eitaa logo
مباحث
1.6هزار دنبال‌کننده
34.4هزار عکس
30.1هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6021681502046128064.mp3
9.29M
     ┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ 🎶 سفره‌موسے‌ابن‌جعفر 🎙عمری زدیم از دل صدا را خواندیم بعد از ربنا هر کس، صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد 🎙 🎙 ▪️ علیه السلام 🏴...🤲 ╭══• ══ •══╮ @Fanous  @Mabaheeth ╰══• ══ •══╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️غمت دائم هزاران دسته بوده تنت موسی بن جعفر خسته بوده... ▪️تو را خوانده‌اند چون که عمری در به رویت بسته بوده... 🏴 درود بر آن آقای غریبی که شیعیان به میمنت آزادیشان به استقبال آمدند ولی پیکر تابناکش با غُل و زنجیر از کاخ هارون بیرون آمد. 🥀شهادت غریبانه باب الحوائج حضرت موسی بن جعفر را به محضر و شیعیانشان تسلیت می گوییم.🥀 علیه السلام 🏴 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدیونتم ... 🏴 یا باب الحوائج یا امام موسی کاظم علیه السلام ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ علیه السلام 🔻ما غالبا، يک وابستگی و دِینی به حضرت موسي بن جعفر عليه ‏السلام، داريم و خودمان خبر نداريم. چونکه قم و ولايت حضرت معصومه عليها السلام بابي از ابواب ولايت حضرت موسي بن جعفر عليه ‏السلام است. هر چه هست از آنجاست و همه مهمان آن بزرگوار هستند. 🔸این اتصال شبيه به اين است كه حضرت موسي بن جعفر عليه ‏السلام دائم در حرم حضرت معصومه عليها السلام حضور داشته باشند و عنايات و بركات از آن كانال بايد به ما برسد. يكي از شاخه‏ ها و يكي از طرُق اتصال به آقا موسی بن جعفر علیه السلام حرم قم است. 🔹در قيامت تازه بعضي متوجه مي‏شوند كه بسيار زياد مهمان حضرت موسي بن جعفر علیهما السلام بوده ‏اند و خبر نداشته‏ اند. ‌ ‌ ❁• eitaa.com/nasery_ir ❁• eitaa.com/Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ملکوت هفتم.pdf
577.8K
📚 باهم | ملکوت هفتم ↩️ دریافت کتاب چهل حدیث از امام کاظم علیه السلام ✍🏻عناوین احادیث کتاب عبارتند از: «خشم، بهترینِ صدقه ها، میانه روی، شاد کردن مؤمن، شکر نعمت، نشانه ی مؤمن، پایداری نعمت، زکات، همنشینی با دینداران، بدی به برادر، خودپسندی، جهاد روزی، نصیحت گرِ نفس، کبر، بند نیکی، دیدار دوستان، تلقین تنگدستی، شوخی بی رویهّ، نشانه ی اندیشه، بهای بهشت، آزمایش ایمان، گرفتاری های گناه،قویترین مردم، ضرر ایاّم، رسیدگی به اعمال، نیمی از زندگی، سپاس از پدر و مادر، شرم در نهان، اعتدال، جهاد زن، مزار صالحان، زشتی دستِ رد، مشورت، دل های ترسان، نافله، خوبی بسیار، بخیل، نشانه ی ظهور، بی حوصلگی، تکلّف بی ثمر». 🏴 سالروز شهادت حضرت اباالرضا -علیهما‌السلام- تسلیت باد. ┈••••✾••✾•••┈┈• 🆔 @farhangimoasese 🌐 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥معامله امام کاظم علیه‌السلام با پروردگار 💠 آخرین جملات حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام با پروردگار پس از سال‌ها تحمل رنج و سختی زندان چه بود؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: ۸ اسفندماه وصیتنامه اول: ... از مردم می‌خواهم که پشتیبان باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم که آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می‌خواهم که ادامه‌دهنده راه آنها باشم. آنهایی که با بودنشان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزب‌الهی می‌خواهم که در مقابل آن افرادی که نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف کنند و الان در کشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بی‌حجابی زده‌اند در مقابل آنها ایستادگی کنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید. وصیت نامه دوم : استغفرالله، خدایا امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سوال نکیر و منکر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا! دل شکسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را می‌دانم و بس و بر تو توکل دارم. خدایا! تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده کل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر صدام کافر را از سر مسلمین بکن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهکاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول کن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهره‌مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... می‌دانم در امر امانتدار خوبی نبودم و ممکن است زیاده‌روی کرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم کنید و آمرزش بخواهید. و السلام
برای شهید «حسین خرازی» که در چنین روزی پرکشید «حسین خرازی» سال 1336 در اصفهان متولد شد. از همان آغاز کودکی باهوش و مؤدب بود. در دوران کودکی به دلیل مداومت پدر بر حضور در نماز جماعت و مراسم دینی، او نیز به این مجالس راه پیدا کرد. حسین در زمان فراگیری دانش کلاسیک، به تدریج نسبت به امور سیاسی آشنایی بیشتری پیدا کرد. در سال ۱۳۵۵ پس از اخذ دیپلم طبیعی به سربازی اعزام شد. در مشهد ضمن گذراندن دوران سربازی، فعالانه به تحصیل علوم قرآنی در مجامع مذهبی مبادرت ورزید. طولی نکشید که او را به همراه عده‌ای دیگر بالاجبار به عملیات سرکوبگرانه «ظفار» (عمان) فرستادند. حسین از این کار فوق‌العاده ناراحت بود و با آگاهی و شعور بالای خود، نماز را در آن سفر تمام می‌خواند. وقتی دوستانش علت را سؤال کردند در جواب گفت: «این سفر، سفر معصیت است و باید نماز را کامل خواند.» در سال ۱۳۵۷ به دنبال صدور فرمان حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان ها و سربازخانه‌ها، او و برادرش هر دو از خدمت سربازی فرار کردند و به خیل عظیم امت اسلامی پیوستند. آنها در این مدت، دائماً در تکاپوی کار انقلاب و تشکل انقلابیون محل بودند. حسین از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، درگیر فعالیت در کمیته انقلاب اسلامی، مبارزه با ضد انقلاب داخلی و جنگ‌های کردستان بود و لحظه‌ای آرام نداشت. به خاطر روحیه نظامی و استعدادی که در این زمینه داشت، مسئولیت‌هایی را در اصفهان پذیرفت و با شروع فعالیت ضدانقلابیون در گنبد، مأموریتی در آن خطه داشت. دشمن که هر روز در فکر ایجاد توطئه‌ای علیه انقلاب اسلامی بود، غائله کردستان را آفرید و خرازی در اوج درگیری‌ها، زمانی که به کردستان رفت، بعد از رشادت‌هایی که همراه شهید علی رضاییان فرمانده قرارگاه تاکتیکی حمزه در زمینه آزاد کردن شهر سنندج از خود نشان داد، در سمت «فرماندهی گردان ضربت» که قوی ترین گردان آن زمان محسوب می‌شد، وارد عمل شد و در آزادسازی شهرهای دیگر کردستان از قبیل «دیواندره»، «سقز»، «بانه»، «مریوان» و «سردشت» نقش مؤثری را ایفا کرد و با تدابیر نظامی، بیشترین ضربات را به ضدانقلاب وارد آورد. عملیات‌‏های «فرمانده کل قوا»، «ثامن الائمه»، «فتح المبین»، «الی‌بیت‌المقدس»، «خیبر»، «بدر»، «والفجر8» و «کربلا4و5»، صحنه‏‌های فراوانی از رشادت‏ها، ابتکار، خلاقیت و حسن فرماندهی این سردار رشید اسلام بود، ضمن آنکه وی در عملیات «خیبر» در اسفند 1362 نیز، دستِ راست خود را در راه خدا تقدیم کرد. سرانجام شهید حسین خرازی این سردار رشید سپاه اسلام در جریان عملیات بزرگ و غرورآفرین کربلای 5 در حالی که فرماندهی «لشکر 14 امام حسین(علیه السلام)» را برعهده داشت، در 8 اسفند 1365در اثر اصابت ترکش به قلبش، به فیض عظمای شهادت نائل آمد. پیکر این فرمانده شهید والا مقام پس از تشییع با شکوه، در گلستان شهدای اصفهان (تخت فولاد) آرام گرفت.
📜 در بخشی از وصیتنامه آمده است: ... از مردم می‌خواهم که پشتیبان باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول می‌خواهم که آن‌ها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا کنند و از خدا می‌خواهم که ادامه‌دهنده راه آن‌ها باشم. آنهایی که با بودن‌شان و زندگی‌شان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. خدایا امان از تاریکی و تنگی و فشار قبر و سؤال نکیر و منکر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا تو خود توبه مرا قبول کن و از فیض عظمای نصیب و بهره‌مندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم.
شهید حسین خرازی (علمدار خمینی) حسین خرازی در اوج عملیات خیبر، به محلی رسید که دشمن آتش زیادی روی آن نقطه می‌ریخت. او به یاری رزمندگان شتافت که ناگهان خمپاره‌ای در کنارش نشست و او را از جا بلند کرد و با ایجاد جراحتی عمیق بر پیکر خسته‌اش، دست راست او قطع شد. پیکر زخم خورده‌اش به بیمارستان یزد انتقال یافت. پس از بهبودی، رازی را برای مادرش بازگو کرد که هرگز به فرد دیگری نگفت: «حالم هر لحظه وخیم‌تر می‌شد؛ تا اینکه یک شب، بین خواب و بیداری، یکی از ملائک مقرب درگاه الهی به سراغم آمد و پرسید که حسین آیا آماده رفتن هستی یا قصد ماندن داری؟ که گفتم، میل ماندن دارم تا با آخرین توان به مبارزه در راه دین خدا ادامه دهم.» او تا لحظه آخر، هرگز از وظیفه‌اش غافل نماند و دست از جهاد نکشید. او در آنجا علمدار شد. بعد از قطع شدن دستش، کار کردن با دست چپ را شروع کرد. تمرین امضا، بستن فانوسقه، تمرین تیراندازی و خیلی کار‌های دیگر. برای تیراندازی هم کلاش تاشو که تغییراتی در آن داده شده بود، در اختیارش گذاشتند تا با آن تیراندازی کند. حاج حسین شد مثل روز اول. از زمانی که دست راستش قطع شد تا زمانی که به شهادت رسید، به هیچ کسی اجازه نداد کارهایش را انجام بدهد. عملیات کربلای پنج به آخر‌های خود رسیده و آتش دشمن سبک‌تر شده بود. احمد کاظمی آمد سنگر حاج حسین خرازی تا با هم به جلسه قرارگاه بروند. ۱۸ سال بعد، شهید احمد کاظمی ماجرای آن شب را روایت کرد: با شهید خرازی راه افتادیم برویم برای قرارگاه. من راننده بودم و حاج حسین هم کنارم نشسته بود و بعد از مدتی به من نزدیک شد و دستش را روی شانه‌ام قرار داد و گفت که احمد من آماده‌ام و کاری ندارم و به امید خدا تا دو سه روز آینده شهید می‌شوم. یه همین واضحی بیان کرد و این درحالی بود که عملیات به پایان رسیده بود و آتش دشمن فروکش کرده بود. حاج حسین خرازی وقتی متوجه شده بود که خودروی غذای رزمندگان خط مقدم در بین راه مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفته است، به‌شدت ناراحت شد و با بی‌سیم از مسئولان تدارکات خواست تا هرچه زودتر، ماشین دیگری بفرستند و نتیجه را به او اطلاع دهند. پس از گذشت چند ساعتی، ماشین جلوی سنگر ایستاد و حاج حسین درحالی که دشمن منطقه را گلوله‌باران می‌کرد، برای بررسی وضعیت ماشین از سنگر خارج شد. یکی از تخریب‌چی‌ها در حال روبوسی با او خواست پیشانی‌اش را ببوسد که ناگهان قامت، چون سرو حسین بر زمین افتاد. ترکش‌های درشتی بر سر و گردن حاج حسین اصابت کرده بود. هشتم اسفند سال ۶۵ بود که حاج حسین از زمین به سوی آسمان پر کشید و پیشانی او بوسه‌باران عرشیان شد.
📸 ماجرای یک عکس حزن آلود در جریان آزادسازی فاو در عملیات والفجر8 فرمانده لشکر 14 امام حسین علیه السلام هم حضور فعال داشت. در میانه عملیات خبر سه تن از فرماندهان بزرگ را به او می‌دهند. یکی از آن‌ها شهید قوچانی بود که به مالک اشتر لشکر معروف بود زیرا اثری از ترس در وجودش نبود. دومین نفر شهید موحد دوست بود به همراه یک فرمانده دیگر و شنیدن خبر این سه تن همزمان با هم برایش سخت بود. از ناراحتی شنیدن از دست دادن یارانش خرازی همانجا که خبر را شنید، نشست و به ستونی تکیه داد.