أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم، بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم
تا انسان از تبهكاریها توبه نكند، شرائط قُرب خدا را پیدا نمیكند. وقتی به خدا نزدیك نشد، صدای او هم به سمع فرشتگان نمیرسد. آنها، افرادی كه دور اند، مورد عنایت خود قرار نمیدهند لذا امام سجاد سلام الله علیه در دعای ابوحمزه ثمالی عرض میكند:
***اَللّهُمَّ تُبْ عَلَیَّ حَتّی لا اَعصِیَكَ وَ ألْهِمْنِی الخَیرَ وَ العَمَلَ بِهِ وَ خَشیَتَكَ بِاللّیلِ وَ النَّهارِ مَا اَبقَیتَنِی یا رَبَّ العالَمِین***
اگر لطف الهی شامل حال انسان بشود و اگر خدا خیر را معرفتاً و عملاً به انسان الهام بكند و خشیّت الهی نصیب انسان بشود در شبانه روز، دیگر از بیگانهای نمیهراسد و دست به تباهی دراز نمیكند.
و در صحیفه سجادیّه آمده است كه: ای كسی که «لا تَنقَطِعُ عَنهُ حَوائِجُ المُحتاجِینْ». در تمام لحظات، تمام اشیاء به خدا محتاج اند. هیچ لحظهای نیازِ نیازمند قطع نمیشود. از طرفی هم «یا مَنْ لا تُفْنِی خَزائِنَهُ المَسائِلْ» پروردگارا! ای كسی كه هر چه سئوال بكنند و تو ببخشی، این مسئلتهایِ سائلان و نیازمندان، خزینهات را تُهی نمیكند.
خُب؛ پس از این سوی دائماً سئوال، از آن سوی دائماً پاسخ مثبت! نه سئوال از این طرف قطع میشود، نه پاسخ از آن طرف قطع میشود، نه خزینه تُهی میشود.
محصول این حرفها را آیه نورانی سوره الرَّحمن در بردارد كه: "یَسئَلُهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الأرضْ كُلَّ یَومٍ هُوَ فِی شَأنٍ"، "كُلَّ یَومٍ هُوَ فِی شَأنٍ یَسئَلُهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَ الأرضْ " . چون هر لحظه سئوال است، هر لحظه او پاسخ مثبت میدهد. پروردگارا ! هیچ كسی از تو بینیاز نیست. پس این توبه و اِنابهای كه فیض و فوز توست نصیب ما بفرما! تا ما در تمام شبانه روز در كنار سفره نعمت تو باشیم، چنین كه هستیم. بیگانهای را نبینیم، چنین كه نباید ببینیم.
در حالی كه ما در تمام عبادتها؛ چه نماز ، چه غیر نماز، آن حضور قلب را نداریم. این دعای نورانی ابوحمزه ثمالی این مسئله را هم به صورت باز و عقلی تحلیل میكند. همه ما با این مشكل روبرو هستیم که در نماز حضور قلب نداریم، بله شاید أوحدی از انسانها، مستثنی باشند. وقتی وارد نماز شدیم، در طلیعه نماز ممكن است با حضور و نیّت وارد بشویم، ولی باز حواسمان جمع نیست، پراكنده است. این نماز كه ستون دین است، پراكنده انجام میشود. آن وقت دینی كه ستونش پراكنده باشد، محصولش هم پراكندگی خواهد بود. اگر چنانچه ستون پراكنده باشد، مستقیم و استوار نباشد، آن خیمه هم مستقیم و استوار نیست .
ما چه كنیم كه در نماز مشكل غفلت نداشته باشیم، یك تمركزی داشته باشیم؛ وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه طبق این تحلیل میفرماید كه انسان بیرون نماز را باید مواظب باشد، نه درون نماز . درون نماز یك چهار پنج دقیقه بیش نیست. اگر كسی درون نماز بخواهد در تمام این چهار پنج دقیقه خودش را كنترل بكند، شاید خیلی سخت نباشد، ولی عمده، بیرون نماز است. به بیرون نماز اگر حالاتی، احوالی، گفتههایی، رفتههائی، نوشتههایی و مانند آن داشت و انجام داد، همه این خاطرات میریزد در صحنه نفس انسان . آنگاه همه اینها در حالت نماز ظهور پیدا میكند.
مثلاً اگر كسی كتابخانهای داشته باشد و دَرِ كتابخانه به كوی و بَرزن باز باشد، بچّهها و خردسالانِ گذر، از این دَرِ باز استفاده كنند، وارد كتابخانه بشوند، شخصی محقّق بیاید و درِ كتابخانه را ببندد و بخواهد مطالعه كند، بگوید: من یك ساعتی كه در این كتابخانه نشستهام، باید آرام باشم ، این كار را صحیح انجام نداد. برای این كه در غیر وقت مطالعه در را باز گذاشت، همه بچّهها ریختند در كتابخانه، در سالن مطالعه. آنگاه در آن یك ساعتی كه محقّق میآید و مینشیند، میخواهد مطالعه كند، این سالن كتابخانه پر از بچّهها و سر و صدا است. قبل از این كه این محقّق بیاید در كنار میز مطالعهاش بنشیند، باید در را ببندد كه بیگانهها و بچّههای خردسال نیایند.
این مجاری ادراكی و تحریكی ما نباید به روی بیگانگان باز باشد كه آنها هر چه خواستند از راه درك و حركت ما وارد نفس و ذهن و قلب ما بكنند، آنگاه ما در حال نماز بخواهیم مطمئن باشیم و حضور قلب داشته باشیم . این چنین نیست! عمده بیرون نماز است. غذا خوردنها، رفتنها، نگاه كردنها، گفتنها، شنیدنها، پوشیدنیها، همه و همه اینها «اَدخِلْنِی مُدْخَلَ صِدقٍ وَ اَخرِجنِی مُخرَجَ صِدقٍ» ، در آغاز و انجامش تك تك این گفتار و رفتار و نوشتار و مانند آن حضور و ظهور داشت.
👇👇👇
انسانی که خاطرات خوبی دارد، در نماز نه تنها مزاحمی ندارد، بلكه مُعین و مُعاونی هم خواهد داشت.
ولی اگر در خارج نماز مواظب خود نبود، هر خاطرهای را به ذهن راه داد، هر غذایی را خورد، هر حرفی را زد، هر جائی را نگاه كرد، هر كسی را نگاه كرد، هر چیزی را هم دید، چنین اَنبانی هرگز به انسان اجازه حضور و ظهور قلب نمیدهد.
ملاحظه فرمودید كه امام سجاد سلام الله علیه چگونه این مسئله عمیق را تحلیل میكند؛ عرض میكند:
***الهی! إنّی كُلَّمَا قُلتُ قَدْ تَهَیَّأتُ وَ تَعَبَّأتُ وَ قُمْتُ لِلْصَّلوهِ بِینَ یَدَیكَ وَ ناجَیتُكَ ألقَیتَ عَلَیَّ نُعاساً***
خدایا! چه طور شد كه هر وقت میخواستم مناجات كنم ، دعا كنم، دعای كمیل بخوانم، مناجات شعبانیّه داشته باشم ، ذكر داشته باشم، نمازی داشته باشم، زیارت عاشورائی داشته باشم، حواسم جمع نیست؟! یا خوابم میآید، یا اگر خوابم نمیآید، حالت پیلگی و چُرت است، یا اگر اینها نیست و شادابم، وقتم و نیرویم درباره خاطرات تلخِ دیگر صرف میشود. آن لذّت مناجات را از من میگیری، یا مناجات نمیكنم، یا مناجات بیمحتوا دارم. چه طور شد خدایا، هر وقتی ما گفتیم سریره من صالح است و به محفل توّابین نزدیكم، یك ابتهالی، یك بَلیهای، یك آفت و آسیب و گزندی میرسد كه پای مرا میلغزاند و نمیگذارد كه من به محفل نورانی آنها راه پیدا كنم.
پروردگارا ! شاید تو مرا از دَرِ خانهات راندی؛ شاید دیدی كه من حقّ تو را سبك شمردم، تو مرا مطرود كردی؛ یا دیدی كه من چون از تو اِعراض كردم، با من عداوت داری؛ یا چون دیدی كه من در مقام دروغ گویان هستم، مرا مورد بیمهری قرار دادی و ترك كردی؛ یا دیدی كه نعمتهای تو را شكر نمیكنم، مرا محروم كردی؛ یا دیدی كه در مجالس علماء و اندیشوران حاضر نیستم، مرا طرد كردی؛ یعنی به جای این كه در محافل علماء شركت كنم ، چیزی یاد بگیرم، در مجالس دیگران شركت میكنم . یا دیدی در بین غافلین به سر بردم ، از رحمت خاصّه من ناامید كردی؛ یا دیدی با مجلسهای طنزگویان و بذله گویان و بَطّالین كه عمری را به بطالت میگذارند، آنجا صرف كردم، مرا مورد بیمهری قرار دادی؛ «بَینِی وَ بَینَكَ خَلَّیتَنِی»؛ یا نه، اصلاً دوست نداری صدای مرا بشنوی؛ برای این كه این حرف، این حنجره در غیر راه تو صرف شده است. دوست نداری چهرهام را در مجلس توّابین ببینی، برای این كه در مجلس بَطّالین دیدی. دوست نداری كه مرا در مجلس پرهیزكاران ببینی، چون دیدی كه من در مجلس علماء حضور ندارم، مرا دور كردی . شاید به جرم و جریرت، مرا مكافات كردی، یا در اثر كم حیائیِ من مرا مجازات كردی؛ ببینید تمام این علل و عوامل؛ ترك واجب، فعل حرام، فكرِ فعلِ مكروه و مانند آن باعث میشود كه انسان یا توفیق مناجات و نماز ندارد، یا اگر توفیقی پیدا كرد و یك مناجات و نمازی داشته باشد، نماز بیحال و بدون حضور انجام میدهد.
امیدواریم توفیق حضور نصیب همه ما بشود.
🌐 @Mabaheeth
مباحث
ربیع الأسابیع.pdf
23.7M
#کتاب
📙 ربیع الاسابیع
✍️ علامه محمد باقر مجلسی رضوان الله علیه
💡دعاها و اعمال شب و روز جُمُعه و دیگر روزهای هفته
🌐 @Mabaheeth
🔖 #نحو_القدس
🔖 #نه_به_معامله_قرن
📢 حضرت #آیت_الله_خامنه_ای (دام ظله العالی):
✊ فلسطین قطعاً آزاد خواهد شد و به مردم بر خواهد گشت.
۸۸/۱۲/۸ 🗓
👉 @Khamenei_ir
25_Jalase-22.mp3
1.47M
🎙 #خلاصه_جلسه بیست و دوم
💬 تعهّد ایمان به نبوّت
🗓 پنجشنبه 1353/7/18
✔️ بیست و سوّم رمضان المبارک 1394
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
🌐 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔄 حرفی درباره جنجال "مذاکره" ؛
📢 حضرت #آیت_الله_خامنه_ای (دام ظله العالی):
👈 مذاکره، مکمل راهبرد فشار آمریکاست.
🌐 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱#مسابقه
✨ #ترنم_وحی
🌙 روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان
🎧 برگرفته از نکات تفسیری ارائه شده 👇
🔗 https://eitaa.com/astanqom/6349
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
موضوع : داستان حضرت موسی علی نبینا و آله و علیهما السلام و مواجهه با فرعون
🌐 @Mabaheeth
مباحث
#دعای_روز بیستم و چهارم ✨ أللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ فِیهِ مَا یُرْضِیکَ وَ أَعُوذُ بِکَ مِمَّا ی
#دعای_روز بیستم و پنجم
✨ أللَّهُمَّ اجْعَلْنی فیهِ محبّاً لأوْلیائِكَ و مُعادیاً لأعْدائِكَ مُسْتَنّاً بِسُنّةِ خاتَمِ انْبیائِكَ یا عاصِمَ قُلوبِ النّبییّن.
🙏 خدایا ؛ در این روز مرا دوستدارِ أولیائت و دشمنِ دشمنانت قرار بده و پیرو سنت خاتم رسل بدار، ای نگهدار دلهای پیغمبران .
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
أللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم
🌐 @Mabaheeth
شرح دعای روز بیست و پنجم.mp3
2.09M
🎤 #آیت_الله_مجتهدی (ره)
🎧 #شرح_دعای_روز بیست و پنجم ماه مبارک رمضان
🌐 @Mabaheeth
جزء 25.mp3
4.01M
مباحث
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی 12 #آیت_الله_جوادی_آملی حفظه الله تعالی ┈┄┅═✾•••✾
#شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی 13
#آیت_الله_جوادی_آملی حفظه الله تعالی
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
✨ فرازهای مطرح شده:
فإنْ عَفَوْتَ یا رَبِّ فَطالَ مَا عَفَوْتَ عَنِ المُذنِبینَ قَبلِی
لِأنَّ كَرَمَكَ أیْ رَبِّ یَجِلُّ عَنْ مُجازاهِ المُذنبینْ وَ حِلمَكَ عَنْ مُكافاهِ المُقَصِّرینْ .
اِلهی أنْتَ اُوسَعُ فَضلاً وَ أعظَمُ حِلمَاً مِنْ أنْ تُقایِسَنِی بِعَمَلِی.
🌐 @Mabaheeth
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشِّیطانِ الرَّجِیم، بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِیم
یكی از آداب و سنن نیایش و دعا، اِلحاح و اصرار است. اِلحاح و اصرار گاهی به تكرار یك جمله است، گاهی به تكرار مضمون یك جمله در عبارتهای گوناگون؛ دعای ابوحمزه ثمالی از مصادیق بارز اِلحاح در دعاست. زیرا وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه مبارك رمضان یك مطلب را با عبارتهای گوناگون، با تعبیرهای مختلف بازگو میكنند و آن، بخششِ گناهان است. زیرا تا انسان، تبهكاری او بخشوده نشود، قُرب الهی نصیبش نخواهد شد و تا قُرب الهی نصیب او نشود، از آن فُوز خاصّ طرفی نمیبندد. لذا در این جمله به ذات أقدس إله عرض میكند: پروردگارا ! اگر از گناهان من صرف نظر كردی، این كار سنّت دیرینه توست كه از تباهیِ تبهكاران صرف نظر كردی.
***فَإنْ عَفَوْتَ یا رَبِّ فَطالَ مَا عَفَوْتَ عَنِ المُذنِبینَ قَبلِی***
من اوّلین گنهكاری نیستم كه تو بخشودی، چنین كه آخرین گنهكاری هم نخواهم بود كه تو بخشیدی.
در صحیفه سجادیّه آمده است كه: محبوبترین بندگان خدا كسانیاند كه استكبار نورزند. تذلّل كنند، تخشّع كنند، خضوع كنند در پیشگاه ذات أقدس إله . این نشانه محبوب بودن بنده است نزد خداوند. وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه هم در همین جا تخضّع دارد. در صحیفه سجادیّه دارد كه: من فقیرترین فقراء هستم . همه نیازمندند، ولی من از همه نیازمندترم! زیرا هر كسی درْكش بیشتر است، میداند كمالات فراوانی به امتثال خلیفةُ الله است. وقتی دركش بیشتر بود، احساس خلاء بیشتری میكند، قهراً فقر را بیشتر از دیگران احساس میكند.
در اینجا عرض میكند:
***وَ یا رَبِّ لِأنَّ كَرَمَكَ أیْ رَبِّ یَجِلُّ عَنْ مُجازاهِ المُذنبینْ وَ حِلمَكَ عَنْ مُكافاهِ المُقَصِّرینْ ***
شما اگر بخواهی در كُرسی داوری بنشینی و عدّهای را كیفر بدهی، كریمانه اگر بر كُرسی داوری بنشینی، آن كُرسیِ كرَم با جلالتر از آن است كه تبهكاران را كیفر كند، و كُرسی حلم و داوریِ بردباری، بزرگتر از آن است كه دیگران را مكافات كند!
«مكافات» همان جزای وِفاق است. « كُفو » یعنی همتا. ذات أقدس إله در قرآن كریم هیچ جا وعده نداد كه جزای محسنین و وارستگان، جزای وفاق است! ولی درباره تبهكاران، چنین فرمود: " جَزآءً وِفاقاً ".یعنی جزاء و كیفرِ تبهكاران وفق گناه آنهاست، هرگز بیشتر نیست. امّا پاداش محسنان و پرهیزگاران به اندازة آنها، موافق و مطابق آنها نیست، بلكه بالاتر از آنهاست! " مَنْ جَآءَ بِالحَسَنَه فَلَهُ عَشرُ اَمثالِها ".
اینجا دو مطلب است كه باید كاملاً از هم تفكیك بشود.
یكی این كه جزاء، متن عمل است و همان عمل به صورتهای گوناگون ظهور میكند، یا پاداش مناسب دارد؛ این یك بحث است كه هر گونه جزائی، از سنخ عمل است، موافق با عمل است. وفاق به معنای سنخیّت، اختصاصی به كیفر تبهكاران ندارد. برای این كه پاداش پرهیزكاران را هم شامل میشود.
یك قسم و بحث دیگر؛ وفاق یعنی همتا بودن، معادل بودن و مانند آن. این مخصوص تبهكاران است كه جَزآءً وِفاقاً در قرآن فقط درباره اینها آمده است. یعنی كیفر اینها مطابق عمل اینهاست، بیش از عمل نیست. معادل عمل اینهاست. هرگز بیش از عمل یك تبهكار، خدا او را كیفر نمیدهد. پس درباره هم سنخ بودن، چه پاداش، چه كیفر، هم سنخ عملاند. امّا معادل بودن، خدا هرگز وعده نداد كه جزای پرهیزكاران را معادل عمل آنها بدهد؛ بلكه همواره وعده داد: جزاء بهتر از عمل است. " مَنْ جآءَ بِالحَسَنَه فَلَهُ خِیرٌ مِنها "؛ از خیرٌ مِنها شروع میشود تا " عَشرُ اَمثالِها یا وَاللهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشآء، وَاللهُ واسِعٌ عَلیمْ ". و امّا درباره كیفر فرمود: معادل آنهاست.
👇👇👇
در اینجا وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه عرض میكند: تو اگر بر كُرسی كَرم و حِلم بنشینی و در ساهره قیامت افراد را احضار كنی، حلم و كرم تو هرگز كُفو ندارد، همتا ندارد؛ تا ما بگوئیم برابر با كرَم، عدّهای را كیفر دادی، چون چیزی برابر كَرم تو نیست! لذا عرض میكند: خدایا ! آن كَرم تو اَجلّ از مجازات مجرمین است و حلم تو بزرگتر از آن است كه همتا و كُفو تقصیرِ مقصّران باشد. و من هم به فضل تو پناهنده شدم . هارِبٌ مِنكِ إلیكَ؛ این هارِبٌ مِنكِ إلِیكَ در جملههای قبل هم بود و در آنجا به عرضتان رسید به این كه: این از آن واسِطة العِقدهای این دعای نورانی است.
چند جمله در این دعای ابوحمزه ثمالی هست كه كم نظیر یا بینظیر است؛ همان «بِكَ عَرَفتُكَ وَ أنتَ دَلَلْتَنِی» از این قبیل است، «إنَّ الرّاحِلَ إلِیكَ قَریبُ المُسافَه» از این قبیل است، «وَ أنَّكَ لا تَحتَجِبُ عَنْ خَلقِكَ إلا أنْ تَحجُبَهُمُ الأعمالُ دُونَكْ» از این قبیل است، «هارِبٌ مِنكَ إلِیكْ» از این قبیل است كه اینها توحید ناب است.
و در صحیفه سجادیّه هم ما را دعوت به توسّل كرده است. ذات أقدس إله فرمود به این كه: وَابْتَغُوا إلیهِ الوَسیلِه. وسیله را ائمه علیهم السَّلام بازگو كردند؛ هر عملی كه انسان با آن عمل، به خدا نزدیك میشود وسیله اوست. ولایت اهلبیت علیهم السَّلام، وسیله است، نماز و روزه وسیله است، حج و زیارت وسیله است، صدقات وسیلهاند. هر عمل قُربی كه انسان را به خدا نزدیك میكند، توسّل به خداست. گاهی انسان با نماز به خدا متوسّل میشود، گاهی با روزه متوسّل میشود. ولی وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه در همین بخشهائی كه خواهد آمد عرض میكند: خدایا! من اقرار به گناه را وسیله قرار دادم، چنین كه در بخشهای مناجات و مانند آن هم هست.
ولی بالاتر از همه اینها مطلب اوج گرفتهای است كه در صحیفه سجادیّه آمده است كه عرض میكند: خدایا! « وَ وَسیلَتِی إلِیكَ اَلتُّوحید وَ أنّی لَمْ اُشرِكْ بِكِ شِیئاً» اگر دیگران وسیله میآورند، و اگر تو همگان را دستور دادی به اِبتغاءِ الوَسیله، فرمودی: " وَابَتغُوا إلِیهِ الوَسیلِه " من توحید ناب را وسیله آوردم .
من از این كه هیچ چیزی را در هیچ لحظهای شریك تو قرار ندادم، این پرهیز از شرك را وسیله قرار دادم . « وَ وَسِیلَتِی إلِیكَ اَلتُّوحید وَ أنّی لَمْ اُشرِكْ بِكَ شِیئاً ». این نكره در سیاق نفی نشان میدهد كه به هیچ وجه مشرك نبود. این همان است كه ذات أقدس إله درباره انبیای ابراهیمی و مانند آن تعبیر كرده است كه: " یَعبُدُونَنی لا یُشرِكُونَ بِی شِیئاً ". هیچ چیزی را شریك من قرار نمیدهند. نه شرك جَلی دارند، نه شرك خَفی دارند. نه در برابر صَنم و وَثن كُرنش میكنند، نه در برابر هوی و هوس خضوع دارند و نه ریائی دارند و مانند آن.
در اینجا عرض میكند: خدایا! من از تو به تو فرار میكنم . كار موحّد ناب هم همین است. انسان هیچ چیز را منشاء اثر نمیداند تا از آنها بگریزد، مگر قهر خدا را . و هیچ چیزی را مبداء لطف نمیداند تا به سوی بگریزد، مگر مهر خدا را! چنین كسی، در خوف و رجاء موحّد است. نمیترسد، مگر از خدا. امید ندارد، مگر به خدا .
در سوره احزاب، خشیت را منحصراً درباره ذات أقدس إله خلاصه كرد، " اَلَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللهِ وَ یَخشَونَهُ وَ لا یَخشَونَ اَحَداً إلا الله ".
آنگاه عرض میكند :
***اِلهی أنْتَ اُوسَعُ فَضلاً وَ أعظَمُ حِلمَاً مِنْ أنْ تُقایِسَنِی بِعَمَلِی***
تو بخواهی برابر با كار ما پاداش بدهی، منزّهتر از آنی. یا ما را به خطیئه ما بلغزانی، من كیام؛ « مَا أنَا یا سِیِّدِی وَ مَا خَطَرِی ». اصلاً ما به حساب نمیآئیم . قدرت بیكران بخواهد یك پَر كاهی را، سبكتر از پَر كاهی را جابجا بكند، این برای او، زیبنده نیست. « هَبنِی بِفَضلِكَ یا سَیِّدِی وَ تَصَدَّقْ عَلَیَّ بِعَفوِكْ وَ جلِّلْنِی بِسِتْرِكَ ». این «جَلَّل» اگر گفته شده است: فلان شخص را جَلَّلَهُ، یعنی تجلیل كرد، تعظیم كرد. اگر گفتند: جَلَّلَ الفَرَس، یعنی جُلّ و پالانی كه او را بپوشاند، پتوئی كه او را بپوشاند، لباسی كه او را بپوشاند، بر او پوشانده است. قبلاً هم داشتیم :«وَ جَلِّلْنِی بِسَترِكَ» . الآن هم داریم «وَ جَلِّلْنِی بِسِترِكَ» یعنی خدایا! جامه ستّاری را بر پیكر من بپوشان ! جِلّ و جُلّ عفو را بر اندامم بپوشان، تا به جلال، بار یابم . آن جُلّ گذاری، مایه جلال من بشود. «وَ جَلِّلْنِی بِسِتْرِكَ» . مرا با آن جامه ستّاریات بپوشان تا به جلالات برسم . «وَاعْفُ عَنْ تُوبیخِی بِكَرَمِ وَجهِكْ».
🌐 @Mabaheeth
مباحث
در اینجا وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه عرض میكند: تو اگر بر كُرسی كَرم و حِلم بنشینی و در ساه
#نکته
فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ (آیه 14 سوره مبارکه نازعات)
ترجمه: و ناگهان زنده از دل خاک بر آمده روى زمین هموار قرار مى گیرند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🤔 سهَر : بیدار ماندن در شب
توضيح : بیابان را از آن رو ساهره گویند که ناامنی آن، خواب را از چشم ها می برد.
🌐 @Mabaheeth
#حدیث 35
✨ إنَّ شَفاعَتَنا أهلَ البَیتِ لَن تَنالَ مُستَخِفّاً بِالصَّلاةِ .
👈 كسى كه نماز را سبك بشمارد، شفاعت ما هرگز شامل حالش نمى شود.
📚 المحاسن / مجلد 1 / ص 159
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
ما چه كنیم كه در نماز مشكل غفلت نداشته باشیم، یك تمركزی داشته باشیم؛ وجود مبارك امام سجاد سلام الله علیه میفرماید: انسان بیرون نماز را باید مواظب باشد، نه درون نماز . درون نماز یك چهار پنج دقیقه بیش نیست. اگر كسی درون نماز بخواهد در تمام این چهار پنج دقیقه خودش را كنترل بكند، شاید خیلی سخت نباشد، ولی عمده، بیرون نماز است.
مثلاً اگر كسی كتابخانهای داشته باشد ...
👉 https://eitaa.com/mabaheeth/5525