ماهیت و شکلگیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف
در عرفان اسلامی طریقت به راهی اشاره دارد که انسان را از شریعت به حقیقت، یعنی خود خداوند (الحق) رهنمون میشود. حقیقت مقصد سفر است، در عين حال، همه صوفیان در اعلان اين نکته همداستاناند که تنها وسیله دستیایی به اين امر عبارت است از عبور از مراحل مختلف سلوک؛ مراحل سلوک را مشایخ نخستین مشخص کردهاند و در رسائل صوفیه مطابق با مراتب مختلف به آنها اشاره شده است. از نظر سالکان، طریقت عبارت است از سلوک در منازل و مقامات مختلف.
این تعریف از آن عبدالرزاق کاشانی است که بسیاری، از جمله جرجانی در تعریفات خود، آن را پذیرفتهاند. بنابراین، طریقت نه تنها فهم عمیق معنای باطنی شریعت است: بلکه بهنظر میرسد انضباط جامعی است که هدفش تهذیب تدریجی نفس است. "سالک" تا حدی با هوشیاری نسبی طی طریق میکند، حال آنکه «مجذوب» با اشراقی (بارقه) که مشخص حال اوست، دیگر نیازی به طی منازل و مراحل گوناگون به شکل تفصیلی ندارد." در چنین بافتی است که عمده نویسندگان «احوال» را نشانههای طریق میدانند. از اینرو همانگونه که ابوسلیمان دارانی گفته است، طریقت در برگیرنده «اصول» سلوک معنوی در اسلام است. اين مفهوم به تنهایی مظهر تجربهای است که حیات تصوف را تشکیل میدهد. این مفهوم عملاً هر آنچه را (از جمله باورها؛ مناسک، روشهای مراقبه و...) که انسان را قادر به فهم کنه«شریعت» و «حقیقت» کند، در بر دارد.
📗تصوف و طریقت نگاهی تاریخی
صفحه ۱۴۱ و ۱۴۲
✍ اریک ژوفروا_ مترجم عیرضا رضایت
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
۳_ فرقه صوفی
در سدههای ششم و هفتم طالبان سلوک در طریقت رو به فزونی نهادند. آنها همچنین برای اتصال خود به شیخی خاص مستعدتر از قبل بودند. در این زمان سلسلههای معنوی متعددی شکل گرفت که غالب آنها هم اکنون نیز وجود دارند. این طریقتهای عمده بهتدریج انشعابهایی را پدید آوردند که گاهی آنها را «طائفه» میخواندند. اما اين امتیاز برای شیوخ به قوت خود باقی بود که تعالیم سلوکی را خارج از چارچوب طُرُق عرضه کنند. از نگاه صوفیان، اين مساله پاسخ به فقدان معنویتی بود که به مرور زمان از دوران نبوت پدیدار شده بود. از اینرو، نقش شیخ عبارت بود از کاهش نواقص ارشاد فردی. از لحاظ تاریخی عوامل چندی وجود دارد که اگر نتوانند علل ظهور اين اجتماعات را نشان دهند دستکم میتوانند علل تسریع رشد، روند شکلگیری آنها را توضیح دهند. حملات مغول خرسندی موجود میان مسلمانان را که خود ناشی از یک جهان سنیمذهب قدرتمند و نسبتاً متجانس بود از میان برد. افول و نهایتاً فروپاشی خلافت عباسی به اضمحلال ساختارهای دینی سنتی منجر شد. اقتدار شیوخ تصوف به بهای قدرت دنیوی و تضعیف طبقه علما، تقویت شد. در این فضا طریقت زمینهای برای همبستگی ایجاد کرد و همچنین جهانبینی منسجمی ارانه داد که فراتر از فراز و نشیبهای تاریخ قرار داشت. افزون بر اين، پیدایش طُرُق را نمیتوان بیارتباط با جنبش احیاگری اهل سنت به ابتکار سلجوقیان در خاورمیانه و سپس ایوبیان و ممالیک در منطفة مصر و شام دانست. این حکومتهای مختلف در پی بهرهگیری از نیروی کرامت شیوخ بودند که از آن زمان به بعد در قیاس با قدرت قاطبه علما اتحاد بیشتری ایجاد میکرد. آنها با احداث خانقاه، رباط و زاویه بنبانی مادی به حیات عرفانی بخشیدند که بسیار به سود فرقههای نوظهور بود.
مشایخ بنیانگذار این فرقهها، همگام با صوفیان دیگر، بیش از همه متولیان میراث سلوکی بودند. آنها مسلماً این میراث را مشحون از قدرت شخصیت خود ساختند و به این ترتیب مکاتب معنویای بهوجود آمدند که مدعی ارتباط با آنها بودند. با وجود اين، در اغلب موارد آنها هیچ تصمیمی برای ایجاد یک طریقت یا روش نداشتند. این مسأله توجیهی برای این واقعیت است که اصطلاح «طریقت» غالباً مترادف با «سلسله» بهکار میرود. این «سلسله» که به پیامبر بازمیگردد. برای صوفیه ضامن اصالت (سندیت) نِسبتهای سلوکی آنها بود؛ آن هم در فرهنگی که سلسلةالنسب نقشی برجسته دارد. تصوف، به شیوه دیگر علوم اسلامی، به منظور مشروعیت بخشیدن به ریشه نبوی خود، به اِسناد متوسل شد. در واقع! سنوسی تا بدانجا پیش رفت که معیارهای ارزیایی انتقال اولیه را با معیارهای ارزیابی حدیث مقایسه میکرد. این نوع تلقی از طریقت در تعبیر «طریقت خواجگان» ملاحظه میشود: این تعبیر به سلسلهای از مشایخ آسیای مرکزی در سده هفتم اشاره دارد - که گمان میرود مرشدان نقشبندیه باشند - نه اینکه یک فرقه تأسیسی باشد.
📗 تصوف و طریقت نگاهی تاریخی
صفحه ۱۴۲ تا ۱۴۵
✍ اریک ژوفروا_ مترجم علیرضا رضایت
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
عبادت كننده بىدانش، مانند الاغ آسياب(عصاری) است.
پيوسته گِرد خود مىچرخد و از جايش دور نمىشود.
✍️علی (ع )
🌹
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
1397_غزل دیوان شمس تبریزی_34.mp3
19.11M
زین دو هزاران من و ما ای عجبا من چه منم
گوش بنه عربده را دست منه بر دهنم
چونک من از دست شدم در ره من شیشه منه
ور بنهی پا بنهم هر چه بیابم شکنم
زانک دلم هر نفسی دنگ خیال تو بود
گر طربی در طربم گر حزنی در حزنم
تلخ کنی تلخ شوم لطف کنی لطف شوم
با تو خوش است ای صنم لب شکر خوش ذقنم
اصل تویی من چه کسم آینهای در کف تو
هر چه نمایی بشوم آینه ممتحنم
تو به صفت سرو چمن من به صفت سایه تو
چونک شدم سایه گل پهلوی گل خیمه زنم
بیتو اگر گل شکنم خار شود در کف من
ور همه خارم ز تو من جمله گل و یاسمنم
دم به دم از خون جگر ساغر خونابه کشم
هر نفسی کوزه خود بر در ساقی شکنم
دست برم هر نفسی سوی گریبان بتی
تا بخراشد رخ من تا بدرد پیرهنم
لطف صلاح دل و دین تافت میان دل من
شمع دل است او به جهان من کیم او را لگنم
✍ غزل شماره ۱۳۹۷
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
فایل شرح غزل شادروان دکتر حاجی بلند
حجم : 5,7MB
1_4961094866521031571.mp3
1.02M
من همان آدم هستم که دارم جلوی شما از آزادی و دموکراسی و حقوق بشر می گویم، من جانم را فدا می کنم که تو بتوانی حرفت را بزنی، اما برو توی صحنه دیگر ببین استبدادی که در قلب من هست چقدر وحشتناک است. من نه طرفدار دموکراسی و آزادی هستم و نه طرفدار استبداد. نه می گویم خوب هست نه بد. به خوبی و بدی اینها ما کاری نداریم. نه من می گویم آزادی و دموکراسی و چیزهایی که اینور دارند می گویند، چه واقعیت و چه آنچه در ظاهر دارند می گویند، و یا چه استبداد و دیکتاتوری خوب یا بد هستند. من می خواهم چیز دیگری را بگویم. می بینی شخصیتی هست که از آزادی و دموکراسی و این چرت و پرت هایی که اینور ادعایش را می کنند، ( اونور که علنی می گویند که ما دیکتاتور هستیم)، اینور می گویی من در قلبم چه استبدادی دارم، منی که در عملکرد خودم و در ظاهر نشان می دهم با فامیل، دوست و همسایه ها چقدر صمیمانه و از قلب دارم به اینها کمک می کنم، ولی در رفتارهایم تو کاملا جا پای رقابت و حسادت را داری با اینها می بینی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
1_5037731492696948871.mp3
27.11M
فایل کامل با حجم کم
داستان مشغول شدن عاشقی به عشقنامه خواندن و مطالعه کردن ، دفتر سوم مثنوی ، قسمت اول
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹☘️🌹
گفتم بستهست دلم گفت منم قفل گشا
گفتم کشتی تو مرا گفت من از تو بترم
#مولانای_جان
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
#شیخ_بهایی
یارب!چه فرخ طالعند،
آنانکه در بازار عشق
دردی خریدند و غم
دنیای دون بفروختند
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
تمام ایدئولوژی ها، تمام ادیان از وسیله به هدف تبدیل شدند. یعنی انسانها در این روش ها گیر کردند. همه اینها برای بهتر شدن زندگی آمدند، ولی خود اینها به هدف تبدیل شدند. شما اگر در زندگی کاپیتالیستی ببینید انسان پول در نمی آورد که زندگی کند، زندگی می کند که پول در آورد. اینها شدند هدف زندگی.
پیر جان
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🌹🌹🌹🌹
روزی دوست قدیمی بایزید بسطامی عارف بزرگ را در نماز عید فطر دید، پس از احوالپرسی و خوش و بش از بایزید پرسید :
شیخ ؟! ما همکلاس و هم مکتب بودیم ؛ هر آنچه تو خواندی من هم خواندم، استادمان نیز یکی بود، حال تو چگونه به این مقام رسیدی ؟ و من چرا مثل تو نشدم ؟
بایزید گفت : تو هر چه شنیدی، اندوختی و من هر چه خواندم، عمل کردم ...
🌹🌹🌹🌹
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
چون نیستی خویش به وی دهی
او نیز هستی خویش به تو دهد .
ابوالحسن خرقانی
🌻💛🍃🕊💚🌹 @maarefat11
🌸🌸🌸🌸معرفت و خودشناسی
🌹🌹🌹🌹