eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
3.9هزار دنبال‌کننده
403 عکس
82 ویدیو
715 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
بر دشمنان عترت و قرآن هماره در هر نفس نفرین و لعن بی شماره اینان که بدتر از نصارا و یهودند فرزند شیطان، خصم دین، آل سعودند بر مکتب اسلام و ایمان حمله کردند با آیه ی قرآن به قرآن حمله کردند اینان نه یک مذهب که یک حزب پلیدند نسل ابوسفیان و مروان و یزیدند دل هایشان از تیره گی پر، خالی از نور چشمانشان در این جهان و آن جهان کور بر آل یاسین ظلم، از حد بیش کردند تفسیر قرآن را به رأی خویش کردند خصم خدا، خصم نبی، خصم کتابند از کفرشان سنّی و شیعه در عذابند گویند مشرک زائر ختم رسل را خوانند مرده از جهالت عقل کل را در چاه جهل و تیره گی ماندند، ماندند گویی به عمر خویشتن قرآن نخواندند یعقوب کز بوی پسر قلبش صفا یافت چشم وی از پیراهن یوسف شفا یافت آن تکه ی چوبی که موسی را عصا شد هم بحر را بشکافت و هم اژدها شد روزی که عیسی مرده گان را زنده می کرد بر جهل این اشتر چران ها خنده می کرد رو تیره، دیده کور، دل، آلوده و چرک از پای تا سر کفر و از پا تا به سر شرک بوزینه هایی بر فراز منبر وحی یار شیاطین دشمن پیغمبر وحی بر تربت پاک امامان حمله کردند خواندند قرآن و به قرآن حمله کردند در بغض اولاد علی بیداد کردند اسلاف خود را در شقاوت یاد کردند با دست آن پرورده های دست شیطان شد تربت پاک حسن با خاک یکسان کُشتند با دعویّ دین یاران دین را کردند ویران قبر زین العابدین را پنجم امام ما که جان ما نثارش گردید با سطح زمین یکسان مزارش آمد جسارت بر کتاب ناطق ما ویرانه شد قبر امام صادق ما دادند پاداش امیرالمؤمنین را کردند ویران مرقد امّ البنین را قبر شهیدان اُحد ویرانه گردید شهر مدینه سر به سر غم خانه گردید ویران شد از بیداد آن قوم ستم گر قبر اُمّ و ابن و اب و عمّ پیمبر ای کافران، اجر رسول الله این بود یا احترام آن زیارتگاه این بود؟ لعن ابد را تا ابد بر خود خریدید الحق که یکسر آل مروان و یزیدید صد شکر کان جا قبر زهرا بی نشان بود از دیده ی ناپاک ناپاکان نهان بود ورنه از این بیدادگران حرامی می شد به ناموس خدا بی احترامی اسلاف این نامردها با تازیانه کُشتند ناموس ولایت را به خانه آتش زدند از راه کین بیت الولا را بیت الولا نه خیمه های کربلا را اجداد اینان در سقیفه عهد بستند پیشانی فرزند زهرا را شکستند اسلاف این ناپاک خنجر کشیدند سر از تن فرزند پیغمبر بریدند اینان همه مغضوب زهرای بتول اند ملعون قرآن و خداوند و رسول اند دائم به قرآن حمله ور با نام قرآن چون غُدّه روییدند بر اندام قرآن یارب به پیشانیّ مجروح پیمبر یارب به قرآن و به زهرا وحیدر یارب به خون اوّلین یار ولایت تنهاترین قربانی دار ولایت یارب به رازی که علی با چاه گفته یارب به غم هایی که او در دل نهفته یارب به باغ حیدر و یاس کبودش یارب به آن بیتی که بالا رفت دودش تا آتش قلب محبّان را نشاید تا انتقام آل عصمت را ستاند رخت فرج بر قامت مهدی بپوشان بر تشنه گان، جام وصالش را بنوشان
غصه نخور کبوتر ، دوباره پر می گیری ایشالا از فاطمه ، اذن سفر می گیری پر می زنی با گریه ، برای این گداها از حرم خاکیه ، زهرا خبر می گیری غصه نخور کبوتر ، تمومی داره دوری هر طوری باشه باید ، بریم بقیع یه جوری بریم با بال خاکی ، زائر مجتبا شیم آخه حسن غریبه ، آخه تا کی صبوری؟ زخم دل مجتبی ، توی کوچه نمک خورد نگو نگو که مادر ، بین کوچه کتک خورد میون درب و دیوار ، گذاشتنش نامردا یه بار شیشه داشتش ، سالم نموند ترک خورد غم دلمو شکسته ، خون روی در نشسته سینه ی یک پرستو ، با میخ در شکسته اشکای دونه دونش ، میریزه روی گونش میگه علی علی جان ، با نفسای خسته
از صفای ضریح دم نزنید حرفی از بیرق و علم نزنید گریه‌های بلند ممنوع است روضه که هیچ سینه هم نزنید کربلا رفته‌ها کنار بقیع حرفی از صحن و از حرم نزنید زائری خسته ام نگهبانان… …به خدا زود می‌روم نزنید زائری داد زد که نا مردان تازیانه به مادرم نزنید غربت ما بدون خاتمه است مادر ما همیشه فاطمه است کاش در‌های صحن وا بشود شوق در سینه‌ها به پا بشود کاش با دست حضرت مهدی این حرم نیز با صفا بشود کاش با نغمه حسین حسین این حرم مثل کربلا بشود در کنار مزار ام بنین طرحی ازعلقمه بنا بشود پس بسازیم پنجره فولاد هر قدر عقده هست وا بشود چارتا گنبد طلایی رنگ چارتا مشهد الرضا بشود این بقیعی که این چنین خاکی است رشک پروانه‌های افلاکی است در هوایش ستاره می‌سوزد سینه با هر نظاره می‌سوزد هشت شوال آسمان لرزید دید صحن و مناره می‌سوزد بارگاه بقیع ویران شد دل بی راه و چاره می‌سوزد این حرم مثل چادر زهراست که در اینجا دوباره می‌سوزد این حرم مثل خیمه‌ی زینب که در اوج شراره می‌سوزد سال‌ها بعد قدری آن سو‌تر چند قرآن پاره می‌سوزد
سینه شد از داغ تو لبریز از فریادها بر زمین افتاد زین غم قامت شمشادها جای لبخندی نمانده روی لب های بقیع بر حریم این حرم رفته ست بس بیدادها پیکرش زخمی ست این مرغ شکسته بال و پر بر گلویش مانده جای دشنه ی صیّادها هر طرف را بنگری قبری ست امّا بی رواق کی رود تصویر این ویرانه ها از یادها شد بهشت خاکیان تخریب با دست ستم وای از آل سعود این زاده ی شدّادها ای بقیعِ گشته ویران هیچ می دانی چرا می زند آتش به هر دل این خراب آبادها می وزد هر چند ، گردد سوز دلها بیشتر در ضمیر خود شرار شعله دارد بادها می چکد خون دل مظلوم دائم بر زمین هست تا تیغ جنایت در کف جلّادها شد بنا گر پایه های ظلم ، آید یار ما تا فرو ریزد ازو ارکان این بنیادها بارالها در ظهور مهدی ات تعجیل کن دوخته این آستانه چشم بر امدادها عاقبت آباد می گردد بقیعِ غرقِ نور می شود نابود از او فتنه ی شیّادها خصم اگر آورده در زنجیر "یاسر" عشق را بگسلد آخر ز هم این حلقه ها ، پولادها
درد دل ما بی تو فراوان شده آقا دل همه امروز پریشان شده آقا بد می گذرد زندگی مردم دنیا بی تو همه ی سال ، زمستان شده آقا ای باب نجات همگان دست بجُنبان تو نیستی و بد شدن آسان شده آقا آرامش دنیای نفس گیر ، کجایی بدجور جهان بی سر و سامان شده آقا حال دل بیچاره ما تا تو نباشی مانند بقیعی است که ویران شده آقا داده است به ما سوختگان جانِ دوباره رویای بقیعی که چراغان شده آقا ای کاش نمیریم و ببینیم که آنجا چون کرببلا یا که خراسان شده آقا
گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران تر پریشان است احوال من از حالی پریشان تر مزار جانشینیان نبی را بی نشان کردند و می دانند خود را از مسلمانان مسلمان تر گمان ذره ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می گردی فروزان تر ولی می بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمانند این دنیا و آن دنیا پشیمان تر دلت آرامگاه پنج جنت آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکیت قدریست پنهان تر رسیده زائری بی جان که جان گیرد ز دیدارت چه می بیند که برمی گردد از پیش تو بی جان تر تو می باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می شوی ویران تر و دل از تو ویران تر برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر
تا که ذهنم از مدینه مشهدی دیگر بسازد بهتر است این شهر را از هرکجا بهتر بسازد مثل فتح مکه درتغییر این بارِ مدینه طرح را احمد بیارد٬ شهر را حیدر بسازد ازحسن دارالکَرَم٬ محراب رابا نام سجاد بین صحن باقر و صادق دوتا منبر بسازد احتمالا بین صحن فاطمه باگریه٬ حیدر جای سقّاخانه حوضی بهتر از کوثر بسازد احتمالا از پر جبریل باشد سنگفرشش کفشداری حرم را هم فقط قنبر بسازد حضرت عباس هم مثل ضریح خویش ای کاش بارگاهی هم برای حضرت مادر بسازد باید ازخرمای نخلستان میثم«سازگاری» هی تناول کرده واز مزّه اش دفتر بسازد چون حسینیه بناگردد دراینجا باید این خاک بعد از این با روضه ی سخت علی اکبر بسازد چارتا گنبد، رواق وصحن ها، با این مضامین یک نفر باید«مدینه شهر پیغمبر»بسازد روضه شداین شعر وقتی در ورودی نخستش ازهمان کوچه علی با نام زهرا در بسازد کاشکی این مرتبه در سمت کوچه بازگردد کاش حیدر میخ را با ضربه ای بی سر بسازد
دلم شورِ دمادم دارد اینجا هوای گریه نَم نَم دارد اینجا دلِ من روشن از نورِ حضور است صفای سعی و زمزم دارد اینجا به یادِ گل رخان با سینه ی درد هزاران غصه و غم دارد اینجا نمی پرسد کسی از حالِ زارش نه همراهی نه محرم دارد اینجا ندارد هم زبانی، هم نشینی بسی اندوه و ماتم دارد اینجا نشسته خسته و غمگین کناری که یاری مهربان کم دارد اینجا
پشت دیواره ها پُر از حرف است گریه ی بی صدای زائرها غیر صحن و حرم نمی باشد حاجتِ ربنایِ زائرها می شود از غبارِ روی زمین غربتی سخت آشکار اینجا گنبد و پرچمی ندارد با دستِ تقدیر روزگار اینجا نه ندارد ضریح و گلدسته قبر خاکی شده نشان بقیع پر زدن روی بام ها شده است آرزوی کبوتران بقیع تا که نظمی دهد به زائرها خادم و دست مهربانی نیست روی این قبرهای خاک آلود نه نگردید سایه بانی نیست لا به لای مصائب این درد بگذریم از تبی که سوزان است آنچه آزرده میکند دل را گِل شدن ها زمان باران است با یقین گویم این جراحت ها عاقبت التیام می گیرد میرسد منجی جهان و با ذوالفقار انتقام می گیرد با ظهورش تمام خواهد شد غصه های تمام زائرها گنبدی می شود نصیبِ بقیع مثل گنبد طلای کرب و بلا کارمان می شود حرم سازی تحت فرمان حضرت مهدی پا بگیرد برای مادر هم یک حرم با نظارت مهدی
ای مدینه جلوگاه کبریا ای تجلی گاه انوار خدا ای مدینه ای تو مشکوی بهشت عطر خاکت خوشتر از بوی بهشت ای زمینت لاله زار اهلبیت ای امین و راز دار اهلبیت ای حریمت قبله گاه اهل دل ای نسیمت با رگ جان متصل ای به گِردَت  کعبۀ دل در طواف خفته در تو اسوۀ شرم و عفاف در تو خورشید نبوت خفته است درتو ناموس ولایت خفته است “نقش هستی نقشی از ایوان توست” “آب و باد و خاک سرگردان توست” ای گلستان گل و آلاله ها ای نیستان تمام ناله ها ای وصیتنامۀ درد علی نخل هایت دست پرورد علی ای مدینه جانِ جان ما توئی آیه های صبر را معنا توئی ناله های مرتضی در گوش توست هستی او خفته درآغوش توست لب گشا از محنت زهرا بگو از غم و درد علی با ما بگو فاش کن آن گوهر ناسفته را راز های گفته و ناگفته را گرکه عمری سخت پابند توام چون «وفائی» آرزومند توام
باید اینجا حرم درست کنند چار تا مثل هم درست کتتد با امام حسن سزاوار است چند باب الکرم درست کنند
سلام ای بهشتی که بی بارگاهی پُر از سوزِ درد و پُر از بغضِ آهی اگر بی فروغی وَ یا بی پناهی ولی روشنی تو به نورِ الهی به برهانِ باقر به سیمای صادق تو عرفانِ محضی به قرآنِ ناطق غبارت به دردِ دلِ ما دوا است که ویرانیِ تو گلستانِ ما است نگاهت شبیهِ خودِ کربلا است تجلیِ تو تا به عرشِ خدا است تو زیبا شَوی با گلِ یاسِ زهرا(س) به حقِ دو دستانِ عباسِ زهرا(س) ببین کرده امشب دلِ من هوایت تصور کنم باغِ صحن و سرایت شوم زائرِ تربتِ با صفایت غریبانه چون شمع گریَم برایت به حقِ حسن کو بوَد جانِ سجاد شود روزی صحنِ تو آزاد و آباد تو تفسیرِ عشقی به رنگِ حقایق ضریح و شبستانِ تو قلبِ عاشق شکوهِ تو لبخندِ هر صبحِ صادق پُر از عطرِ یاسی و باغِ شقایق تو زیبایی ات کمتر از کربلا نیست اگر چه به رویم درِ روضه وا نیست!
نه ضریحی , نه رواقی و نه سقاخانه ای چشم ها اینجا نمی بینند جز ویرانه ای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کفتری پیدا نخواهد کرد آب و دانه ای سنگ اگر باشد در اینجا آب خواهد شد دلش کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانه ای چشم هایش ساغر خون دلش شد هر کسی بی صداکرده ست نذرخاک ها پیمانه ای روضه خواندن,گریه کردن, فاتحه ممنوع شد پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانه ای روز و شب گرم طواف قبله های خاکی اند با دوچشم کاسه ی خون دسته ی پروانه ای کافران مامور اجرای امور دین شدند قبله باز افتاده در دست بت بیگانه ای عاقبت یک روز خواهد ساخت روی این قبور گنبدی از شعرهایش شاعر فرزانه ای
نا جوانمردان از اینجا صحن را برداشتند کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند زائری آمد کنار قبر آقایش نشست با کتک او را ز قبرمجتبی برداشتند خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است خاک اینجا را همه بهر شفابرداشتند تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی... ازهمین ها را برای کربلا برداشتند خواستند آثار جرم شهر مخفی ترشود ازمیان نقشه اسم کوچه را برداشتند آنقدر با گریه مردی بر رخ خود لطمه زد تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو دو نگهبان آمدند ازپیش ما برداشتند!   خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد بوی گریه های دختر بهر مادر می دهد   آخرش این خاک ایوانش طلایی می شود گنبد و گلدسته های باصفایی می شود این حرم با چار گنبد می شود بیت الحسن هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند واقعاً اینجاعجب دارالشفایی می شود نقشه ی این صحن را باید که از زهرا گرفت نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود! حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود می رسد روزی که با دستان پر مهر شما از رواق و صحن اینجا رونمایی می شود   آخرش من مطمئنم این گره وا می شود این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود     هرچه خواندم در بقیع، از سینه عقده وانشد هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد راه ما را بسته بودند هرچه من می خواستم... تا روم درپیش قبر مادر سقا نشد سربه دیوارش نهادم روضه ها خواندم ولی هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد "کوچه ای تنگ ودلی سنگ وصدای ضرب دست" بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وانشد از همان شب که علی تابوت را برشانه برد زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد بعد زهرا مرتضی ماند و غم زخم زبان هیچ کس جز درد پهلو همدم مولا نشد زینبش می گفت من دیدم میان شعله ها مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد سالها رفت و غروبی خیمه ها آتش گرفت هیچ جایی مثل دشت کربلا غوغا نشد هیچ جایی خواهری داغی به این سختی ندید هیچ جایی بر سر پیراهنی دعوا  نشد
همۀ زمین سهم شماست کلام خدا این سخنه مدینه همش ارثیۀ مادریِ آقام حسنه بقیع اگه خراب شده دل ما خاک پات که هست درسته تاریکه بقیع چراغ هیئتات که هست یه روزی میاد تُو دلا عشقتونو جا می‌کنیم سراسرِ این زمینو حرم شما می‌کنیم اِنَّ الاَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصّالِحُون .................................................... دل ما از این ظلم و ستم خدا می‌دونه خیلی پُره خدا می‌دونه زهرا چقد برا شما غصه می‌خوره مدینه‌ای که می‌بینیم هنوز همونه که بوده هنوز علی غریبه و بازوی زهرا کبوده همین‌جا بوده که یه روز مردم با هیزم اومدن فاطمۀ پیمبرو پشت درِ خونه‌ش زدن اِنَّ الاَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصّالِحُون ............................................ بالاخره این جور و جفا یه روزی به پایان می‌رسه تولیت این خاک یه روزی به رهبر ایران می‌رسه روزی که راه مکه و مدینه رو وا می‌کنیم نماز جماعتو توی بقیع برپا می‌کنیم دنیا می‌بینه که میگن همگیِ مردم ما حرمِ امام‌حسنه کربلای دوم ما اِنَّ الاَرضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصّالِحُون
🏴سبک زمینه سالروز تخریب قبور ائمه بقیع به دست وهابیت کافر 🏴بند اول یه روز بقیع آباد بود صحن و سرا،حائر داشت یه حرم زیبایی داشت تو اون حرم،زائر داشت یه روز بقیع آباد بود شمع و چراغ،بسیار داشت شبیهِ حرم ها اونم خادمایی،پاکار داشت اما زدن به ریشش تیشه ی دشمنی رو داغشو خیلی ساله (تو قلبمون گذاشتن) حالا حرم نداره یه زائرم نداره حتی یه سنگم اونجا (رو مزاراش نذاشتن) میسازیم،بقیعو ما خیلی زود میسازیم،کوریه آل سعود 🏴بند دوم براش بمیرم آخه چقدر شباش تاریکه به کوریه وهابی فتح بقیع نزدیکه مدد بخوایم از اونکه وحدهُ لا شریکه به زودی ان شاالله فتح بقیع نزدیکه به زودی درمیاریم بقیع رو از تو غربت یه روزی میرسه که (براش حرم میسازیم) یه قبه ای بلند و ضریحی از طلا و یه ایوونم برای (شاهه کرم میسازیم) میسازیم،بقیعو ما خیلی زود میسازیم،کوریه آل سعود 🏴بند سوم چشم انتظاریم تا که یه روز بیاد آقامون با فرج اون حتما تموم میشه دردامون العجل ای آقاجون برس به داد ماها برس به داد شیعه بحق حضرت زهرا ببین که دنیامونو ظلم و ستم گرفته غیر تو آخه آقا (به کی پناه بیاریم) بیا امید شیعه بیا قراره شیعه برای دیدنت ما (یه عمره بیقراریم) میبینیم،آقامونو خیلی زود میبینیم،نابوده آل سعود ۱۴۰۰/۲/۲۵ 🙏التماس دعای فرج ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🏴سبک واحد سنگین ایام تخریب قبور ائمه بقیع به دست وهابیت کافر 🏴بند اول ای قبله گاه خورشید ای سرزمین غربت خاک بهشت گرفت از آن تربت تو قیمت ای آسمان به پایت افتاده بی نهایت تا کی تو را ببینیم هر روز در اسارت آه ای بقیع 🏴بند دوم در سینه ات پر از غم بغضه تو در گلویت احداث یک حرم شد یکی از آرزویت فرقی ندارد اینجا با دیگره حرم ها با دیده عاشقانه گر بنگری تو آنرا آه ای بقیع 🏴بند سوم ای ظاهرت کویر و ای باطنت گلستان درون خود تو داری شاهنشه کریمان او که قوام عالم بسته به یک نگاهش او که تمام عالم هستند در پناهش آقام حسن ۱۴۰۰/۲/۲۶ 🙏التماس دعای خیر ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
‍ ‍ 🏴دوبند سبک زمینه یا شور سالروز تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السلام 🏴بند اول نداری،حرم و صحن و بارگاه فاطمه،میکشه واسه ی تو آه تو روزا،میتابه خورشید به تو و شباهم،به قبورت میتابه ماه نه اتاقی،نه رواقی،برات بمیرم نه یه شمعی،نه چراغی،برات بمیرم تو یه زائر،هم نداری،برات بمیرم زخمیه این،روزگاری،برات بمیرم تو آسمونی،ترین زمینی مزار بی بی،ام البنینی تو بهترینی،زیبا ترینی تو مضجع اُم،المومنینی (بقیعِ مظلوم) 🏴بند دوم شبای‌،تو هواش تاریک و غمه روزاتم،پره از درد و ماتمه میسوزه،قبورت زیره آفِتاب بمیرم،که واست غربت همدمه تو نداری،سایه بونی،برات بمیرم تو نداری،روضه خونی،برات بمیرم شده غربت،کس و کارت،برات بمیرم بی قراری‌،شده یارت،برات بمیرم هرکی که دیدت،حالش خزونه از غربتِ تو،شده دیوونه بده به ما‌ تو،بقیع نشونه از قبر زهرا،که دل ها خونه (بقیعِ مظلوم) 📓مناسبت:ایام ۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ۹۹ 🎤با نوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم 🎪هیئت بین الحرمین طهران 🗓چهارشنبه ۱۳۹۹/۳/۷ ✍به قلم کربلایی امیرحسین سلطانی و (یا حسین) طاها تحقیقی
‍ 🏴سبک واحد سنگین سالروز تخریب قبور ائمه بقیع به دست وهابیت کافر 🏴بند اول برافراشته میشه،یه روزی تو دنیا یه بیرق به نامِ،حسن اِبن زهرا یه روز ساخته میشه،توی کشور ما ضریح و یه گنبد،طلا واسه آقا چه میشه ببینیم همه اونروزو با نابودیه اهل کینه،نفاق چه میشه ببینیم بقیعم داره میشه مثل کرببلا تو عراق الهی بریم پابوسِ مجتبی ببوسیم ضریحش رو ما شیعه ها الهی بریم ما پیاده بقیع همونجور که میریم سوی کربلا مدینه مدینه... 🏴بند دوم یه روز شادی میشه،نصیب دلامون میبینیم بقیعم،داره طاق و ایوون یه روز میشه آزاد،بقیع از غریبی کبوتر نمیده،رو خاکا دیگه جون میاد اونروزی که آقامون بیاد آقایی که داره تو کف ذوالفقار صدا میزنه که منم منتقم گلستون میشه با دمش روزگار میسازیم ما قبل از ظهوره آقا ایشالله بقیع و مثه کربلا براش از طلا سایبون میزنیم چهار قبه دورش حدیث و دعا مدینه مدینه... 🏴بند سوم یه روز میشه نابود،ایشالله سعودی و حتما میمیرن،اونا از حسودی یه روز تو مدینه،روی ماذنه ها موذن میخونه،علیً... به زودی چه میشه ببینیم همه اونروزو با نابودیه دشمنان علی چه میشه صدای اناالحق بیاد بیاد یوسف خاندان علی بیا دلبر دل آقا العجل دیگه بسه دوری بیا العجل بیا اربعین با حضوره شما بریم یک سفر کربلا العجل (حسین یا حسین ای شه عالمین) 📓مناسبت:ایام ۸ شوال سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ۹۹ 🎤با نوای زیبا و دلنشین کربلایی جواد مقدم 🎪هیئت بین الحرمین طهران 🗓چهارشنبه ۱۳۹۹/۳/۷ ✍کربلایی امیرحسین سلطانی