسندی او را از سالها پیش منغص میکرد. هرچه درباره علم خویش، درباره وعظ و درس خویش، و درباره شهرت و قبول خویش بیشتر میاندیشید بیشتر خار خار این اندیشه را در ضمیر خود احساس میکرد. بیحاصلی علم، بیحاصلی جاه فقیهانه، و بیحاصلی شهرت عام هر روز بیش از پیش در خاطرش روشن میشد و هر روز بیش از پیش او را دجار تشویش میساخت. علم بلاغت، علم خلاف، علم فقه و تمام آنچه در طی سالها عمر او را در مدرسهها صرف خویش کرده بود رفته رفته به نظرش پوچ میآمد. وعظ درس، فتوا و تمام آنچه وی آن را به قول مریدان برای نیل به «اکملیت» جستجو کرده بود هر روز بیش از پیش نمود سراب و نقش بر آب به نظرش میرسید. کدامیک از اينها بود که انسان را از حقیقت، از انسانیت، و از خدا دور نمیساخت؟ و او هرچه میاندیشید برای این سوالهای سمج که از مدتها پیش خواب ضمیر او را میآشفت جواب درستی نمییافت.
از آنچه آموخته بود و از آنچه دیگران از وی میآموختند چیزی که ضمیر وی را آرام کند. نبود.
کلام گوینده اگر جز شهرت و قبول عام حاصل دیگر به بار نیاورد جز صید و دام و مکر و فریب چه خواهد بود؟ علم رسمی تبحر در کتاب و سنت را برایش ممکن میساخت اما حاصل این تبحر هم اگر به تبدل جوهری روح نمی انجامید جز دعوی و ریا چیزی نبود. از شهرت و قبول عام چیزی که برای مفتی و فقیه و عالم حاصل میآمد نیز حداکثر نیل به جاه و منصب دنیوی بود - که سایهیی ناپایدار بود.
با اين مایه شهرت و این اندازه حیثیت انسان میتوانست قاضی و حاکم شود، مستوفی و کاتب شود، والی و وزیر شود، در اموال یتیمان و املاک محرومان به هر بهانهیی تصرف نماید، اوقاف و وصایا و حسبت و مظالم را قبضه کند، با پادشاهان و والیان در غارت مظلومان و مرعوب شد گان همدست شود و در عرصه رقابت با حریفان منازع و معارض درگیری پیداکند، مخالفان را تکفیر و تفسیق نماید، با تحریک و توطئه مدعیان را از میدان بیرون نماید، مردم را به حبس اندازد، جریمه کند، تعزیر کند و عام خلق را از جلوه و نمایش احوال خود به تحسین و تسلیم وادارد اما با آنچه از اين همه عایدش میشد جز آنکه هر روز بیش از پیش در حیات بهیمی مستغرق گردد و هر روز بیش از پیش از حقیقت انسانی، از کمال نفس، و از راه خدا فاصله پیدا کند، چه حاصل دیگر عایدش میتوانست شد ؟
📗 پلهپله تا ملاقات خدا درباره زندگی،اندیشه و سلوک مولانا جلالالدین رومی_صفحه ۱۰۰ تا ۱۰۲
✍ دکتر عبدالحسین زرینکوب
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی
4_6010450703732969488.mp3
10.88M
#مناجات
#اشعار_خوانده_شده_در_حسینیه
به خدا اگر بمیرم که دل از تو برنگیرم
برو ای طبیبم از سر که دوا نمیپذیرم
📗 شعر: #سعدی
🎵 خواننده: #اصغر_وفایی (تهران)
🗓 تاریخ: ۷ آذر ماه ۱۳۸۹
🔗 حجم: ۱۰.۳ مگابایت
⏱ زمان: ۱۱ دقیقه
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸کانال معرفت و خودشناسی گنجینه مطالب عرفانی