eitaa logo
مدرسه مهارت آموزی مبنا
18.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
376 ویدیو
62 فایل
کانال رسمی «مدرسه مهارت آموزی مبنا» ✨ ما توی این مدرسه، مهارت‌های بنیادی رو آموزش می‌دیم. دوره‌های ما فعلا در دو دپارتمان زیر برگزار می‌شه: 🔸دپارتمان نویسندگی 🔸دپارتمان روایت انسان خانم میم هستم، ادمین مبنا.☺️ بیاین باهم گپ بزنیم: 🆔 @adm_mabna
مشاهده در ایتا
دانلود
مدرسه مهارت آموزی مبنا
2⃣ #حرف_بزنیم #روایت_انسان
از جا مانده های گپ و گفت های های قبلی. یک تجربه و تعریف خیلی خوب از روایت انسان👌 https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "زنجیرِ ضلالت" داستان پیامبران همیشه برای من پر از اما و اگر بوده است. هم
به نـام خــدای مهربـــان "نوح(ع)" نوح را می دیدم، خسته بود انگار. برق چشم هایش گم شده بود. شوق همه ی سالهای قبل را در چشمانش نمی دیدم. حرف های درگوشی در شهر زیاد شده بود. “ملاء” رد می شدند و مسخره اش می کردند. نوح سرش را زیر می انداخت و یادِ خدا می کرد. جای زخم هایشان، ضربه هایی که روانه ی تنش کرده بودند هنوز باقی بود. نوح آرام نبود. ولوله ای در جانش نشسته بود. می رفت و می آمد و تلاش می کرد. من از آن بالا می دیدم؛ دست هایش را که میخ به چوب می زد و می لرزید؛ چشم هایش را که هراسان بود و دنبال آدم ها تا ناپدید شدنشان کِش می آمد. دلش به هدایت شدنشان هنوز امیدوار بود. روزها به سراغم می آمد. صدای نجوایش را با خدا می شنیدم. کنعان که می آمد صورتش رنگ می باخت. دست هایش می لرزید و کمرش خم می افتاد. هربار به سخره های کنعان لبخند می زد، با مهربانی دعوتش می کرد، انذارش می داد. کنعان اما ذره ای گوش نمی داد، بلند تر می خندید و قهقهه هایش توی شهر می پیچید. به من اشاره می کرد و نوح را و خدایش را... وقتی علامت ها کنار هم چیده شدند، وقتی نوح همه ی جفت حیوانات را جمع کرد و دستِ یارانِ اندکش را گرفت و روی عرشه ایستاد؛ مکثی کرد. دلش، تپشی درجانش مانعش شد. رویش را برگرداند و به کنعان گفت : "پسرم؟بیا...بیا تا اهل نجات شوی..." کنعان در مسیر کوهی بلند بود، صدایش را بالا برد و گفت : "من راه نجاتِ خودم را بلدم" و زیرِ خنده زد. صدای قهقه اش طنین انداخت و در مسیر باد تکرار شد... من دیدم که دست نوح لرزید، که چشم از کنعان برنداشت و وقتی موجی او را بلعید روی زانو نشست... من به ذکر "بسم الله مَجراها و مُرساها" راه افتادم، موج هارا شکستم و در میان انبوه عذاب، سوارانم را نجات دادم... _نجمه حسنیه_ ⬇️ما را اینجا ببینید⬇️ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
به نـام خــدای مهربـــان "نوح(ع)" نوح را می دیدم، خسته بود انگار. برق چشم هایش گم شده بود. شوق همه
وقت شنیدنِ روایت انسان، در میانِ هیجانی که روایت ها و داستان ها به من می دهند، حسِ درونم را کلمه می کنم، روی کاغذ می آورم و می نویسم. متن بالا را هم وقتِ شنیدنِ داستان نوح نوشتم... +شما با شنیدن روایت انسان، حال درونی تان را به چه چیزی تبدیل می کنید؟ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
من هم از ماجرای ابلیس خیلی ترسیدم، و برای خودم نگران شدم...خیلی نگران... + حقیقت این است که وقتی پای گپ و گفت درباره ی روایت انسان می نشینیم، آنقدر نقاط مشترک پیدا می کنیم که انگار سالهاست رفیق بوده ایم... https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
به نـام خــدای مهربـــان استاد دوره روایت‌انسان را خیلی‌هایمان می‌شناسیم؛ نه بخاطر آن‌که تصویرشان را جایی دیده باشیم. استاد را می‌شناسیم چون در دوره‌ها حرف‌هایشان را شنیده ایم؛ چون خیلی وقت‌ها پیش از فهمیدن اسم و رسم کسی، می‌توان او را شناخت... آقای "امین نخعی" استاد دوره‌های روایت انسان است. سطح۴ حوزه و کارشناسی فلسفه دارد. اهل کتاب خواندن است. کتاب‌های علوم سیاسی، حقوق و اقتصاد زیاد خوانده است(وقتی در دفتر کارش بودم کتاب‌هایی داشت که فقط دو نفر خوانده بودنش : نويسنده و آقای نخعی😁). خودش می‌گوید "تاریخ خوانده‌ام، نه برای آگاهی از تاریخ؛ بلکه بخاطر شناختن تمدن اسلامی"؛ و ما که در روایت انسان همراهش بوده‌ایم این نگاه تمدنی را در میان صحبت‌هایش زیاد دیده‌ایم. استاد نخعی با جوان‌ها وقت می‌گذراند چون دغدغه تربیت دارد. معتقد است که "برای تحقق تمدن اسلامی باید به تربیت بیش از اینها اهمیت داد". برای کارهای تربیتی با نوجوان‌ها هم بوده است. حوزه را از سال ۸۲ در شهیدین قم شروع کرده است و همان‌جا ادامه داده است. ناخدا را هم از همان شهیدین می‌شناخته است و حالا البته باهم رفاقتی به هم زده‌اند. از یک جایی هم در مسیر تربیت، سوالی برایش ایجاد شده‌است و پاسخش را در کتاب‌ها جستجو کرده است. از قرآن و تفسیر تا تاریخ تمدن تا حتی کتاب های اجنبی😁؛ آن جستجو و کند و کاو، بعد از ۱۰ سال، حالا روایت‌انسانی است که من و شما می‌شنویم و برای هر قسمتش حسابی هیجان زده می‌شویم. + برای شناختن بیشتر استاد هم خبر هایی در راه است...😎 https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
مدرسه مهارت آموزی مبنا
از امشب ساعت ۱۸ تا فردا شب، ثبت نام روایت انسان تخفیف دارد...🤩 همین حالا آستین هارا بالا بزنید، عزمتان را جزم کنید و این تخفیف را از دست ندهید... من اینجا هستم تا به هر سوالی که می پرسید جواب بدهم؛ شما هم صدای ما را به گوش اطرافیان برسانید و شیرینی تخفیف را دوچندان کنید. + برای ثبت نام در دوره: https://yek.link/mabnaeitaa + برای ارتباط با مَن: @adm_mabna ❌پایان زمان تخفیف❌ https://eitaa.com/joinchat/1894908056C0ba2af25e5
بهم گفتن : "من روایت انسان رو اینجوری معرفی می کنم..." منم این شکلی شدم : 😍
اینم ادامه ی معرفی شون بود... و حسِ مشترکِ همه مان، وقتِ شنیدن روایت انسان...