eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
38.1هزار عکس
34.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
10 - معجزه رضویه - شفای بیمار و نیز جناب میرزای مرحوم نقل فرمود از جناب شیخ محمد حسین مزبور که ایشان به قصد تشرف به مشهد علیه السلام از عراق مسافرت می کند و پس از ورود به ، دانه ای در انگشت دستش آشکار می شود و سخت او را ناراحت می کند. چند نفر از اهل علم او را به مریضخانه می برند، جراح نصرانی می گوید باید فورا انگشتش بریده شود و گرنه به بالا سرایت می کند. جناب شیخ قبول نمی کند و حاضر نمی شود انگشتش را ببرند. طبیب می گوید اگر فردا آمدی باید از بند دست بریده شود. شیخ برمی گردد و درد شدت می کند و شب تا صبح ناله می کند، فردا به بریدن انگشت راضی می شود . چون او را به مریضخانه می برند، جراح دست را می بیند و می گوید باید از بند دست بریده شود، شیخ قبول نمی کند و می گوید من حاضرم فقط انگشتم بریده شود، جراح می گوید فایده ندارد و اگر الان از بند دست بریده نشود به بالاتر سرایت کرده و فردا باید از کتف بریده شود. شیخ برمی گردد و درد شدت می کند به طوری که صبح به بُریدن دست راضی می شود؛ چون او را نزد جرّاح می آورند و دستش را می بیند می گوید به بالا سرایت کرده و باید از کتف بریده شود و از بند دست فایده ندارد و اگر امروز از کتف بریده نشود فردا به سایر اعضا سرایت می کند و بالاخره به قلب می رسد و هلاک می شود. شیخ به بریدن دست از کتف راضی نمی شود و برمی گردد و درد شدیدتر شده تا صبح ناله می کند و حاضر می شود که از کتف بریده شود، رفقایش او را برای مریضخانه حرکت می دهند تا دستش را از کتف ببرند، در وسط راه شیخ گفت ای رفقا! ممکن است در مریضخانه بمیرم، اول مرا به حرم مطهر ببرید؛ پس ایشان را در گوشه ای از حرم جای دادند. شیخ گریه و زاری زیادی کرده و به حضرت شکایت می کند و می گوید آیا سزاوار است زائر شما به چنین بلایی مبتلا شود و شما به فریادش نرسید: ″وَ اَنْتَ اْلاِمامُ الَرّؤُفُ″ خصوصاً درباره زوار؛ پس حالت غشوه عارضش می شود در آن حال حضرت رضا علیه السلام را ملاقات می کند، آن حضرت دست مبارک بر کتف او تا انگشتانش کشیده و می فرماید شفا یافتی، شیخ به خود می آید می بیند دستش هیچ دردی ندارد. رفقا می آیند او را به مریضخانه ببرند، جریان شفای خود را به دست آن حضرت به آنها نمی گوید. چون او را نزد جراح نصرانی می برند جراح دستش را نگاه می کند اثری از آن دانه نمی بیند، به احتمال آنکه شاید دست دیگرش باشد آن دست را هم نظر می کند می بیند سالم است، می گوید ای شیخ آیا مسیح علیه السلام را ملاقات کردی ؟ ! شیخ فرمود : کسی را که از مسیح علیه السلام بالاتر است دیدم و مرا شفا داد؛ پس جریان شفا دادن امام علیه السلام را نقل می کند. 🌐 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 گسترش تفکر در دوران زندگی علیه‌السلام ▪️: بعد از نوزده یا بیست سال [از] پایان دوران امامت و شهادت علىّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیهماالسلام)، وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که همان تفکّر اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آن‌چنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را علىّ‌بن‌موسی‌الرّضا انجام داده. 🗓️ ۱۳۹۲/۶/۲۶ 💻 @Khamenei_ir 🌐 @Mabaheeth
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد شعری زیبا در مدح (علیه آلاف التهیة و الثناء) نسیم شمال ديشب به سرم باز هوای دگر افتاد در خواب مرا سوی خراسان گذر افتاد چشمم به ضريحِ شَهِ والا گهر افتاد اين شعر همان لحظه مرا در نظر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! اين قبرِ غَريب الغُربا خسرو طوس است اين قبرِ مُغيث الضُّعفا شَمس شُموس است خاكِ درِ او، مرجعِ ارواح و نفوس است بايد ز رَهِ صدق، بر اين خاك در افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! اين روضه‌س پر نور، به جنّت زده پهلو مغز مَلَك از عطر نسيمش شده خوشبو بشنيد نسيم سحری رايحه‌ی او كز بوی بهشتيش، چنين بی خبر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! حورانِ بهشتي زده اند، در حرمش صف خِيلِ مَلَك از نور، طَبَق ها همه بر كف شاهان به در حرمش گشته مُشرّف اينجاست كه تاج از سر هر تاجوَر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! اولاد علی شافع يوم عَرَصاتند دارای مقامات رَفيعُ الدَّرَجاتند در روز ، همه اسباب نجاتند اي وای بر آن كَس كه به اين دَرّه در افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد ! کام و دهن از نام علی یافت حَلاوت گل در چمن از نام علی یافت طَراوت هر کَس که به این سلسله بنمود عَداوت در روز جزا، جایگهَش در سَقَر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! هر کَس که به این سلسله‌ی پاک جفا کرد بد کرد، نفهمید، غلط کرد، خطا کرد دیدی که یزید از ستم و کینه چه ها کرد آخر به دَرَک رفت و به روحش شَرَر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! اولادِ اُمَیّه چو دَرِ کینه گشودند بر عِترَتِ اطهار بسی ظلم نمودند آخر همگی بِیدَقی از لعن ربودند دیدیم که از نام و نشانشان، اثر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! حَجّاج که شد مُنکر هر خارقِ عادات می کُشت به هر روز، بسی شیعه و سادات امروز به او لعن کنند اهلِ سعادات آوازه‌ی ظلمش به همه بحر و بر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! کردند جفاها بنی عبّاسِ ستمگر مسموم شد از ظلم و جفا موسِیِ جعفر بر قلب غریب الغربا، زَهر زد اَخگر ظلم بنی عباس، به گیتی سَمَر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! بست آب به قبر شهدا چون مُتوکّل در اوج فلک روح مَلَک شد متزلزل دریا به فغان، موج زنان نعره زد از دل در سطح زمین، غُلغُله در خشک و تر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! جِیشِ مُتوکّل، به لبِ شط بِنِشَستَند بر زائِرِ شاه شهدا، راه ببستند از کین، دل زَوّارِ حسین را بِشِکَستَند از قافله‌ی عشق، بسی دست و سر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! یا رب به حَقِ مَنزلتِ شاه شهیدان امسال نما لطف، به مرد و زنِ تهران ما غرق گناهیم، تویی غافرِ عصیان این شعر مرا بارِ دگر در نظر افتاد با آل علی هر كه در افتاد بر افتاد! «»«»«»«»«»«»«»«»«»«»«» ✍️ شعر زیبای «با آل علی هر که درافتاد ور افتاد» به یکی از ضرب‌المثل‌های رایج در محاورات مردم تبدیل شده است. با اینهمه شاید کمتر کسی بداند که شاعر آن، «سید اشرف‌الدین حسینی گیلانی» ملقب به «نسیم شمال»، شاعر و روزنامه‌نگار مطرح عصر مشروطه است که روزنامه نسیم شمال را از سال 1325ق در رشت منتشر می‌کرد. البته نام اصلی او «شیخ شمس‌الدین شهیدی قزوینی» و از نوادگان پسری علامه مجاهد شهید ملا محمدتقی برغانی، شهید ثالث (شهادت در ١٢۶٣ق) می‌باشد. او از خاندان شهیدی قزوینی، خاندان برجسته علمی و امام جمعه‌های موروثی شهر قزوین بودند و پدرش و برادرش امام‌جمعه‌های قزوین بودند. این خاندان از سادات هم نبودند. اما نسیم شمال در رشت سکونت گزید و خودش را با هویت جدید و عجیبی با عنوان «سید اشرف‌الدین حسینی گیلانی» معرفی کرد و با همین نام‌ و تخلص جدید به شهرت رسید.(برای اطلاع از زندگانی و کارنامه سیاسی او در مشروطه، بنگرید به: فرهنگنامه علمای مجاهد گیلان، ج١، ص ٣٩٣ تا۴٢۶) اشغال وحشیانه شهر مقدس مشهد به دست سالدات‌های جنایتکار و متجاوز روسیه تزاری و به توپ بستن حرم مطر (علیه السلام) و کشتار مردم و زوار در داخل صحن های حرم و غارت حرم و کسبه اطراف حرم که اشغال سه روزه حرم و آوردن سگ‌ها و اسب‌ها به حرم و هتک حرمت این بارگاه قدسی در روز 10 ربیع الثانی 1330ق را در پی داشت. گفته شده که شعر فوق، در نسیم شمال در واکنش به این واقعه سروده شده است. ◽ @rozaneebefarda 🌐 @Mabaheeth
سیدمجید_بنی_فاطمه_زمینه_آقا_جون.mp3
13.2M
آقاجون سر از من سروری از تو علیه السلام 🎙حاج سید مجید 🌐 @Mabaheeth
🏴 مراسم عزاداری سالروز شهادت حضرت امام علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام ▫️در این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین رفیعی در سخنانی با استناد به کلمات و روایاتی از حضرت امام رضا علیه‌السلام درباره انتظارات آن حضرت از پیروان‌شان گفت: عقلانیت و خردورزی در امور، اعتدال یعنی حرکت در طریق و پرهیز از افراط و تفریط، محور قرار دادن قرآن و سنت در زندگی و اجتماع، و پایبندی به قواعد شرع و انجام فرائض جزو انتظارات علیه‌السلام از پیروان مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام است. ▪️در این مراسم، آقای مهدی رسولی نیز به مرثیه‌سرایی و ذکر مصیبت پرداخت. 🚩 @hoseinie_emamkhomeini 🌐 @Mabaheeth
14000715_42631_1281k.mp3
11.37M
🎙 | صوت کامل سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین ناصر رفیعی در مراسم عزاداری روز (علیه السلام) در حسینیه امام خمینی(ره) 🗓️ ۱۴۰۰/۷/۱۵