معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
📚 برشی از یک کتاب《کتاب "مادر انقلاب"{خاطرات مرحومه مرضیه حدیدچی"دباغ"}، نویسنده: مونا اسکندری، ناشر: انتشارات روایت فتح 》
📖《قلبم تند میزد.
انگار میخواست از شوق دیدن مرادم از سینه بیرون بیاید.
ابتدا اجازهی ملاقات ندادند.
چند نفری که در بیت آقا بودند،
با هم مشورت کردند و سرانجام گفتند:
«امام با یک خانمِ تنها، نمینشینند صحبت کنند!»
ناراحت شدم و گفتم:
«اگه ایشون چنین تفکری دارند،
من ایشون رو رهبر خودم نمیدونم!»
سپس یک نفر که همسرش از شاگردانم در ایران بود،
من را شناخت و زمینهی دیدار خصوصی مهیّا شد.
وقتی در برابر امام قرار گرفتم،
هیبت و جبروت ايشان به گونهای بود که نمیتوانستم به راحتی صحبت کنم.
اما وظیفهای را که به من محوّل شده بود،
باید انجام میدادم.
نمیدانستم از کجا شروع کنم.
ابتدا خودم را معرّفی کردم.
- من دبّاغ هستم آقاجان!
امام فرمودند:
[شما همان خانمی هستید که آقای سعیدی در نامه هایش از او مینوشتند؟
همان خانمی که هشت فرزند خود را رها کرده و از دست رژیم شاه فرار کرده است؟]
عرض کردم:
«بله، من شاگرد آقای سعیدی بودم
و با او کار میکردم.»
آنجا فهمیدم خبر فعالیتهایم به گوش امام هم رسیده است.》
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار ارواح مطهر حضرت امام خمینی(ره) و بانوی ایثارگر و انقلابی مرحومه خانم مرضیه حدیدچی"دباغ" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌹 خاکریز خاطرات (بايد "حسینوار" بجنگيم)
نزدیک صبح بود
که تانکهایشان، از خاکریز ما رد شدند.
ده پانزده تانک رفتند
سمت گردان رامندی.
دیدم اسیر میگیرند.
دیدم از روی بچهها رد میشوند.
مهمات ِنیروها تمام شده بود.
بیسیم زدم عقب.
آقامهدی خودش آمده بود
پشت سر ما.
گفت:
《به خدا من هم این جام.
همه تا پای جان،
باید مقاومت کنین.
از نیروی کمکی خبری نیست.
باید حسینوار بجنگیم.
یا میمیریم،
یا دشمنو عقب میزنیم.》
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر سردار شهید "مهدی زینالدین" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌹 یادی از سردار جاویدالاثر شهید ماشاءالله رفیعی مسئول کارگزینی قرارگاه کربلا(●ولادت: ۱۳۴۱/۰۹/۲۳، قم ☆ ○شهادت[مفقودالاثر]: ۱۳۶۵/۱۰/۰۴، شلمچه)
به پدر و مادرم خیلی احترام میگذاشت
و جانش را برای آنها فدا میکرد؛
یک روز که میخواست به جبهه برود
مادر گفت:
«پسرم تو که تازه سه روز است آمدهای...»
برادرم گفت:
《مادر آنجا به من خیلی احتیاج دارند
و باید زودتر بروم
و این دفعه قرار است
که راه کربلا را باز کنیم.
اگر خدا بخواهد ما رهسپار آنجا شویم...》
هنوز اثری از پیکر پاکش نیست...
🎤 راوی: خواهر شهید
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر سردار جاویدالاثر شهید "ماشاءالله رفیعی دهاقانی" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌷 گزیدههایی از وصیتنامهی شهید محمد صفایی حائری(●ولادت: ۱۳۴۹، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۶۷، عملیات والفجر ۱۰ ☆ ■مزار: گلزار مطهر شهدای علیبنجعفر "علیهالسلام" قم)
✅《… و بزرگترین فتنه،
ظهور و حضور یهود جحود،
که پیغمبر و قرآن،
ایشان را بدترین دشمنان اسلام معرفی کردهاند، میباشد
و تا محو اسرائیل از پا نخواهیم نشسـت
و قرآن فرمود:
«و قاتِلوا ائمة الکفر».
و رأس همهی کفار در اینجا اسرائیل است
و چون در پیشاپیش اسرائیل،
ضد اسلامیان ملبس به اسلام صف بندی کردهاند،
لذا بر ما واجب است
که در ابتدا آنان را از سر راه خود دفع کنیم
و بعد به مصاف جنگ بـا اسرائیل برویم
و وای بر روزی که برای حفظ جان،
راضی بـه تسلط یهودیان تشنه به خون مسـلمانان
و غدهی سـرطانی در تمام ملل مسـتضعف بر مردم جهان شویم.
آری این است معیار ما در جنگ و جهــاد و دفاعمان.》
♦️《و اما پدرم و مادرم!
چون وظیفه امر میکند شما را هرگز فراموش نمیکنم...
شما در به ثمر رسیدن این نهال تلاش کردهاید
و بالاخره به یاری خدا موفق شدید؛
شما دارای روحیه عالی هستید
من همیشه به خاطر همین خوشحال بودم
و همیشه سخن شما در گوشم طنین افکن است که میگفتید:
«اول باید شهید شد
بعد به جبهه رفت،
نه اینکه به جبهه برویم
تا شهید شویم.»
من هم سعی کردم چنین باشم ...》
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر شهید "محمد صفایی حائری" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌹 یادی از جانبار شهید حاج جواد فیض مشکینی (●ولادت: ۱۳۴۶، قم ☆ ○شهادت: ۱۳۸۷/۰۹/۲۴ ☆ ■مزار: گلزار مطهر شهدای علیبنجعفر "علیهالسلام" قم)
🖋 برشی از نامهی مرحوم حضرت آیتالله مشکینی(ره) رئیس مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه قم به فرزندش، جانباز شهید جواد فیض مشکینی در دوران دفاع مقدس:
💌《نور چشمی جناب آقای جواد مشکینی را با سلام و عرض ارادت یاد میکنم.
خدا را پیوسته در نظر داشته باشید
و نماز را در اول وقت انجام دهید
و نحوهی جهاد با دشمن را از نظر آشنایی به اسلحه و فنون آن و از نظر تاکتیک جنگی
و بویژه خدمت به مبارزان کاملاً یاد بگیرید
و در ثواب هر خدمتی که انجام میدهید
حتی کمک به دادن آب
و گستردن و برچیدن سفرهی غذا
و جاروب و پاک کردن محل
و بردن اسلحه و مهمات و یاری مجاهدان راه حق و سربازان رشید اسلام،
به هر طریق، پدرتان را نیز شریک نمایید.
آن جا سنگر اسلام است
و تقویت ایمان است.
آن جا محل تکامل روح است.
جبهه زحمت بدنی دارد و تعالی روانی،
جبهه خطر جانی دارد و امنیت ایمانی،
جبهه عبادت سیاسی دارد و معنویت عرفانی.
فرزندم به هوش باشد
که آن جا محل دلباختگان راه حق است و عاشقان ذات اقدس الله.
فرزندم!
آن جا شهادت امروز است و سعادت فردا.
آن جا میدان مسابقه روانهای پاک است از همه چیز گسسته و به حق تعالی پیوسته.
ارتش ما مظهر اسلام است
و سپاه ما تجسم ایمان است
و بسیج ما نمایانگر قدرت حق است
و رزمندگان ما سپاهیان نیرومند توحید...》
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار ارواح مطهر جانباز شهید "حاج جواد فیض مشکینی" و "والدین آسمانیشان" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌹السلام علیکِ یا زوجة وصی رسول الله، السلام علیکِ یا عزیزة الزهراء، السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا فاطمة بنت حِزام الکِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمة الله و برکاته🌹
عجب حکایت سختیست مرگ این مادر
هنوز مانده به ره، دیدگان پرگهرش
تمام دلخوشیاش چهار صورت قبر است
چهار صورت زیبا همیشه در نظرش
🏴🌷🏴
ای مادر چـار آفتاب ادرکنی
زهرای سرای بوتراب ادرکنی
ما دست به دامان توئیم ای بانـو
یا فاطمهی بنی کلاب ادرکنی
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🏴سالروز وفات جانسوز مادر سقای آب و ادب و علمدار دشت کربلا، شاه بانوی بنی هاشم، حضرت امّ البنین(سلاماللهعلیها) را تسلیت عرض میکنیم🏴
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
📺 حتماً ببینید و بشنوید
🎤 وقتی سید مرتضی آوینی راوی فتح یحیی سنوار میشود!《ویدئویی جدید با صدای شهید آوینی》
🌷 شهید سید مرتضی آوینی، سالها پیش در مجموعهی مستند تلویزیونی «روایت فتح»، داستان امروز مقاومت را روایت کرده است!
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام "سید مرتضی آوینی"، "یحیی سنوار"، "شهدای جبههی مقاومت" و "شهدای مظلوم غزه" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌹 خاکریز خاطرات (عهد برای بلند اذان گفتن)
یکی از مهمترین اهدافی که باعث شد
شهید نواب صفوی جمعیت فدائیان اسلام را تشکیل دهد،
احیای امر به معروف و نهی از منکر بود.
اعضای فدائیان اسلام هم عهد شده بودند
که وقت اذان، هرجا که هستند، بایستند و با صدای بلند اذان بگویند.
این کار، آن هم در دههی سی شمسی اقدامی شجاعانه و تأثیرگذار بود؛
زیرا جامعه، از زمامدارن گرفته تا مردم،
دچار خودباختگی فرهنگی و دینی شده بودند.
شاید در شرایط حاکمیت دینی هم بسیاری خجالت بکشند در خیابان اذان بگویند؛
اما فدائیان اسلام حتی از رفتار اهانت آمیز برخی رهگذران نیز پروایی نداشتند
و با صدایی رسا اذان میگفتند.
اذان گفتن علنی در معابر دستکم سه فایده داشت:
اول اینکه، برای اهلنماز یادآوری وقت عبادت بود.
دوم آنکه، باعث میشد افراد سست ایمان، بر اظهار دین و عقیده قدرت و جرئت پیدا کنند.
سوم اینکه، موجب میشد اهل گناه و معصیت در آن لحظات دست از رفتار شرم آور خود بکشند و به گوشه دنجی بروند.
شهید نواب صفوی به نماز عشق میورزید و این نگاه را به همه یارانش منتقل کرده بود.
او نغمهی دلنواز اذان را مقدمهای برای بیداری فطرتها و انس با خالق یکتا میدانست.
📖 منبع: کتاب "قصه عاشقان"(دعوت به نماز در سیره شهیدان)، ص۷۴.
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر شهید "سید مجتبی نواب صفوی" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ●اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ●...اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ🌷
سلام بر شهدا
سلام بر مردان بی ادعا
شوریده دلان ز بند زندان رفتند
مرغان سحر به سوی بستان رفتند
برخیز تو ای ز کاروان جا مانده
با بانگ جرس سبک سواران رفتند
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار ارواح مطهر شهیدان والامقام صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌷 گزیدههایی از وصیتنامهی دانشجوی شهید فضل الله دهاقین(●ولادت: ۱۳۴۳، خوانسار ☆ ○شهادت: ۲۶ آذر ۱۳۶۵، فاو عراق ☆ ■مزار: گلزار مطهر شهدای علیبنجعفر "علیهالسلام" قم)
✅《پیام دیگرم به دانشجویان و دوستانم در دانشگاه است که عزیزان!،
من هم مانند شما درس میخواندم
و حتی با خود عهد کرده بودم
که درس بخوانم و بدون انحراف از خط امام
بتوانم در آینده به انقلاب اسلامی خدمت کنم،
اما اگر میخواستم از خط امام منحرف نشوم،
چگونه میتوانستم پیام جهاد امام را نادیده بگیرم
و چه کسی تضمین میکرد که در آینده پیامهای مهمتر او را کنار نزنم؟!
و اگر اسلام در این برههی از زمان خدای ناکرده شکست بخورد،
دیگر میخواهم نباشم که در آینده چهها کنم.
پس شما هم بکوشید
که علم را با عمل توأم سازید
که با یک بال پرواز میسر نیست.》
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر دانشجوی شهید "فضل الله دهاقین" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌷 یادی از جانباز شهید محمد رمضانی خاوه (●ولادت: ۱۳۴۱، قم ☆ ○شهادت: ۲۷ آذر ۱۳۶۵ {جانبازی قطع نخاع: ۱۳۶۱/۰۵/۰۷، پاسگاه زید، عملیات رمضان} ☆ ■مزار: گلزار مطهر شهدای علیبنجعفر "علیهالسلام" قم)
از آغاز جنگ تحمیلی، محمد سه بار از طرف بسیج عازم جبهههای جنگ شد و در هر دفعه هم مجروح شد.
در آخرین بار در منطقهی پاسگاه زید و در تاریخ ۷ مرداد ۶۱، بر اثر اصابت ترکش به ناحیهی کمر قطع نخاع شد
و پنج سال جانباز بود...
سرانجام پس از سالها رنج و درد ناشی از جانبازی در تاریخ ۶۵/۹/۲۷ در بیمارستان مهر تهران به فیض شهادت نائل آمد
و به آرزوی دیرینهی خویش رسید.
🪴🌷🪴
بعد از مجروحیتش ازدواج کرد...
هیچگاه از بیماری که داشت شکایتی نداشت
و همسرش با فداکاری کامل به ایشان خدمت میکردند
و حاصل ازدواجشان هم دو فرزند میباشد.
همیشه احترام پدر و مادر و برادرانش را داشت
و همیشه آرزوی شهادت داشت.
🎤 راوی: خواهر شهید
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر شهید "محمد رمضانی خاوه" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝
معــــ❀﷽❀ـــبر۱۷
🌹 خاکریز خاطرات (تبسم و تواضع)
اغلب کسانی که با شهید آیتالله دکتر محمد مفتح☆ از نزدیک آشنا بودند از تبسم همیشگی او بر لبانش یاد کردهاند:
«مهمترین صفتی که در شهید مفتح میتوانم ذکر کنم،
لبخند و تبسم همیشگی آن شهید بزرگوار است
که همیشه بر لب داشتند.
دیگر تواضع و فروتنی او که زبانزد همگان بود
به شکلی که انسان وقتی در حضور ایشان مینشست
احساس غریبی نمیکرد.
با همه صحبت میکرد،
با تواضع برخورد میکرد.»
کسانی که با مسائل تربیتی آشنایی دارند،
خوب میدانند خوشرویی و برخورد احترام آمیز
از مهمترین راههای جذب افراد میباشد.
دکتر مفتح با آن دو ویژگی بود
که میتوانست با جوانان خیلی زود مانوس شود
و بتواند آنها را به سمت اسلام بکشد.
☆ (●ولادت: ۱۳۰۷، همدان ♢ ○شهادت: ۲۷ آذر ۱۳۵۸، تهران ♢ ■مزار: حرم مطهر حضرت فاطمهی معصومه "سلاماللهعلیها" قم)
🌴🌹🪴🌷🪴🌹🌴
🌷نثار روح مطهر شهید آیتالله دکتر "محمد مفتح" صلوات🌷
╔═🌷🇮🇷═══╗
🆔@mabar17
╚═══🇮🇷🌷═╝