1401.3.11 سخنرانی حجت الاسلام ناصری.mp3
8.82M
#سخنرانی_صوتی #حضرت_معصومه #هویت
🎧 حضرت معصومه سلام الله علیها، الگوی ناب برای رسیدن به هویت ناب
🎙 حجتالاسلام والمسلمین #ناصری دامعزّه
🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۰۳/۱۱
⏱ زمان: ۳۶ دقیقه
🎞 دریافت فیلم جلسه از آپارات: aparat.com/v/vCzEl
@nasery_ir
#نهج_البلاغه | #حکمت ۷۸
🏷️ جبر و اختيار
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ مِنْ كَلاَمٍ لَهُ عليهالسلام لِلسَّائِلِ اَلشَّامِيِّ لَمَّا سَأَلَهُ أَ كَانَ مَسِيرُنَا إِلَى اَلشَّامِ بِقَضَاءٍ مِنَ اَللَّهِ وَ قَدَرٍ بَعْدَ كَلاَمٍ طَوِيلٍ هَذَا مُخْتَارُهُ
وَيْحَكَ لَعَلَّكَ ظَنَنْتَ قَضَاءً لاَزِماً وَ قَدَراً حَاتِماً وَ لَوْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ لَبَطَلَ اَلثَّوَابُ وَ اَلْعِقَابُ وَ سَقَطَ اَلْوَعْدُ وَ اَلْوَعِيدُ
إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخْيِيراً وَ نَهَاهُمْ تَحْذِيراً وَ كَلَّفَ يَسِيراً وَ لَمْ يُكَلِّفْ عَسِيراً وَ أَعْطَى عَلَى اَلْقَلِيلِ كَثِيراً وَ لَمْ يُعْصَ مَغْلُوباً وَ لَمْ يُطَعْ مُكْرِهاً وَ لَمْ يُرْسِلِ اَلْأَنْبِيَاءَ لَعِباً وَ لَمْ يُنْزِلِ اَلْكُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثاً وَ لاَ خَلَقَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً ذٰلِكَ ظَنُّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ اَلنّٰارِ
☜ و در جواب مردى شامى فرمود: (مرد شامى پرسيد آيا رفتن ما به شام، به قضا و قدر الهى است؟ امام با كلمات طولانى پاسخ او را داد كه برخى از آن را برگزيديم)
واى بر تو! شايد قضاء لازم و قدر حتمى را گمان كردهاى؟ اگر چنين بود، پاداش و كيفر، بشارت و تهديد الهى، بيهوده بود.
خداوند سبحان! بندگان خود را فرمان داد در حالى كه اختيار دارند و نهى فرمود تا بترسند، #احكام آسانى را واجب كرد و چيز دشوارى را تكليف نفرمود و پاداش اعمال اندك را فراوان قرار داد، با نافرمانى بندگان مغلوب نخواهد شد و با اكراه و اجبار اطاعت نمىشود.
و پيامبران را به شوخى نفرستاد و فرو فرستادن كتب آسمانى براى بندگان بيهوده نبود و آسمان و زمين و آنچه را در ميانشان است بىهدف نيافريد. اين پندار كسانى است كه كافر شدند و واى از آتشى كه بر كافران است.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: از سخنان آن حضرت عليه السّلام است (دربارۀ قضاء و قدر) به مرد شامىّ كه از آن بزرگوار (پس از بازگشت از جنگ صفّين) پرسيد: آيا رفتن ما به (جنگ اهل) شام بقضاء و قدر از جانب خدا بود؟ (امام عليه السّلام فرمود: سوگند به خدائى كه دانه را زير خاك شكافت و انسان را آفريد گام ننهاديم بجائى و به درّهاى سرازير نشديم مگر بقضاء و قدر، شامىّ گفت: پس رنج ما در اين سفر پاداشى ندارد «چون باختيار نبوده» امام عليه السّلام فرمود: اى شيخ خدا بزرگ گردانيد پاداش شما را در رفتنتان كه مىرفتيد و در بازگشتتان كه بر مىگشتيد و در هيچ حال مجبور نبوديد، شيخ گفت: چگونه است با اينكه قضاء و قدر ما را ميراند؟ امام عليه السّلام) پس از (اين) سخن دراز كه آنچه را ما از آن اختيار نمودهايم اينست (فرمود):ويحك (خدا بتو رحم كند) شايد تو قضا و قدر لازم و حتمىّ را (كه بايد انجام گيرد) گمان كردى، اگر چنين بود پاداش و كيفر نادرست بود و نويد بخير و خوبى (بهشت) و بيم بشرّ و بدى (دوزخ) ساقط مىگشت (و از جانب خدا براى گناهكار كيفر و براى فرمانبر پاداش تعيين نمىشد و نيكوكار بستودن و بدكار به نكوهش سزاوار نبود، اين گفتار بتپرستان و پيروان شيطان و گواهان #دروغ و كورانِ از راه صواب و حقّ است و ايشان قدريّه و مجوس اين امّتند.
👈 ناگفته نماند كه لفظ (قدرىّ) در اخبار ما به جبرىّ و تفويضىّ هر دو گفته ميشود و مراد در اينجا جبرىّ است كه مىگويد: كارى كه هر بندهاى انجام دهد به اراده و اختيار خود نيست بلكه بتقدير و مشيئت خدا مجبور است؛ بخلاف تفويضىّ كه قدرت خداى تعالى را منكر است و مىگويد: خداوند بنده را امر و نهى نمود و بخود واگذارد كه بكنند يا نكنند استقلال دارند،خلاصه امام عليه السّلام فرمود:) خداوند سبحان بندگانش را امر كرده با اختيار و نهى فرموده با بيم و ترس (از عذاب) و تكليف كرده (بكار) آسان (كه به رغبت انجام دهند) و دستور نداده (بكار) دشوار (تا در انجام آن مجبور نباشند) و كردار اندك را پاداش بسيار عطا فرموده (كه اين خود لازمۀ اختيار داشتن است) و او را نافرمانى نكردهاند از جهت اينكه مغلوب شده باشد (زيرا بر بندگانش قاهر و غالب مىباشد) و فرمانش را نبردهاند از جهت اينكه مجبور كرده باشد (بلكه همه را اختيار داده و اسباب هر كار را آماده ساخته است) و پيغمبران را از جهت بازى نفرستاده (بلكه آنها را فرستاده تا اطاعت كنندگان را ببهشت مژده داده و نافرمانان را از #دوزخ بترسانند) و كتابها (مانند تورية و انجيل و قرآن) را براى بندگان بيهوده نفرستاده (بلكه آنها را فرستاده تا بدستور خدا آشنا باشند) و آسمانها و زمين و آنچه در آنها است را بيجا نيافريده (بلكه همۀ آنها را به حكمت آفريده؛ پس چگونه ميشود كه حكيم درست كردار كسيرا مجبور سازد.
در قرآن كريم س ۳۸ ى ۲۷ مىفرمايد: «ذٰلِكَ ظَنُّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ اَلنّٰارِ» يعنى) آن گمان كسانى است كه كافر شدند و نگرويدند، پس واى بر آنانكه كافر شدند از آتش (پس شيخ گفت: قضاء و قدر چيست كه ما نرفتيم مگر بسبب آن؟ فرمود: آن دستور و حكم خداوند است پس از آن اين آيه را قرائت نمود س ۱۷ ى ۲۳: «وَ قَضىٰ رَبُّكَ أَلاّٰ تَعْبُدُوا إِلاّٰ إِيّٰاهُ» يعنى پروردگار تو حكم فرموده كه جز او را نپرستيد. پس شيخ خوشنود از جاى خود برخاسته گفت: (
أنت الإمام الّذى نرجو بطاعته يوم النّشور من الرّحمن رضوانا أوضحت من ديننا ما كان ملتبسا، جزاك ربّك عنّا فيه إحسانا)يعنى تو امام و پيشوايى هستى كه با پيروى از تو روز رستخيز رضا و خوشنودى خداوند بخشنده را اميدواريم، آنچه از دين و كيش ما پوشيده بود آشكار ساختى، پروردگارت از جانب ما در اين خدمت بتو پاداش نيكو عطا فرمايد).
📖 اين كلام پربار، از سخنان مهم و معروفى است كه از امير مؤمنان على عليه السلام در زمينۀ قضا و قدر (و جبر و اختيار) نقل شده و يكى از بهترين طرق حل اين مسئله است.
مرحوم سيّد رضى بخشى از آن را گزينش كرده و صدر حديث را نياورده است. ما براى روشن شدن محتواى حديث بهطور كامل صدر آن را از كتاب كافى مىآوريم و آن چنين است: امير مؤمنان على عليه السلام پس از بازگشت از جنگ صفين در كوفه بود كه پيرمردى آمد در برابر آن حضرت دو زانو نشست و عرض كرد: اى امير مؤمنان به ما خبر ده كه آيا رفتن ما به سوى اهل شام به قضا و قدر الهى بود؟ اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: آرى اى پيرمرد. شما هيچ تپّهاى را بالا نرفتيد و هيچ درّهاى را فرود نيامديد مگر اينكه به قضا و قدر الهى بود. پيرمرد گفت: اگر چنين باشد پس ما در برابر اين همه زحمت اجر و پاداشى نخواهيم داشت. امام عليه السلام فرمود: خاموش باش اى پيرمرد! به خدا سوگند خداوند پاداش بزرگى براى شما در مسير اين راه قرار داد و همچنين در توقفهايى كه داشتيد و نيز در بازگشتتان. شما در هيچ يك از اين حالات مكرَه و مجبور نبوديد. پيرمرد سؤال كرد: چگونه ما مكره و مجبور نبوديم در حالى كه رفت و آمد ما تمام به قضا و قدر الهى بود؟ امام عليه السلام فرمود: (بقيه همانگونه است كه در نهجالبلاغه آمده است). مرحوم سيّد رضى از اين حديث شريف به اين چند جمله قناعت كرده مىگويد: «اين بخشى از كلام امام عليه السلام است كه به سؤال كنندۀ شامى هنگامى كه پرسيد: آيا رفتن ما به شام به قضا و قدر الهى بود بعد از سخنى طولانى بيان فرمود كه گزيدهاش اين است»؛ (وَ مِنْ كَلَامٍ لَهُ عليه السلام: لِلسَّائِلِ الشَّامِيِّ لَمَّا سَأَلَهُ: أَ كَانَ مَسِيرُنَا إِلَى الشَّامِ بِقَضَاءٍ مِنَ اللَّهِ وَ قَدَرٍ؟ بَعْدَ كَلَامٍ طَوِيلٍ هَذَا مُخْتَارُهُ)
امام عليه السلام در ادامۀ اين سخن چنين مىفرمايد: «واى بر تو شايد گمان كردى منظورم قضاى لازم و قدر حتمى است (و مردم در كارهايشان مجبورند و اختيارى از خود ندارند)»؛ (وَيْحَكَ! لَعَلَّكَ ظَنَنْتَ قَضَاءً لَازِماً، وَ قَدَراً حَاتِماً!) سپس افزود: «اگر چنين بود، ثواب و عقاب الهى به يقين باطل مىشد و وعده و وعيد ساقط مىگشت»؛ (لَوْ كَانَ ذَلِكَ كَذَلِكَ لَبَطَلَ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ، وَ سَقَطَ الْوَعْدُ وَ الْوَعِيدُ)؛ يعنى چگونه ممكن است خداوند كسى را به كار خوب مجبور كند و بعد به او پاداش دهد يا مجبور به گناه سازد بعد او را مجازات نمايد؟ اين كارى ظالمانه و غير عادلانه است و چگونه ممكن است به كسى كه از خود اختيار ندارد وعده بدهند كه اگر فلان كار نيك را انجام دهى پاداشى چنين و چنان به تو خواهيم داد و يا تهديد كنند كه اگر فلان كار بد را انجام دادى چنين و چنان كيفر داده خواهى شد؟ به يقين اين وعد و وعيد لغو و بيهوده است.
آيا به كسى كه بر اثر بيمارىِ رعشه، دست او پيوسته بىاختيار مىلرزد مىتوان گفت: اگر دستت را ثابت نگه دارى فلان پاداش را به تو مىدهيم و اگر لرزش را ادامه دهى مجازاتت مىكنيم؟ اگر كسى چنين بگويد همۀ مردم او را نادان و بىخبر مىخوانند.
در حديث كافى اين جملههاى امام عليه السلام كه در حقيقت تالى فاسد قول به جبر است به صورت مشروحترى آمده است، مىفرمايد: «لَوْ كَانَ كَذَلِكَ لَبَطَلَ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ وَ الْأَمْرُ وَ النَّهْيُ وَ الزَّجْرُ مِنَ اللَّهِ وَ سَقَطَ مَعْنَى الْوَعْدِ وَ الْوَعِيدِ فَلَمْ تَكُنْ لَائِمَةٌ لِلْمُذْنِبِ وَ لَا مَحْمَدَةٌ لِلْمُحْسِنِ وَ لَكَانَ الْمُذْنِبُ أَوْلَى بِالْإِحْسَانِ مِنَ الْمُحْسِنِ وَ لَكَانَ الْمُحْسِنُ أَوْلَى بِالْعُقُوبَةِ مِنَ الْمُذْنِبِ تِلْكَ مَقَالَةُ إِخْوَانِ عَبَدَةِ الْأَوْثَانِ وَ خُصَمَاءِ الرَّحْمَنِ وَ حِزْبِ الشَّيْطَانِ وَ قَدَرِيَّةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ مَجُوسِهَا؛ اگر اينگونه باشد كه تو پنداشتى - يعنى مردم در كارهايشان مجبور باشند - ثواب و عقاب و امر و نهى از سوى خداوند باطل مىشود و وعد و وعيد ساقط مىگردد، نه هيچ گنهكارى درخور سرزنش و نه هيچ نيكوكارى شايستۀ ستايش است؛ بلكه گنهكار سزاوارتر به نيكى از نيكوكار است (زيرا نيكوكار ثمرۀ نيكوكارى خود را هم علاوه بر پاداش مىبرد) و نيز نيكوكار شايستهتر به كيفر از گنهكار است (زيرا گنهكار از گناه خود نيز زجر مىبيند) اين گفتار برادران بتپرستان و دشمنان رحمان و حزب شيطان و قَدَريۀ اين امت و مجوس آن است»
آنگاه امام در ادامۀ اين سخن و پس از ذكر تالى فاسدها به توضيح مسئلۀ اختيار پرداخته و به صورت بسيار شفاف و روشنى آن را بيان مىكند و مىفرمايد: «خداوند سبحان بندگانش را امر كرده و آنها را اختيار بخشيده و نهى كرده و برحذر داشته، تكاليف آسانى بر دوش آنان گذارده و هرگز تكليف سنگينى نكرده است. در برابرِ (اطاعت كم) پاداش كثيرى قرار داده و هرگز كسى از روى اجبار، او را #معصيت نكرده و از روى اكراه اطاعت ننموده است»؛ (إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَمَرَ عِبَادَهُ تَخْيِيراً، وَ نَهَاهُمْ تَحْذِيراً، وَ كَلَّفَ يَسِيراً، وَ لَمْ يُكَلِّفْ عَسِيراً، وَ أَعْطَىٰ عَلَى الْقَلِيلِ كَثِيراً؛ وَ لَمْ يُعْصَ مَغْلُوباً، وَ لَمْ يُطَعْ مُكْرِهاً)
امام عليه السلام در اينجا اوامر و نواهى تشريعى را آميخته با صفت اختيار ذكر كرده و فضل الهى را نيز در سنگين نبودن تكاليف و افزون بودن پاداشها بر آن افزوده است
سپس در ادامۀ سخن سه تالى فاسد ديگر براى قول به جبر ذكر كرده و آن اينكه اگر واقعاً مردم مجبور باشند، ارسال رسل و انزال كتب آسمانى همه لغو و بيهوده است؛ زيرا نه نيكوكارِ مجبور را مىتوان از نيكوكارى باز داشت و نه گنهكارِ مجبور را از #گناه. مىفرمايد: «خدا پيامبران را بيهوده نفرستاده و كتب آسمانى را براى بندگان عبث نازل نكرده است»؛ (وَ لَمْ يُرْسِلِ الْأَنْبِيَاءَ لَعِباً، وَ لَمْ يُنْزِلِ الْكُتُبَ لِلْعِبَادِ عَبَثاً)
اصولاً اگر ما قائل به جبر باشيم تمام مكتبهاى اخلاقى و توصيههاى علماى اخلاق فرو مىريزد؛ زيرا كسانى كه كار غير اخلاقى را به حكم جبر انجام مىدهند هرگز گوششان بدهكار توصيههاى علماى اخلاق يا برنامههاى پيامبران الهى و دستورات كتب آسمانى نيست.
در آخرين تالى فاسد مىفرمايد: «خداوند آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست را باطل و بىهدف نيافريده. اين گمان كافران است. واى بر كافران از آتش دوزخ»؛ (وَ لَا خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَا بَاطِلاً: «ذٰلِكَ ظَنُّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا، فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ اَلنّٰارِ» ) يعنى آفرينش آسمان و زمين به حكم رواياتى كه سخن از تسخير آنها براى انسانها مىگويند براى اين انسان است تا مسير حق را در پيش گيرد و راه تكامل را بپيمايد.
اگر گفتار طرفداران جبر صحيح باشد آفرينش آسمانها و زمين و آنچه در ميان آنهاست باطل و بيهوده خواهد بود، چون انسان براى پيمودن راه تكامل اختيارى ندارد و مىدانيم تكامل جبرى تكامل نيست.
اينكه امام - مطابق نسخۀ كافى - فرموده است: اين نظر، عقيدۀ بتپرستان و دشمنان رحمان و قائلان به قدَر و مجوس اين امت است اشاره به اين است كه مجوس قائل به ثَنَويّت و دوگانه پرستى بودند: يزدان را خداى خير مىدانستند كه صدور شر از او غير ممكن است و اهريمن را خداى شر كه صدور خير از او غير ممكن. حوادث و موجودات جهان را نيز به خير و شر تقسيم مىكردند؛ خيرات را به يزدان و شُرور را به اهريمن نسبت مىدادند و به اين ترتيب در مبدأ جهان هستى نيز قائل به جبر بودند و به طريق اولى، انسانها را در افعالشان مجبور مىپنداشتند.
مباحث
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه ─┅•═༅ بند سی و یکم ༅═•┅─ 🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُ
📿 #استغفار_امیرالمومنین صلوات الله علیه
─┅•═༅ بند سی و دوّم ༅═•┅─
🤲 اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَعَنْتُ عَلَیْهِ بِحِیلَةٍ تُدْنِی مِنْ غَضَبِکَ أَوِ اسْتَظْهَرْتُ بِنَیْلِهِ عَلَی أَهْلِ طَاعَتِکَ أَوِ اسْتَمَلْتُ بِهِ أَحَداً إِلَی مَعْصِیَتِکَ أَوْ رَائَیْتُ فِیهِ عِبَادَکَ أَوْ لَبَسْتُ عَلَیْهِمْ بِفِعَالِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ
┅───────────────┅
❖ «بار خدایا! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که به کمک نقشه ای که مرا به غضب تو نزدیک میکرد به آن دست یافتم، یا با آن بر اهل طاعتت غلبه کردم، یا کسی را با آن به معصیتت مایل نمودم، یا با آن خود را نزد بندگانت، خوب نشان دادم یا با کردارم خود را نزد آنها وارونه جلوه دادم؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و آن را بر من بیامرز، ای بهترین آمرزندگان»
@ostadelahi
مباحث
#داستانهای_شگفت ۱۸ - کرامت علما ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ جناب آقای حاج آقا
#داستانهای_شگفت
۱۹ - توسل به #قرآن و فرج قریب
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
جناب حاج محمد حسن ایمانی گفتند زمانی امر تجارت مرحوم پدرشان آقای علی اکبر مغازه ای مختل شد و گرفتار مُطالبات بسیار و نبودن قدرت بر ادا شدند، در آن اوان جناب عالم ربانی مرحوم حاج شیخ محمد جواد بیدآبادی که در داستان اول و چهارم از ایشان ذکری شد از اصفهان به قصد شیراز حرکت نمودند و چون آن بزرگوار مورد علاقه و ارادت مرحوم والد بودند در شیراز منزل ما وارد می شدند.
به مرحوم والد خبر رسید که آقای بیدآبادی به آباده رسیده اند.
مرحوم والد گفت: در این هنگامِ شدتِ گرفتاری، آمدن ایشان مناسب نبود.
ادامه داستان ...
https://eitaa.com/ghararemotalee/2467
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
مباحث
🔰 #سرخط_دیدار | مروری بر بیانات رهبرانقلاب در مراسم سالگرد رحلت امام خمینی(ره)| ۱۴۰۱/۳/۱۴ 💠 ابعادی
🔰 دیدارنگار ۱۰۱ | نه شرقی ، نه غربی
📝 ویژه بیانات رهبر انقلاب در مراسم سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله) ۱۴۰۱/۰۳/۱۴
«سرخط»، «مطالبه رهبری»، «بحث روز»، «کلیدواژههای مهم»، «جملات طلایی»، «یادآوری»، «برشمردنیها»، «نظام فکری»، «روایت تاریخی»، «آیات و روایات» و «دعا» از جمله بخشهای «دیدارنگار» است.
⏪ در «یادداشت بیاناتی» این شماره با عنوان «نه شرقی ، نه غربی» الگویِ «نظامسازی اسلامی» حضرت امام خمینی(ره) براساس بیانات رهبر انقلاب مورد بازخوانی قرار گرفته است.
📥 نسخه PDF👇
🌱 #جوان را باهویّت بار بیاورید.
🔻 #رهبر_انقلاب: جوان را باهویّت بار بیاورید. اگر جامعهای احساس هویّت نکرد، صداهای بلند تحکّمآمیز، راحت او را مغلوب خواهد کرد. آن که ایستادگی میکند، آن کسی است که احساس هویّت میکند؛ حالا این هویّت، گاهی هویّت ملّی است، گاهی هویّت دینی است، گاهی هویّت انسانی است، شرف است؛ هرچه؛ با #هویّت باید بار بیایند. خوشبختانه امروز جامعهی اسلامی ـ ایرانی ما یک هویّت ریشهدار و تاریخی و قویّ و قابل استقامتی دارد که این را نشان هم داده؛ این را به جوانمان بایستی منتقل بکنیم.
🗓️ ۱۳۹۷/۳/۲۰
🌷 بازخوانی روزانهی توصیهها و تدابیر رهبر انقلاب در موضوعات مختلف | #هویت_ملی
💻 @Khamenei_ir
29.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخنرانی_تصویری
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#هویت
🎥 حضرت معصومه سلام الله علیها، الگوی ناب برای رسیدن به هویت ناب
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🗓 تاریخ: ۱۴۰۱/۰۳/۱۱
⏱ زمان: ۳۶ دقیقه
🎞 آپارات: aparat.com/v/vCzEl
@nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | اقامه نماز رهبر انقلاب بر پیکر مبارز قدیمی حجتالاسلام سید محمود دعائی
💻 @Khamenei_ir
♻️ در مقابل تحریف حقایق و محکمات اسلام و انقلاب، وظیفه تبیین داریم
🔻 رهبر انقلاب: انسانها تابع بینش و دید خودشان هستند. اگر کسی بتواند حقایق را در چشم مردم تحریف کند، یعنی در واقع عمل و بازو و اراده مردم را به سمت گمراهی کشانده است. امروز همه افراد مسؤولند و اگر دیدند حقایق و محکمات اسلام و انقلاب مورد تحریف قرار میگیرد، وظیفه دارند #تبیین کنند؛ نباید سکوت کنند. ۱۳۸۰/۰۳/۱۴
🌷 بازخوانی روزانهی توصیهها و تدابیر رهبر انقلاب در موضوعات مختلف | #جهاد_تبیین
💻 @Khamenei_ir
sot_01.mp3
23.66M
﷽
📌جلسهی هماندیشی خانوادگی
🎙سخنران: حجةالاسلام والمسلمین فخریان
👈 در جهاد تبیین چه اتفاقی باید بیفتد؟
آرایش ما در جهاد تبیین تدافعی است یا تهاجمی؟
📆 چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
🕌 قم، حسینیه آبشار
#هویت_انقلابی
#هویت
@t_manzome_f_r
تحلیل بیانات رهبر انقلاب در سیوسومین سالگرد رحلت امام.mp3
19.08M
#صوت_کامل
▫️تحلیل بیانات مهم و راهبردی رهبر انقلاب اسلامی در بزرگداشتِ سیوسومین سالگرد ارتحال امام خمینی ره
🎙حجةالاسلام والمسلمین فخریان
۱۴۰۱/۰۳/۱۵
@t_manzome_f_r
مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔰 #سخن_نگاشت | امام خمینی، رهبر بزرگترین انقلاب تاریخ بود
🔻 رهبر انقلاب: اوّلین نکته دربارهی امام... مسئلهی رهبری بزرگترین انقلاب تاریخ انقلابها است... انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب شوروی، معروفترین انقلابهای بزرگِ تاریخ انقلابها هستند؛ امّا انقلاب اسلامی از این دو بزرگتر است؛ چرا؟ ... این دو انقلاب، هر دو به وسیلهی مردم پیروز شدند... امّا بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، مردم شدند هیچکاره... امّا در جمهوری اسلامی، نه. انقلاب اسلامی هم با حضور مردم و با جسم مردم و جان مردم به پیروزی رسید امّا مردم کنارزده نشدند.۱۴۰۱/۳/۱۴
📲 مشاهده فیلم کامل سخنرانی👇
Farsi.khamenei.ir/live
#نهج_البلاغه | #حکمت ۷۹
🏷️ جایگاه حکمت
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام خُذِ اَلْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ فَإِنَّ اَلْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ اَلْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ اَلْمُؤْمِنِ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: #حكمت را هر كجا كه باشد، فراگير، گاهى حكمت در سينه منافق است و بىتابى كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينۀ مؤمن آرام گيرد.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در بارۀ حكمت) فرموده است: حكمت (سخن درست و موافق حقّ) را فرا گير هر جا باشد (خواه از نيكوكار، خواه از بدكار) كه حكمت در سينۀ منافق و دو رو هم هست و در آنجا (كه شايستۀ نگاهدارى حكمت نيست) در اضطراب و نگرانى است تا (از زبان او) بيرون آيد و در سينۀ صاحب خود مؤمن جاگيرد.
🇯 🇴 🇮 🇳
خلاصۀ اين كلام گهربار اين است كه سخنان حكمتآميز را از هر كَس بايد پذيرفت حتى اگر گويندۀ آن منافق باشد. مىفرمايد: «حكمت و دانش را فرا گير هرجا كه باشد»؛ (خُذِ الْحِكْمَةَ أَنَّى كَانَتْ) . سپس به دليل آن اشاره كرده، مىافزايد: «زيرا #حكمت گاهى در سينۀ #منافق است؛ اما در سينۀ او آرام نمىگيرد تا از آن خارج شود و در كنار حكمتهاى ديگر در سينۀ مؤمن جاى گيرد»؛ (فَإِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فِي صَدْرِ الْمُنَافِقِ فَتَلَجْلَجُ فِي صَدْرِهِ حَتَّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ إِلَى صَوَاحِبِهَا فِي صَدْرِ الْمُؤْمِنِ).
👈 تعبير به «تَلَجْلَجُ...» با توجه به اينكه اين واژه به معناى اضطراب و ناآرامى است اشاره به آن است كه جايگاه كلام حكمتآميز سينۀ منافق نيست، ازاينرو در آنجا پيوسته ناآرامى مىكند تا خارج شود و در جايگاهى كه متناسب آن است؛ يعنى سينۀ شخص مؤمن در كنار ساير سخنان حكمتآميز قرار گيرد.
نتيجۀ اين سخن همان است كه از روايات مختلف معصومان عليهم السلام استفاده كرديم كه علم و دانش هيچ محدوديتى ندارد؛
نه از نظر زمان: «أُطْلُبُوا الْعِلْمِ مِنَ الْمَهْدِ إلَى اللَّحَدِ»
و نه از نظر مكان: «أُطْلُبُوا الْعِلْمِ وَ لَو بِالصّيٖنِ»
و نه از نظر مقدار تلاش و كوشش: «أُطْلُبُوا الْعِلْمِ وَ لَوْ بِخَوْضِ اللُّجَجِ وَ شَقِّ الْمُهَجِ»
و نه از نظر گوينده همانگونه كه در اين حكمت و در حكمت بعد آمده است.
آرى علم و حكمت به حدى اهميت دارد كه هيچ محدويتى را بهخودنمىپسندد.
🤔 در اينجا اين سؤال مطرح مىشود كه در بعضى از روايات از جمله روايتى كه از #امام_باقر عليه السلام در ذيل آيۀ شريفۀ «فَلْيَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ إِلىٰ طَعٰامِهِ» آمده است كه امام عليه السلام فرمود: منظور از طعام «عَلْمُهُ الَّذىٖ يَأخُذُهُ مِمَّنْ يَأخُذُهُ؛ دانشى است كه فرا مىگيرد؛ بايد نگاه كند از چه كسى فرا مىگيرد» بنابراين گرفتن سخن حكمتآميز از منافق چه معنا دارد.
✅ پاسخ سؤال اين است كه گاه سخن حكمتآميز به قدرى واضح و روشن است كه از هر جا و از هر كس كه باشد بايد آن را پذيرفت؛ ولى در موارد ديگر كه انسان مطالب را به اعتماد استاد فرا مىگيرد بايد نزد كسى برود كه از نظر ديانت و علميت مورد اعتماد باشد.