بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
حرفی بجز به عشق علی سوختن نداشت
عشقی بجز فدایی حیدر شدن نداشت
فهمیده ایم از قبل قبر مخفی اش
اهل بهشت بود و به عالم وطن نداشت
حقش که ضربه ی لگد و تازیانه نیست
یک شاخه یاس اینهمه سیلی زدن نداشت
بعد از بروز حادثه ی کوچه ها کسی
مویی سپید گشته شبیه حسن نداشت
هنگام غسل فاطمه ، فهمید مرتضی
که جای سالمی به تمام بدن نداشت...
...جانها فدای فاطمه که در وصیتش
گرید برای آن بدنی که کفن نداشت
لعنت به لشکری که پس از کشتن حسین
رحمی به خاتم و بدن و پیرهن نداشت...
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
✍امیر قربانی فر
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
#واحد_سنگین
باز هم فاطمیه آمد و سینه زن شدیم
بازهم گریه کنِ سینه ی پرمَحَن شدیم
باز هم هَروله زیر عَلَم فاطمیون
شکرحق باردگر رخت عزابه تن شدیم
باز هم خاطره ی کوچه وسیلیِ عدو
باز، همناله ی غربت دلِ حسن شدیم
باز هم از کرمِ حسین شاه کربلا
سینه چاک مادرِ امامِ بی کفن شدیم
دل شده عازم کوی بی نشانِ فاطمه
عاقبت مسافرِ مدینه ی وطن شدیم
✍#مرتضی_شاهمندی
#زمزمه
#فاطمیه
#واحد_سنگین
#حضرت_زهرا_س
فاطمیه از راه رسید ، شکرِ خدای زهرا
بر سر و سینه میزنیم ، تو روضه های زهرا
بر دل نشسته ماتم باز گریه ی دَمادم
از روضه ی جانسوز زهرا
یا فاطمه یا زهرا (۲) یا فاطمه یا فاطمه جان
عالم همه فدای اون ، درد و غم دل تو
کاشکی بمونیم تا ابد ، ما همه سائل تو
بر ما بکن عنایت ای صاحب شفاعت
ای همسر مولا یا زهرا
یا فاطمه یا زهرا (۲) یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه با ما بگو ، گشتی چرا شهیده
در سن هجده سالگی ، شد قامتت خمیده
ای مهربون حیدر ای قد کمون حیدر
جانها بقربان تو زهرا
یا فاطمه یا زهرا (۲) یا فاطمه یا فاطمه جان
فدای اون دمی که تو ، از علی رو گرفتی
از کوچه ها نگفتی و ، با غصه خو گرفتی
یاس کبود مولا بود و نبود مولا
روی تو نیلی گشته زهرا
یا فاطمه یا زهرا (۲) یا فاطمه یا فاطمه
✍#مرتضی_شاهمندی
#زمزمه
#نوحه
#شور
#فاطمیه
فاطمیه اومد ، دوباره محشر شد
یوسف زهرا عزادار ، عزای مادر شد
آقا ، فدای دل غمبارت ،
دو دیده ی خونبارت ،
ای یوسف زهرا
آقا ، منتقم خون مادر ،
ای ذوالفقار حیدر ،
گل محزون بیا
زهرا ،
(همسرحیدر زهرا ، شفیعه ی محشر زهرا)
یا فاطمه جانم [۲]
فاطمیه اومد ، دل شیعه مضطر شد
دوباره رخت غُصه و غم بر تن حیدر شد
ای وای ، رسیده فصل غمها ،
غم و غریبیِ مولا
در ماتم زهرا
ای وای ، زهرای نیمه جونش ،
یاور قد کمونش ،
میره از این دنیا
زهرا ،
(همسرحیدر زهرا ، شفیعه ی محشر زهرا)
یا فاطمه جانم [۲]
نشسته دلهامون ، به ماتم مادر
زمین و آسمون گشته همناله با حیدر
ای وای ، لگد و در و میخ در
جلوی چشای حیدر
فاطمه نقش زمین
ای وای ، آتیش ظلم و کینه
پهلو و بازو و سینه
شده با هم قرین
زهرا ، (همسرحیدر زهرا ، شفیعه ی محشر زهرا)
یا فاطمه جانم [۲]
✍#مرتضی_شاهمندی
#فاطمیه
#نوحه_سنتی
#حضرت_زهرا_س
فاطمیه آمد ، دل همه غم گرفت
جِن و اِنس و مَلَک شیون و ماتم گرفت
به یاد مدینه
بزنید به سینه
فاطمه جان (۴)
در عزای زهرا به سینه و سر زنید
ناله در روضه ی گل پیمبر زنید
بی قرار حیدر
جان نثار حیدر
فاطمه جان
دشمنان شکستند حُرمت مصطفی را
از غضب داده اند پاداش مرتضی را
غنچه در خون نشست
محسنش رفت ز دست
فاطمه جان
صبر شیر خدا رشته ی او پاره شد
از غم و فِراق فاطمه بی چاره شد
یاس مولا شکست
حیدر از پا نشست
فاطمه جان
#مرتضی_شاهمندی
#فاطمیه
#نوحه_سنتی
#وصایای_حضرت_زهرا_س
جان رسیده بر لب زهرا (س)
محرم راز شب زهرا (س)
بشنو یارب یارب زهـرا(س)
حضرت حیدر خداحافظ
ساقی کوثر خداحافظ
گریه کمتر کن برای من
نشنوی دیگر صدای من
این حسین و مجتباي من
حضرت حیدر خداحافظ
ساقی کوثر خداحافظ
ای امام من ، امین من
ای عزادار و غمین من
ای امیرالمومنین من
حضرت حیدر خداحافظ
ساقی کوثر خداحافظ
گشته نیلی روی نیکویم
پشت در بشکسته پهلویم
آن قلاف تیغ و بازویم
حضرت حیدر خداحافظ
ساقی کوثر خداحافظ
گر چه من بال پرت بودم
بین دشمن یاورت بودم
یک تنه من لشکرت بودم
حضرت حیدر خداحافظ
ساقی کوثر خدا حافظ
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب )
«بسم ربّ الفاطمــه»
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
باز این چه روضه ایست که مثل محرم است
باز این چه نوحه ایست که تصویر ماتم است
باز این چه ناله ای ایست که می خیزد از زمین
یا این چه گریه ایست که از عرش اعظم است
گویا که دم گرفتــه زمیــن رو به آسمان
عرش برین و فرش ، سیه پوشِ این غم است
از غــــربت شبـــانهٔ تشیــیع آسمــــان
گویا که زلزله ای به ارکان عـــالم است
صحبت از آتش است و در و بیت فاطمه
این فتنــه ها برای شروع محـــرم است
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
#فاطمیـــه 🖤
چادرت را بتـــکان کاســهٔ ما را پر کن
رزق ما پشت درِ سوختهٔ خانهٔ توست
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۳/۸/۲۴
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شور
#فاطمیه
بند اول:
گفته نبی که تا/ بشنود این دنیا..
یا روحیَ التی/ بین جنبی زهرا
میگن اهل آسمونا کوثر به فاطمه
جبرئیل شبانه روز میزد سر به فاطمه
اوج ایمان و محبت و وقار است و حیا
علت علاقهی پیغمبر به فاطمه
دختر پیغمبره/ گوهر پیغمبره
بضعه منی ینی/ دلبر پیغمبره
آبرودار دمِ/محشر پیغمبره
اصلاً از اول بگو /مادر پیغمبره
بند دوم:
شادی حیدر از/ خنده های زهراست
خندههای کودکان/ از دعای زهراست
هرگز مَثَل ندارد ایمان فاطمه
یاریگر علی شد دستان فاطمه
مولای ما همین که میگفت فاطمه جان
با عششق، خانمش میگفت: جانِ فاطمه
افتخار حیدره/ اعتبار حیدره
سربازِ آتش به/ اختیار حیدره
وقت شادی و عزا / در کنار حیدره
توی جنگ اصلاً خودِ /ذوالفقار حیدره
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#فاطمیه
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع
بند اول:
لعنت به دنیا که منو از تو جدا کرد
لعنت به اون که پشت درب خونهی من
سر و صدا کرد
یادمه وقتی توی بستر
قربون زینب که تو رفتی
دنیا روی سرم خراب شد
فردای اون شب که تو رفتی
سنگینه ماتمت/ یعنی دیگه ندارمت
باور نمیکنم
حق بده دق کنم/دارم کفن میکنمت
باور نمیکنم
چه لحظهی حزینی
(فاطمه کلمینی)
بند دوم:
کابوس پر کشیدن تو جانگدازه
مغیره گفته که میخواد بیا برای
تشییع جنازه
لعنت به اون دستی که نگذاشت
تو خونهی ما شادی باشه
چقد صدات زدم ولی تو
جوابمو ندادی باشه
رحمت به غیرتت/ سیلی زدن به صورتت
باور نمیکنم
خسته شدی گلم!/ شد وقت استراحتت
باور نمیکنم
تنهاییمو میبینی
(فاطمه کلمینی)
بند سوم:
ای دلخوشی روزگارم رفتی از حال
میری ولی یادت نره قرارمون رو
میون گودال
قرارمون اون ساعتی که
میون گودال ازدحام شد
همراه صبر زینب آخر
کار حسین من تمام شد
تنهای بی سپاه/ افتاده توی قتلگاه
باور نمیکنم
غروب کربلا/ والشمر جالس علی....
باور نمیکنم
میگی با چشمای تر
حسین غریب مادر
#مظاهرکثیرینژاد
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمزمه
#فاطمیه
بند اول:
در و دیوار با فاطمه
مسمار با فاطمه
کاری کرده که دیگه پا نمیشه
دم خونه شد غائله
بعد اون ولوله
زهرای من دیگه زهرا نمیشه
دنیا عذابم کرد
خونه خرابم کرد
پیش چش فاطمه از خجالت آبم کرد
داره غریبونه
میره از این خونه
اون که زمینخورده زنش حالمو میدونه
بند دوم:
همه دنیام یا فاطمه
تنهام یا فاطمه
بعد تو علی میشه خونه نشین
اشک زینب در اومده..
حسن حالش بده
وقتی میبینن که افتادی زمین
بانو زمین خوردی
با رو زمین خوردی
پهلو شکستهی من از پهلو زمین خوردی
صورتت آب رفته
زیر نقاب رفته
بهم بگو دستت شکسته یا که خواب رفته؟
#مظاهرکثیرینژاد
#نوحه
#زمینه
#حضرت_زهرا_س
یا زهرا یا زهرا
یافاطمه یازهرا (۲)
یافاطمه جان (۲)
یازهرایازهرا ،
داغ تو و مدینه ،
آتیش زده به سینه
یافاطمه جان یا فاطمه جان
یا زهرا یا زهرا
در بین در و دیوار
وای از لگد و مسمار
یافاطمه جان یا فاطمه جان
یا زهرا یا زهرا
روح و روان حیدر
ارام جان حیدر
یا فاطمه جان یا فاطمه جان
یا زهرا یا زهرا
بی بی منو دعا کن
راهیِ کربلا کن
یا فاطمه جان یا فاطمه جان
✍#مرتضی_شاهمندی
#درددلهای_امیرالمومنین_وحضرت_زهرا_ع
بازو شکسته ایی تو ولی کار میکنی
لطفی تو بر من و دل خونبار میکنی
دیگر نمانده تاب و توانی به پیکرت
چون یاد غربتِ من ِ بی یار می کنی
آرام جان من نکند رفتنی شدی؟
دائم دعا به محضر دادار میکنی
عَجِّل وَفاتیِ تو مرا کشته ٬ از چه رو
بر مرگ خود تو این همه اصرار میکنی؟
خانه خراب می شوم از پر کشیدنت
پرپر مزن که خون به دل ِ یار میکنی
دلگرمیِ علی تویی ای نور خانه ام
این خانه را ز رفتن خود تار میکنی
#مرتضی_شاهمندی
4_5949530569778922325.mp3
1.53M
﷽
#زمینه
#فاطمیه
.
#بند۱
دل توی دل که نیست
چون فصل ماتمه
هر چی برای تو
گریه کنم کمه
روز خوشت کم و
شام غمت بلند
ناله م شده برا
عمر کمت بلند ۲
ببین/ داغی توو سینه دارم
ببین/ از غصه بـی قـرارم ۲
*( مادرم، مادرم ) ۲
#بند۲
ای مادر جَوون
ای بضعهی رسول
مظلومه ی علی
صدیقه ی بتول
مادر فدای تو
بود و نبود من
وقف عزای تو
کلِّ وجود من ۲
دلم/ خوشه سایهی سر منی
میگم/ به همه تو مادر منی ۲
*( مادرم، مادرم ) ۲
#بند۳
میری ولی ببین
خون شد دلِ علی
آتیش و میخ در
شد قاتلِ علی
پاشو یه بار دیگه
تو خونه کار بکن
پاییزِ یثرب و
زهرا بهار بکن
بمون/ که خونه با تو صفا داره
نرو/ که بی تو علی عزاداره ۲
*(فاطمه، فاطمه) ۲
شعر بند ۱ و۲:
#احسان_پیریایی
شعر بند ۳:
#روح_الله_نوروزی
4_5882059571316396769.mp3
19.45M
#زمینه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه ۱۴۴۶ ه.ق
روشن ترین، آیات نور/ یا فاطمه ۲
لبخند تو، مرآت نور/ یا فاطمه ۲
عجب نوری، نور قلب پیغمبر
عجب نوری، نور خونه ی حیدر
عجب نوری، نور لیلة الاسری
عجب نوری، نور سوره کوثر
جلوه ی باقی ازل تا ابدی
حبیبه ی ذات خدای احدی
زمزمه ی اهل زمین و آسمان
زهرا مددی
مدد زهرا امنا مدد زهرا
ای بضعه ی، پاک نبی/ یا فاطمه ۲
فداکِ امّی وَ اَبی/ یا فاطمه ۲
عجب شأنی، شأن بارش باران
عجب شأنی، شأن خلقت انسان
عجب شأنی، شأن لیلة القدر و
عجب شأنی، شأن باطن قرآن
نمی رسد به درک شأنت احدی
ام ابیهای نبیِ سرمدی
قوت بازوی علی مرتضی
زهرا مددی
مدد زهرا امنا مدد زهرا
وحید محمدی
آبان ۱۴٠۳
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زهرا_س
#وصایای_حضرت_زهرا_س
آه سلمان چه بی وفا شده ای
خانه ی ما دگر نمی آیی
نیست یادت مگر پدر میگفت
نیستی تو غریبه؛ از مایی
حال من هم شبیه حال توست
شهر بعد از پدر پر از غم هاست
راستی از علی خبر داری؟!
دیده ای که چقدر او تنهاست؟
راستش خواب دیده ام سلمان
پدرم مصطفی و مادر را
گفت با ما بیا دگر برویم
دیدم اشک دو چشم حیدر را
آه سلمان تنم، سرم، دستم
چه کنم سوختن در این تب را
رفتنی ام، امید ماندن نیست
چه کنم پنج ساله زینب را
راستی این رطب برای تو
میوه ای از بهشت می باشد
حسنم بغض میکند سلمان
فکر دیوار و کوچه می باشد
مثل شب های قبل بین خواب
از عطش تشنه لب صدایم کرد
آب دادم، نخورد حسین و فقط
ایستاد و مرا نگاهم کرد
گفت همسایه ها همه با هم
جمعشان بین کوچه دیدنی است
من شنیدم که باز میگفتند
فاطمه این دو روزه رفتنی است
بعد من جان تو و جان علی
فارغ از غصه و ملالم کن
اشک می ریخت دیشب ای سلمان
گفتم حیدر دگر حلالم کن
علیرضا مسیحا
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا
اگر چه غرق خطا هستم و اگر چه بدم
بجز تو سنگ کسی را به سینهام نزدم
سرم به سنگ نخورده است، سر به راهم کن
سر مرا بطلب تا نخورده بر لحدم
سؤال اگر که بپرسی از اعتقاداتم
فقط محبت ذریهی تو را بلدم
دم نماز رسیدم دم در خانه
که از قنوت نماز تو پُر شود سبدم
گدای لقمهی نان علی من الازلم
فقیر پشت در خانهات الی الابدم
زمان قحطی اشک آتشم دوچندان است
ببین برای تباکی چقدر در صددم
::
به سادگی نه؛ که از پشت درب شعلهوری
رسیده از تو به من ذکر "یاعلیمدد"م
میان روضهی احراق باب و کوچهی تنگ
مرا ببخش که محکم به صورتم نزدم
مسیر خانه به مسجد شده پُر از لاله
مشخص است اذیّت شدی قدم به قدم
کنار جعبهی خیاطی تو گریهکنِ
حصیر کهنهی اهداییِ بنی اسدم
✍گروه یا_مظلوم
#فاطمیه
#اشعار_اول_مجلسی
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا
علی: آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را
ولی نامردها در خانهاش بستند دستش را
دهان صبر وا مانده است از صبر جوانمردی
که دیده روزگاری درب خیبر، ناز شستش را
نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را، اما
در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را
به اسم دین درِ آن خانهای را میزنند آتش
که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را
از اسلامِ پس از سوزاندن این در چه خواهد ماند؟!
تصور کن، خرابه خانهای بعد از نشستش را
اگر اسلام این باشد که اینها مدعی هستند
الهی که خدا ویران نماید پای بستش را!
✍ عباس_جواهری_رفیع