eitaa logo
گلچین مداحان
473 دنبال‌کننده
24 عکس
24 ویدیو
8 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. مناجات شب‌های پایانی ماه مبارک رمضان آهسته آهسته ببندم بارِ خود را من می روم اما ندیدم یارِ خود را شب‌های خوبی بود حیف از دست دادم قدری نشد زیبا کنم رفتار خود را من توبهٔ شب‌های قدرم را شکستم پیچیده ام در هم دوباره کارِ خودرا شاهد میاور من گنهکارم قبول است اسبابِ تخفیفی کنم اقرار خودرا زانو بغل ؛ ساکت؛به پشت در نشستم خالی مکن از پشت من دیوار خودرا تو آن طبیبِ مثل مادر مهربانی باورکنم ؟!ردمیکنی؟ بیمار خودرا نور دعا قلب و زبانم شستشو داد تطهیر کردم هر سحر گفتار خودرا یک عمر پای سفره زهرا نشستم بامادرم گفتم کمی اسرار خودرا سنخیّتی بین من و آقای من نیست تطبیق دادم با علی کردار خودرا رو به نجف جان دادنِ ما کیف دارد وعده به ما داده علی دیدار خودرا زهرا رسانَد یاری ما در قیامت آقای محشر حیدر کرار خودرا وقتی دم ِ مغرب عطش آمد سراغم باگریه واکردم فقط افطار خودرا گفتم حسین و آب خوردم گریه کردم یادی نمودم غربت دلدار خود را شب‌های آخر سائل سلطان طوسم دارد هوای نوکر دربار خودر را من شاهرگ پایِ یکی یکدانه دادم عالم خبردارند من «عبدالجوادم»
kojaei_hosein sotode.mp3
9.17M
🎼 📝دنیا رو با خوب و بدش... کربلایی [بند اول] دنیا رو با خوب و بدش نمیخوام چون تو رو از چشای من گرفته این شبا فریاد من این سکوته از این سکوت صدای من گرفته قلبم بی تو سنگ شده کجایی سیر شده از تولدش کجایی هوات و از جامونده گرفتم اما جمعه گمت کرده خودش کجایی خیال برگشتن نداری انگار با عاشقات کاری نداری انگار شاید دلت نخواد ولی عزیزم گریم و داری درمیاری انگار یابن الحسن یابن الحسن 🖤🖤 [بند دوم] چند روزه رفتی نمیدونی فقط بگو یه روز میای دوباره قهر زمین و آسمون دیدی بیا که بازم آسمون بباره پاییز و یلداش اومد و نبودی زمستون همراه اومده نبودی اون که نمیخواست منو خوش ببینه خنده رو لبهاش اومد و نبودی هیچ غمی مثل غم یار نمیشه تو باشی هیشکی بی قرار نمیشه بیا گلم ببینه کل عالم کی گفته با یه گل بهار نمیشه یابن الحسن یابن الحسن .
4_5798749807208042920.mp3
14.95M
رمضان (خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد) روضه خوانی حاج علی پاکدامن🎤 ۴۴۰ خدا کند که گزندی به پیکرت نرسد غبار بر سر و روی مطهرت نرسد مرو عزیز دلم در حرم بمان تا که سپاه دشمن خونخوار،بر سرت نرسد خدا کند که در آن اوج گریه و زاری صدای هلهله بر گوش دخترت نرسد خدا کند که زمان بریدن سر تو برای دیدنت آن لحظه مادرت نرسد به جای فاطمه بوسه زدم گلوی تو را خدا کند نوک نیزه به حنجرت نرسد نگاه تو به من از غارت حرم می گفت که کاش دست کسی سمت معجرت نرسد مرو که بعد تو در کوچه های کوفه و شام کسی به داد دل زار خواهرت نرسد **** .
ای عاشقان ماه خدا کم کم به پایان می رسد با رفتنش بر مومنان هنگام حرمان می رسد یکماه شور بندگی ماه جلای قلبها ترک همه یاران کند دوران هجران می رسد خوان الهی می شود برچیده از روی زمین پایان برخورداری مهمان یزدان می رسد یاد سحرهایش بخیر یاد نماز وروزه ها هر روزه دا ی در وداع با چشم گریان می رسد تا می توانی توشه گیر از ماه پر فیض خدا یکسال دوری تو و این ماه ایمان می رسد ای کاش فیض ماه حق در جان ما مانا شود بینیم یکسال دگر این مه فروزان می رسد یارب مدد کن تا که ما دور ازگنه باشیم چون با رفتنش آزادی اصحاب شیطان می رسد شاعر:اسماعیل تقوایی
Untitled 22 (1).mp3
14.26M
علیه السلام شاعر و نغمه پرداز ✍🎼 اجرا در بزن، در بزن_ اگه، با یه عالمه درد اومدی در بزن، در بزن_ آخه، در خونه‌ی مرد اومدی «علی مولا، علی مولا بگو؛ دوای دردته همین آقا علی مولا، علی مولا بگو؛ تموم حاجتات می‌شه امضا» 2 همینی که چشات شده دریا یعنی الان کنارته مولا بگو همه درد دلاتو حالا که آقات اِنقَدَر مرده که واسه مجلسش صدات کرده تو هم صدا بزن آقاتو علی مولا، علی مولا علی علی علی علی مولا... ........................ من بدم، من بدم_ ولی پیش تو با امید اومدم من بدم، من بدم_ ولی حالا دیگه بهت رو زدم «علی مولا، علی مولا می‌خوام همش صدات کنم مِثِ زهرا علی مولا، علی مولا جز اسم تو من چی می‌خوام از این دنیا؟» 2 رو‌به‌رو ایوونْ طلا رؤیامه نجف برام خونه‌ی بابامه برام قشنگ‌تر از بهشته ایشالا بازم احسن الحالم مولا توی تقدیر امسالم «مسافر نجف» نوشته علی مولا، علی مولا علی علی علی علی مولا...
. ای خدا من از گناهان توبه کردم توبه کردم آمدم اکنون پشیمان توبه کردم توبه کردم ماه رجعت ماه دعوت ماه جود و ماه رحمت ماه رحمت ماه رحمان توبه کردم توبه کردم حالتی بشکسته دارم قلب زار و خسته دارم آمدم اُفتان و خیزان توبه کردم توبه کردم من رها از بند امشب می خورم سوگند امشب در بر آیات قرآن توبه کردم توبه کردم کوله باری از گناهان با من است ای جانِ جانان آمدم لبریز عصیان توبه کردم توبه کردم این منم زندانی خود با غم پنهانی خود تا رها گردم ز زندان توبه کردم توبه کردم عبدم و عبدِ مُقَصِّر از گناهم یا مُدَبِّر بگذر و ، بگذر ز احسان توبه کردم توبه کردم مثل روز بینوایان آمدم همچون گدایان من به درگاه تو سلطان توبه کردم توبه کردم هر سحر هر شب که بودم شعله ای بود از وجود سوختم چون شمع سوزان توبه کردم توبه کردم در حریم رحمت و نور آمدم دلخون و مهجور آمدم ای ماه غفران توبه کردم توبه کردم با حضوری بی کرانه با نگاهی عارفانه با تو خواهم بست پیمان توبه کردم توبه کردم بر حسین و ایده او بر لب خشکیده او من به آن لبهای عطشان توبه کردم توبه کردم من به زینب من به داغش من به آن پژمرده باغش من به آن چشمان گریان توبه کردم توبه کردم «یاسرم» یارب نظر کن شام حالم را سحر کن خسته و زار و پریشان توبه کردم توبه کردم ** «یاسر»✍ .
‼️ ایران به دنبال انتقام موشکی! 🔸باتوجه به تنش شدید نظامی بین ایران و رژیم صهیونسیتی اخبار نظامی منطقه و انتقام موشکی را در این کانال ببینید👇 https://eitaa.com/ansar8 https://eitaa.com/ansar8
🚀آیا با حمله موشکی به پایگاه جنگنده های رژیم کودک کش حمایت میکنید؟ 2_بله ████████95% 1_خیر. ████5%
🌹  سراب  🌹 شهر سراب  اولوبدور  دارالغَیور  دینی دَریاسی یوخدور امّا ،گُلزاریدور زمینی یوخدوربیزیم سرابین دَریایه احتیاجی دَریاسیدور بو شهرین عَلّامه ی امینی                    (نادر بابایی) 🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐🇮🇷💐
🌲 رازلیق کَندیمیز  🌲 شیر کیمی نَردی بیزیم کَندیمیز عاشقِ حیدردی بیزیم  کَندیمیز اِئللَر  اَرا  هَر  یِره  آد  قویسالار رازلیقا  اَشهَردی بیزیم کَندیمیز بُستانی یا باغلارینون میوه سی جَنَّته  بَنزَردی  بیزیم کَندیمیز هَر یِره باخسام دِیَرم بو سوزی نِعمت داوَردی بیزیم کَندیمیز آیری یِرین تُپراقی اولسا گوموش تُپراقی چون زَردی بیزیم کَندیمیز ئوز اَدب و عِلمینی ، فرهنگینی عالمَه گوستَردی بیزیم کَندیمیز رازلیقین اوچ مین ایله بالغ آدی داشداکی صَفدردی بیزیم کَندیمیز بَیرق دین اوسته شهیدلَر وِئروب مَخزَنِ گوهردی بیزیم کَندیمیز حِفظِ نَوامیسیده ضَرب المَثل غِیرته جوهَردی بیزیم کَندیمیز آرواد اوشاق ، قیزلاری اوغلانلاری عِفَّته  مَظهردی بیزیم کَندیمیز ماهِ  مُحرَّمده  اولار  دَشت غَم نوحَه نی اَزبردی بیزیم کَندیمیز نام اَباالفَضلیدن آلمیش یقین هَرنَه که ایستَردی بیزیم کَندیمیز واردی مَحلاتی گوزَل  گورمَلی هَر دِله دِلبَردی  بیزیم کَندیمیز سالسون اَزَلده یولی  کِبریتلیَه مسجدی مَحشردی بیزیم کَندیمیز سلطان آباد خان لارا مَنسوبیدی رَعیَته یاوَردی بیزیم کَندیمیز گئت او گوزل مسجدینی چایدا گور اَوّل و آخردی بیزیم کَندیمیز اهل دیانَت او خَشیللَرده وار طالب مِنبردی بیزیم کَندیمیز بیر آرا مسجد وار ائلین مرکزی مَشعل دیگردی بیزیم کَندیمیز چای یوخاری گور هارا ، دَربند هارا خوش یری مِسگَردی بیزیم کَندیمیز اَل اَله وِئرسوک  اگر آباد اِئدَک شَهره  بَرابَردی  بیزیم کَندیمیز (نادر) عُقاب اولسون اگر شعریده اوچماقا شَهپردی بیزیم کَندیمیز 🌸🌺🌼🌸🌺🌼🌸🌺🌼
واحد2_mixdown.mp3
6.96M
سبک شاخسی (وصال تبریزی) بند 1⃣ ازبردی آدون دیللره ، یابن فاطمه حلالیسن مشکللره ، یابن فاطمه لطفونله باخ بوش اللره، یابن فاطمه یابن فاطمه..... سن گوهره نایابیسن ، یابن فاطمه سن نه سما مهتابیسن ، یابن فاطمه عاشقلرون اربابیسن ، یابن فاطمه یابن فاطمه..... آهیم حسیندی ، ماهیم حسیندی نوکر منم من ، شاهیم حسیندی ابی عبدالله مدد...... بند 2⃣ بو آیدا سسلور نه سما ، لبیک حسین گیی قاره سنده قیل نوا، لبیک حسین من نوکرم سنسن آقا ، لبیک حسین لبیک حسین...... ای وارث داغ فدک ، لبیک حسین عشقین اولوب دیللرده هک ، لبیک حسین یا لیتنا کنا معک ، لبیک حسین لبیک حسین..... دلبر حسیندی ، سرور حسیندی بیزلره تنها ، رهبر حسیندی ابی عبدالله مدد...... بند 3⃣ ای ماسوایه آبرو ، مولا حسین وار دیلده عمده آرزو ، مولا حسین نهر اوسته آلسیدم وضو، مولا حسین مولا حسین..... دیللر اولوب زار و حزین ، مولا حسین قویما قالا چوخلی غمین ، مولا حسین ایسته گلاخ بو اربعین ، مولا حسین مولا حسین..... باخ بو گدایه ، بو بینوایه ایسته گله تا ، بیر کربلایه ابی عبدالله مدد.....
. شد دشت احد کرببلا یارسول الله کشتند عموجان تو را یارسول الله کردند جسارت --بر پیکر حمزه شد غرق جراحت--پا تا سر حمزه آه و واویلا  آه و واویلا &&&&&& افتاده روی خاک علمدار پیمبر خون میچکد از چشم گهر بار پیمبر نه طاقت دوری--نه تاب نظاره مانده چه کند با--این پیکر پاره آه و واویلا  آه و واویلا &&&&& بر سینه زنان در بر او خواهرش آمد ای کاش نبیند چه بلایی سرش آمد بر سینه و پهلوش--جای نیزه ها بود صد شکر که جسمش -- در زیر عبا بود آه و واویلا    آه و واویلا &&&& سوزد همه دلها چو دل زار صفیه بر حالت زینب روی تل زینبیه میکرد نظاره--می رفت از حال ده نفر سواره--می روند به گودال مظلوم حسینم   مظلوم حسینم ✍ 👇
. تخریب قبوراهلبیت بقیع زمینه شده ویروون.قبرآل طاها چکد اشک از.هردوچشم زهرا زاین مصیبت.آه و واویلتا نه چراغی.نه رواقی داره آسمونم.زغمش میباره غربت اون.برامون دشواره حسن جانم.برایت زارو گریانم حسن جانم.مزارت قبله ی جانم حسن جانم.زغمهایت پریشانم             امون ای دل (3) ای بقیع دل.میزنه پرسویت توی هیات.پره عطر و بویت آه ازاین غم.پره خاکه کویت زایر تو.ماه آسمونه همه قبرات.خاکی و ویروونه دل شیعه.زغمت پرخونه میادآخر.یه روزی صاحب دلها خزون میره.میاد از راه بهار ما حریمت رو.میسازه مهدی زهرا             امون ای دل (3) پیچیده باز.عطر و بوی تربت توی روضه.شده حرف حرمت یه گریزی.بزنیم از غربت غربت اونه.تشنه لب توو گودال زیر پاها.بدنی شد پامال خواهری رفت.توی گودال ازحال غریب اونه.که راسش رفت روی نی ها غریب اونه.نداره یک کفن حتی بگم یا نه.هزار تا مرد زنی تنها              حسین جانم(3) (بهار)
. برخیز که نزدیک بُوَد لحظه ی پیکار مدد حیدر کرار( ۲) فریاد بشو بر سر این قوم جفاکار مدد حیدر کرار (۲) در معرکه با ما بُوَد دستِ علمدار مدد حیدر کرار (۲) نابودی اسراییل و صیهون بزن جار مدد حیدر کرار (۲) در غزه به خون مانده تنِ کودک و مادر مدد یاعلی حیدر (۲) باید که دوباره بشویم فاتح خیبر مدد یاعلی حیدر (۲) لعنت به صهیون و به آمریکای خونخوار مدد حیدر کرار (۲) آماده ی آماده شدند لشگرِ احرار مدد حیدر کرار (۲) (وقت دست دگر مشت کنی دست دعا را) بیا مهدی زهرا (۲) شد زمزمه ی عالمیان در همه دنیا بیا مهدی زهرا (۲) "شده طوفان الاحرار" ✍ .
|⇦•مدینه شهر نبی... و توسل ویژهٔ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مدینه شهر نبی تربت چهار امام به نقطه نقطه‌ی خاکت زِ ما سلام، سلام اگر چه ساکت و آرام می‌رسی به نظر دلی نمانده که گیرد به یاد تو آرام، آرام دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی سلام بر تو که آرامگاه زهرایی شرار غم ز وجودم زبانه می‌گیرد ز گریه مرغ دلم آب و دانه می‌گیرد نه آرزوی بهشتم بود، نه شوق وطن دلم به یاد مدینه بهانه می‏‌گیرد ز هر نشانه گذر کرده، با هزار نگاه سراغ از آن حرم بی‌نشانه می‏‌گیرد سلام باد به شهری که نام روح افزاش به هر دلی که شکسته‌ست، خانه می‏‌گیرد مدینه آنچه که می‏‌پرسم از تو، راست بگو کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو بقیع، منبر و محراب یا حریم رسول مزار او ز چه پنهان ز چشم ماست؟ بگو از آن ز دیده ی ما، در حجاب خواهد ماند که چشم را نزند آفتابِ مدفن او *سلام به اون‌ خانمی که یه چند مدت بعد رسالت به دنیا اومد. سلام به اون‌ خانمی که یه چند ماه بعد رسالتم از دنیا رفت ..یعنی سلام بر اون‌ خانمی که کانّه رسالت باید قرین او باشه یعنی رسالت بدون فاطمه رسالت نیست.. گفتیم چندماه، باور کنید این چندماه هم‌ موند کارای ولایت رو راست و ریست کنه بره ..اگه این چند ماه هم بعد بابا زنده موند..فقط برا دل علی موند..* مدینه، راست بگو شب علی به چاه چه گفت؟ کنار تربت خورشید خود به ماه چه گفت؟ مدینه، شب که علی بُرد سر فرو در چاه ز محسنش که فدا گشت بیگناه، چه گفت؟ مدینه، فاطمه در پشت در چو آه کشید به آن شهیده، علی در جوابِ آه چه گفت؟! مدینه، شرح غم تو، که نیست خاتمه‏‌اش بسوز، هم به علی، هم برای فاطمه‌‏اش الهی کم نشه سایه‌ات از سرم الهی برات بسازم یه حرم با کبوترا به دورش بپرم ای مادر کَرَم، بی‌بیِ بی‌حرم شب روضه‌ات شب معراج منه جبرئیل به سینه و سر میزنه بانی روضه حسین و حسنه وسط روضه و هر سینه‌زنیم تا می‌گم حُبُ الحُسین أجِنّنی برمی‌گردی و نگاهم می‌کنی مادرم چند روز که مسافره مثل یه پرستوی مهاجره بارشو بسته دیگه می‌خواد بره مادر ما از بابا رو می‌گیره زیر چادر دست به پهلو می‌گیره من ملک بودم و فردوس برین جایم بود تا در این خانه گل خنده‌ی زهرایم بود سیلی آن روز به رویش چه غریبانه زدند‎ آتش آن بود که بر خرمن پروانه زدند‎ فاطمه در وسط شعله تقلّا می‌کرد جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
و توسل ویژهٔ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ  نامرد با پا به در زد  و رَكَلَ الْبَابَ بِرِجْلِهِ  به نیت قتل پسر زد *صدای مادر داره میاد.. عزیزم! نترسیا، جان‌ِ مادر! من مراقبتم..مادر! غم به دلت راه ندیا..مادر من محکم ایستادم توأم محکم بایست مادر..بابا غیر ما کسی نداره..* *یه مادریم تا صدا زد رباب داره میاد بگو‌ یه ذره صبر کنه الان بر می گردم. بدو بدو‌ اومد تو‌خیمه بچه رو بغل گرفت. علی پسرم! عجله کن، بابا داره میره ..علی جان! نفس مادر! از صب هرکی رفته میدون‌ عموت عباس بهش گفته چه‌جوری بجنگه.قاسم داره میدان عَنان اسب تو‌دستای عباسه .. میگه عمو حواست رو بده به من ..جانم عمو! قاسمم! اون نیزه دارا رو‌میبینی؟بله عموجان! قاسمم نزدیک اونا نشو.. عزیز دلم قلب لشگر و‌ میبنی؟بله عمو.. عزی م زدی تو‌ دل لشگر زودی برگردیا دوره ات می کنن..چشم عمو..حالا پاها رو محکم‌ و زین بگیر ببینم.. شمشیرتو‌ محکم‌ بگیر. برو‌ "لا حول ولا قوة الا بالله"صدا زد.. مادر! عموتم رفت علقمه دیگه نیومد.. حالا رباب بهت میگه داری میری میدون‌ چه جوری برو. بچه رو‌ آورد بالا نگاه بچه و مادر به هم‌ گره خورده صدا زد پسر علی داری میدون..اما عزیزم..!* از های و هلهله گلم‌ نترسیا از تیرِ حرمله گلم‌ نترسیا *ذلیل بشه حرمله که من و خجالت داد.. زد بدم زد نانجیب..* الهی خدا تحقیرت کنه تو داغ بچه هات پیرت کنه یه جوری زدی زمین‌ گیرم‌ کنی الهی خدا زمین‌ گیرت کنه چه لقمه ای خوردی که بچه میزنی نامرد چوللرده آهولر مَلر ای صود امر آهو سنه دریا قوتارمازدی اگر وئرسیدی دشمن سو‌ سنه «لالای علی لالای علی..» سلام من به علی و به صبر وحلمش سلام من به بقیع و چهار قبر غریبش ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
شعر جدید انتظار خلقتین ای شاهکاری شهرعشقین شهریاری ایل سویوشدی گلمدون سن نینورک سنسیز بهاری حضرت مهدی اماندی گل ائله یوخسولا یاری قالمیویوب عاشقلریوین دهریده صبرو قراری قیرماقا ظلم  ریشه سینی ال  اله    سن   زلفقاری نینیوروک سنسیز جهاندا خوش گونی بو روزگاری صبح ومسا گوزوی گریان باخوروق یولارا ساری گلمگون چوخ چکدی آقا ایلوروک بیز آه و زاری سسلوروک یوسف زهرا عالمین نازلی نگاری ای امید بی پناهان شیعه نون دارو و نداری گلمگیوه    ایله     دعا سیندیر اوزون بوحصاری گول یوزوی ایله نهان گل قوتار سن انتظاری عدل وعدالت گل ائله ویر جهاندا حق شعاری سن اولان یری سووروک سویمروک هیچ بیر دیاری سنی گورمگه نه وقتی ایلوروک بیز روز شماری گل گلن یولوا قربان ای جهانین اعتباری
بده در راهِ خدا ، من به خدا محتاجم  من به بخشندگیِ آل عبا محتاجم از قنوت سحرِ مادرتان جا ماندم  پسرحضرت زهرا به دعا محتاجم مهربان، كاش زهيریِ بغلم می كردی  من به آغوش پُراز مِهر شما محتاجم فطرس نفس مرا گوشه چشمت کافیست  با پروبالِ شكسته به شفا محتاجم شوق پرواز بده روح زمينگير مرا  به جنونِ سرِ ايوان طلا محتاجم دودِ اين شهر مرا از نفس انداخته است  به هوایِ حرم كرببلا محتاجم چقدر گريه كنم تا نبری از يادم!؟ در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم وحید قاسمی
آرام میشوم همه دم با نوای تو در بین روضه های پر از گریه های تو انگار فاطمه به سرم دست میکشد در لحظه ای که اشک بریزم برای تو من زیر دین پنج تن هستم علی الدوام من نوکر تو هستم‌ و هستم گدای تو دست خودم که نیست تو را دوست دارمت دست خودم که نیست الهی فدای تو از برکت دعای پدر مادرم فقط شد قسمت دلم که شوم مبتلای تو تا عرش میروم به خداوند می رسم تا عرش میروم دم پایین پای تو درمان دردهای دلم یک زیارت است داروی درد من حرم با صفای تو آقا برات کرببلا را بده که من امسال اربعین برسم کربلای تو ابراهیم میرزایی
هر شب جمعه صدای مادر آید از حرم من تمام عمر دنبال صدای مادرم میزند ناله بُنَیَّ کو لباس کهنه ات ؟ کو سرت کو حنجرت کو یاورت کو دخترم ؟ بشکند دست کسی که دست بر مویت زده گیسویت خاکی شد و من خاک میریزم سرم هرچه میگردم چرا ترکیب جسمت جور نیست سالها دنبال آن انگشت بی انگشترم مثل من پیشانیت با تیزی سنگی شکست درد میگیرد کنار تو دوباره پیکرم پیش چشمانم تو را با حوصله سر می برند پیکر تو زیر و رو شد پیش چشمان ترم السلام علیک یا اباعبدالله (ع)
مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدا را عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ ما را به حریم تو نموده راهی نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله قاسم نعمتی
آن ساعتی خوش است که مستانه بگذرد یعنی به زیر مِنّت پیمانه بگذرد روزیِ ما به دست کریمان آشناست کفر است پای سفره ی بیگانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد خدمتگذار اهل خرابات اگر شدی ایام نوکری تو شاهانه بگذرد ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمرمان همه دیوانه بگذرد دور از نگاه کعبه تو را می کند طواف کافی است از کنار تو پروانه بگذرد این روزگار می گذرد خوب یا که بد بهتر که عمر ما درِ این خانه بگذرد علی اکبر لطیفیان
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت علی اکبر لطیفیان