eitaa logo
معارف اسلامی مسجد چهارده معصوم علیهم السلام
57 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
175 فایل
هدف از ساخت کانال تقویت معارف دینی اخلاقی سیاسی و شرعی است
مشاهده در ایتا
دانلود
ﻋَﻦِ ﺍﺑْﻦِ ﻋَﺒًﺎﺱٍ (ﺭﻩ) ﺃَﻧًﻪُ ﻗَﺎﻝَ:.... ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﻧﻘﻞ ﻣﻲ‌ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺟﻤﻌﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﺎﺟﺮﻳﻦ ﻭ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ «ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ» ﺑﺮ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻱ ﻣﺤﻤﺪ صلى الله عليه وآله و سلم ! ﺣﻖ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺳﻠﺎﻡ ﻣﻲ‌ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﻣﻲ‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ علیه السلام ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﻦ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﻭﺑﺮﻭﻱ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﻨﺸﺎﻥ. ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺍﻟﻬﻲ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﮔﺸﺖ. ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﻫﻢ امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺣﺎﺿﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﻭﺑﺮﻭﻱ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺎﻧﻴﺪ. ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﻃَﺒَﻘﻲ ﺍﺯ ﺧﺮﻣﺎ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﻴﻦ ﺁﻥ ﺩﻭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻴﻞ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﺳﭙﺲ ﺗﺸﺖ ﻭ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﻱ ﺁﺑﻲ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪا صلی الله علیه و آله و سلم ! ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮﻳﺰﻱ. ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﺳَﻤْﻌﺎً ﻭَ ﻃَﺎﻋَﺔً، ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻣﺮ ﻛﻨﺪ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺁﻓﺘﺎﺑﻪ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺏ ﺭﻭﻱ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﺮﻳﺰﺩ. امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪا صلی الله علیه و آله و سلم ! ﻣﻦ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮﻡ ﻛﻪ ﺁﺏ ﺭﻭﻱ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ ﻣﺒﺎﺭﻙ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻳﺰﻡ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻱ امیرالمؤمنین علی علیه السلام ! ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺄﻣﻮﺭﻳﺘﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻛﻪ ﻣﻲ‌ﺭﻳﺨﺖ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺗﺸﺖ ﻧﻤﻲ ﺭﻳﺨﺖ. امیرالمؤمنین ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪا صلی الله علیه و آله و سلم ! ﺁﺑﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ ﺑﻴﻨﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﺸﺖ ﺑﺮﻳﺰﺩ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺍﻱ امیرالمؤمنین علی علیه السلام ! ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺍﺯ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﺳﺒﻘﺖ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﻧﺪ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﺑﻲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻬﺎﻱ ﺗﻮ ﻣﻲ‌ﺭﻳﺰﺩ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﺒﺮﻙ ﭼﻬﺮﻩ ﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺷﺴﺘﺸﻮ ﺩﻫﻨﺪ. » (45) - ﺑﺤﺎﺭﺍﻟﺄﻧﻮﺍﺭ ﺝ 39 ﺹ 121، ﺑﻴﺮﻭﺕ، ﻧﺸﺮﺍﻟﻮﻓﺎﺀ. ﺣﯿﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﻦ ﻋﺮﺵ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻫﻮﺵ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻋﺮﺷﯿﺎﻥ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﺁﻧــﻘــﺪﺭ ﮐــﻼﻡ ﻣﺮﺗــﻀــﯽ ﮔــﯿــﺮﺍ ﺑــﻮﺩ ﺟﺒﺮﯾﻞ ﺑﻪ ﺷﻮﻕ ﻓﯿﺾ، ﺑﺎ ﺳﺮ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ... 🌴گوهر معرفت 🌴
یکی از مغاز های میوه فروش کاشان این جمله رو رو دیوار مغازش نصب کرده چطور می شد همه این کار رو می کردن به نظر من خود مردم با این روش کارها بهتر می تونن جلو بد حجابی رو بگیرن به نظرتون خوب نیست این متن رو چاپ کنیم و بین مغاز دار ها و رانندگان پخش کنیم و ازشون بخوایم نصب کنن
امروز (یکشنبه ۲۴ ذی الحجه-روز مباهله)👇 🍃 ۶۰ نفر از بزرگان مسیحیان نجران با لباس‌های فاخر با زنجیرهای طلا برای دیدار با پیامبر وارد مسجد می‌شوند اما پیامبر اکرم به‌خاطر لباس‌های فاخری که به تن دارند آنان را نمی‌پذیرد بعد از این که با لباس‌های ساده به دیدار رسول خدا می‌روند با گرمی از آنان استقبال می‌کند. علت حضور نامه‌ای است که پیامبر خدا برای مسیحیان فرستاده بودند. 🔸 شرحبیل اسقف مسیحیان می‌گوید: چندی پیش نامه‌ای از شما به دست ما رسید، آمدیم تا از نزدیک، حرف‌های شما را بشنویم. 🔹پیامبر می‌فرمايد: آنچه من از شما خواسته‌ام، پذیرش اسلام و پرستش خدای یگانه است. 🔸اسقف اعظم پاسخ می‌دهد: اگر منظور از پذیرش اسلام، ایمان به خداست، ما قبلاً به خدا ایمان آورده‌ايم و به احکام او عمل می‌كنيم. 🔹پیامبر خدا می‌فرماید: شما مسیح را خدا می‌دانيد، در حالیكه این اعتقاد،‌ با پرستش خدای یگانه متفاوت است. 🔸یکی از مسیحیان می‌گوید: مسیح به این دلیل فرزند خداست که مادر او مریم، بدون اینكه با كسی ازدواج كند، او را به دنيا آورد. اين نشان می‌دهد كه او بايد خدای جهان باشد. 💠در همان لحظه آیه‌ای نازل شد (آل عمران/۵۹) و رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: اگر چنین باشد حضرت آدم هم بدون پدر و مادر و از خاک به‌وجود آمدند. 🔸مسیحیان پاسخی ندارند که بدهند و می‌گویند ما قانع نشدیم و رسول اکرم را به دعوت می‌کنند. (یعنی ما و شما دست به دعا برداريم و از خداوند بخواهيم كه هر كس خلاف می‌گويد‌، به عذاب خداوند گرفتار شود) 💠 آیه نازل شد (آل عمران ۶۱): «پس هر كس با تو درباره او (عيسای مسیح عليه السلام) پس از آنكه تو را علم آمده محاجّه و ستيز كند، بگو: بياييد ما پسرانمان را و شما پسرانتان را و ما زنانمان را و شما زنانتان را و ما خودمان را و شما خودتان را (كسانى را كه مانند جان ماست) فرا خوانيم، آنگاه به يكديگر نفرين كنيم، پس لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.» 🍃 صبح روز بعد زمان مباهله است، همه مسیحیان میهمان و مسلمانان در بیرون از دروازه شهر به تماشا نشسته‌اند که چه اتفاقی خواهد افتاد. 💠 پیامبر خدا صلی الله علیه وآله در حالیکه حسین را در آغوش دارد و دست حسن را در دست، از دروازه مدینه خارج می‌شود. پشت سر او تنها يک مرد و زن ديده می‌شوند. اين مرد علی است و اين زن فاطمه. تعجب و حيرت، همراه با نگرانی و وحشت بر دل مسيحيان سايه می‌افكند. شرحبيل به اسقف می‌گويد: نگاه كن. او فقط دختر، داماد و دو نوه خود را به همراه آورده است. بین مسیحیان ولوله و سر و صدایی به پا می‌شود که ما به این مباهله تن نمی‌دهیم. اسقف به بالای سنگی می‌رود و می‌گويد: من معتقدم كه مباهله صلاح نيست. اين پنج چهره نورانی كه من می‎بينم، اگر دست به دعا بردارند، كوه‌ها را از زمين می‌كنند، در صورت وقوع مباهله، نابودی ما حتمی است. 🔰 اسقف در مقابل پيامبر، با خضوع و تواضع، سرش را به زير می‌افكند و می‌گويد: (ما را از مباهله معاف كنيد. هر شرطی كه داشته باشيد، قبول می‌كنيم.) پيامبر با بزرگواری و مهربانی، انصرافشان را از مباهله می‌پذيرد و می‌پذيرد كه به ازای پرداخت ماليات، از جان و مال آنان و مردم نجران، در مقابل دشمنان، محافظت كند. خبر اين واقعه، به سرعت در ميان مسيحيان نجران و ديگر مناطق پخش می‌شود و مسيحيان حقيقت‌جو را به مدينه پيامبر سوق می‌دهد. 💠 روز مباهله و شاءن نزول آیهء تطهیر پنج تن آل عبا (علیهم‌السلام) را به محبان و شیعیان خالص حضرت رسول مهربانی محمد مصطفی(صلی‌الله علیه و آله و سلم) و پدر بزرگوارمان امیرالمومنین(علیه السلام) تبریک و تهنیت عرض مینماییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 نامه حجت الاسلام والمسلمین محسن قرائتی به دختران ایرانی: ♦️لباس و آرایش فریبنده شما در خیابان، زخمی را در دل فقرایی که این نوع لباس‌ها را ندارند، به وجود خواهد آورد که با آه خود از شما انتقام خواهند گرفت ♦️اگر جلوه‌ گری امروز شما دلربایی کرد و علاقه مردی را به همسرش کم کرد، فردا زن زیبایی با جلوه ‌گری خود دل شوهر شما را خواهد ربود و رونق زندگی شما را کم خواهد کرد ♦️آمار طلاق، افت تحصیلی، افسردگی و اضطراب، امراض روانی و مقاربتی، سقط جنین، فرار از خانه، اسراف و تجمل‌گرایی، گناه و بی ‌بند و باری در میان دختران پاک و عفیف بیشتر است یا دختران رها و لاابالی؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺این پیشگو را که ۴۰ سال پیش در جمع رزمندگان لشکر ۴۱ثارالله و کنار شهید سليمانی ایستاده و با قاطعیت امروز را پیشگویی می‌کند را آیا می‌شناسید؟
در «کافی» از حضرت صادق (علیه السلام) نقل شده که: «هیچ مؤمن و کافری نیست که در هنگام ظهر نزد خانواده خویش حاضر نگردد. وقتی مؤمن خانواده اش را در حال انجام اعمال صالح می بیند، خداوند را حمد گوید و وقتی کافر، خانواده خویش را در حال انجام اعمال صالح ببیند بر آنان غبطه خورد»
هارت و پورت‌های این دوتا علیه ایران یادتون هست؟ا اینم آخرین مواضع شون: نتانیاهو: «همه چیز در اسرائیل در حال نابودی است» ترامپ: «به یک «ملت گدا» تبدیل شده‌ایم؛ آمریکا به زانو درآمده است» راستی یادتون هست اصلاح طلبان و اعتدالیون چقدر از این دوتا می‌ترسیدند و می‌ترساندند!؟
السّلام علیک یا بقیّه الله: بسم الله الرحمن الرحیم 💠 💠 🏴 حال و هوای پیشوای هفتم شیعیان در آغاز ماه محرم 🔻امام رضا علیه‌السلام: كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكا... فَإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ و بُكائِهِ ◼️ چون ماه محرّم می‌رسيد، كسى پدرم را خندان نمی ديد ... چون روز دهم فرامی‌رسيد آن روز، روز سوگوارى و اندوه و گريه او بود. 📚 وسائل الشيعه: ج ۱۰، ص ۵۰۵ ‌ ‌ •┈┈••✾••┈┈•
امام صادق(علیه السلام) : هرکس در ایام عزای جد ما حسین (علیه السلام) بر سر در خانه ی خود پرچم مشکی🏴 نصب نماید🏴 مادرم حضرت زهرا(سلا م الله علیه) هر روز او و اهل خانه را دعا میکند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*✅ چون در آستانه ی ورود به ماه محرم هستیم این 3⃣ ذکر حسینی رو همیشه به خاطر بسپار💯* *🎤 حجت الاسلام رفیعی*
🛑🏴شماره تلفن حرم امام حسین علیه‌ السلام 🔹شماره تلفن (1640) مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین(ع) وصله هر درد دلی دارید به آقا بگید. (بدون پیش شماره است) رایگان، تا آخر شب وصله التماس‌دعا 🕌 اخبار قم را ابتدا اینجا ببینید http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c اولین و بزرگترین رسانه قمی‌ها☝️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 روضه یک دقیقه ای 🔹یتیمی که از غصه دق کرد ... 🎙حجت الاسلام عالی 🕌 اخبار قم را ابتدا اینجا ببینید http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c اولین و بزرگترین رسانه قمی‌ها☝️
*مقبل کاشانی* شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده. هر وقت سایر افراد کربلا می رفتند اشک حسرت می ربریخته و آرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته. یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا. در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان، قافله رو تاراج میکنند. یک عده از افراد بر میگردند کاشان. یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن . اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری. از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده. دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت. با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه. همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه. چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرّم از راه رسید . مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرّم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد …. همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرّف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن. *مقبل میگه* ؛ با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند . یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت . پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم . در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود . از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم . گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند. *مقبل میگه* : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید. ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد. حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود. حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان. و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش : *کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا* *در خاک و خون طپیده میدان کربلا* *گر چشم روزگار بر او زار میگریست* *خون میگذشت از سر ایوان کربلا* *نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک* *زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا* *از آب هم مضایقه کردند کوفیان* *خوش داشتند حرمت مهمان کربلا* *بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید* *خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا* *زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد* *فریاد العطش ز بیابان کربلا* - اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد … حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود : ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان . *محتشم ادامه داد :* *روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار* *خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار* - در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید. محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود ؛ باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده. محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله : *این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست* *وین صید دست و پا زده در خون حسین توست* *این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی* *دود از زمین رسانده به گردون حسین توست* *این ماهی فتاده به دریای خون که هست* *زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست* - با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند. و مَلَکی این شعر محتشم را میخواند: *خاموش محتشم که دل سنگ آب شد* *بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد* *خاموش محتشم که از این حرف سوزناک* *مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد* - محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد. پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت. *مقبل میگوید* : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود . مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند. *مقبل گوید* رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم مقام محتشم از من خیلی بالاتر است. شروع کردم به خواندن اشعارم: *نه ذوالجناح دگر تاب استق
امت داشت* *نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت* *هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید* *عزیز فاطمه از اسب سر نگون گردید* *بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد* *اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد* تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها غش کرد . مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود . ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد : ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد . مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم . فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند. سلام لطفا بعنوان صدقه جاریه و هدیه به روح تمام گذشتگان از مؤمنین و مومنات بی وارث و بد وارث بویژه شهدای گمنام بخصوص گردان عمار و سیدالشهدا و شهدای مدافع حرم. انتشار دهید *التماس دعا*
خصلت‌های انسان متعالی (چراغ راه) قال الامام الحسین(ع): «خمس من لم تکن فیه، لم یکن فیه کثیر مستمتع: العقل والدین والادب و الحیاء و حسن الخلق». امام حسین(ع) فرمود: پنج خصلت اگر در انسان نباشد، چندان بهره فراوانی (از زندگی خود نمی‌برد و دیگران نیز بهره درستی از او نخواهند برد.) 1- عقل و خرد 2- دین و دیانت 3- ادب و تربیت 4- شرم و حیا 5- نیک خویی و خوش‌رفتاری.(1) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1- فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)، علی مویدی، ص