در جریان عملیات خیبر، همچنان که نیروهای ایرانی در برابر ارتش عراق مقاومت می‌کردند هنگامی که همت برای بررسی وضعیت جبهه جلو رفته بود بر اثر اصابت گلولهٔ توپ در نزدیکی‌اش همراه با سید حمید میرافضلی، در غروب ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در محل تقاطع جاده‌های جزایر مجنون شمالی و جنوبی بر اثر اصابت گلوله توپ سر از بدن جداشده و به درجه ی شهادت نائل شدند.

💥روایت حاج قاسم سلیمانی درمورد رشادت های ابراهیم همت در میدان جنگ 💥انتشار به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حاج ابراهیم همت

🛑 شهید آدامس‌فروش! 🔹 شهید نعمت‌الله آچک‌زهی، نوجوان ۱۵ ساله‌ای که در کرمان چشم به جهان گشوده بود و در کنار درس خواندن، سفره، توپ پلاستیکی و آدامس می‌فروخت. 🔹 با وجود سنّ کمش، خانواده‌اش ضمن نشان دادن باقیمانده آدامس‌های فروخته نشده‌اش به تیم مستندساز خبر فوری، از علاقه‌اش به خواندن اشعاری در طلب شهادت بسیار می‌گفتند. علاقه ویژه‌ای نیز به سرود «سلام فرمانده» داشت و مدام آن را تکرار می‌کرد. 🔹 چفیه متبرک به مزار حاج قاسم و پرچم ایران را به خانه آورده بود و خیلی به آن احترام می‌گذاشت. شاید تعجب کنید که یک خانواده افغانستانی، اهل سنت و از قوم پشتون (هم‌قومیت با طالبان) چرا باید این اعتقادات را داشته باشد؟ پاسخ را از زبان دایی شهید بشنوید. #شهید_نعمت‌الله_آچک‌زهی #شهدای_افغانستانی_کرمان #روایت_کرمان #جمعیت_افغانستانی‌های_مقیم_ایران https://eitaa.com/joinchat/3500474498C27bed6731b

┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ 🇮🇷 شهدای اسفند ماه شادی روح شهدا صلوات 🌷

هر شهید مثل یک فانوس است؛ می‌سوزد و نور می‌دهد... و از کنار او بودن تو هم نورانی میشوی. با شهدا که رفیق شدی شهید میشوی... 💜 شبتون شهدایی 💞 وضو فراموش نشه

شهدا چشم ‌هایشان‌‌ را بستند تا ما زندگی‌ کنیم...🌷 به احترام‌ چشم‌هایشان، چشم‌هایمان‌ را باز و هوشیار نگه داریم... سلام صبحتون شهدایی 🍀

دست و بازو و پهلو؛ بقیه اش بماند... آری این‌ها فرزندان مادر پهلو شکسته اند... 💔

~🕊 ⚘روایتی عجیب از شهدای جنگ تحمیلی ✍🏻به روایت: حاج‌حسین‌یکتا🌱 💢سر جدا تحویلت دادم💔 .

شھدا... باهردردی‌جا نمی‌زدن میگفتن‌فدا‌سر‌ِحضرت‌ِزهرا شھید‌زندگی‌کردن‌یعنی‌همہ‌سختیارو بھ‌جون‌خریدن‌برای‌فداشدن :)💔

در این چه کنم چه کنمِ دنیا، ببین شهدا چه کردند؛ تو هم دنبالشان برو... 🕊 سلام صبحتون شهدایی 🌼

+مادر: سلام پسرم چرا دیر کردی⁉️ _پسر: #مادرجان با دیگر رفقامون اومدیم میدونه که جونیه بچه ها هم تا بگو بخند کنن دیر میشه! +مادر: دیگه داشت چایی☕️ که برات ریخته بودم سرد میشد _پسر: مادر جان هنوز طعم چای های صبح های #بچگی ام را می‌دهد، طعم عشق♥️ و... +مادر: دلم تنگ💔 نگاهت بود عزیزم، کاش هر روز #روز_مادر بود تا تورا در رویا میدیدم. _پسر: مادر جان هر روز من، روز مادر است هر روزی که سر مزارم🌷 بیایی و با #چادرت غبار قبرم را تمیز میکنی انگار مانند آخرین روز اعزام میشود که دست #پر_مهرت💖 را بر سرم کشیدی. #مادران_شهدا 🌷 #پاسداران_واقعی_انقلاب 🌹🍃صلوات

#پنجشنبه_ها_با_یاد_شهدا 🍂این روزها بـوی قـفـس دارد زمانه             اندوه و غربت می‌وزد از هر کرانه... 🍂این روزها دلـتنگِ دلتـنگم شهـیدان            کی می‌رود از خاطر من یاد یاران... 🍃 پنجشنبه و‌‌ یاد‌شهدا با ذکر صلوات🍃 🌹کمیته خادمین شهدا دزفول https://eitaa.com/khademin_dez