eitaa logo
مبانی رشد و تربیت اسلامی
4.2هزار دنبال‌کننده
191 عکس
14 ویدیو
17 فایل
🔶 مبانی رشد و تربیت اسلامی 🔷 اساتید تربیت اسلامی بالاخص حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی 🔶 برگزار کننده دوره های مطالعاتی مبانی و تربیتی 📞 ارتباط با ما: @FM_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه دهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه یازدهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه دوازدهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه سیزدهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه چهاردهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه پانزدهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه شانزدهم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلاصۀ جلسۀ هفدهم: 12/12/1398 _ همان طور که گفتیم قرآن روی مسئلۀ علم الهی و این که هیچ چیزی در عالَم نیست که از علم الهی پنهان مانده باشد، تأکید زیادی دارد. ما بیش از آن که تا امروز در بارۀ این آیات تدبّر کرده‌ایم، باید تدبّر کنیم. _ قرآن حسّاس است که این حقیقت را به شکل‌های مختلف به ما گوشزد کند: هیچ چیز حتی به اندازۀ سنگینی یه ذرّه از علم الهی پنهان باشد (سورۀ یونس (10)، آیۀ 61. _ چرا این قدر قرآن حسّاس است که این وسعت علم الهی را به رخ انسان‌ها بکشد؟ شاید یکی از دلایل آن، این باشد که می‌خواهد این حقیقت را به ما گوشزد کند: ای انسان! تو در برابر این خدا با این اندازه از وسعت علم، چه ادّعایی داری؟ _ در دعای پنجاه و دوم صحیفۀ سجّادیه، امام زین العابدین علیه السلام این گونه مناجات می‌کنند: يَا اللَّهُ الَّذِي‏ لا يَخْفى‏ عَلَيْهِ شَيْ‏ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ كَيْفَ يَخْفىٰ عَلَيْكَ _ يَا إِلَهِي‏ _ مَا أَنْتَ‏ خَلَقْتَهُ‏ وَ كَيْفَ لَا تُحْصِی مَا أَنْتَ صَنَعْتَهُ أَوْ كَيْفَ يَغِيبُ عَنْكَ مَا أَنْتَ تُدَبِّرُهُ أَوْ كَيْفَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَهْرُبَ مِنْكَ مَنْ لَا حَيَاةَ لَهُ إِلَّا بِرِزْقِكَ أَوْ كَيْفَ يَنْجُو مِنْكَ مَنْ لَا مَذْهَبَ لَهُ فِي غيْرِ مُلْكِكَ. ای خدایی که نه در زمین چیزی از تو پوشیده می‌ماند و نه در آسمان، و چگونه چیزی که خود، آن را آفریده‌ای، می‌تواند از تو پنهان باشد ای معبود من!؟ یا چگونه چیزی را که خود پدید آورده‌ای، شماره نتوانی کرد؟ یا چگونه چیزی که تدبیر کارش به دست توست، از چشمت پنهان شود؟ یا چگونه می‌تواند از تو بگریزید کسی که بی‌رزق و روزی تو زنده نخواهد بود؟ و یا چگونه از عذاب تو رهایی یابَد آن که جز در قلمرو فرمانروایی‌ات راهی برایش نیست. _ از کنار این جمله رد نشویم: «كَيْفَ يَغِيبُ عَنْكَ مَا أَنْتَ تُدَبِّرُهُ» کسی که ادعای تدبیر دارد،‌ نباید از دید او چیزی از آن کسی که می‌خواهد تدبیرش را بکند،‌ پنهان باشد؛ وگرنه نمی‌تواند او را تدبیر کند. _ یکی از وجوه علم الهی، علم به غیب است. این که در عالم، غیر از آن چه که ما می‌بینم، حقایقی وجود دارد قابل تردید نیست. در این که ما با آن حقایق در ارتباطیم هم شکی وجود ندارد. کسی می‌تواند تدبیر زندگی مرا به دست بگیرد که به این امور غیبی آگاه باشد. _ تنها کسی که از غیب آگاه است،‌ خداست. قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ (سورۀ نمل (27)، آیۀ 65) بگو: «كسانى كه در آسمانها و زمين هستند غيب نمى‏دانند جز خدا». _ خدا هر کسی را که خودش بخواهد، عالم به غیب می‌کند. عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً * إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِن رَّسُولٍ ... (سورۀ جن (72)،‌ آیۀ 26_ 27). داناى غيب اوست و هيچ كس را بر اسرار غيبش آگاه نمى‏سازد، مگر رسولانى كه آنان را برگزيده... _ کار این رسولان هم یاد دادن همان چیزهایی که است که ما نمی‌توانیم بدانیم، مگر این که با واسطه‌ای که خدا معلوم کرده،‌ به عالم وحی متصل شویم. _ کسی که علم و حکمتش را از طریق واسطۀ خدا دریافت نکند،‌ نمی‌تواند به نقشۀ تربیت دست پیدا کند، چون هر چیزی که از غیرِ این راه به دست بیاید گمراهی است. (سورۀ آل عمران (3)، آیۀ 164) _ عالَم غیب برگ برندۀ ما در برابر مکاتب مادی است. ما با استفاده از عالَم غیب باید به دنیای مادی حمله کنیم. نه این که دچار خودباختگی شویم و آن راپنهان کنیم.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه هجدهم
خلاصۀ جلسۀ هجدهم: 17/12/1398 _ «وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَی‏ءٍ عَليمٌ»؛ منطقۀ علم الهی را مطلق معرّفی می‌کند؛ امّا با وجود این اطلاق، باز هم خداوند در آیات قرآن به برخی از مناطق، به صورت خاص اشاره می‌کند. _ یکی از مناطق خاص علم الهی در این آیه آمده است: وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا المُْسْتَأخِرِينَ؛ ما، هم پيشينيان شما را دانستيم و هم متأخّران را! (سورۀ حجر/24). _ در این که منطور از «مستقدمین» و «مستأخرین» چیست، اقوالی نقل شده؛ امّا آیه به صورت مطلق آمده و می‌شود به اطلاقش تمسّک کرد. علم داشتن به پیشیینیان و آیندگان، یعنی خدا به خودشان، به حالاتشان، به اختیاجاتشان و ... علم دارد. هم به فرد فردشان علم دارد و هم به جوامعشان علم دارد. _ کسی که مدعی طراحی نقشۀ تربیت است، باید به سیر تکامل بشر علم داشته باشد. این علم، فقط در اختیار خداست. _ در علوم امروز، آینده پژوهی جایگاه ویژه‌ای دارد. این یک اصل مسلّم پذیرفته شده است که بدون نگاه به گذشته و بدون پژوهش آینده نمی‌شود برنامۀ صحیحی تدوین کرد. _ چه کسی بدون اتّصال به علم الهی، نه می‌تواند آگاهی از گذشتگان داشته باشد و نه توان پژوهش صحیحی از آینده را خواهد داشت. _ إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ مَا فى الْأَرْحَامِ وَ مَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّا ذَا تَكْسِبُ غَدًا وَ مَا تَدْرِى نَفْسُ بِأَىِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرُ ؛ آگاهى از زمان قيام قيامت مخصوص خداست، و اوست كه باران را نازل مى‏كند، و آنچه را كه در رحم‏ها (ى مادران) است مى‏داند، و هيچ كس نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد، و هيچ كس نمى‏داند در چه سرزمينى مى‏ميرد؟ خداوند عالم و آگاه است! (سورۀ لقمان/34) _ کسی نمی‌داند فردا برای خودش چه پیش می‌آید، چگونه می‌تواند برای تربیت یک یا چند نسل نقشه‌ای را طراحی کند؟ _ ما باید غرب را سؤال باران کنیم. باید سمت و سوی این مسیر یک طرفه را تغییر بدهیم. چرا باید غرب از ما بپرسد و ما را زیر سؤال ببرد؟ ما از غرب می‌پرسیم و او را زیر سؤال ببریم؟ _ کسانی که دنبال تولید علم هستند، دغدغۀ ولایتمداری خودشان را بیشتر کنند. بدون ولایتمداری، تولید علم محال است.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسۀ نوزدهم
سلام نمی دونم چرا احساس می‌کنم یه عده فایلا رو روی هم تل‌انبار کردن و گوش نمی‌کنن. نمی‌دونم منتظر چی هستن؟ امیدوارم منتظر هیچی نباشن و از همین امروز تصمیم بگیرن که فایلا رو گوش کنن. اونایی که فایلا رو گوش می‌کنن، به خصوصی من با اسم کاربری‌ای که این جا می‌ذارم، یه «یاعلی» بفرستن تا ببینم چند نفر گوش می‌کنن و چند نفر گوش نمی کنن. @mabbasivaladi
خلاصۀ جلسۀ نوزدهم: 18/12/1398 _ وسعت علم الهی نه تنها در آیات قرآن کریم؛ بلکه در احادیث اهل بیت؟عهم؟ هم تکرار شده است. _ امیر المؤمنین علی؟ع؟ در خطبۀ اشباح در بارۀ علم الهی چنان با مصادیق ریز و جزئی حرف می‌زند که شاید برای برخی این سؤال پیش بیاید که چه نیازی است که این اندازۀ ریز و جزئی به مصادیق علم الهی پرداخته شود. _ یکی از فایده‌های پرداختن جزئی به علم الهی، رسیدن به باور جاهل بودن انسان است. انسان تا وقتی که خیال می‌کند داناست، با جهالت گزاره‌هایی را خلق می‌کند و نامش را علم می‌گذارد. _ علاوه بر گوش دادن به جلسۀ نوزدهم، حتماً یک بار خودتان این خطبه را خطبۀ نود و یکم نهج البلاغه است بخوانید.
اونایی که این پیام رو ندیدن، بخونن و جواب بدن
سلام برای روزای تعطیلی تصمیم داشتم، صوتای یه بحث قرآنی‌ _ تربیتی رو تو کانال بارگذاری کنم. قصدم از این کار علاوه بر استفاده از فرصت تعطیلات، نشون دادن یه دورنما از مباحث کاربردیِ تربیتی با رویکرد کاملاً درون دینی بود. با مشورت بعضیا به این نتیجه رسیدم که این فایلا رو برا همه نذارم؛ بلکه فقط در دسترس کسایی قرار بدم که تو گوش دادن به فایلای مبانی تعهد دارن. برای همینم یه کانال تو «بله» و یه کانال تو «ایتا» زدم و لینکش رو برا کسایی که جواب این سؤالم رو دادن می‌فرستم. بحثی که تا الآن حدود چهل قسمت شده، در بارۀ تربیت عقلانی با کلیدواژۀ قرآنی اولوا الالبابه. این بحث رو از روز سه شنبۀ هر هفته تا پنجشنبه بارگذاری می‌کنم. هنوزم منتظر «یاعلی»های شما هستم. هر کسی که برنامه‌ریزی کرده و داره فایلای مبانی رو گوش می‌کنه، حتّی اگه عقبم هست، یه یاعلی به اسم کاربری من بفرسته. @mabbasivaladi
خلاصۀ جلسۀ بیستم: 19/12/1398 _ صحبت کردن کلّی در بارۀ مبانی، ما را به هدفی که می‌خواهیم نمی‌رساند. _ اگر برخی از مباحث، در قرآن و روایات، تکرار شده، نشان‌دهندۀ نیاز ما به آن تکرار است و اگر به صورت جزئی بیان شده، نشان از نیازمندی ما به تدبّر جزئی روی آن مباحث است. _ در سیر مباحث مبنایی تولید علم، صبر را فراموش نکنیم. _ باب دهم از کتاب توحید شیخ صدوق در بارۀ علم خداست که 16 حدیث در بارۀ آن وجود دارد. حتما مطالعه کنید. _ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ مَا كَانَ وَ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَ لَيْسَ كَانَ فِي عِلْمِ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ بَلَى قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ. (التوحید،‌ ص 135). منصور بن حازم می‌گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: «آیا به نظر شما آنچه که هست و آنچه تا روز قیامت اتّفاق خواهد افتاد،‌ در علم خداوند متعال نبود؟» فرمود: آری، پیش از آن که آسمان‌ها و زمین را بیافریند.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه بیستم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه بیست و یکم
خلاصۀ جلسۀ بیست و یکم: 24/12/1398 _ عبد الله بن مسکان می‌گوید: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَ كَانَ يَعْلَمُ الْمَكَانَ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ الْمَكَانَ أَمْ عَلِمَهُ عِنْدَ مَا خَلَقَهُ وَ بَعْدَ مَا خَلَقَهُ فَقَالَ تَعَالَى اللَّهُ بَلْ لَمْ يَزَلْ عَالِماً بِالْمَكَانِ قَبْلَ تَكْوِينِهِ كَعِلْمِهِ بِهِ بَعْدَ مَا كَوَّنَهُ وَ كَذَلِكَ عِلْمُهُ بِجَمِيعِ الْأَشْيَاءِ كَعِلْمِهِ بِالْمَكَانِ. از امام صادق علیه السلام در بارۀ خداوند تبارک و تعالی پرسیدم که آیا قبل از آن که مکان را بیافریند، به آن علم داشته یا در حین خلقت و پس از آفرینش آن، به مکان علم پیدا کرده است؟ ایشان فرمود: خدا متعالی است. بلکه همواره خداوند پیش از به وجود آمدن مکان به آن علم داشته، همان طور که بعد از ایجاد آن علم داشته و علم خدا به همه چیز مانند علم او به مکان است. (التوحید،‌ ص 137). _ کسی که اسیر زمان و مکان است، نمی‌تواند نقشۀ تربیت را طراحی کند. _ فضل بن شاذان می‌گوید که از امام رضا علیه السلام شنیدم که این دعا را می‌خواندند: «سُبْحَانَ مَنْ خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ وَ أَتْقَنَ مَا خَلَقَ بِحِكْمَتِهِ وَ وَضَعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ مَوْضِعَهُ بِعِلْمِهِ سُبْحَانَ مَنْ‏ يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ وَ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ». منزّه است آن که به قدرت خویش آفریده‌ها را آفرید و به حکمت خویش، آنچه را که آفریده بود، محکم و استوار گردانید و به علم خویش هر چیزی را در جای خود گذاشت. منزّه است آن که نگاه‌های خیانت آلود و آنچه در دل‌ها پنهان است می‌داند، چیزی چون او نیست و او شنوا و داناست. (التوحید،‌ ص 137). _ به کسی که مدّعی طراحی نقشۀ تربیت است باید گفت: آیا می‌دانی جای هر چیزی کجاست؟ بدون دانستن جایگاه هر چیزی نمی‌شود نقشۀ تربیت را طراحی کرد. _ مثال: مشکل زن در جامعۀ امروز آن است که تمدّن غربی او را از جایگاهی که خدا برایش در نظر گرفته بود، بیرون آورد و جایگاه دیگری را به او نشان داد. _ «وَ وَضَعَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْهُ مَوْضِعَهُ بِعِلْمِهِ» باید مدرنیته و تکنولوژی را از این زاویه بررسی کرد. یکی از اصلی‌ترین مشکلات مدرنیته، بیرون آوردن آفریده‌های خدا از جایگاهی است که خدا برایشان تعیین کرده. _ یکی از مقصّران اصلی این وضعیت،‌ علوم انسانی به ویژه علوم تربیتی و روانشناسی غربی است که جایگاه انسان را از آن جایی که خدا تعیین کرده، تغییر داد. وقتی که انسان خودش را همه کاره دید، به خودش اجازه داد هر تغییری را در عالم انجام دهد. _ وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّه؛ و مسلّما آنها را گمراه مى‏كنم و به آرزو (ى دور و دراز) دچار مى‏سازم و به آنها فرمان مى‏دهم كه گوش‏هاى چارپايان را (از روى خرافه و بدعت) بشكافند و دستور مى‏دهم كه آفرينش خدا را (در روح و جسم) تغيير دهند. (نساء: 119). این آیه را باید از نو خواند در آن تدبّر کرد؛ بویژه این قسمت را: وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّه. _ «کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب» از شهید آوینی خوانده شود تا نگاه واقع‌بینانه‌تری نسبت به مدرنیته پیدا کنیم.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه بیست و دوم
خلاصۀ جلسۀ بیست و دوم: 25/12/1398 پاسخ به پرسش‌ها: پرسش اول: برخی معتقدند رجوع به روانشناسی غربی از باب اکل میته، لازم است. همچنین می‌گویند در معارف دینی، مباحث تربیتی و انسان‌شناختی، به اندازۀ کافی وجود ندارد. اوّلا دربارۀ بحث اکل میته از علوم انسانی غربی، فکر می‌کنم یک مغالطه انجام گرفته. اکل میته چیست؟ وقتی کسی در حالت اضطرار قرار می‌گیرد که ادامۀ زندگیش وابسته به خوردن چیز حرامی مثل مردار است، می‌گویند به اندازه‌ای که از حالت اضطرار بیرون بیاید،‌ خوردن میته اشکالی ندارد. پس در اکل میته موضوع نجات دادن است؛ امّا سؤال این جاست که آیا روانشناسی مبتنی بر تفکر مادی و به دور از وحی و بی‌اعتقاد به معاد و بی‌اعتقاد به ولایت و بی‌اعتقاد به هدف خلقت که بندگی است، می‌تواند انسان را نجات دهد؟ الان در کشورهایی که سبک زندگی آنها مبتنی بر نوع نگاه مادی در علوم تربیتی و روانشناسی است،‌ توانسته‌اند کشورشان را نجات دهند؟ کسی اگر آب طاهر نداشت و داشت از دنیا می‌رفت می‌تواند از آب نجس استفاده کند؛ امّا این شخص می‌تواند به دلیل نداشتن آب، از سم استفاده کند؟ مشکل در نجات‌بخش بودن این علوم در موقعیت اضطرار است. کسانی که معتقدند از باب اکل میته باید از این علوم استفاده کرد،‌باید نجات‌بخش بودنشان را ثابت کنند. ثانیاً در اکل میته، میزان استفاده هم مهم است. کسی که غذای پاک و طاهر ندارد و برای رهایی از مرگ از گوشت خوک استفاده می‌کند،‌ اجازه دارد یک دل سیر از گوشت خوک بخورد و بگوید از باب اکل میته خوردم؟ نخیر چنین اجازه‌ای ندارد. میزان استفاده‌ای که از این علوم می‌شود، الآن در همین اندازه است؟ ثالثاً کسی که به دلیل اضطرار از غذای حرام استفاده می‌کند، وقتی که اضطرارش بر طرف شد، در صورتی که می‌داند باز هم به غذا برای زنده ماندن نیاز پیدا می‌کند، اگر توانایی پی‌جویی غذای حلال را داشته باشد، واجب است که به سراغ غذای پاک برود و اگر بتواند و این کار را نکند و یک روز بعد دوباره مضطر شود، معصیت کرده است. ما وقتی می‌بینیم نیازمند به مباحث تربیتی هستیم، بر فرض که بشود در موقعیت اضطرار از علوم غیروحیانی انسانی استفاده کرد، باید به سراغ علوم وحیانی برویم. رابعاً چه کسی گفته در معارف دینی، مباحث تربیتی و انسان شناختی وجود ندارد؟ این قضاوت، نتیجۀ عدم شناخت از معارف دینی است. ما اگر همین مباحثی را که به صورت صریح در بارۀ مسائل تربیتی در دین آمده است، به مردم بگوییم، بسیاری از مشکلاتشان حل می‌شود و از بسیاری از مشکلات هم پیشگیری می‌شود. پرسش دوم: چرا به جای این که بحث را از موضوع انسان شروع کنید،‌ از خدا شروع کردید؟ بهتر نبود که در بارۀ انسان که موضوع علم تربیت است،‌ به نقطۀ مشترک می‌رسیدیم و بعد از آن به سراغ توحید می‌رفتیم؟ پاسخ: معناداری عالم و همۀ مفاهیمی که در آن وجود دارد از جمله انسان،‌ به نوع نگاه ما به خدا بر می‌گردد. ما اگر به تعریف و تصویر مشترکی از خدا نرسیم، در انسان شناسی نمی‌توانیم به نقطۀ مشترک برسیم. شناخت انسان منوط به شناخت خداست. شما وقتی به سراغ انسان شناسی می‌روید،‌ او را به عنوان یک مخلوق معرفی می‌کنید، پس باید خالق را پیدا کرد و فهمید. انسان تحت ربوبیته، اصلاً انسانی که تحت ربوبیت نباشد، وجود خارجی ندارد، پس باید به دنبال رب بود و او را فهمید تا بشود انسان را درک کرد. انسان عبد است. باید معبود را شناخت تا عبد بودن را فهمید. در احادیث هم از معرفت خدا به عنوان «اول الدین» یا «رأس العلم» یاد شده. پرسش سوم: رابطه علم اخلاق و مباحث سیر و سلوک با مباحث تربیتی چیست؟ از نگاه بنده جدا کردن علم اخلاق و سیر و سلوک از مباحث تربیتی، جفا در حق هر دوی اینهاست. اصلا اینها دو تا نیستند. دو قسمت از یک راه واحدند. یکی از دلایل نامگذاری بسیاری از مباحث به نام سیر و سلوک، نگاه مادی به تربیت است. مثلاً توسل، تواضع، مناجات سحری در این تقسیم بندی، جزء تربیت است یا سیر و سلوک؟ سیر و سلوک. حالا چه کسی گفته اینها جزء تربیت نیست؟ اصلاً بدون توسل مگر تربیت اتفاق می‌افتد؟ من تربیت را در یک کلمه خلاصه می‌کنم و آن هم بندگی است. تربیت کردن، یعنی کمک کردن به طی مسیر بندگی. مسیر بندگی هم یک متر نیست به اندازۀ فاصلۀ ما تا خدا مسیر بندگی ادامه دارد. البته برخی هم جعل اصطلاح کرد‌ه‌اند و اخلاق را به خودسازی و تربیت را به دیگرسازی اختصاص داده‌اند که بنده قائل به این دو گانگی نیستم. البته اگر کسی دلیل قرآنی یا روایی برای این اصطلاحات بیاورد قبول می‌کنم. بنده به این دلایل دست پیدا نکردم، اگر کسی دست پیدا کرده بگوید تا از نظر خودم عقب‌نشینی کنم.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت جلسه بیست و سوم
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر شما در بارۀ محدودیت‌هایی که به خاطر کرونا به ویژه برای مساجد و هیئت‌ها و حرم‌ها ایجاد شده چیست؟