eitaa logo
🌺 مدد از شهدا 🌺
5.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
28 فایل
سلام وخیر مقدم به اعضا جدید ♥️دراین گروه میخایم مدد بگیریم از شهدا در زندگیمون هرچی به شهدا نزدیکتر بشی هزار قدم به خدا نزدیکتری دوستی با شهدا دوطرفه است یادشون کنید یادتون میکنن ارتباط با ادمین تبادل وتبلیغ @yazaahrah
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علی اکبر قربان شیرودی در دی ۱۳۳۴ خورشیدی در روستای بالا شیرود تنکابن در خانواده‌ای کشاورز و متدین دیده به جهان گشود. وی دوران ابتدایی تا دبیرستان را در مدارس بالا شیرود، شیرود و تنکابن سپری کرد و پس از پایان تحصیلات دبیرستان برای یافتن کار به تهران رفت و در کنار آن به ادامه تحصیل پرداخت.
شیرودی پس از پایان تحصیلات متوسطه در ۱۳۵۱ خورشیدی وارد ارتش شد و پس از گذراندن مراحل استخدام در هوانیروز، دوره‌ مقدماتی خلبانی را در تهران به پایان رساند. طی کردن دوره خلبانی با بالگرد کبری در پادگان هوانیروز اصفهان و فارغ­‌التحصیلی به کسب درجه ستوان‌یاری منجر شد و آغاز مسوولیت وی به طور جدی در عرصه خلبانی بود.
من خاطرات بسیاری با شهید شیرودی دارم و از روزهای اولی که در کردستان شروع به نبرد کردیم، وی از طرف هوانیروز با ما هم‌کاری می‌کرد. او یکی از خلبانانی بود که واقعاً از ستاره‌های درخشان مبارزات کردستان بود. به‌خاطر دارم که با هلی‌کوپتر خود مثل یک جت عمل می‌کرد. هنگام هجوم به دشمن، بدنه هلی‌کوپتر را کج می‌کرد و به‌صورت مایل، شیرجه می‌رفت. دشمن را زیر رگبار گلوله می‌گرفت و با آن وحشتی که در درون دشمن ایجاد می‌کرد، بزرگ‌ترین ضربات را به آنان می‌زد. زمانی‌که نیروهای ارتش در نزدیکی سقز در محاصره و کمین دشمن قرار گرفته بودند، وی با تاکتیک‌های شجاعانه توانست آنان را از کمین دشمن نجات دهد.
این خلبان تیزپرواز پس از چند هزار مأموریت هوایی و انجام بالاترین پروازهای جنگی در دنیا و نجات یافتن از ۳۶۰ خطر مرگ سرانجام در آخرین عملیات پروازی خود در هشتم اردیبهشت ۱۳۶۰ خورشیدی در منطقه بازی دراز، هنگامی که رژیم بعث لشکری زرهی با ۲۵۰ تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره‌انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات بازی دراز به طرف سرپل‌ذهاب گسیل داشته بود، به مقابله با آنان پرداخت و پس از انهدام چندین تانک از پشت سر مورد اصابت گلوله تانک قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکر پاک این شهید والامقام پس از تشیع باشکوه در روستای شیرود تنکابن به خاک سپرده شد.
🌴🍀🌴🍀🌴🍀🌴 *خب دوستان* *امشب* *مهمان 💕شهیدچله مون علی اکبر شیرودی💕بودیم *هرکس دوست داره این شهدا دعاشون کنه _یک سوره حمد و سه توحید هدیه کند به این شهدای والا مقام* *در هیاهوی محشر* *فراموشمون نکنید* *برادر شهید*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان های هم فرکانس همدیگه رو پیدا می کنن...🤝 حتی از فاصله های دور از انتهای افق های دور و نزدیک...❣ حضور هیچکس در زندگیت اتفاقی نیس رفیق☺️
میگفت: ایمان دارم که قشنگ‌ترين عشق، نگاهِ مهربانِ خداوند به بندگانش است. ..
❤️ازامشب با رمان جدید در خدمت دوستان هستیم نظرتون رو برامون بفرستید👇 @yazaahrah
بـه وقت رُمان()😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 💗 قسمت1 دلشوره عجیبی داشتم ،از جام بلند میشدم میرفتم کنار شیشه نگاه میکردم باز بر میگشتم سر جام مادر جون کنار داشت تسبیح میزد ،خاله زهرا هم داشت قرآن میخوند ،بابا رضا هم سرش و گذاشته بود به دیوار و زیر لب زکر میگفت نمیدونستم چیکار کنم که اروم شم... بابا رضا: سارا جان بابا من دارم میرم نماز خونه پیش اقاجون ،اگه کاری داشتی من اونجام - باشه بابا جون اینقدرر حالم بد بود که از بیمارستان زدم بیرون رفتم سمت خونه به خونه که رسیدم میخواستم برم بالا تو اتاقم که چشمم به سجاده مامان فاطمه افتاد (مامان فاطمه دو هفته اس که تو بخش سی سی یو بستری بود به خاطر مشکل قلبی که داشت ،دکترا هم گفتن کاری از دستشون بر نمیاد) سرمو گذاشتم روی مهر،خدایا خودت به مادرم کمک کن،خدایا من قول میدم دختره خوبی بشم ،قول میدم چادر بزارم.... خدایا قول میدم اونی بشم که تو میخوای ،مادرمو بهم بر گردون... تسبیح آبی سجاده مادرم تو دستم بود و گریه میکردم که خوابم برد ،با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم همه جا تاریک بود شب شده بود به صفحه گوشی نگاه کردم .... خاله زهرا بود - جانم خاله خاله زهرا: معلوم هست کجایی،کل بیمارستان و گشتیم ،چرا گوشیتو جوا نمیدی؟ - چیزی شده خاله جون خاله زهرا:بیا بیمارستان مامان بهوش اومده -وایییی خدایی من ،الان میام... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 💗 قسمت2 زنگ زدم به آژانس خیلی خوشحال بودم که مامان فاطمم چشماشو باز کرد رسیدم بیمارستان... بابا رضا: کجایی دختر ؟ چرا گوشیتو جواب نمیدی؟ - شرمنده بابا جون متوجه نشدم خاله زهرا: الان ول کنین ،سارا جان برون که مامان کارت داره،منو... خاله زهرا: اره از وقتی به بهوش اومده میگه میخوام با سارا حرف بزنم تن تن رفتم داخل یه لباس ابی دادن گفتن حتمن باید بپوشم ،لباسو پوشیدم ،رسیدم کنار تخت به مادرم نگاه میکردم ،آخ که چقدر تو این دو هفته شکسته شده دستاشو نگاه کردم که چقدر کبود شده از بس سوزن زدن بهش... دستاشو بوسیدم که چشماشو باز کرد. مامان فاطمه: سارا جان ،اومدی ؟ چقدر دلم برات تنگ شده بود. (از گوشه چشماش اشک میاومد ) - منم دلم براتون تنگ شده،مامان فاطمه زودتر خوب شین بریم خونه ... مامان فاطمه: سارا جان به حرفام گوش کن تا حرفم تموم نشد هیچی نگو... - چشم مامان فاطمه:تو دختره خیلی خوبی هستی ،میدونم که هیچ کاره اشتباهی انجام نمیدی، سارا جان یه موقع اگه من نبودم مواظب خودن باش ،مواظب بابا رضا باش،نزار بابا رضا تنها باشه (شروع کردم به گریه کردن) قربون اون چشمای قشنگت برم ،قول بده خانم مهندس بشیااا ( خودمو انداختم تو بغلش) مامان فاطمه اینا چیه دارین میگین ،شما باید زودتر خوب شین بریم خونه ،یه ماه دیگه جواب کنکورم میاد ،من از خدا شمارو خواستم... مامان فاطمه به خدا قول دادم همون دختری بشم که شما دوست دارین... سرمو بالا اوردم دیدم مامانم چشماش بسته اس ،روی دستگاه هم یه خط صاف و نشون میداد -مامان فاطمه ترو خدا چشماتو باز کن... مامان فاطمه سارا بدون تو میمیره... مامان فاطمه پاشو عشقت دارن اون بیرون پر پر میشه پرستارا با صدای جیغ و داد من اومدن داخل ،دکترم اومد... - آقای دکتر به پاتون میافتم مادرمو نجات بدین. دکتر : لطفا این دخترو از اینجا ببرین بیرون به زور منو بردن بیرون خاله زهرا اومد منو گرفت تو بغلش اینقدر جیغ کشیدمو گریه کردم که از هوش رفتم... چشمامو که باز کردم صبح شده بود تو بیمارستان بودم به دستم سرم زده بودن بابا رضا کنارم روی صندلی نشسته بود داشت قرآن میخوند(واسه کی قرآن میخونی ،اونی که میخواستیم بمونه پیشمون که پرکشید و رفت) با بیدار شدنم اومد کنارم( از چشمای قرمز و پف کرده اش مشخص بود خیلی گریه کرده) بابا رضا: خوبی بابا جان... هیچ حرفی نمیزدم،فقط از چشمام اشک میاومد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول صبح بگویید حسین جان رخصت تا که رزق از کرم سفره ارباب رسد 🌴🌴🌴 السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین (علیه‌السلام ) @madadazshohada
💫♥️🍃♥️🍃💫 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 ♥️با توسل به شهدای گمنام و۷۲ شهید کربلا♥️ 🌸شهدای این چله🌸 ۱🌷شهید عباس ذوالفقاری ۲🌷شهید علی اکبر شیرودی ۳🌷شهید مصطفی صدرزاده ۴🌷شهید احمد علی نیری ۵🌷شهید سعید حمیدی اصل روز اول👈🏼 ۱ آذر🌸🌿 روز دوم👈🏼 ۲ آذر🌸🌿 روز سوم👈🏼 ۳ آذر🌸🌿 روز چهارم👈🏼 ۴ آذر🌸🌿 روز پنجم👈🏼 ۵ آذر🌸🌿 روز ششم👈🏼 ۶ آذر روز هفتم👈🏼 ۷ آذر روز هشتم👈🏼 ۸ آذر روز نهم👈🏼 ۹ آذر روز دهم👈🏼 ۱۰ آذر روز یازدهم👈🏼 ۱۱ آذر روز دوازدهم👈🏼 ۱۲ آذر روز سیزدهم👈🏼 ۱۳ آذر روز چهاردهم👈🏼 ۱۴ آذر روز پانزدهم👈🏼 ۱۵ آذر روز شانزدهم👈🏼 ۱۶ آذر روز هفدهم👈🏼 ۱۷ آذر روز هجدهم👈🏼 ۱۸ آذر روز نوزدهم👈🏼 ۱۹ آذر روز بیستم👈🏼 ۲۰ آذر روز بیست ویکم👈🏼 ۲۱ آذر روز بیست دوم👈🏼 ۲۲ آذر روز بیست وسوم👈🏼 ۲۳ آذر روز بیست وچهارم👈🏼 ۲۴ آذر روز بیست وپنجم👈🏼 ۲۵ آذر روز بیست وششم👈🏼 ۲۶ آذر روز بیست وهفتم👈🏼 ۲۷ آذر روز بیست وهشتم👈🏼 ۲۸ آذر روز بیست ونهم👈🏼 ۲۹ آذر روز سی ام👈🏼 ۳۰ آذر روز سی ویکم👈🏼 ۱ دی روز سی دوم👈🏼 ۲ دی روز سی سوم👈🏼 ۳ دی روز سی وچهارم👈🏼 ۴ دی روز سی وپنجم👈🏼 ۵ دی روز سی وششم👈🏼 ۶ دی روز سی وهفتم👈🏼 ۷ دی روز سی وهشتم👈🏼 ۸ دی روز سی ونهم👈🏼 ۹ دی روز چهلم👈🏼 ۱۰ دی 🌼روزتون شهدایی🌼 ❤️هر روز ۱۰۰ صلوات ( یک دور تسبیح برای هر ۵ شهید) 🌼هر روز ، تاریخ می زنیم 🌼 🌷ثواب ختم را به نیابت از شهدا تقدیم می کنیم به آقا رسول الله صلی الله علیه وآله وخانم فاطمه زهرا سلام الله علیها🌷 ❤️حاجت روا ان شالله❤️ 🌷التماس دعا🌷 💫♥️🍃♥️🍃💫
*📖دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز شب خوانده شود* *اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،* *فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،* *اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،* *فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،* *اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم* *تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .* ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ *🌷دعای غریق🌷* *دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان* *یا اَللَّهُ یا رَحْمن یا رَحِیم* ُ *یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ* *ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک* *إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً* *🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷*
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 سلام_به_مادر_سادات هرگاه به هر امامی سلام دهید خــــــود آن امام جواب ســـــــلام تان را میدهـــــد...❣ ولی اگر کسی بگوید: ❣ “السلام علیک یا فاطمه الزهرا”❣ همه‌ی امامان جواب میدهند … می‌گویند: چه شده است که این فرد نام مادرمان را برده است !؟ السلام علیکِ یا فاطمهُ الزهراء(س) تا ابد این نکته را انشا کنید پای این طومار را امضا کنید هر کجا ماندید در کل امور رو به سوی حضرت زهرا کنید... 🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐 دو رکعت نماز هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها ◽️هر کس حاجتی داشته باشد دو رکعت نماز هدیه به حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بخواند و در قنوت آن بگوید: ❋اَللهُمَّ بِفاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بِفاطِمَةَ وَ بَعْلِها وَ بِفاطِمَةَ وَ بنَیها وَ بِفاطِمَةَ وَ اَلسِّرِّ اَلْمَسْتَودَعِ عَلَیْها اِقْضِ حاجَتی وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ❋ 📗گلهای ارغوان، جلد۱، صفحه۱۵۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انسان ها زود پشیمان می‌شوند ... تو انسان باش ! با خدایت هر روز حرف بزن ؛ شکرگزارش باش با زبان خودت ... خدا میفهمد حرفهایت را ؛ نترس خدا بد نیست ...! حق کسی را نخور، دلی را نشکن، غمگینی را شاد کن، مریض را مداوا کن ؛ تو به اندازه‌ی توانت خوب باش و خوبی کن ... خدا همینجاست ؛ در دل تو ، در افکارت نه در دینت، نه در مذهبت، نه در نمازت ...👌🏻 https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤بسم الله الرحمن الرحیم 🖤 امروز یکشنبه ۵آذر ۱۴۰۲ ۱۲جمادی الاول ۱۴۴۴ 🖤🏴🖤🏴🖤 صلی الله علیک یا فاطمه زهرا🏴🏴 فاطمه مشکل گشایی میکند فاطمه کار خدایی میکند او کلید قفل های بسته است او امید هر دلِ بشکسته است علت ایجاد عالم فاطمه است نقش روی قلبِ خاتم فاطمه است فاطمه بر قلبِ عالم کوکب است مادر و آموزگار زینب است 🏴🏴🏴🏴😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا