روایت گری - حجت الاسلام مهدوی ارفع.mp3
19.78M
🎧 روایتگری حجت الاسلام #مهدوی_ارفع در معراج شهدای اهواز
🗓️ ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
🌷 #شنیدنی | #راهیان_نور
📌 معراج شهدای محمودوند اهواز
@yamahdiadrekni72
داستان شهید تهرانی... بچه سوسول تهرانی که پدرومادر پولدارش...
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
عبدالمهدی گفت: «من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی میخواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیتالله #ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیتالله #بهجت حاضر شوم و خواب را برای وی تعریف کنم. وقتی به حضور آیتالله بهجت رسیدم، نوید شهادتم را از ایشان گرفتم.»
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
هدایت شده از 🌃 شبهای قدر 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دستور مهم و یادگاری شب قدر |
دستورالعملی مهم برای امشب، از آیت الله #فاطمی_نیا، که فرمودند : سِرّی دارد و نمی توانم سِرّش را برایتان بگویم :
▫️یک سوره واقعه
▫️ یک سوره توحید
▫️هفت مرتبه یا الله
سپس هر چه میخواهید بخواهید که دیگر امشب تکرار نمیشود...
#سفارش | #شب_قدر
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
👋 سخنی از سردار شهید حاج احمد متوسلیان
لقب ماست فروش
╭───
│ 📳 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
🎙رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۱/۴/۷ "یکی از حقوق عمومی مردم همین است که #امنیت_روانی داشته باشند. هرچند وقت
🔴 مطالبه مهم رهبر انقلاب از قوه قضائیه به کجا رسید ❓
تیرماه امسال بود که مقام معظم رهبری خطاب به رئیس و مسئولین قوه قضائیه فرمودند:
"یکی از حقوق عمومی مردم همین است که #امنیت_روانی داشته باشند.
امنیّت روانی یعنی چه؟
یعنی هر روز یک #شایعه ای، یک دروغی، یک حرف هراسافکنندهای در ذهن ها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامهها بودند که این کارها را میکردند، حالا #فضای_مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعهای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر میکند، مردم را نگران میکند، ذهن مردم را خراب میکند. یک دروغی را مطرح میکند، شایع میکند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین میرود.
یکی از وظایف قوّهیقضائیه برخورد با این مسئله است؛ البتّه اینجا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً میشود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید؛ اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید " https://khl.ink/f/50545
✍️ این روزها و در ایامی که مردم در فضای مجازی زیر بمباران رسانه ای قرار گرفته اند، بیش از پیش به اهمیت سخنان مقام معظم رهبری پی می بریم. یله و رها بودن فضای مجازی موجب شده است که هر کسی به خود جرأت بدهد در مورد هر چیزی اظهار نظر کرده و با دادن اطلاعات غلط و گمراه کننده، امنیت روانی جامعه را به بازی بگیرد.
یکی از نهادهای کشور که در یله و رها بودن فضای مجازی سهم قابل توجهی دارد، قوه قضائیه است.
@nofoz_shenasi
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔 اگر قوه قضائیه، در مورد تو، فقط در مورد تو، طبق قانون عمل میکرد و میز محاکمه برای این همه سال جرم و خیانت برپا مینمود الان زبانت اینگونه دراز نبود و بجای ضیافتها و محافل دورهمی، میبایست، با لباس راه راه، پاسخگوی این همه لطمه به کشور میبودی و بجای ارائه راهکار برای تمام چاله هایی که خودت برای این مردم کنده ای، میبایست از نحوه گرفتن دکترای جعلی و گرفتن تابعیت اسکاتلند و قتل امید جوانان این دیار برای قاضی حرف میزدی...
صد حیف که قوه قضائیه این کشور، نه تو، که حتی پرونده #سلبریتی بی ارزشی که پادوی دشمن در فتنه ی اخیر بوده است را سفید کرده است.
✍️ سیدفخرالدین موسوی
@nofoz_shenasi
___________________________
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
4_6003839640962861469.mp3
28.28M
#مطالبه_محاکمه_روحانی
#عاملان_وضع_موجود
🎙سیدفخرالدین موسوی
⚠️ این صوت اواخر دوره دولت آقای روحانی منتشر شده بود و الان مجددا بارگذاری شده است.
#محاکمه_مسئولان_ناکارآمد
@nofoz_shenasi
_______________________
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
هدایت شده از فقه و احکام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢‼️ برای کنترل #جمعیت کشور فقط در مشهد سه میلیون و هشتصد هزار زن ایرانی(فقط درمشهد) را #عقیم کردند😱
♦️این کلیپ رو از دست ندهید .
🔺تبیین و تشریح مختصری از اتفاقات و خسارت سنگین کنترل جمعیت ایران در دهه هفتاد
#فرزند_آوری
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبرانقلاب: مشتری همیشگی #روایت_فتح بودم، #شهید_آوینی میگفت: این جوانهای ما به راههای آسمان آشناترند تا به راههای زمین
➕ لحظاتی از حضور رهبرانقلاب در مراسم تشییع شهید آوینی
🔄 انتشار به مناسبت ۲۰ فروردین سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم شهید #آوینی
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
مباحث
🌷 شهیدان زنده اند الله اکبر 🎞️ ماجرای ملاقات علمدار روایتگری کشور، شهید روحانی حاج عبدالله ضابط با
🌹 به یاد #شهید_عزیز، سید شهیدان اهل قلم، آقای سیدمرتضی آوینی که یادش غالباً با من است، به خانواده گرامی اش اهدا می گردد
📝 دست نوشته رهبر انقلاب در قرآن اهدایی رهبر انقلاب به خانواده شهید #سیدمرتضی_آوینی
💻 Farsi.Khamenei.ir
💠 تاثیر خواندن سوره قدر در #شب_قدر
🔻در شب قدر به صورت خاص، قرائت سوره هایی مورد سفارش قرار گرفته است؛ از جمله سوره های دخان، روم، عنکبوت و هزار بار سوره قدر که خیلی #سفارش می شده است. اگر کسی نمی تواند هزار بار این سوره را بخواند، حداقل صد مرتبه بخواند.
🔸 سوره قدر، یعنی توجه به همان زاویه حقیقی لیلة القدر که با قرائت این سوره، توجه انسان به آن حقیقت جلب شده، زمینه استفاده از آن فراهم می شود...
◽حاج شیخ جعفر ناصری | @nasery_ir
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#برش_یک_دقیقهای
#شب_قدر
🎥 در لیالی قدر از خدا چه بخواهیم؟
🎙 حجتالاسلام والمسلمین #ناصری
⏱ یک دقیقه
🎞 مشاهده کلیپ کامل در آپارات:
aparat.com/v/gvOrn
@nasery_ir
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
4_5794027280212691128.mp3
8.87M
🎧 #مناجات حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر #ناصری دامعزّه در #شب_قدر
♨️ ویژه ⏱ ۳۶ دقیقه
🗓 تاریخ جلسه: ۱۳۹۷/۳/۱۷
www.al-hady.ir | @nasery_ir
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
🔸آیت الله #حائری_شیرازی ره
مرد باید سختیهای کار #همسر در خانه را ببیند. باید خودش را جای زن بگذارد. علی (علیه السلام) میفرماید: «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ، لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَة». زن که خدمتکار نیست زن گل🌸 است.
مرد وقتی در خانه کار بکند، مثل #جهاد است. اگر کمکِ زنش ظرف بشوید، خیاطی بکند، بچه داری بکند، جارو بکند، تمام اینها عمل به وظائف شرعی است.
زن هم که در خانه کار میکند، ثواب بزرگی به او میدهند. نمیگویند وظیفه است.
@haerishirazi
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────
🔸این مبلغ را نذر شما کردم
📝#خاطرۀ شیرین دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله #حائری_شیرازی) از پدر
🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ...
به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو .
خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ...
🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟
این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم ... بماند.
🔹یک روز صبح گفتند: فردا جلسۀ کمیسیون خبرگان دارم و میخواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ...
بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم.
بقچه ای از حوله، لباس و صابون فلهای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر، دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم.
پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد.
🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید!
نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!!
نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم»
🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجرهای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حَجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد.
پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!»
گفت: «وجوهات نیست، #نذر است».
گفتند: «نذر؟»
گفت: «دیروز برای باری که داشتم، در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!»
پدر متبسم شد. رو به من کرد که پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم.
🔹در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! »
من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود.
بعد بدون آنکه چیزی بگویم، درِ گوشم گفتند: «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا» ...
نگاهی به بالا کردند و گفتند: «خدا بیحساب میدهد. به هرکه اهل حساب و کتاب باشد با نشانه میدهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم»
@haerishirazi
╭───
│ 🌙 @Mabaheeth
╰──────────